شنبه 13 آوریل 13 | 08:59
حفظ جمهوریت نظام یک مساله مهم و راهبردی است

سعید جلیلی: انتخابات فرصت رقابت، نقد و شفافیت است

نظام بین‌الملل دارد وارد دوره‌ای می‌شود، که دوران یک جانبه‌گرایی آمریکا به پایان می‌رسد. شرایط اقتصادی هم در حال تغییر است. در مسائل منطقه‌ای مثل عراق هم نتیجه به گونه‌ای شد که خلاف جهت خواست آمریکا پیش رفت. جمهوری اسلامی قدرتی شد که نمود بین المللی‌اش در عراق، لبنان، افغانستان، آمریکای لاتین و… راه نظام سلطه را سد کرده بود. دیگر این گونه نبود که مثل دوره‌های پیش نظام درگیر بحث‌های درونی باشد، مسائل بیرونی شده بود.


به گزارش تریبون مستضعفین دکتر سعید جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی شهریور ۸۸، در جلسه‌ای با سران تشکل‌های دانشجویی تهران به بازخوانی ابعاد فتنه و ضرورت نقش‌آفرینی جبههٔ انقلاب پرداخت. این جلسه که با پرسش و پاسخ‌های تند و چالشی همراه بود در شرایط ابتدایی فتنه شکل گرفت. متن حاصل گزیده‌ای از یادداشت‌برداری همین صحبت‌هاست که طبیعتاً به دلیل عدم دسترسی به صوت جلسه ممکن است افتادگی‌ها یا تغییر تعبیرهایی در آن موجود باشد.

سعید جلیلی

انتخابات ۸۸ نقطهٔ عطف انقلاب

دو سه ماه اخیر، نقطهٔ عطف و تکهٔ برجسته‌ای از تاریخ انقلاب بود. حالا که ما این مبارزه را درک کرده‌ایم، باید با پیدا کردن درک، کار و تحلیل صحیح از آن عبور کنیم. مختصات نقطهٔ عطف فعلی باید فهم، درک و تحلیل شود، و نسبت به آن رفتار مناسب صورت بگیرد.

شش ماه برای تهدید: تیر تا دی ۸۷

شش ماه پیش در نقطه‌ای بودیم که ویژگی‌های خاصی در عرصه‌های مختلف برای ما داشت. در مورد منازعهٔ هسته‌ای ۵+۱ یعنی شش قدرت دنیا در کنار هم برای ممانعت از یک موضوع ایستادند. در عرصهٔ فنی، حقوقی و…. مسئله‌ای برای طرح کردن نداشتند. تعداد سانتریفیوژهای ما افزایش یافت. فرستادهٔ انگلیس در سازمان ملل گفت ما نمی‌خواهیم حتی یک سانتریفیوژ هم داشته باشید. با تمام ظرفیت‌شان در تحریم و فشار اقدام کرده بودند. در زمان جنگ غزه در ژنو گفتند، حرف ما حقوقی نیست، سیاسی است. می‌گفتند گزینهٔ نظامی هم روی میز است، بوش ناکام و دیوانه است و…. از تیر تا دی تمام فشارشان را فعال کرده بودند که مواظب باشید که این گزینه با احتمال بالا روی میز است. آن شش ماه، ما ذره‌ای عقب‌نشینی نکردیم و شش ماه هم گذشت، شرایط تغییر کرد. جنگ غزه در راستای گزینهٔ نظامی راه افتاد، که اگر نمی‌توانند بدنه را بزنند، حداقل یک شاخه‌اش را بزنند. البته جنگ ۳۳ روزه نیز پیش از آن تجربه شده بود، اما این جنگ نیز در تقابل با استکبار جهانی به فرصت تبدیل شد. از دی ۵+۱ ایستاده بودند که به هر قیمتی مانع بشوند. هسته‌ای یک نماد بود، می‌گفتند بحث ما بحث دیگری است. سولانا گفت بحث ما سیاسی است، حقوقی و قنی نیست.

پیچ تاریخی

نظام بین‌الملل دارد وارد دوره‌ای می‌شود، که دوران یک جانبه‌گرایی آمریکا به پایان می‌رسد. شرایط اقتصادی هم در حال تغییر است. در مسائل منطقه‌ای مثل عراق هم نتیجه به گونه‌ای شد که خلاف جهت خواست آمریکا پیش رفت. جمهوری اسلامی قدرتی شد که نمود بین المللی‌اش در عراق، لبنان، افغانستان، آمریکای لاتین و… راه نظام سلطه را سد کرده بود. دیگر این گونه نبود که مثل دوره‌های پیش نظام درگیر بحث‌های درونی باشد، مسائل بیرونی شده بود. مسائلی از جنس هلوکاست و محو اسرائیل مطرح می‌شد. از نظر فضای داخلی هم ایران مثل بعضی کشور‌ها یک کشور فریز شده و بسته نبود. پرودی نخست وزیر سابق ایتالیا می‌گفت تعجب ما این است که شما در این سی سال که همهٔ عالم فشار می‌آورد، هم پیشرفت داشتید وهم گفتمان انقلابتان را حفظ کرده‌اید. شرایط به گونه‌ای شده است که جمهوری اسلامی ایران را به عنوان یک قدرت نمی‌توان انکار کرد، بلکه باید قبول داشت. در مسئلهٔ غزه فقط سوریه و یکی دو کشور کنار ما بودند، ما توانستیم حرفمان را به کرسی بنشانیم. حملهٔ نظامی اعمال نشد. تحریم‌های اقتصادی آخرینش مارس ۲۰۰۷ (اسفند ۲۰۰۶) بود. دو ماه هم به ما وقت داده بودند، اما جلو نیامدند.

شعار «تغییر» اوباما: تغییر در روش نه پذیرش اشتباه

بعد از غزه و آمدن اوباما، ادبیات آن‌ها در کلیت و هم در فضای جزئی تغییر کرد. در دورهٔ دوم خرداد که حرف‌های عاشقانه خطاب به غرب در داخل کشور زده می‌شد، به ما رژیم اقتدارگرا می‌گفتند. امّا فضا آن قدر تغییر کرده بود که عبارات رسمی‌شان هم شده بود جمهوری اسلامی ایران. در هسته‌ای از اینکه ایران سانتریفیوژ نداشته باشد، عقب‌نشینی کرده بودند. اوباما می‌گوید سیاست ما باید عوض شود. شعار تغییر به معنای پذیرش غلط بودن روند گذشته نیست، می‌گوید آن قدر که هزینه داشتیم، فایده نداشتیم. بعد هم در رسانه و خارج از صحنه، پیغام و پسغام می‌دهد.

جمهوریت نظام، ضامن اسلامیت نظام

فضا جوری شده بود که جمهوری اسلامی علی رغم این همه فشار، هم پیشرفت دارد، هم انتخابات آزاد دارد، و توانسته در این فضا گفتمان خودش را هم در داخل کشور غالب کند، و غرب حتی در دیپلماسی عمومی شکست خورده است. کار به اینجا رسیده بود که ده روز قبل از انتخابات، سارکوزی که بد‌ترین تعابیر را علیه ما به کار می‌برد، دعوت نامه به وزیر خارجه می‌دهد، حتی خودش دیدار می‌کند. همین سولانا ده روز قبل از انتخابات ده بار درخواست ملاقات کرد و پیام‌های فراوان دیگری که برای ما می‌آمد. شرایط که این طوری شد، گفتند ما نیاز داریم به انتخابات باید از الآن در نقطهٔ قوت ایران، جای پا بگذاریم. مثل پشت خیمهٔ معاویه است، که لحظه‌ای که می‌گویند دست را ببرید بالا، عمرو عاص می‌گوید یک حیلهٔ دیگر شاید کارگر شود. انتخابات یک نقطهٔ عطف هم برای آن‌ها هم ما شد. همیشه یکی از بحث‌های آن‌ها این بود که می‌خواستند با اسلامیت نظام مقابله کنند، دیدند جمهوریت نظام و نهادهای انتخابی پشت اسلامیت ایستاده‌اند. در جواب مشارکت بالای در انتخابات‌های ما، می‌گفتند در توسعهٔ سیاسی مشارکت کافی نیست، مشارکت وقتی معنا دارد که همراه با یک رقابت باشد. این انتخابات در شفافیت خاص خودش بود، رقابت و شفاف سازی واقعی بود. تحلیلشان این بود که ایران بعد از انتخابات چند پله بالا‌تر خواهد رفت و قوی‌تر عمل خواهد کرد. جریانی که در انتخابات می‌گوید عدالت خواهی، محو اسرائیل، هولو کاست و… انتخابات را می‌برد. یک جریان در دنیا نشان می‌دهد می‌تواند ضمن مقاومت، پیشرفت کند و در مورد مردم سالاری، الگو ارائه کند. با چنین انتخاباتی رنک شما چند پله بالا می‌رود. این بحث سخت افزاری نیست. نگرانی آن‌ها اارائهٔ الگوی جدید با کارآمدی و پیشرفت و استقبال در داخل است. این شرایط، فضایی را ایجاد می‌کند که نه امکان حملهٔ نظامی روی میز است، نه امکان تحریم‌های بیشتر روی میز است. این حاصل کارآمدی اندیشهٔ دینی، رهبری و حضور مردم است. یک ظرفیت بزرگ حضور پیدا می‌کند.

دیگ پلوی سفارت انگلیس؛ تبدیل فرصت به تهدید

سعید جلیلیاین نقطهٔ فرصت، اوج و عطف، قابل انکار نیست، اما مورد پسند نیست.‌‌ همان جریانی که می‌گوید صبر کن شاید حیلهٔ دیگری کارگر شود و عمل کند، وارد شد. نقطهٔ عطف باید تبدیل بشود به تهدید. اینجاست که جریان فتنه نه ظهور که ایجاد می‌شود. آقا می‌گویند فتنهٔ عمیق و بی‌سابقه، که این ظرفیت عظیم را می‌خواهد پایین بیاورد. همهٔ ظرفیتشان را به صحنه آوردند. بی‌بی سی فارسی را به راه انداختند، که از عصر انتخابات هم شبانه روزی خبر بدهد. فضاسازی داخلی و خارجیشان طوری شد که عربستان سعودی که به خاطر نبود دموکراسی در دنیا مورد تمسخر است، شروع به لغز خوانی برای جمهوری اسلامی کرد. فرید زکریا خبرنگار نیوزویک ۲۰ خرداد اعلام کرد شور سیاسی حیرت آور در ایران وجود دارد. آن وقت شما فضا را به گونه‌ای شکل بدهی که سفیر ما را در آلمان احضار کنند، بعد بگویند اصلش غلط است. بعضی‌‌هایشان حیثیت رسانه‌ای سی ساله را گذاشتند پای این قضیه. مثلاً CNN اگر خبر دروغ لازم است پخش کند، می‌کند. عیبی ندارد. می‌گویند مثلاً بهارستان شلوغ است، بعد مشخص می‌شود بهارستان هیج خبری نیست، اما می‌گوید باید زد. دیگ پلوی سفارت انگلیس در مشروطه، که همه آنجا اظهار فضل کنند، را تلاش می‌کنند با BBC احیا کنند.

تبدیل رقابت برای ثبات به دوگانهٔ تزلزل و استبداد

اگر سی سال به عنوان حقوق بشر جلوی جمهوری اسلامی ایستاده‌اند، حالا جمهوریت ناب دارد با آن‌ها مقابله می‌کند. این، آن‌ها را به اینجا رساند که باید به اصل ظرفیت، صدمه بزنند. رقابت، نقد و شفافیت برای قدرت نظام لازم است. حسن نظام، این است که نظام در چنین شرایطی پیروز شد. یکی از لطمه‌های بزرگی که این‌ها زدند همین بود. می‌گویند اگر کشوری را می‌خواهی عقب نگه داری، رقابت با ثبات سیاسی رابطه‌اش را خدشه دار کن. نقد و رقابت و شفافیت، باید موجب ثبات بشود. برای ما تلاش کردند رقابت را مساوی تزلزل کنند، تا ما بین دوگانهٔ استبداد یا تزلزل بمانیم. انتخابات بهترین فرصت است که نقد، شفافیت ورقابت جدی شود و همه چیز را نشان داده شود. رقابت درون گفتمانی چه اشکالی دارد؟ نشان دهندهٔ اقتدار و ظرفیت بالای نظام است. ۵ ماه پیش در سیاست‌های کلی ۵ سالهٔ پیشرفت کشور بحث شد که در ۵ سال آینده باید برنامه ریزی به نحوی بشود که رقابت سیاسی مساوی ثبات سیاسی بشود و این فرصت ایجاد شد. ظلم جریان فتنه این بود که نمود را این گونه ترسیم کند که رقابت منتج می‌شود به استبداد یا تزلزل می‌شود.

ولایت فقیه حافظ آراء مردم

یک طیف با هواهای مختلف از اسرائیل و آمریکا تا این طرف، معترض به برخی سیاست‌های کشور و بعضی کسانی که به جریان مدیریتی موجود اعتراض داشتند به هم گره زده شدند. اما این طیف، چگونه گره خورد؟ عده‌ای از نخبگان وارد فتنه شدند، ولو بلغ ما بلغ. ولو عبور از قانون و رهبری، استفاده از جریان خارجی ولو با اغتشاش و….

طبیعی است حفظ جمهوریت نظام یک مسئلهٔ مهم و راهبردی است. ولایت فقیه حفاظت کرد از آراء مردم. ۸۵ درصد وارد صحنه بشوند، رای بدهند که یکی هم ۶۰ درصد رای بیاورد، بعد عده‌ای بیایند به هم بزنند کجای این کار به جمهوریت می‌آید. رهبری با تنفیذ، از رأی مردم دفاع کرد. حالا ببینیم در تهران ده میلیونی چه قدر می‌آیند؟ از هفت تیر به بالا. در کجاهاست؟ چه کسی باید دفاع کند؟

ظلم مشروعیت ندارد به هیچ وجه و به هیچ بهانه
مردمی بودن نظام را حفظ کرده است نه چهار نیروی امنیتی

کلمهٔ فتنه به معنی در آتش قرار دادن طلاست تا ناخالصی‌ها بریزد، عیارش بیاید بالا. باید جریان انقلاب، مدعی دفاع از جمهوریت و مقابله با دیکتاتوری باشد. ظلم در این جریان به هیچ وجه مشروعیت ندارد، به هیچ بهانه‌ای، و اگر بشود باید شدید برخورد بشود. اگر در کهریزک ظلمی بشود، باید ظلم را رفع کنی، حتی اگر آمد رسانه‌ای شد، انجام بدهی. اصلاً موفقیت نظام در این است. مردم خودشان را از نظام می‌دانند. همین، این نظام را حفظ کرده است، نه چهار تا نیروی امنیتی. عکس‌العمل آقای روح‌الامینی و کامرانی را ببینید. طرف، بچه‌اش فوت می‌کند، می‌گوید غلط کرده کسی که بخواهد علیه نظام سوء استفاده بکند. یکی از تفاوت‌های اساسی نظریهٔ دولت در اسلام، این است که حوزهٔ دولت از مردم جدا نیست. جریان فتنه پایگاه مردمی ندارد. نگاه نظام این است که حق نداری یک شیشه هم شکسته باشی. نمرهٔ ظلمی که در کوی دانشگاه شده است اگر ۱۰۰ است، نه ۱۰۰۰ بگیریم ظلم‌هایش را. ظلم به نظام چند میلیون یا چند میلیارد است. کاری کنند که نظرسنجی بشود در اندونزی ۸۰ درصد علاقه به ایران بشود ۲۷ درصد و بیایند به ما لُغُز بگویند ظلم بزرگ‌تر است.

جریان تردید؛ یاور جریان فتنه

چه جریانی به فتنه کمک می‌کند؟ جریان تردید. این همه آقا به دوستان کم و بی‌بصیرت سخن گفت، به هیمن جا برمی گردد. جریان مسجد ضرار در برابر مسجدی که بر اساس تقواست شکل می‌گیرد. جریان تردید از چه استفاده می‌کند؟ خود فتنه گران دیگر بحث تقلب ندارند، در داداگاه و غیر دادگاه حرف‌ها چیز دیگری بود. اما جریان تردید هنوز می‌گوید. مسئله اصلی عدم تشخیص اهم و مهم است.

امنیت کشور مدیون نهادهای امنیتی نیست

امنیتی که در کشور است، مدیون نهادهای امنتی کشور نیست، مدیون فضای فرهنگی کشور ماست. البته آن‌ها هم وظایف خودشان را انجام می‌دهند. ما صد‌ها روستا داریم، کلانتری ندارد، اما امنیت دارد. مقابله با ناامنی مسئولش دولت است، اما امنیت، مسئولش بقیهٔ مردم‌اند. اینجا باید بپرسیم ظرفیت ما اینکه به صحنه آورده‌ایم نیست، ما چقدر ظرفیت داریم؟ دانشجو کارویژهٔ خودش را دارد، باید فعال عمل کند. انگلیس می‌خواهد برای ما مسئله درست می‌کند، باید مسئله به داخل خود انگلیس برود. در اسکاتلند، یک صندوق به نفعشان نبود، صد هزار رأی را باطل اعلام کردند.

مطالبه برای ذانشجو هم وظیفه است هم حق است

ذره‌ای عبور از ارزش‌ها نظام را زمین می‌زند. جریان اخیر نباید موجب فضای بستن نقد و انتقاد بشود. دولت و جامعه فضای مشترک داند، مطالبه برای دانشجو هم وظیفه است هم حق است. باید دانشجو را طرف مسئله قرار بگیرد. در تحلیل اجتماعی باید تحلیل دقیق داشته باشیم. نباید دجار انفعال و انحراف بشویم. مجموعهٔ نظام باید موضوع را از خود جدا کند. باید حلقه‌ها را به هم وصل کنیم. چند سال پیش که در بیت رهبری بودیم هنرمندی گفت کاری کردم در مورد ۲۸ مرداد، کاری کردم، در حدّ یک سریال رفت برمبنای آن ۱۷ قسمت سریال نوشت. صاعقهٔ خاموش گفتم بسیار ارزشمند است. این گونه باید باشد.

  1. فاطمه السادات
    6 آوریل 2014

    با سلام . واقعا خیلی عالی بود اقای دکتر سعید جلیلی خیلی مرده. خدا خیرش بده

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.