سه‌شنبه 05 مارس 13 | 13:58

بی‌حجابی مجازی، دستاورد تروریسم فرهنگی

از آنجا که بی حجابی، یک ناهنجاری محسوب می‌شود، پس رفتار مجازی ما نباید هیچ تفاوتی با محیط حقیقی دنیای خارج داشته باشد. یعنی رفتار ما در محیط طبیعی، در محیط مجازی هم انعکاس پیدا کند و این طور نباشد که چون احساس نمی‌کنیم، ناظری در فضای مجازی وجود ندارد و نیز امکان شبهه در تصورات ذهنی دیگران نسبت به ما ایجاد نمی‌شود، پس بازتر و راحت‌تر حضور پیدا کنیم.


امروزه جمهوری اسلامی ایران در ابعاد فرهنگی و اجتماعی، چه در فضای داخلی و چه برون مرزی، با اتخاذ تدابیر مبتنی بر فرامین اسلام و قرآن، بر حفظ حریم و حرمت زنان و مردان جامعه اسلامی تاکید دارد. این بینش فرهنگ اسلامی که باید شعار علمی و عملی هر جامعه مسلمان و استکبارستیزی باشد، اولاً حکومت را از آسیب‌های احتمالی و فساد داخلی مصون نگه می‌دارد و سپس در ابعاد فراملّی و بین‌المللی، جامعه اسلامی را هم به عنوان یک الگو با ضریب آسیب‌پذیری فرهنگی و امنیتی کمتر به جهان معرفی می‌دارد و هم دیپلماسی فرهنگی اسلامی خود را به دیگر کشور ها صادر می‌کند.

بحران بی‌حجابی در فضای مجازی که مدت زیادی نیست خود را به عنوان یک چالش دینی و فرهنگی نشان داده است، کمتر از یک دهه، پس از شکل‌گیری اولین شبکه‌های اجتماعی بروز یافته است. در این مقاله تلاش بر این است که بایسته‌های حفظ حجاب در فضای سایبر با استناد به مفاهیم قرآنی مورد بررسی قرار گیرد و سپس به آسیب‌شناسی این موضوع پرداخته شود.

حجاب

حجاب در منابع متعدد از نظر لغوی، به معناي مانع، پوشش، پرده و ستر و از لحاظ مفهومی یکی از ارکان اساسی عفاف برای رابطه میان زن و مرد به کار برده می‌شود. پدیده حجاب به عنوان پديده‌اي ديني، اخلاقي، معرفتي، اجتماعي، فرهنگي، سياسي، حقوقي و ایدئولوژیک به طور قطع از ابعاد فرهنگی و اجتماعی جامعه لاینفک است.

مهمترین آیه قرآن کریم در خصوص حجاب می‌فرماید: ای پیامبر! به زنان با ایمان بگو چشم از نگاه به مردان اجنبی فرو بندند و فرج‌های خویش را حفظ کنند و زینت خویش را جز آنچه آشکار است آشکار نسازند و باید که روپوش‌هایشان را به گریبان‌ها کنند و زینت خویش را نمایان نکنند، مگر برای شوهرانشان، یا پدران و یا پدر شوهران یا پسران و یا پسر شوهران و یا برادران و یا خواهرزادگان و یا برادرزادگان و یا زنان و یا آنچه مالک آن شده‌اند یا افراد سفیه که تمایلی به زن ندارند و یا کودکانی که از اسرار زنان خبر ندارند، و مبادا پای خویش را به زمین بکوبند تا آنچه از زینتشان که پنهان است، ظاهر شود. ای گروه مؤمنان همگی به سوی خدا توبه برید، شاید رستگار شوید.

برخلاف تصور عموم مردم، حجاب فقط به معنای پوشش صرف و تنها مخصوص زنان نیست. حجاب و عفاف واقعی از منظر قرآن کریم، برای ارتباط با جنس مخالف حریمی ایجاد می‌کند که براساس آن مردان هم باید محدوده خاصی برای پوشش و ارتباطشان قائل باشند تا این حریم به صورت دو طرفه حفظ شود.

حجاب مجازی

حال این سوال مطرح می‌شود که در فضای مجازی مسئله حجاب با سوء استفاده‌هایی که می‌دانیم تا کنون از حریم کاربران صورت گرفته و آثار مخربی که عدم رعایت آن برای جامعه در بردارد، چه تکلیفی با خود به همراه دارد.

رسانه‌ها به ویژه رسانه‌های تعاملی نظیر اینترنت در دنیای امروز مرز میان زنانگی و مردانگی و نیز فضای خصوصی و عمومی را درنوردیده‌اند. این مسئله با مطرح شدن اولین ایده شبکه اجتماعی در دهه 1960 و شکل گیری اولین شبکه اجتماعی در سال 1997 تحت عنوان Sixdegrees قوت گرفت و هرساله حتی کشورهای غیر مسلمان که به موضوع حجاب اعتقادی ندارند، از آثار منفی این فضاها مانند سوء استفاده از پوشش کاربران بی‌نصیب نبوده‌اند. برای نمونه همین چندی پیش بود که خبر تجاوز یک جوان انگلیسی به 1000 کودک منتشر شد؛ به طوریکه این فرد با ساختن اکانت‌های جعلی در شبکه‌های متعدد اجتماعی، اقدام به فریب کودکان و نوجوانان کرده بود.

اما واقعیت اینست که بین فضای مجازی و فضای حقیقی تفاوتی وجود ندارد و همین مسئله که برخی تصور می‌کنند، به دلیل عدم حضور محسوس سایرین، می توانند در فضای مجازی امنیت بیشتری داشته باشند، فرضی سراسر اشتباه است و باید گفت که به عنوان یک اصل اساسی و محوری در اسلام، حفظ حجاب چه توسط زنان و چه مردان، بی‌قید ضروری است و این امر در هیچ فضا و مکانی از شمول استثنا خارج نشده است، مگر این‌که کسی هم از دیانت خود دست شسته باشد وهم از امنیت خود خسته شده باشد که « بَلِ الْإِنْسَانُ عَلَى نَفْسِهِ بَصِیرَةٌ» انسان از وضع خود آگاه است(2) و البته خداوند در همه حال شاهد و ناظر است.

شاید به جد بتوان گفت که یکی از اساسی‌ترین نقاطی که در جنگ نرم کشورهای مستکبر هدف‌گیری شده است، موضوع عفاف و حجاب می‌باشد و در واقع در تاریخ پانصد ساله استعمار می‌توانیم به وضوح مشاهده کنیم، هدف برخی کشورهای غربی استعمارگر و امپریالیست، در کنار استعمار فیزیکی و جغرافیایی مستعمرات، متزلزل کردن باورهای دینی و کم‌رنگ کردن معنویات مردم آن جوامع بوده است. به طور مثال با وجود اینکه کشورمان هرگز مستعمره کشور دیگری نبوده است، مسئله مبارزه با حجاب در دوران پهلوی از حمایت چند کشور غربی برخوردار بوده است. به طور قطع امروز این سلطه چهره جدیدی به خود گرفته است که در کشاکش نامحسوس با عقاید مذهبی ملل دیگر، مسئله ترویج و تبلیغ ضد‌ اسلامی به خوبی دیده می‌شود.

رعایت حجاب یک واجب شرعی است و همان‌طور که مقام معظم رهبری در دیدار با جمعی از زنان نخبه کشور فرموده‌اند: «در غرب با حجاب تدريجاً به صورت علنى دارد مخالفت مي شود. عنوانى كه براى اين مخالفت ذكر مي‌كنند، اين است كه مي‌گويند حجاب نماد يك حركت مذهبى است.» (3) ایشان همچنین در خصوص تهاجم فرهنگی غرب به حجاب فرموده‌اند: «اين‌كه مى‌بينيد در بعضى از كشورهاى غربى، در بعضى از كشورهاى مسلمان اما با حكومتهاى غير اسلامى، اين‌طور حجاب اسلامى مورد تهاجم دشمنان دين قرار مى‌گيرد، اين نشان دهنده گرايش زنان به حجاب است.» (4) غرب با آزادی‌های اساسی که برای ترویج بی‌حجابی در رسانه‌های داخلی و بین‌المللی قائل می‌شود، مدعی است که حجاب آزادی زنان را در جامعه سلب می‌کند، در حالیکه می‌بینیم، زنان در جوامع اسلامی با پوشش اسلامی، در بسیاری از عرصه های اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی پا به پای مردان فعالیت دارند.

موارد مبارزه با حجاب در غرب به کرات اتفاق افتاده است که برای مثال می‌توان به فرانسه، به عنوان اولين و تنها كشوری كه قانون مصوب فراگيري در برخورد با حجاب اسلامي را وضع کرده است، اشاره کرد (5)و ساير كشورها مانند انگلیس نیز برخوردهاي موردي و مقطعي با حجاب داشته اند. برای نمونه “چريس وكر” استاندار منطقه اسکس در سال 2009 در روش پیشنهادی خود ورود زنان عریان به خیابان‌ها را یکی از راه‌های مقابله با حجاب زنان مسلمان دانست و یا شهادت مروه الشربینی در دادگاه آلمان در برابر دید عموم از این قبیل نمونه هاست. به طور کلی فرانسه، ترکیه و تاجیکستان به ترتیب سه کشور نخست دنیا در مبارزه با حجاب زنان شهروند خود می‌باشند.

از سوی دیگر نظریه مارپیچ سکوت الیزابت نوئل نئومان، اذعان می‌دارد که در یک فضا(حقیقی یا مجازی)، اگر عقیده‌ای خاص و رو به گسترش ˗ به طور مثال پوشش ˗ توسط اکثریت افراد یک جامعه مورد قبول واقع شود و کم‌کم مخالفت با آن موضوع توسط اقلیت جامعه دشوار شود، مارپیچ سکوت در آن جامعه از میان همین اقلیت شکل می‌گیرد و هر کس می‌خواهد بداند نظر دیگری در آن موضوع چیست، که اگر با عقیده خودش در تضاد بود سکوت اختیار کند. در این جا هم مسئله بی‌حجابی حکایت همین نظریه است که کاربران فضای مجازی هر کدام به دیگری نگاه می‌کنند و می‌بینند دوستان، همکاران و حتی برخی بازیگران داخلی که بعضاً هم با پوشش‌های مناسب در اجتماع و رسانه ظاهر می‌شوند، در شبکه‌های مجازی به گونه دیگری عکس‌های کاربری خود را در معرض دید بقیه قرار می‌دهند، پس قبح این قضیه از بعد اجتماعی به تدریج از بین می‌رود و این خود به خود به شکل‌گیری یک مارپیچ بزرگ سکوت نسبت به پوشش کمک می‌کند.

امروزه «فیس‌بوک» به عنوان بزرگترین و گسترده ترین شبکه اجتماعی مجازی که بیش از سایر فضاها مسئله بحران پوشش را با خود به همراه دارد، به عنوان اسب تروای مافیای صهیونیسم، در خدمت سرویس‌های جاسوسی غرب و ایدئولوژی ضد‌اسلامی و نیز تروریسم فرهنگی قرار دارد. شبکه‌های اجتماعی بارها اثبات کرده اند که محلی برای توطئه‌ها و اقدامات تجاوزگرانه به محیط خصوصی افراد هستند. این فضاهای لامکان، مانند شمشیر دو لبه‌ای است که یک سوی آن سکوی رشد و شکوفایی است و سوی دیگر این پتانسیل را دارد که جامعه را به ورطه فساد و تباهی بکشاند و اثر مخرب فرهنگی و اجتماعی برای نسل‌های جدید باقی بگذارد. اما دو استدلالی که کاربران برای عدم حفظ پوشش در این فضا دارند: اولاً مسئله ناشناس ماندن و دیگری این فرض است که ثبات امنیتی آنها دست‌خوش تغییر نمی‌شود؛ که البته فرض دوم کاملاً خطاست. اگر به مثال‌های متعدد از جرایم سایبر که هر روز صفحه حوادث را به خود اختصاص می‌دهند یا وقایعی که پلیس فتا از گوشه و کنار جامعه شرح می‌دهد توجه کنیم، می‌بینیم که هر دو عامل: یعنی فرض ناشناس ماندن و امنیت کاملاً اشتباه است. ما می‌توانیم حجاب را به عنوان پوششی برای حفظ کرامت زن در فضای مجازی این گونه تعبیر کنیم: حجاب به مثابه سرسخت ترین فیلتر برای حفظ امنیت زن.

پدافند

از آنجا که بی حجابی، یک ناهنجاری محسوب می‌شود، پس رفتار مجازی ما نباید هیچ تفاوتی با محیط حقیقی دنیای خارج داشته باشد. یعنی رفتار ما در محیط طبیعی، در محیط مجازی هم انعکاس پیدا کند و این طور نباشد که چون احساس نمی‌کنیم، ناظری در فضای مجازی وجود ندارد و نیز امکان شبهه در تصورات ذهنی دیگران نسبت به ما ایجاد نمی‌شود، پس بازتر و راحت‌تر حضور پیدا کنیم. تحت هیچ شرایطی ارزش‌های شخصی و معیارهای فردی چه در محیط کار، مدرسه و دانشگاه و چه در فضای مجازی نباید دست‌خوش دگرگونی شود؛ تا هم خودمان را به عنوان یک کاربر از آسیب‌های احتمالی بی‌حجابی حفظ کنیم و هم به طور کلی جامعه را از گزندهای جانبی آن در امان نگهداریم.

بنابراین نظر شخصی نویسنده اینست که به منظورگسترش حجاب مجازی، کاهش لطمات وارده در اثر سوء استفاده در فضای مجازی، مصونیت قشر زن در جامعه و نیز حفظ ارزش های دینی و ملی، نهادهای فرهنگی ذیربط مانند وزارت ارشاد، وزارت آموزش‌وپرورش و نیز وزارت علوم به همراه رسانه‌های داخلی اعم از صداوسیما، مطبوعات، وب‌سایت‌های تحلیلی، خبری و …. در این امر به طور پویا عمل کنند. در واقع باید میان کلیه نهادهای دولتی و غیردولتی و نیز نهادهای حاکمیتی و نظارتی کشور که به نوعی در ترویج امر حجاب و عفاف دخیل هستند و اقدامات آنها به طور قطع باعث حفظ جایگاه حجاب در جامعه می‌شود، هماهنگی حاصل گردد.

همچنین پیشنهاد می‌شود به دلیل گسترش روز افزون قشر نوجوان و جوان جامعه که بیشتر از همه در معرض آسیب‌های جدی شبکه‌های اجتماعی، وبلاگ ها و سایت‌ها قرار می‌گیرند، با مسئله بی‌حجابی در فضای سایبر به طور زیرساختی برخورد شود و برگزاری همایش‌ها و نمایشگاه‌های مد و لباس و … در مرحله ثانوی قرار گیرد. منظور از اقدامات زیر‌ساختی اینست که چون می‌دانیم عفاف خانواده‌ها از سوی رسانه‌های بیگانه مورد هدف قرار گرفته است، بهترین راه مقابله، مصون‌سازی جامعه است و این مصون‌سازی ممکن نمی‌شود، مگر از پرورش افراد جامعه از دوران کودکی، زیرا به هر حال از ماهواره، اینترنت و سایر عرصه‌های تبلیغاتی دشمن نمی‌توان جلوگیری کرد.

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.