به گزارش تریبون مستضعفین از زمان زندانی شدن مجتبی دانشطلب اظهارنظرهای زیاد و متفاوتی درباره او و حکمی که برایش صادر شده است از سوی افراد مختلف از دوست و دشمن و آشنا منتشر شده. اما شاید توصیفات یک دوست قدیمی از بسیاری نوشتهها بهتر باشد. متن زیر را «احسان کاوه» فعال ادبی و فرهنگی و مدیر سایت «آیات غمزه» دربارهی او نوشته است:
دانشطلب از نمای نزدیک
بسم الله النور
مجتبی دانشطلب؛ دانشطلب فضای مجازی، مجتبای فضای حقیقی
مجتبی دانشطلب بیشتر از فضای حقیقی در فضای مجازی شناخته بوده و هست ولی من پیشتر و بیشتر از فضای مجازی در فضای حقیقی او را شناختم.
دانشطلب امروز سه روز است که بنا بر رای صادره به اتهام موضوع ماده ۵۱۴ [توهین به مقام معظم رهبری] به تحمل ۶ ماه حبس و به اتهام موضوع ماده ۶۰۹ [توهین به مسئولین] به پرداخت یک میلیون ریال جزای نقدی محکوم و در زندان بسر می برد و این بهانه ای شد که امروز فرصت کنم تصویر و تصور خودم را از مجتبی یا بقول دوستان مجازی «دانشطلب» در چند برداشت بنویسم:
دانشطلب نوشتاری؛ دانشطلب تصویری
بسیاری دانشطلب را از روی نوشته های بسیار او می شناسند ولی شاید کمتر کسی به اندازه من از دانشطلب تصویر واقعی و البته ذهنی داشته باشد؛ تصاویر و اسناد آن موجود است و حق انتشار محفوظ.
دانشطلب و اعتراض؛ بیماری یا بیداری
صبح یک روز اسفند 84 اولین برخورد من با مجتبی مثل یک قاب عکس در ذهنم همیشه حک شده؛ برداشت من حتی از اولین تصویری که از چهره مجتبی دارم یک کلوزآپ مظلومانه پر از درد، اعتراض و نارضایتی بود. آنهایی که مجتبی را در فضای حقیقی و مجازی می شناسند حتما تایید می کنند که برجستگی چهره دانشطلب در تندی و تلخی و اعتراض و نارضایتی از وضع موجود است. مجتبی ذاتا یک مسلمان متفکر انقلابی است. اعتراض، جزیی از وجود مجتبی است؛ ولی اعتراض، مرض مجتبی نیست بلکه نشانه درد در برخی اندام پیکر جامعه است.
دانش+طلب؛ بلاگر مدرسه ما
مجتبی، دانش آموخته مدرسه عالی شهید مطهری (سابق) است. ظاهرا به دلیل آنکه محصلین این مدرسه چیزی بین دانشجو و طلبه بودند عنوان دانشطلب به آنها اطلاق می شد؛ اما مجتبی یک دانشطلب واقعی بود و وبلاگ مدرسه ما، از بلاگ های قدیمی وبلاگستان فارسی، تاثیرگذار و معروف بین دوست و دشمن بود. آن روزها دانشطلب در فضای وب 2 فارسی نام بزرگ و شاید مهیبی بود که کمتر کسی حتی خودی ها چهره پشت آن را می شناخت. این تناقض برای من که جثه لاغر و نحیف مجتبی پیش چشمم بود شبیه یک کاریکاتور بود.
وبلاگ مدرسه ما سال 89 فیلتر شد ظاهرا بخاطر اعتراض دانشطلب به تبدیل مدرسه عالی شهید مطهری به دانشگاه و البته تمام مطالبش از سرویس بلاگفا حذف شد؛ ولی دانشطلب، دانشطلب باقی ماند و مدرسه ما هم به لطف هابیل و دوستان به دانشطلب دات کام و دات آی آر تبدیل شد.
دانشطلب؛ دن کیشوت یا ابوذر
مجتبی شخصیت جذابی دارد وقتی انتقاد و اعتراض می کند گاهی احساس می کنی دن کیشوت است و گاهی احساس می کنی در قامت ابوذر زمان. من البته همیشه به شوخی به شخصیت منفی باف کارتون گالیور تشبیهش می کردم که ظاهرا اسمش گلام بود.
دانشطلب؛ خشونت طلبی یا لطافت طبع
برای اکثر فعالان فضای مجازی مخالف نظام و انقلاب، دانشطلب مظهر خشونت و سرسختی است ولی من شخصا کمتر کسی را از نزدیک به لطافت طبع دانشطلب می شناسم. بارها احساس کرده ام لطافتی که او حتی در برخورد با حیوانات نشان می دهد در اخلاق و روابط انسانی بین خود ما کمیاب است. سید نیما و دکتر محسن حتما خوب یادشان هست که برای پیدا کردن و بازگرداندن یک بره چند روزه به گله و رساندنش به دست چوپان چقدر ما را علاف کرد.
دانشطلب؛ شبیه همه، شبیه هیچکس
مجتبی دانشطلب از نظر من موجودی است شبیه همه انسان ها دارای ضعف ها و قوت ها. یکی دیگر از تصورات ذهنی من از شخصیت مجتبی، قهوه تلخ است. دلچسب و لطیف و لازم اما تلخ و قهوه ای.
مجتبی دانشطلب از نظر من انسانی است متفاوت از بسیاری از ما؛ اهل دین، ایمان، اخلاق، تفکر، آزاداندیشی، عدالت طلبی و درد و اهل هزینه دادن پای آنها
دانشطلب؛ عدالت طلب دوره دانشطلبگی یا عدالت طلب همیشگی
زیادند کسانی که در دوره دانشجویی یا طلبگی انقلابی و عدالت طلبند ولی بعد از مدتی طبیعت اشتغال به زن و فرزند و پست و مقام و … لااقل تنها پوستین عدالت طلبی را برایشان به یادگار می گذارد؛ اما اعتراض و عدالتخواهی دانشطلب مثل یه استخوان در خرخره دنیای دانشطلب گیر کرده. البته خود این از نقاط ضعف برجسته مجتبی است که دوستانش باید بعد از طی دوره شش ماهه حبس آستین برایش بالا بزنند و طی یک عمل جراحی استخوان را در بیاورند.
دانشطلب؛ آزاداندیش یا دگر اندیش، انقلابی یا ضد انقلاب
از شاخصه های شخصیت مجتبی لحن تند و تلخ و انتقادی مجتبی است. یکی از فریم های ذهنی همیشگی من از مجتبی یک اسب وحشی رام نشدنی ایستاده در حال شیهه کشیدن است. البته اشتباه نشود تصویر ذهنی از اندیشه مجتبی. دانشطلب بسیار اهل مباحثه و جدل است و آنهایی که با او هم کلام بوده اند می دانند که آرا و نظرات دانشطلب نتیجه ساعتها تفکر و تحقیق است. من سوادم هیچوقت در حد مباحثه با مجتبی نبوده و نیست ولی همیشه با او اختلاف دیدگاه های زیادی داشته ام. صرف نظر از اختلاف دیدگاه ها و بدون هیچ تعارفی همیشه مجتبی را لااقل از خودم و از بسیاری دیگر مسلمان تر، مومن تر، انقلابی تر، عدالت طلب تر و … دانسته ام و می دانم؛ اسلام و انقلابی گری دانشطلب هیچوقت غریزی یا موروثی و موقتی نبوده و نتیجه آزاداندیشی اوست.
آخرین پست وبلاگ او در روز حبسش منتشر شد:
خداحافظی بدون تیتر!
احتمالا این مطلبِ زمان بندی شده وقتی منتشر میشود که بنده در حبس باشم و از فضای مجازی به دور؛
بهتر دیدم که از فرصت استفاده کنم و از همه دوستان طلب حلالیت کنم، کسی اگر چیزی از ما به دل گرفته است به بزرگواری خودش ببخشد.
راجع به پرونده و حکم و محکومیت و زندان هم به نظرم همان چند مطلبی که قبلا نوشتهام کفایت میکند و نیاز به شرح چندانی نیست، دوستان و خوانندگان اینجا بنده را به حد کافی میشناسند و گمان نمی کنم توضیح واضحات یا اعلان و ادعایی لازم باشد که ضدانقلاب نشدهام، و قصد سوئی نداشتهام، و طبق دفاعیاتام و تبرئهای که در دادگاه بدوی اتفاق افتاد خلاف قانونی مرتکب نشده ام و …
إن شاء الله آنچه خیر است برای همه اتفاق بیافتد، زیاده عرضی نیست جز آرزوی سلامتی و سربلندی. ما را از دعای خیرتان محروم نکنید.
…
دانشطلب امروز سه روز است که به بنا بر رای صادره به اتهام موضوع ماده ۵۱۴ [توهین به مقام معظم رهبری] به تحمل ۶ ماه حبس و به اتهام موضوع ماده ۶۰۹ [توهین به مسئولین] به پرداخت یک میلیون ریال جزای نقدی محکوم و در زندان بسر می برد. من خیلی برای مجتبی ناراحت نیستم او خلف وعده نکرد و به حکم قانون تن داد و شاید این تغییر وضعیت و آب و هوا برای او بد هم نباشد؛ از نظر سوء سابقه و آینده دانشطلب هم او به زندگی پادر هوا عادت دارد و حتی اگر این حکم صادر نمی شد چندان آینده ای برایش متصور نبود. ولی صدور این حکم هم مانند بسیاری دیگر از نشانه ها حاکی از یک تناقض عمیق است.
انقلاب اسلامی و ارزش های آن باید مانند خون در ساختارهای اجرایی، اداری، قضایی و در نهاد جامعه، سیاست و … ما جریان پیدا کند. قلب پمپاژ این جریان خون به نظر من فرهنگ است. ما همه نیازمند یک انقلاب فرهنگی هستیم…
Sorry. No data so far.