«دست پخت مامان» عنوان برنامه ای است که قرار بود در قد و قواره «بفرمایید شام» کذایی، جذاب و پرمخاطب باشد. در این برنامه، گروه تلویزیونی در هر قسمت به سراغ خانواده ای می رود و در خانه بزرگ فامیل، مادر یا مادر بزرگ خانواده به پختن غذا می پردازد و نهایتا هم غذا توسط اعضای خانواده صرف می شود، کلی هم از دست پخت مامان تعریف می شود و برنامه پایان می یابد. فارغ از اینکه این برنامه چقدر توانسته مخاطب را جذب و راضی کند، این برنامه کاستی هایی در عرصه رقابت با نسخه ماهواره ای خود دارد که شاید پرداختن به این کاستیها، گره گشای برنامه سازی های مشابه صدا و سیما باشد، برنامه سازیهایی که در عرصه سبک زندگی با رخوت و سستی بسیاری همراه است.
متاسفانه ما نه تنها جامعه بزرگ فارسی زبانان را به حال خود رها کرده ایم که حتی به پوشش سراسری درون کشور هم بی تفاوت شده ایم، زمینه هایی که اگر به درستی در آن فعالیت کنیم، منافع فرهنگی و اقتصادی و سیاسی بسیاری هم برایمان در پی خواهد داشت، بعضی وقتها می شنویم که برنامه سازان تلویزیونی از محدودیتهای اخلاقی ساخت برنامه به عنوان دلیل جذاب نبودن برنامه هایشان نام می برند، نمی خواهیم این محدودیت را انکار کنیم ولی این کل ماجرا نیست و محدودیتهای اخلاقی و دینی شاید ده درصد دلیل عدم موفقیت در تولید برنامه های جذاب هم نباشد در ادامه به برخی نواقصی که در مورد این برنامه وجود دارد که اگر مورد توجه قرار می گرفت برجذابیت و تاثیرگذاری آن می افزود به صورت اجمالی اشاره می کنیم؛
1-رقابت
رقابت به عنوان یک عرصه هیجان انگیز و جذاب برای مخاطب هیچ حضوری در این برنامه ندارد، نه رقابت بین عروسها و دخترهای خانواده است، نه هم بین همسایهها و یا شهرهای مختلف یا حتی فارسی زبانهای کشورهای مختلف. فراموش نکنیم که رقابت آن قدر میتواند برنامهای را جذاب کند که همان گونه که می بینیم از طریق برنامههای رقابتی مثل مشاعره، روحی دوباره در توجه به ادبیات و شعر در جامعه و خصوصا نسل جوان دمیده شده است. این برنامه می توانست با ایجاد رقابت سالم بین خانواده ها یا شهرها و یا حتی کشورهای همسایه و فارسی زبانان، به برنامه ای با مخاطب وسیع و توجه منطقه ای تبدیل شود و از آن طریق به انتقال سبک زندگی مطلوب بپردازد.
2- تعلیق
امروزه تاثیرگذارترین و جذاب ترین برنامه های اجتماعی و سرگرم کنند برای خانواده ها، سریالها یا برنامه های سریالی هستند، وقتی یک برنامه در یک قسمت شروع و تمام می شود، به مرور از کانون توجه خارج می شود، زیرا مخاطب دغدغه این را ندارد که اگر یک قسمت از برنامه را ندید، جریان برنامه از دستش خارج می شود، و با تکرار این ندیدن ها کم کم کل برنامه از سبد انتخاب مخاطب خارج می شود، یقینا تعلیقی که در برنامه بفرمایید شام وجود دارد و پس از چهار شب رقابت به پایان می رسد در جذب مخاطب از طریق تحریک کنجکاوی او برای فهمیدن برنده رقابت، موثر است، و متاسفانه در دست پخت مامان اثری از هیچ تعلیقی نیست.
3- جایزه
وقتی شما سنجش و رقابتی در کار ندارید، طبیعتا خبری از جایزه نیست. در حالی که معمولا مخاطب به برنامه های جایزه دار چه برای شرکت کننده در برنامه و چه برای مخاطب تلوزیونی توجه بیشتری می کند، خیلی وقتها دیده ایم که یک جایزه قابل توجه به مطرح شدن یک برنامه از طریق تبلیغات چهره به چهره افراد، کمک شایانی می کند. همانگونه که هنوز هم در جامعه ما محصولی با بدترین کیفیت را می توان با عبارت جایزه دار به فروشی خوب رساند. این عنصر جایزه هم در این برنامه به خوبی مورد استفاده قرار نگرفته است.
4-هیجان
شاید فقدان سه عنصر بالا و محرومیتهای دیگر باعث شده که این برنامه جذابیت لازم را نداشته باشد، روند برنامه، روندی کند و آرام بوده و به هیچ عنوان هیجانی به مخاطب منتقل نمی شود که از این طریق مخاطب تشویق به پیگیری برنامه شود، صدا و سیما برنامه ها ی دیگر هم با محور آشپزی و پر هیجان تر از دست پخت مامان دارد، اما فرصت سوزی در این برنامه آن هم در شرایطی که از شبکه اول به عنوان شبکه سراسری و عمومی ترین شبکه کشور، ضرری بزرگی از جیب مردم است.
5- باور پذیری
این مسئله شاید یکی از مشکلات همیشگی صدا و سیما باشد که جامعه هدف مخاطبین را به درستی تشخیص نمی دهد، در شرایطی که دیگر چندان خبری از آن خانواده های گسترده گذشته نیست و خانواده ها روز به روز کوچک تر و هسته ای تر می شوند، یقینا تاثیر گذارتر بود که برنامه در فضای خانوادگی کم جمعیت تر و نزدیک به شرایط اکثر خانواده های ایرانی اتفاق می افتاد، از پدر بزرگها و مادر بزرگها هم می شد به عنوان داورها یا مهمانان استفاده کرد. شاید اگر رقابت بین دخترهای جوان خانواده ها بود، به جا افتادن برنامه و فراگیری اش کمک شایانی می کرد، و در بین نسل جوان که بیشترین هدف گیری تحمیل سبک زندگی در تهاجم فرهنگی بر روی این قشر می باشد، بهتر مطرح می شد و تاثیر می گذاشت.
6- زمان پخش
درحالی که بفرمایید شام در بهترین زمان ممکن و اوج توجه خانواده ها به تلوزیون یعنی در اوایل شب پخش می شود، دست پخت مامان در حوالی ظهر که جوانان مشغول درس و بزرگترها مشغول کار هستند پخش می شود، و احتمالا همان پدربزرگها و مادربزرگها البته اگر ساعت خواب ظهرشان نباشد می توانستند برنامه را ببینند. و این هم از فرصت سوزیهای این برنامه بود.
7-شرایط اقتصادی
در برخی از قسمتهای این برنامه ریخت و پاشهایی وجود داشت که شاید در این شرایط اقتصادی و گرانی مواد غذایی، کمکی به جذابیت برنامه نمی کرد، بهتر بود که در تولید برنامه به طبقات مختلف جامعه و وسع خانواده ها در تهیه و خرید مواد غذایی هم توجه شود تا با پوشش بیشتر همه اقشار جامعه، طبق معمول همه فکر نکنند که این برنامه ها را فقط برای عده خاصی بالا نشین می سازند.
8- نوآوری
درحالی که تازه ها و ابداع، همواره برای مردم جذابیت دارد، در این زمینه هم سهل انگاری شده است، در اغلب قسمتهای این برنامه همان غذاهای عمومی پخت می شود که برای همه آشناست، در حالی که اگر به پتانسیلی که در عرصه اقوام و فرهنگهای مختلف داریم توجه می شد، می توانستیم با به صحنه آوردن پخت غذاهای مختلف و کمتر شناخته شده ایرانی و منطقه ای، به خانواده ها آموزش بدهیم که بهتر و بیشتر با آداب و رسوم مختلف آشنا شوند و برنامه تولید شده هم جذاب تر باشد.
به هر حال از قِبَل همچون برنامه هایی است که سبک زندگی به جامعه انتقال داده می شود یا برای سبک زندگی الگو سازی می شود، متاسفانه این برنامه آنچنان که منتظرش بودیم تاثیرگذار واقع نشد، زیرا در عرصه عمومی مورد بحث قرار نگرفت. البته نمونه های دیگر کپی برداری از بفرمایید شام هم صورت گرفت، که شاید بهترینش شام ایرانی بود که راهی به صدا و سیما نبرد و سر از شبکه نمایش خانگی در آورد و گستردگی مخاطب را از دست داد، در این مطلب کوتاه سعی کردیم که با مطرح کردن برنامه «دست پخت مامان» کمکی کرده باشیم به مورد توجه واقع شدن اینگونه برنامه ها که به شدت جای خالیشان در زمینه سبک زندگی احساس می شود، حال برعهده برنامه سازان است که با تلفیق ایده ها و بهره مندی از پتانسیل های عدیده کشور و حتی منطقه، خودی نشان دهند و با وسیعتر گرفتن افق دیدشان، تبدیل به بازیگران فعال عرصه رسانه و فرهنگ شوند، نه کپی کنندگان درجه چندم آثار دیگران.
Sorry. No data so far.