سلسله درسگفتارهای تمامشدگی مدرنیته و ناتمامی صیرورت در انقلاب اسلامی با موضوع «انقلاب اسلامی و ضد انقلاب اسلامی» با سخنرانی ابراهیم فیاض عضو هیئت علمی دانشگاه تهران عصر دیروز در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی جهاد دانشگاهی برگزار شد.
* کاتولیک یک سازمان دینی است
فیاض در ابتدای این نشست اظهار داشت: انقلاب و ضد انقلاب به نظر بنده از لحاظ تاریخی و معرفتشناسی بحث مهمی است. به عنوان نمونه، انقلاب کبیر فرانسه غرب را غرب میکند، یعنی غرب از فرانسه شروع میشود.
وی افزود: بیشتر جمعیت فرانسه کاتولیک هستند و کاتولیک، دین نیست بلکه سازمانی دینی است.
فیاض با بیان اینکه زمانی که انقلاب فرانسه رخ میدهد فرانسه به سمت سکولاریزه شدن میرود، گفت: در انقلاب فرانسه کلیسا به دولت تبدیل میشود و روند سکولاریزاسیون آغاز میشود.
*ناپلئون تمام تئوریهای غرب را به ساختار تبدیل کرد
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران با بیان اینکه ناپلئون همدوره فتحعلی شاه بود، افزود: ناپلئون تمام تئوریهای غرب را به ساختار تبدیل کرد هیتلر و ناپلئون بزرگترین سنتزکننده غرب بودند و هر دو کاتولیک هستند.
وی ادامه داد: زمانی که انقلاب فرانسه رخ میدهد رادیکالیسم منفی اتفاق میافتد که بسیار بحث جدی و بنیادی است و اشراف بعد از انقلاب فرانسه به بازسازی خودشان میپردازند و با بحث رفرم و اثباتگرایی قصد ورود به جامعه دارند.
* جامعهشناسی، علم ضد انقلابی است
فیاض گفت: مبنای اثباتگرایی و ثباتگرایی بحث ضد انقلابی است و با ادامه این بحث جامعهشناسی شکل میگیرد، در واقع؛ جامعهشناسی علم ضد انقلابی است.
وی ادامه داد: باید به این پرسش پاسخ داد که انقلاب اسلامی ایران در کدام تئوری قرار میگیرد؟ انقلاب اسلامی به معنای جامعهشناسی مرسوم نبود، چون رادیکال منفی نبود.
* انقلاب اسلامی مبتنی بر فقه مردمی است
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران با طرح این پرسش که چرا انقلاب اسلامی ایران به سرعت به پیروزی رسید و این موضوع برای اندیشمندان علوم انسانی جای تعجب و پرسش دارد، ادامه داد: انقلاب اسلامی مبتنی بر فقه مردمی است و صدرایی نیست. فلسفه صدرا ضد تحول و پیشرفت است؛ درست است که حرکت جوهری در آن رخ میدهد اما مسئله وحدت وجود این مکتب فلسفی را به مکتب ضد پیشرفت و تحول نزدیک میکند.
* انقلاب اسلامی غربستیز نیست
وی گفت: دین امضایی که مبنای فقههاست با رادیکالیسم مخالفت دارد و اینکه همه ساختارها را به هم بزنیم، قبول ندارد. انقلاب اسلامی با هیچ فرهنگی درگیری ندارد و غربستیز نیست.
فیاض ادامه داد: جریان چپ غیر مذهبی بلافاصله بعد از انقلاب با انقلاب اسلامی درگیر میشود، به این دلیل که چپها معتقد بودند انقلاب اسلامی انقلاب نبوده است و فرصتطلبها در انقلاب نفوذ کردند و بعد از انقلاب، چپهای رقیب که معتقد بودند انقلاب ما انقلاب نبود، به شکست میرسند.
وی سپس به چرایی مخالفت چپ با انقلاب اسلامی پرداخت و گفت: اتحاد جماهیر شوروی به عنوان الگوی جریان چپ، انقلاب اسلامی را رقیب خود میدید و صدام نیز چپ بود و به همین دلیل به ایران حمله کرد و شوروی در آن زمان بیشترین کمک را به صدام کرد.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران یادآور شد: نورالدین کیانوری یکی از رهبران برجسته حزب توده در ایران به مسعود رجوی گفته بود: اگر پای از ایران بیرون بگذارید، وابسته سازمان جاسوسی آمریکا میشود.
* تضاد میان فقه سنتی و پویا تبعات سوئی دارد
فیاض گفت: روحانیت سنتی یکی از ضدانقلابها بود و از این تضاد جنگ فقه سنتی و فقه پویا در ایران اتفاق افتاد و تا اواخر جنگ اتفاق افتاد.
وی ادامه داد: بعد از رحلت امام خمینی(ره) پراگماتیسم آمریکایی به وجود آمد و آن اندازه در عملگرایی دچار افراط شدیم که کاملاً عملگرا میشویم، این در حالی است که انقلاب ما ارزشمحور بود و پراگماتیسم آمریکایی در آن جایی نداشت.
* رأی دادن به خاتمی واکنش به دولت سازندگی بود
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران افزود: مردم بعد از پایان دولت سازندگی به این دلیل به سیدمحمد خاتمی رأی دادند که ناطق نوری را ادامه روند دولت سازندگی میدیدند. در واقع؛ خاتمی در آلمان حضور داشت و به نوعی تحت تأثیر عدالت اروپایی سوسیال دموکراسی قرار گرفته بود و این تئوری مبنای دولت اصلاحات شد.
* جامعه مورد قبول اسلام، جامعه هنجاری است و نه جامعه مدنی
وی افزود: مبنای نخست دولت اصلاحات جامعه مدنی است که مبتنی بر قانون محوری است، جامعه مدنی شعار چپهاست و به جریان راستها مربوط نمیشود. جامعه مورد قبول اسلام جامعه هنجاری است و جامعه مدنی نیست.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران به بیان دلایل ایجاد شکاف میان اصلاحطلبان پرداخت و ادامه داد: خاتمی لیبرال نبود و به دنبال لیبرالیسم نبود اما در ادامه دولت اصلاحات برخی از طرفداران اصلاحات به لیبرالیسم تصوفگرا متمایل شدند، به این طریق دولت اصلاحات دچار انشقاق شد.
فیاض ادامه داد: مردم انقلابی را پذیرفتند که مبتنی بر فقه مردمی است نه انقلابی که روشنفکرانه، چپگرا و فلسفی بود. در واقع؛ انقلاب اسلامی بازتولید فقه مردمی بود.
* اگر فقه در جایی به نظم اجتماعی ضربه بزند ولی فقیه باید فقه را تعدیل کند
وی از میشل فوکو به عنوان بنیانگذار انقلاب پستمدرنیسم نام برد و تصریح کرد: بعد از انقلاب در ایران، چارچوب انقلاب را مردم مشخص کردند و امام فقه مردمی را تئوریزه کرد.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران ادامه داد: امام با بنیانگذاری تشخیص مصلحت مبنی براینکه هر جا مصلحت باشد فقه اولیه کنار میرود، به تئوریزه کردن فقه مردمی پرداخت. در اسلام هیچ حکمی نباید به زندگی مردم ضربه بزند اگر فقه در جایی به نظم اجتماعی ضربه بزند ولی فقیه باید فقه را تعدیل کند.
*معرفتشناسی انقلاب نخبهگرا نیست
فیاض گفت: معرفتشناسی انقلاب نخبهگرا نیست به همین دلیل در ایران حزب رشد نکرد، انقلاب ما انقلاب امضایی بود نه انقلاب سوسیالیستی، پراگماتیسمی یا لیبرالیستی.
وی یادآور شد: وهابیت یک نهضت روشنفکری دینی قرن نوزدهمی است که برخی به اشتباه این نهضت را نهضت مرتجع مینامند.
* من از مجلس نهم میترسم!
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران گفت: من از این مجلس میترسم برای اینکه به شکل خطرناک دارد تفکر اشرافی انگلیسی را به کشور برمیگرداند. نمونه آن قانون انتخابات است که نماینده شدن مردم را محدود کردند که نشان از اشرافیت انگلیسی دارد.
وی افزود: خیلیها تئوری خلافتی در ذهن دارند، در حالی که خلافت بعد از خلیفه به شاهنشاهی تبدیل شد.
فیاض در پایان خاطرنشان کرد: کشوری موفق است که بحث تئوریک آن بیشتر از عملگرایی باشد و کشوری ناموفق است که عملگرایی آن بیشتر از بحث تئوریک آن باشد.
ظاهرا خيلي خيلي خلاصه شده است.
در هر سطري به يك موضوع جديد برميخوريم كه ارتباط آن با سطر قبلي مفقود است.
راستي واقعا اگر وهابيت مرتجع نيست پس معناي مرتجع چيست؟