به گزارش تریبون مستضعفین حضرت آیتالله العظمی مظاهری در آستانهی نوروز ۹۲ درس اخلاق خود را به این مساله اختصاص دادند. رعایت احترام ایام عزای فاطمیه، بويژه از جانب صدا و سیما، اجتنباب از معصیت، صله رحم، پرهیز از تجملگرایی و اسراف، برنامه ریزی برای سفر و دید و بازدیدها و رسیدگی به مستمندان از مهمترین محورهای بیانات معظمله میباشد.
زعیم حوزه علیمه اصفهان در قسمتی از سخنان خود با اشاره به بحث اقتصاد مقاومتی گفت:
گناه و معضل تجمل گرایی، از معضلات بزرگ جامعۀ امروزي است. بحثي که مقام معظم رهبری تحت عنوان «اقتصاد مقاومتی» مطرح کردند، از منظر اسلام و اقتصاددانان، بسيار مهم و قابل توجّه است. اقتصاد مقاومتي تنها به معناي نداشتن واردات نيست، بلکه حذف واردات و نداشتن وابستگي به کشورهاي ديگر، فقط قسمتي از معناي اقتصاد مقاومتي است.
با اين وجود، دربارۀ کنترل واردات نيز آنگونه که شايسته است، تلاش نشده و واردات زیادي وجود دارد. از جمله تبعات واردات بيرويه، گسترش وابستگي و افزايش تجمّلگرايي است. بسياري از وسائل و لوازم وارداتي، جنبۀ تجمّلي دارد. یکی دیگر از معانی اقتصاد مقاومتی این است که سادهزیستي را ترويج کنيم، ولي متأسفانه هر کس به اندازۀ وسعش، تجمّل گراست و افرادي نيز عليرغم نداشتن امکانات مالي، با گرفتن وام و قرض و نزول، به آن دامن ميزنند.
بسياري از خودروهاي موجود در بازار، موادغذايي، لوازم و وسائل خانه و … صرفاً جنبۀ تجمّلي دارند و با گسترش استفاده از آنها، هر روز وابستگيها به واردات افزايش مييابد.
مرحوم آيت الله العظمي مزعشي«رحمةاللهعليه»، به اين بحث بسيار مقيّد بودند. زمانی که براي ایشان لباسي دوخته بودند، دکمه نداشت و خیاط گفته بود بايد دکمۀ خارجي بگذارد، ايشان اجازه ندادند و فرمودند: من خودم با ريسماني ميبندم. بالاخره دکمۀ قيتوني درست شد و در آن زمان، لباس بسياري از بزرگان دکمۀ قيتوني داشت.
در جامعهاي که سرتاپاي وسائل و لوازم افراد، از خارج وارد شده و به آن افتخار نيز ميکنند، چگونه ميتوان اقتصاد مقاومتي داشت؟
چندين سال قبل، بحمدالله کشور به خودکفايي در زمينۀ توليد گندم و علوفه رسيد، اما الان مشاهده ميشود که ساليانه مقادير فراواني گندم و جو و علوفه از خارج، وارد ميشود! اين براي مسلمانان و يک ملّت بزرگ مانند ايران ننگ است گه گندم سفرۀ آنها و علوفۀ گوسفندان آنان، از خارج وارد شود؛ يعني اگر روزي علوفه و غذاي دامي وارد نشود، شير و گوشت نخواهيم داشت.
اقتصاد مقاومتي به معناي ساده زيستي و پرهيز از تجملگرايي نيز بسيار بااهميّت است. اين معناي اقتصاد مقاومتي، از معناي اوّل آن، يعني اجتناب از واردات بيرويه، مهمتر است. در اقتصاد مقاومتي بايد سادهزيستي گسترش پيدا کند، در حالي که هرروز شاهد افزايش تجمّلگرايي هستيم. اگر کسي هم تجمّلگرايي نکرده، نتوانسته است. بسياري از مردم، اگر بتوانند با وام، نزول و حتي دزدي و … زندگي تجمل گرايي فراهم ميکنند.
اگر تجملگرايي از زندگي مردم کنار رود، حدّاقل نصف واردات و احتياجات کاذب آنان از بين ميرود و بالتّبع رفاه و آسايش عمومي گسترش مييابد. مقدار زيادي از احتياجات مردم، به خاطر تجمّل است نه ضرورت و نياز حقيقي.
از جمله راهکارهاي دستيابي به اقتصاد مقاومتي نيز اکتفا به توليدات ملّي و پرهيز از تجمّلگرايي است. تا وقتي در اجتماع، توليدات ملّي خود را قبول نداشته باشيم و هر روز به بهانهاي به آن ننگي بچسبانيم، نميتوانيم در اقتصاد مقاومتي گام برداريم. البته سازندگان و توليدکنندگان داخلي نيز بايد حدّاکثر تلاش خود را براي بهبود کيفيّت کالا و توليدات خود انجام دهند و به شدّت از کم کاري و بدکاري بپرهيزند.
در اقتصاد اسلامي، مصرف در جامعه بايد علاوه بر اندازۀ ضرورت و حتّي به اندازۀ رفاه باشد، امّا تجمّلگرايي و اسراف و تبذير ممنوع و مذموم است. از منظر تعاليم ديني، گناه تجمّل، اسراف و اتراف، بسيار بزرگ است. قرآن کريم ميفرمايد:
«وَ أَصْحابُ الشِّمالِ ما أَصْحابُ الشِّمالِ، في سَمُومٍ وَ حَميمٍ، وَ ظِلٍّ مِنْ يَحْمُومٍ، لا بارِدٍ وَ لا كَريمٍ، إِنَّهُمْ كانُوا قَبْلَ ذلِكَ مُتْرَفينَ، وَ كانُوا يُصِرُّونَ عَلَى الْحِنْثِ الْعَظيمِ»[6]
در قيامت، دست چپيها، بسيار شوم و بدبختاند. آنها تجمّلگرا هستند.
قرآن کريم در آيات نوراني خود، تأکيد دارد که تجمّل گرايي، تنها براي عامل آن مضر نيست، بلکه دود آن به چشم همه خواهد رفت. در اثر تجمّلگرايي، مفاسدي مانند مفاسد اخلاقي، اداري، اجتماعي و اقتصادي به وجود ميآيد. بسياري از دزديها، حيف و ميلها، دستاندازيها به بيتالمال، رشوهخواريها، گرانفروشيها، ضعف اعصاب و ساير امراض روحي و رواني، ريشه در بحث تجمّلگرايي دارد.
امروزه عيد نوروز، براي خانوادهها به يک زمان گسترش تجمّلگرايي تبديل شده است و چيزي که در آن نيست، ساده زيستي و محبّت است.
نظر به اهمیت مباحث ارائه شده توسط این مرجع تقلید متن کامل بیانات ایشان به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله مظاهری ارائه میگردد.
بِسْمِاللَّهِالرَّحْمنِالرَّحيم
«رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَيَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي»
با توجه به اينکه در آستانۀ عید نوروز قرار داريم، در اين جلسه قدري راجع به نوروز و وظايف مؤمنين در روزهاي پيش رو صحبت ميشود.
عيد نوروز یک عید ملی است که اسلام عزیز آن را رد نکرده است، بلکه بر اساس روایاتی، آن را امضا کرده است. لذا در اینکه روز عید نوروز را عید بگیرم، اشکالی نیست و رسم ما این بوده است که عید نوروز داشته باشيم و اکنون هم چنين رسمي داريم. امّا در برگزاري مراسم عيد نوروز، توجه به چند نکته الزامي است:
تذکّر اوّل: رعايت حرمت سالروز شهادت حضرت زهرا«س»
همانطور که ميدانيد، شهادت حضرت زهرا«سلاماللهعليها» با ايّام نوروز تقارن دارد. يعني روز پنجم فروردین، سالروز شهادت حضرت زهرا«سلاماللهعليها» است و معلوم است که جشنها و شادیها مخصوصاً در سالگرد شهادت، باید به جلسۀ عزاداري براي آن حضرت مبدّل شود. الحمدلله مردم ما فهمیده هستند و من بگویم يا نگویم در شهادت حضرت زهرا«سلاماللهعليها» عید و جشن آنها موقوف است. چند سال قبل نيز که ايام نوروز مصادف با دهۀ اوّل محرم بود، خود مردم حتی افرادي از آنها توقّع نميرفت، علاوه بر رعایت حرمت ماه محرّم، در تاسوعا و عاشورا عزاداري کردند. امسال هم در شهادت حضرت زهرا«سلاماللهعليها» چنین خواهد شد.
هيأتهاي مذهبي هم بايد همانطور که در سالهاي گذشته در ايّام شهادت، اقامۀ عزا ميکردند، امسال جلسات عزاداري خود را بر پا کنند.
تذکر به مسئولان دولتي و صدا و سیما
عمل به اين تذکر، برای مسئولان دولتي و صدا و سیما واجبتر از دیگران است. از صدا و سیما انتظار ميرود که برنامههای شاد خود را خصوصاً در شب و روز شهادت متوقف کند و مسئولان دولتي هم بايد آن روز را روز شهادت قرار دهند و تأکید کنند که شهادت است و خلاصه برنامهريزي آنان به گونهاي باشد که مردم و کشور در شهادت حضرت زهرا«سلاماللهعليها» عزادار باشند.
البته صدا و سيما در غير ايّام شهادت و عزاداري هم بايد از پخش برنامههاي ناشايست و موسيقيهاي حرام خودداري کند. متأسفانه برخي برنامههاي صدا و سيما هم از نظر ظاهر و هم از نظر محتوا خلاف شرع دارد که با تنزّه جمهوري اسلامي ايران سازگاري ندارد و اين عيب بايد رفع شود.
مسئولان دولتي هم وظيفه دارند علاوه بر رعايت حرمت ايّام شهادت، در ساير ايّام از هزينههاي بيجا و تشريفاتي و برگزاري جشنها و مراسم تجمّلي که معمولاً توأم با گناه است، جدّاً پرهيز کنند و به جاي اينگونه کارهاي بيهوده به وضعيّت معيشت مردم رسيدگي کنند که فعلاً با وجود گراني و تورّم افسار گسيخته، وضع اقتصادي و معيشتي مردم بسيار بد است و نياز به رسيدگي و همدردي دارند.
تذکّر دوّم: ضرورت اجتناب از گناه در ايّام نوروز
اصل ديد و بازديد، صلۀ رحم، سر زدن به دوستان و انس با برادران ديني، امري نيکو و پسنديده است، امّا نبايد اين سنّت حسنه را به گناه، غيبت، تهمت و شايعه آلوده کنيم. متأسّفانه بسياري از جلسات ديد و بازديد، به گناهان بزرگي همچون غيبت آلوده ميشود؛ در صورتي که اين گناه بزرگ، به تعبير قرآن کريم، مانند مردهخوري است: «وَ لا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضاً أَ يُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخيهِ مَيْتاً فَكَرِهْتُمُوهُ»[1]
غيبت، جلوۀ بسيار زشتي در عالم ملکوت دارد، در حالي که گناهاني نظير غيبت، تهمت و شايعهپراکني، در بين بسياري از افراد، به يک موضوع معمول تبديل شده است و آن را به هيچ ميانگارند. اين گناهان نزد خداوند متعال، بسيار بزرگ است: «وَ هُوَ عِنْدَ اللَّهِ عَظيمٌ»[2]
جلسات ديد و بازديد، علاوه بر اينکه صله رحم و انس با ديگران است، بايد مجالس اخلاقي و گسترش شعائر ديني باشد، نه اينکه اکثر وقت آن، صرف غيبت و تهمت و شايعهپراکني شود؛ نه اينکه محلّي براي گسترش بيبندوباري، چشمچراني، تفاخر، تجمّل، ترويج مد و نشان دادن نوع لباس و پوشش باشد.
دين مبين اسلام، به شدّت با بيبندوباري و مفاسد اخلاقي، اداري و اقتصادي برخورد ميکند و آن را مذمّت کرده است؛ امّا امروزه بهطور گسترده، همۀ اين مفاسد، در طبقات مختلف مردم، خصوصاً در ايّام نوروز و ديدوبازديدها، بهوجود آمده و گسترش پيدا کرده است.
چادر به عنوان يک نماد ملّي و مذهبي، بايد هميشه حفظ شود، امّا در برخي از خانوادهها، هنگام ديد و بازديد،حجاب اصلاً به کنار ميرود و آن را مخالف رسوم ديد و بازديد ميپندارند! به عبارت ديگر، چادر در ميان خانوادهها، قديمي شده و بيچادري و رونگرفتن، مُد شده است.
گناه بزرگ دوستي با نامحرم
متأسّفانه گاه مشاهده ميشود که دوستيابي و رفاقت دختر و پسر نيز در ايّام نوروز گسترش مييابد. گناه دوستيابي به اندازهاي بزرگ است که قرآن کريم، آن را در کنار بيعفّتي و زنا قرار ميدهد:
«مُحْصَناتٍ غَيْرَ مُسافِحاتٍ وَ لا مُتَّخِذاتِ أَخْدانٍ»[3]
«مُحْصِنينَ غَيْرَ مُسافِحينَ وَ لا مُتَّخِذي أَخْدانٍ»[4]
قرآن کريم ميفرمايد: زن شايسته کسي است که اهل زنا نيست و رفيق نامحرم هم ندارد و مرد شايسته نيز کسي است که زنا نميکند و رفيق نامحرم هم ندارد. قرآن کريم در تعابير خود، کلمۀ «خُدن» به معناي رفيق بازي را در کنار زنا دادن و زنا کردن قرار داده است.
بسياري از اين تلفنهاي همراه، به خانۀ شيطان تبديل شدهاند. برخي از افراد حتّي در جلسات ديد و بازديد، وقتي رفيق ناباب يا موضوع ناپسندي براي گفتگو پيدا نکنند، به سراغ گوشي همراه خود ميروند و به گناه ميپردازند.
توصيۀ اخلاقي به جوانان
بارها به جوانها سفارش کردهام که اي جوانهاي عزيز! گناه نکنيد. گناه زندگي انسان را تباه ميکند. در اين عيد نوروز، سفارش ميکنم که گناه نکنيد. گناه، عيد و شادي ما را عزا ميکند. اگر نعوذبالله گناه کرديد، سريع جبران کنيد تا در سرازيري گناه واقع نشويد. نگذاريد گناه براي شما عادت شود. اگر گناه عادت شد، شما را بدبخت ميکند و در دنيا و آخرت به سقوط ميکشاند. از همۀ اينها مهمتر، اگر گناه کرديد، اگر به آن عادت پيدا کرديد، دست کم گناه خود را توجيه نکنيد! توجيه گناه، بسيار خطرناک است؛ زيرا ناگهان انسان را به سرنوشت امثال عمرسعد گرفتار ميکند.
عاقبت شوم توجيه گناه
عمر سعد، امام حسين«سلاماللهعليه» را ميشناخت. شب تاسوعا و عاشورا، از اول شب تا به صبح روي کار خود، فکر ميکرد و بالاخره با اين توجيه که امام حسين را ميکشيم و بعد از رسيدن به حکومت ري، از گناه خود توبه ميکنيم، به قتل امام دست زد.
مصيبت تغيير جايگاه معروف و منکر
متأسّفانه امروزه، توجيه گناهان بسيار رواج پيدا کرده و به تبع آن، جايگاه کار صواب با ناصواب عوض شده است. بسياري از کارهاي زشت، نزد مردم پسنديده به حساب ميآيد و در عوض، کارهاي نيکو و پسنديده، ناپسند شمرده ميشود.
در روايات آمده است که پيغمبر اکرم«صلّياللهعليه وآلهوسلّم» ميفرمودند: زمانى ميرسد که بسياري از افراد، فاسد و فاسق ميشوند و کسي امر به معروف و نهى از منكر نميکند. اصحاب عرض كردند: يا رسول اللَّه! آيا چنين ميشود؟ حضرت فرمودند: آرى، از اين هم بدتر خواهد شد. هنگامى فرا ميرسد كه امر به منكر و نهى از معروف ميکنند! عرض كردند: يا رسول اللَّه! آيا چنين خواهد شد؟ حضرت فرمودند: آرى از اين هم بدتر مىشود. وقتى ميرسد كه ميبينيد كار خوب، زشت و كار زشت، خوب شمرده ميشود![5]
در زمان ما، بسياري از افراد ادّعاي اسلام و تشيّع دارند، امّا منکر را معروف و معروف را منکر ميدانند! در جامعه نيز بسياري از منکرات و گناهان، معروف و بسياري از معروفها، منکر شمرده ميشود؛ مثلاً رشوه و ربا، بيبندوباري و فساد، دروغ، غيبت و تهمت و شايعه و امثال آن، نه تنها زشت و منکر به حساب نميآيد، بلکه أن را نوعي زرنگي، اطّلاعرساني و کار خوب تلقّي ميکنند.
تذکّر سوّم: لزوم پرهيز از تجمّلگرايي
گناه و معضل تجمل گرایی، از معضلات بزرگ جامعۀ امروزي است. بحثي که مقام معظم رهبری تحت عنوان «اقتصاد مقاومتی» مطرح کردند، از منظر اسلام و اقتصاددانان، بسيار مهم و قابل توجّه است. اقتصاد مقاومتي تنها به معناي نداشتن واردات نيست، بلکه حذف واردات و نداشتن وابستگي به کشورهاي ديگر، فقط قسمتي از معناي اقتصاد مقاومتي است.
با اين وجود، دربارۀ کنترل واردات نيز آنگونه که شايسته است، تلاش نشده و واردات زیادي وجود دارد. از جمله تبعات واردات بيرويه، گسترش وابستگي و افزايش تجمّلگرايي است. بسياري از وسائل و لوازم وارداتي، جنبۀ تجمّلي دارد. یکی دیگر از معانی اقتصاد مقاومتی این است که سادهزیستي را ترويج کنيم، ولي متأسفانه هر کس به اندازۀ وسعش، تجمّل گراست و افرادي نيز عليرغم نداشتن امکانات مالي، با گرفتن وام و قرض و نزول، به آن دامن ميزنند.
بسياري از خودروهاي موجود در بازار، موادغذايي، لوازم و وسائل خانه و … صرفاً جنبۀ تجمّلي دارند و با گسترش استفاده از آنها، هر روز وابستگيها به واردات افزايش مييابد.
مرحوم آيت الله العظمي مزعشي«رحمةاللهعليه»، به اين بحث بسيار مقيّد بودند. زمانی که براي ایشان لباسي دوخته بودند، دکمه نداشت و خیاط گفته بود بايد دکمۀ خارجي بگذارد، ايشان اجازه ندادند و فرمودند: من خودم با ريسماني ميبندم. بالاخره دکمۀ قيتوني درست شد و در آن زمان، لباس بسياري از بزرگان دکمۀ قيتوني داشت.
در جامعهاي که سرتاپاي وسائل و لوازم افراد، از خارج وارد شده و به آن افتخار نيز ميکنند، چگونه ميتوان اقتصاد مقاومتي داشت؟
چندين سال قبل، بحمدالله کشور به خودکفايي در زمينۀ توليد گندم و علوفه رسيد، اما الان مشاهده ميشود که ساليانه مقادير فراواني گندم و جو و علوفه از خارج، وارد ميشود! اين براي مسلمانان و يک ملّت بزرگ مانند ايران ننگ است گه گندم سفرۀ آنها و علوفۀ گوسفندان آنان، از خارج وارد شود؛ يعني اگر روزي علوفه و غذاي دامي وارد نشود، شير و گوشت نخواهيم داشت.
اقتصاد مقاومتي به معناي ساده زيستي و پرهيز از تجملگرايي نيز بسيار بااهميّت است. اين معناي اقتصاد مقاومتي، از معناي اوّل آن، يعني اجتناب از واردات بيرويه، مهمتر است. در اقتصاد مقاومتي بايد سادهزيستي گسترش پيدا کند، در حالي که هرروز شاهد افزايش تجمّلگرايي هستيم. اگر کسي هم تجمّلگرايي نکرده، نتوانسته است. بسياري از مردم، اگر بتوانند با وام، نزول و حتي دزدي و … زندگي تجمل گرايي فراهم ميکنند.
اگر تجملگرايي از زندگي مردم کنار رود، حدّاقل نصف واردات و احتياجات کاذب آنان از بين ميرود و بالتّبع رفاه و آسايش عمومي گسترش مييابد. مقدار زيادي از احتياجات مردم، به خاطر تجمّل است نه ضرورت و نياز حقيقي.
از جمله راهکارهاي دستيابي به اقتصاد مقاومتي نيز اکتفا به توليدات ملّي و پرهيز از تجمّلگرايي است. تا وقتي در اجتماع، توليدات ملّي خود را قبول نداشته باشيم و هر روز به بهانهاي به آن ننگي بچسبانيم، نميتوانيم در اقتصاد مقاومتي گام برداريم. البته سازندگان و توليدکنندگان داخلي نيز بايد حدّاکثر تلاش خود را براي بهبود کيفيّت کالا و توليدات خود انجام دهند و به شدّت از کم کاري و بدکاري بپرهيزند.
در اقتصاد اسلامي، مصرف در جامعه بايد علاوه بر اندازۀ ضرورت و حتّي به اندازۀ رفاه باشد، امّا تجمّلگرايي و اسراف و تبذير ممنوع و مذموم است. از منظر تعاليم ديني، گناه تجمّل، اسراف و اتراف، بسيار بزرگ است. قرآن کريم ميفرمايد:
«وَ أَصْحابُ الشِّمالِ ما أَصْحابُ الشِّمالِ، في سَمُومٍ وَ حَميمٍ، وَ ظِلٍّ مِنْ يَحْمُومٍ، لا بارِدٍ وَ لا كَريمٍ، إِنَّهُمْ كانُوا قَبْلَ ذلِكَ مُتْرَفينَ، وَ كانُوا يُصِرُّونَ عَلَى الْحِنْثِ الْعَظيمِ»[6]
در قيامت، دست چپيها، بسيار شوم و بدبختاند. آنها تجمّلگرا هستند.
قرآن کريم در آيات نوراني خود، تأکيد دارد که تجمّل گرايي، تنها براي عامل آن مضر نيست، بلکه دود آن به چشم همه خواهد رفت. در اثر تجمّلگرايي، مفاسدي مانند مفاسد اخلاقي، اداري، اجتماعي و اقتصادي به وجود ميآيد. بسياري از دزديها، حيف و ميلها، دستاندازيها به بيتالمال، رشوهخواريها، گرانفروشيها، ضعف اعصاب و ساير امراض روحي و رواني، ريشه در بحث تجمّلگرايي دارد.
امروزه عيد نوروز، براي خانوادهها به يک زمان گسترش تجمّلگرايي تبديل شده است و چيزي که در آن نيست، ساده زيستي و محبّت است.
تذکّر چهارم: ضرورت دستگيري از مستمندان و نيازمندان
در وضعيّت اقتصادي نامطلوب فعلي که بسياري از افراد با سختي و مشقّت زندگي خود را اداره ميکنند، اهتمام به رفع نيازهاي ديگران بسيار اهميّت دارد. در آموزههاي اسلام تأکيد فراواني بر رعايت قانوان مواسات شده است و اگر انسان بخواهد به معناي واقعي کلمه شاد باشد، بايد ديگران را نيز در شادي خود سهيم کند. انتظار قرآن از يك مسلمان اين است كه از آنچه دارد، براى رفع حوائج ديگران نيز استفاده کند:
«لِيُنْفِقْ ذُوسَعَةٍ مِنْ سَعَتِهِ وَ مَنْ قُدِرَ عَلَيْهِ رِزْقُهُ فَلْيُنْفِقْ مِمَّا آتاهُ اللَّه»[7]
منظور قرآن كريم اين است كه هركسى بايد همانطور كه براى خود و خانوادهاش به فكر خوراك و پوشاك و مسكن و ازدواج است، به فكر ديگران هم باشد. همانگونه که براي ايّام عيد و نوروز خود و خانواده تلاش ميکند، براي ديگران نيز نگران باشد و به آنها کمک کند. هر مسلمانى بايد به اندازه وسعش ديگرگرا باشد. خود گرايى، خود محورى و خود خورى از نظر اسلام ممنوع است.
جامعه اسلامى بايد مانند اعضاى بدن باشند، همانطور كه اگر خارى در دست يا پاى شخصى فرو رود، مغز و همه اعضاى بدن او تلاش ميكنند تا خار را از دست يا پاى او بيرون بياورند و تا وقتى كه خار بيرون نيامده است همه عضوها در ناراحتى به سر ميبرند، امت اسلامى نيز بايد چنين باشند و مشكل يك مسلمان، مشكل همه امت محسوب شود و همه مسلمانان براى برآوردن حاجت مسلمانان ديگر تلاش و كوشش كنند.
تقاضا دارم هنگام سال تحویل، پس از خواندن دعاي «يا مقلّب القلوب»، براي ديگران نيز دعا کنيد. متأسفانه همانطور که امروزه توجّه به ديگران کمرنگ شده، دعا براي ديگران هم کمرنگ شده است، در حالي که مسلمانان وظيفه دارند دست کم به همديگر دعا کنند.
تذکّر پنجم: پرهيز از مسافرت بيهدف
متأسفانه در زمان حاضر رسم غلطي که در بين برخي از مردم در ايّام تعطيل بالاخص نوروز، رايج شده، آن است که ناگهان بدون هدف و بدون انگيزۀ مادي يا معنوي، به خاطر آنکه چند روز تعطيل است، به مسافرت ميروند. در مسافرت نيز مجبورند براي تهيۀ مکان و امکانات سفر سختي بکشند و از استراحت محروم باشند. گويا واجب است در ايّام تعطيل با هر مشقّتي به سفر بروند و هرچه پول دارند بيهوده خرج کنند و خستهتر برگردند.
در اين مسافرتهاي بيمورد، مبالغ هنگفتي پول و سرمايۀ ملّي هزينه ميشود، بنزين و سوخت فراواني دود ميشود، افرادي در اثر تصادف کشته ميشوند و آنچه باقي ميماند، احتياج مادي و خستگي سفر و هزينههاي هنگفت و بدهي ناشي از سفر براي خانواده است.
اگر دولت و صداوسيما به اين رفتارها دامن نزنند، که ميزنند، اين همه هزينه و پول را ميتوان در گسترش قانون مواسات هزينه کرد. قرآن کريم ميفرمايد: يکي از علامتهاي مؤمنين آن است که از آنچه خداوند متعال به آنها ارزاني داشته، انفاق ميکنند: «وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ»[8]
امّا با گسترش مسافرتهاي بيمورد و هزينههاي زياد آن، جايي براي عمل به اين دستور ديني باقي نميماند. کسي که با مسافرت، چندين ميليون هزينه ميکند و به جز خستگي، ضعف اعصاب و فشار روحي چيزي به دست نميآورد، چگونه مي توان انتظار داشت که به ديگران کمک کند؟
تذکّر ششم: ضرورت برنامهريزي در ديد و بازديد و پرهيز از ايجاد مزاحمت
مقصود اسلام عزيز از صلۀ رحم اين است که همه به فکر همديگر باشند و از هم دستگيري کنند و به رفع حوائج و نيازهاي هم بپردازند و لااقل به همديگر آزار نرسانند. ديد و بازديدهاي نوروز هم بايد براي تأليف قلوب و تحکيم پيوند بين خويشان و آشايان و تلاش براي رفع کدورتها باشد. امّا گاهي ديده ميشود مردم در ديد و بازديدها براي همديگر ايجاد مزاحمت ميکنند و با رفت و آمد تحميلي، موجب آزار و اذيّت ديگران ميشوند. در صورتي که به جاي اين گونه ديد و بازديدهاي صوري، بايد مخصوصاً در وضع فعلي به همديگر کمک کنند و گرهاي از کار هم بگشايند و دل همديگر را خوش کنند تا پيوند بين آنان عميقتر و محکمتر شود.
همچنين اين رفت و آمدها، نبايد به مسخرهبازي مبدّل نشود. مثلاً بسياري از اوقات، صبح به ديدن کسي ميروند و بعدازظهر همان روز، طرف مقابل به ديدن آنها ميآيد! اين کار غير عقلاني، به مسخرهبازي شبيهتر است تا به انجام يک سنّت حسنه. بنابراين بايد مراقب اين نوع رفت و آمدها در ايّام نوروز باشيم.
تذکّر هفتم: لزوم پرهيز از اعمال خرافي
متأسفانه عید نوروز با برخي اعمال خرافي آلوده شده است و انتظار ميرود در جمهوري اسلامي و بين مردم مسلمان ايران، اينگونه خرافات و اينگونه عيوب نباشد، امّا با کمال تأسّف، اين خرافات هنوز هم به چشم میخورد و روز به روز هم گستردهتر ميشود.
يکي از اعمال خرافي که عيد نوروز را تحت الشّعاع قرار ميدهد، چهارشنبه سوری است. اين مراسم بر خلاف عيد نوروز، نه ريشۀ ديني و مذهبي دارد و نه عقل آن را ميپسندد. طبق گواهي تاريخ، چهارشنبه سوري يکي از مراسم آباء و اجداد ايرانيان و مربوط به زماني است که آتش را مظهر خداوند ميدانستهاند. يعني برگزاري مراسم چهارشنبه سوري، پيروي از يک رسم زمان آتش پرستي ايرانيان و يک خرافت است.
مخصوصاً اینکه اراذل و اوباش هم با ترقه بازی و آتش بازی و آتش سوزی، مردم را اذيّت ميکنند و متأسفانه بعضی اوقات آزار و اذيّت آنان منجر به آدم کشی ميشود که گناه در گناه و خرافت در خرافت است.
بنابراين جمهوري اسلامي ايران نبايد چهارشنبه سوري داشته باشد. همچنين ملّتي که تا سر حدّ عشق اهل بيت«سلاماللهعليهم» را دوست دارد، معنا ندارد خرافتي به نام چهارشنبه سوري داشته باشد.
عمل خرافي ديگر در آخر نوروز، سيزده بدر است. بيرون رفتن از خانه در آن روز و ماندن در باغ و صحرا، به عنوان اينکه روز سيزدهم فروردين نحوست دارد، يک خرافت است.
تعجب این است که برخي مردم به تخيّل نحوست سيزده و براي از بين بردن نحسي آن، از خانه بیرون ميروند و با چشم چرانی، بیبند و باری و رفیق بازی، گناه روی گناه مرتکب ميشوند. بايد اين خرافت نيز در بين مسلمين و در جمهوري اسلامي نباشد.
معناي نحسي و نحوست
آنچه بايد مورد توجه و عنايت جدي واقع شود اين است که اسلام نحوست ندارد. اگر نحوست در جامعه و در زندگي افراد باشد، ناشي از گناه است. ملّتي نحوست دارد که گناه بين آن ملّت رايج باشد؛ ملّتي نحوست دارد که در اثر تنبلي و سوء مديريت، زیر دست دشمن خود باشد؛ ملّتي نحوست دارد که به بيگانگان احتیاج داشته باشد؛ ملّتي نحوست دارد که تحریمهاي بيگانگان، اقتصاد آن ملّت را فلج کرده باشد.
اميرالمؤمنين«سلاماللهعليه» فرمودند: «كُلُّ يَوْمٍ لَا يُعْصَى اللَّهُ فِيهِ فَهُوَ يَوْمُ عِيد»[9]
هر روزي که در آن گناه نباشد، آن روز، روز عيد است.
مفهوم فرمايش آن حضرت اين است که هر روزي که انسان در آن روز گناه کند، آن روز، روز عزاي اوست. بنابراين اگر انسان در روز عيد نوروز گناه کند، روز عزاي او ميشود. حتي گناه، روز عيد غدير را با آن همه عظمتي که دارد، به روز عزا مبدّل ميکند.
پينوشتها
1. حجرات، 12
2. نور، 15
3. نساء، 25
4. مائده، 5
5. بحارالانوار، ج 97، ص 74
6. واقعه، 41تا46
7. طلاق، 7
8. بقره، 3
9. روضة الواعظين، ج 2، ص 354
Sorry. No data so far.