به گزارش تریبون مستضعفین این روزها به بهانه وکالت خانم «ایزابل کوتان پیر» (Isabelle Coutant-Peyre) به نمایندگی از ایران علیه سازندگان فیلم آرگو، نام «کارلوس» باز زنده شده است. «ایلیچ رامیرز سانچز» (Ilich Ramírez Sánchez) که با نام مستعار کارلوس فعالیت میکرد، موکل و همسر خانم کوتان پیر، مبارز انقلابی و جهانوطنی بود که برای احقاق حقوق فلسطینیان و نیز مستضعفین بسیار تلاش کرده است.
کارلوسِ ونزوئلایی تبار که در سالهای پایانی مبارزات خود به اسلام گروید، علاقه قلبی خود به انقلاب اسلامی ایران را با به عهده گرفتن عملیات ترور محمدرضا پهلوی در مکزیک و همچنین تقدیر از تسخیر سفارت آمریکا توسط دانشجویان ایرانی ابراز کرده است.
ایزابل کوتانپِر پیش از این وکالت روژه گارودی، فیلسوف فرانسوی را نیز بر عهده داشت که هولوکاست را منکر شده بود. همچنین او وکالت ایلیچ رامیرز سانچز (کارلوس)، را در پرونده کاری خود دارد. کارلوس که با نامگذاری روزنامه گاردین به «کارلوس شغال» مشهور شده است از سال ۱۹۹۷ به اتهام قتل دو پلیس فرانسوی محکومیت حبس ابد خود را در فرانسه سپری میکند. آقای سانچز و خانم کوتانپِر سال ۲۰۰۱ با یکدیگر ازدواج کردند.
گروگانگیری سران اوپک برای دفاع از فلسطین
شهرت اصلی کارلوس به خاطر حمله به مقر اوپک در سال ۱۳۵۴ خورشیدی (۱۹۷۵ میلادی) است. وی به همراه پنج مرد و یک زن از سوی جبهه خلق برای آزادی فلسطین در صبح روز ۳۰ آذر سال ۱۳۵۴ به شکل خدمتکار به محل اجلاس در وین نفوذ کردند. آنها در میان جلسه وزیران نفت وارد سالن اجلاس شدند و ابتدا با اسلحه مقامات را تهدید کردند و سپس در سالن مواد منفجره کار گذاشتند. آنها دیپلماتها را به سه دسته دوست، بیطرف و دشمن تقسیم کردند که دوستان شامل الجزایر، عراق و لیبی و دشمنان شامل ایران، عربستان، امارات متحده عربی و قطر بودند.
گفته میشود آنها قصد داشتند آموزگار و یمانی را بکشند اما پس از اینکه به آنان اطمینان داده شد در صورت انجام این کار همه گروگانگیران کشته خواهند شد، با دریافت پانزده میلیون پوند همه گروگانها را آزاد کردند و خودشان هم گریختند.
بیانیه تهیه شده توسط گروگانگیران حاوی هشت ماده بود که این موارد را شامل میشد:
۱. تأکید بر شعار «سه نه» (نه «معاهده»، نه «مذاکره» و نه «شناسایی رژیم صهیونیستی») مصوب اجلاس سران عرب در خارطوم (۱۹۶۷)
۲. تقبیح هر عملی که به اشغال هر قسمتی از سرزمین فلسطین مشروعیت ببخشد
۳. تقبیح «قرارداد سینای ۲» و اقدام مصر برای بازگشایی «کانال سوئز» به روی کشتیهای اسراییلی
۴. تقبیح فعالیتهایی که سعی داشتند «دولتهای عرب» و «نهضت مقاومت فلسطین» را پای میز مذاکره بکشانند
۵. درخواست تشکیل جبههای متشکل از سوریه، عراق و نهضت مقاومت فلسطین برای جنگ تا آزادی کامل فلسطین
۶. درخواست احیای «اتحاد عربی» میان دولتهایی که دارای وجوه جغرافیایی و سیاسی متشرک هستند
۷. درخواست اتخاذ یک سیاست نفتی مستقل برای حراست از منافع ملی خلق عرب و قائل شدن اولویت در جهت تقویت مالی کشورهای خط مقدم جبهه و «نهضت مقاومت فلسطین»
۸. درخواست یک اعلان موضع مشخص از طرف کشورهای عضو نسبت به منازعات جاری در لبنان که توطئهای آمریکایی – صهیونیستی است، درخواست حمایت اخلاقی و مالی از «جبهه ملی لبنان» و «نهضت مقاومت فلسطین».
ترور نافرجام محمدرضا پهلوی
وی پس از وقوع انقلاب اسلامی تحت تاثیر شدید امام خمینی و انقلابیون قرار گرفت. وی با هماهنگی مسئولین ایرانی قرار بود شاه را در محل اقامتش در مکزیت به هلاکت برساند که به دلیل سخنان نسنجیده آیت الله خلخالی عملیات لو رفت و ناموفق ماند.
محمدرضا پهلوی، شاه سابق ایران، در تاریخ ۲۰ خرداد ۱۳۵۸ وارد مکزیک شد. یک هفته بعد صادق خلخالی اعلام کرد: من حکم اعدام شاه را صادر کردهام و به فداییان اسلام گفتهام که شاه را در هر کجا که باشد به سزای عمل خود برسانند و انتقام ملت ایران را از این خائن و مفسد فی الارض بگیرند.
وی در چهارم تیر ماه اعلام کرد که کارلوس در هماهنگ کردن عملیات مربوط به اعدام شاه سابق ایران شرکت دارد و عناصر ساندنیست و رزمندگان ناسیونالیست امریکای لاتین نیز در این عملیات شرکت دارند و برای انجام این عملیات ۱۴۰ هزار دلار جایزه تعیین شدهاست.
دو روز بعد از این مصاحبه چند بالگرد به اقامتگاه محمدرضا پهلوی حمله کردند و آن را از فاصله چند متری زیر رگبار گلوله گرفتند. محافظان پس از چند لحظه رو به بالگردها آتش گشودند و آنها را فراری دادند. در این حادثه به کسی آسیب نرسید.
وی پیشتر در سال ۱۳۵۲ سعی کرد «ژوزف ادوارد سیف» رئیس شرکت صهیونیستی «مارکس اند اسپنسر» را در اروپا ترور کند اما موفق نشد.
اسلام انقلابی؛ تنها راه مبارزه
کتاب «اسلامی انقلابی» مهمترین اثر مکتوب کارلوس است. هرچند ارتباط او با مجاهدین خلق محل نقد است، اما دیدگاههای او در حمایت از جریان مقاومت بسیار اساسی و استراتژیک بوده است و البته نزدیکی او با مجاهدین خلق به سالهای پیش از انقلاب اسلامی بازمیگردد و پس از جدایی مجاهدین خلق از انقلاب اسلامی رابطهای با این گروه نداشته است.
ایلیچ به این نتیجه رسید که تنها وسیلهای که امکان انقلاب و مبارزه با امپریالیسم را فراهم میسازد همان «اسلام انقلابی» است که قادر به تهدید ایالات متحده امریکا است. (کتاب اسلام انقلابی – صفحه ۱۹)
وی در این کتاب با اشاره به تسخیر سفارت آمریکا در ایران توسط دانشجویان پیرو خط امام و به گروگانگرفتن کارکنان سفارت، این اقدام را تحسین میکند و آن را باعث عقبنشینی آمریکا از برنامههایش میداند؛ برنامههایی که به زعم وی میتوانسته باعث کشته شدن انسانهای زیادی شود.
کارلوس معتقد است انفجار مقر نیروهای امریکائی دربیروت درسال ۱۹۸۳ (توسط حزب الله لبنان) که در این حمله ۳۰۰ تن از نیروهای امریکائی که بیشترشان از افراد تفنگدار دریائی بودند کشته میشوند، واشنگتن را مجبور کرد که از طرحها ونقشههای را که برای لبنان ساخته و پرداخته بود دست بکشد و درسال ۱۹۹۲ با کشته شدن ۱۶ تن از نیروهای امریکائی در موگادیشو، رئیس جمهور سابق امریکا، بیل کلینتون مجبور شد که نیروهایش را از سومالی خارج سازد و دست از طرحهای خود در شاخ افریقا بردارد.
دستگیری در سودان؛ محاکمه در پاریس
وی در ۱۹۹۳ در کشور آفریقایی سودان قربانی معامله ی سران آن کشور شد و درحالی که برای عمل جراحی در بیهوشی کامل به سر می برد، از روی تخت اتاق عمل بیمارستان ربوده، با غل و زنجیر، بسته و با هواپیما به فرانسه منتقل شد. دادگاه محاکمه او یکی از جنجالیترین دادگاههای اواخر قرن بیستم بود. دادگاه او در سکوت کامل رسانههای خبری فرانسه برگزار شد.
کارلوس در دادگاه: تا پایان عمر انقلابی میمانم
هنگامی که در دادگاه پاریس محاکمه میشد مشت خود را به علامت وحدت گره کرد و به سوی تماشاگران حاضر در دادگاه بازگشت… کارلوس در آخرین دفاع خود گفت:
«من یک انقلابی هستم و تا پایان عمر خود یک انقلابی خواهم ماند. و هر مبارزهای که کردم برای خودم نبود بلکه برای نجات مردم تحت ستم و علیه زورگویان و استثمارگران و به منظور تضعیف آنها بودهاست… مبارزه من یک مبارز سیاسی بوده مبارزهای که با هدف خدمت به محرومان صورت میگرفت. بنابراین یک زندانی سیاسی هستم و برای عقیدهام محاکه میشوم… من عاشق انقلاب برای تامین سعادت مردم هستم. من عاشق تامین عدالت برای مردم تحت ستم هستم و برای عقیدهام محاکمه میشوم.»
وی سخنان خود را با شعار «زندهباد انقلاب، الله اکبر» تمام کرد که توسط حدود ۱۵ نفر از هوادارانش در سالن دادگاه تکرار شد. وی هنگام خروج از دادگاه گفت:
با قرار دادن جسم من در زندان فکر مرا نمیتوانند در بند بکشند.
در سال ۱۳۸۸ هوگو چاوز رئیسجمهور ونزوئلا در یک سخنرانی در جمع سیاستمداران سوسیالیست سراسر جهان، کارلوس را یک مبارز انقلابی دانست و او را «وارث برحق مقدسترین نبردها یعنی نبرد در راه خلق و عدالت اجتماعی» توصیف کرد.
این چنین عزمی ستودنی است