دوشنبه 25 فوریه 13 | 13:47

درخواب بمانید تا استان‌های مجاور به جان هم بیفتند

باید به مسئولین استان های مختلف تذکر جدید داد که مبادا به بهانه دفاع از حق مردم استان و شهر، موجب اختلاف مردم استان های مجاور شوند، که اگر آتشی به پا شود، مهار آن از دست استاندار و نماینده و مسئول خارج است.


دلیل تغییر مرز آبی اصفهان و چهار محال و تحریک احساسات اصفهانی ها چیست؟، نتایج بی تدبیری ها و بعضا بددهنی های مسئولین برخی استان ها نسبت مسئولین استان دیگر چیست و به کدام کشور صدمه می زند؟! و چندین سوال دیگر دغدغه ایست که بی توجهی مسئولین باعث به وجود آمدن آن ها در اذهان مردم شده است.

مسئله آب استان اصفهان که گرفتار یک خشکسالی چندین و چندساله است، مدتی است که ابعاد پیچیده تر و بزرگتری به خود گرفته است. کشاورزان اصفهانی که دیگر از وعده و وعیدهای مسئولین به ستوه آمده اند، تصمیم گرفته اند که خود دست به کار شوند و آنچه را که به غلط یا درست عامل مشکلاتشان می دانند از میان بردارند. کشاورزان متحصن اصفهانی که نزدیک به یک ماه است در کنار تراکتورهای خود و در کنار جاده ها نشسته اند، جمعه گذشته لوله ی آبی که منتقل کننده آب شرب به استان یزد است را شکستند تا نشان دهند که دیگر به وعده و وعید راضی نمی شوند و منتظر اقدام اصلی از طرف مسئولین هستند.

به حسن یا قبح این عمل کاری نداریم، به اینکه آیا مسئولان امنیتی استان می توانستد از این عمل جلوگیری کنند یا خیر هم نمی پردازیم. بحث بر سر کلیت امر و ریشه چنین اتفاقاتی است.

مسئله آب استان اصفهان با روندی که پیش گرفته است، به تدریج و آهسته آهسته به مایه اختلافات بین مردم و ریشه حب و بغض های نادرست بدل شده است. مسئله ای که با چاره اندیشی و عمل به قوانین می توانست مسیر دیگری را طی کند، به مایه کینه توزی بین اصفهانی ها با چهارمحالی ها و یزدی ها تبدیل شده است. زیاده خواهی عده ای و بی تدبیری و اهمال کاری عده ای دیگر کار را بدانجا رسانده است که مردم یکدیگر را مسبب و عامل مشکلات اصلی خودشان می دانند و به گونه ای بایکدیگر برخورد می کنند که گویی دشمنان چندین و چندساله یکدیگر هستند. مردم یزد، مردم اصفهان را شمرهای زمانه می نامند! و اصفهانی ها، یزدی ها را غاصبان بی چون وچرای حق خویش!

هنگامی هم که بحث هایی برای زمزمه انتقال آب از کارون برای حل مشکلات شکل می گیرد، نمایندگان خوزستان آن چنان تند موضع می گیرند تا دم حجله سر را بریده باشند و کارشان بدین جایی که اکنون کار اصفهان و چهارمحال و یزد رسیده است، نرسد.

نقش مسئولین در بوجود آمدن این اتفاقات، پر رنگ تر از هر مسئله دیگری است، حتی خشکسالی چندین و چند ساله، نحوه مواجهه مسئولین- اعم از دولتی و مجلسی- با پدیده خشکسالی، نحوه اطلاع رسانی آن ها به مردم، نحوه رسیدگی آن ها به اعتراضات و شکایات کشاورزان و ترمیم خسارت های آن ها، نحوه دفاع کردن آن ها از حق و حقوق خود چه در مجلس و چه در دولت، همه و همه مسائلی است که بیانگر این نکته است که اگر مسئله آب اصفهان با تمام حواشی اش درست مدیریت می شد، اکنون دچار چنین وضعی نمی شدیم.

الان چندین سال است که اصفهان با پدید خشکسالی روبرو است و هر سال اوضاع اگر نامناسب تر از سال گذشته نباشد، بهتر نیست. آیا امکان نداشت در این بازه 7 ساله که از خشکسالی می گذرد، تدبیری برای جایگزین کردن آب کشاورزان و کمبود آب اندیشیده شود؟ حال نیز که بعد از چندین سال طرحی درحال اجرا شدن است – تونل بهشت آباد- که می تواند اندکی از مشکلات را سامان دهد، نه وضعیت مشخصی از لحاظ پیشروی دارد و نه زمان مشخصی برای بهره برداری از آن اعلام می شود.

اطلاع رسانی به موقع و صحیح می تواند بسیاری از معضلات را بر طرف کند. چرا مردم اصفهان باید آب انتقالی به یزد را عامل تمام مشکلاتشان بدانند. این امر یا صحیح است و یا خیر. اگر صحیح است که چرا اقدامی برای اصلاح آن صورت نمی گیرد و اگر اشتباه است که چرا در این زمینه روشنگری درست و به موقع صورت نمی پذیرد. مسئول این احساس منفی که بین مردم دو استان شکل گرفته است، کیست و چه کسی پاسخ گوی عواقب بعدی چنین طرز تفکری است. تفکری که کم کم در حال شکل گیری بین مردم اصفهان و چهارمحال نیز هست و در صورت انتقال آب از کارون به مرکز ایران و ادامه چنین روندی قطعاً بین مردم خوزستان با مردم این استان ها هم شکل میگیرد. مسئله ای که با گذشت زمان و عدم ترمیم این ذهنیت، ابعاد امنیتی وسیع تری نیز پیدا خواهد کرد. و جالب آنجاست که نمایندگان و مسئولین استان نیز، خود به این گونه تفکرات دامن زده و با مصاحبه ها و گفتگوهایی آتش این اختلافات را تند تر می کنند. در شان یک نماینده نیست که از گرو کشی آهن به جای آب صحبت به میان آورد و تهدید کند که اگر اصفهان به یزد آب نرساند آهن به اصفهان نمی دهیم!!

از سوی دیگر آیا پرداخت خسارت به کشاورزان اصفهانی صحیح است یا خیر. اگر این عمل، عملی صحیح و قانونی و منطقی است- که هست- چرا باید زمانی این کار صورت پذیرد که به اصطلاح کارد به استخوان رسیده و این تجمعات و تحصنات شکل گرفته و کار به قطع لوله آب انتقالی به یزد می کشد؟ آیا مسئولین امر نمی توانستند زودتر تدبیری برای این کار بیاندیشند. و اگر هم پرداخت خسارت اشتباه است که این چگونه مدیریتی است که با برگزاری یک تحصن حاضر می شود، چندین میلیارد از پول بیت المال را به ناحق به عده ای بدهند؟ در هر دوصورت این نحوه مدیریت زیر سوال است.

به هر حال آنچه مسلم است، مردم اصفهان و دیگر استان ها، تا چندین سال دیگر نیز با این مشکل دست و پنجه نرم خواهند کرد و اگر برخورد مسئولین با این مسئله کماکان مانند سابق باشد و آن را به شکل موضوعی که امنیت ملی به آن گره خورده است نبینند، برای آن فکر عاجل، صحیح و مدون نداشته باشند، مردم را از کم و کیف اتفاقات، جلسات و تصمیم گیری ها باخبر نکنند و پروژه های زمین مانده را سریع تر اجرایی نکنند، اوضاع به همین منوال پیش خواهد رفت، با این تفاوت که دیگر برای هر اقدامی بسیار دیر شده است.

نکته مهم خویشتن داری مردم استان های مجاور خصوصا مردم شریف چهارمحال و بختیاری، مردم شهید پرور اصفهان و مردم عزیز دارالعباد یزد، است که همچون گذشته باید با نگاهی صمیمی، برادرگونه و با یک دید ملی به چنین مسائلی بنگرند تا مبادا دشمن از اختلافمان شاد شود. باشد که مسئولین از مردم درس ها بگیرند همانطور که قبلا نیز گرفته اند.

واقعیت اینست که در چند سال گذشته و در گردنه های سخت اجتماعی و سیاسی، مردم به خوبی نشان داده اند که یک گام جلوتر از برخی مسئولین حرکت می کنند و با چشمان بازتر به مسائل می نگرند و هدف متن حاظر تذکر به مسئولین است که در انجام وظیفه خود دقت و همت بیشتری به خرج دهند تا قدردان صبوری ها و حضورهای مردم شریف ایران باشند.

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.