زمانی بود که وقتی به پیامبر گفتند «ابتر»، به خدا آنقدر برخورد که فوراً گفت: «انّ شانئک هو الأبتر».
زمانی همّ و غم مردم این بود که اسم و رسمی از خودشان به یادگار بگذارند. حالا چه کار کردهایم با خودمان که نه میخواهیم اسممان باشد نه رسممان؟
امام کاظم (علیهالسلام) میفرماید: اگر خدا بخواهد به بندهای لطف کند، تا قبل از مرگش حتماً فرزند و جانشینی به او میدهد.(۱) در روایتی دیگر آمده است: کسی که بدون فرزند از دنیا برود، انگار هیچ وقت در دنیا نبوده و کسی که فرزند داشته باشد و از دنیا برود، انگار هیچ وقت نمرده است.(۲)
در گذشته از ترس فقر فرزندانشان را میکشتند. همان گذشتهای که به «عصر جاهلیت» معروف است. عصری که ضربالمثل شده برای کارهای جاهلانه. آن عصر جاهلیت را خدا در قرآن «عصر جاهلیت اول» نامیده است. پس عصر جاهلیت دیگری هم در کار است.
یک عصر هست که اسم آن را عصر تکنولوژی گذاشتهاند. عصری که در آن تکنولوژی میتواند فرزند را بیسر و صدا سر به نیست کند، تا مردم نگویند فرزندش را کشت. عصری که همه سرمایهاش را پای تکنولوژی داده و حالا فقیر شده است. البته اسم این فقر را میگذارند بحران اقتصادی. عصری که مردم از ترس فقر، از فرزند آوری جلوگیری میکنند. کمی بالا و پایین کنیم میبینیم میشود همان. عصری که مردم از ترس فقر فرزندانشان را میکشند. نکند آن «جاهلیت دیگر» همین عصر تکنولوژی است؟
خداوند میفرماید: «ولاتقتلوا أولادکم من إملاق نحن نرزقکم و إیاهم» از ترس فقر بچههایتان را نکشید. ما هم روزی شما را میدهیم هم روزی آنها را. (۳)
اما آدمهای عصر تکنولوژی فکر میکنند این حرف برای همان زمانها بود. من در همین عصر تکنولوژی با چشمهای خودم دیدهام آنهایی را که با متولد شدن هر فرزندشان موقعیت اقتصادیشان به طور کاملاً ناگهانی یک یا حتی چند پله ارتقا پیدا کرده است. اینهایی که با چشم خودشان آیه خدا را دیدند و ایمان آوردند و وقتی فرزند دیگری به جمعشان اضافه میشود، خوشحالی واقعی را در چشمشان میبینی. اینها مسلمانند. به اسلامشان ایمان دارند. به ایمانشان عمل میکنند و نتیجهاش را در هم در این دنیا با افزایش رزق و روزیشان میبینند هم در آخرت. نتیجه اخروی چطور؟
شاید باور نکنید، ولی این داستان، واقعی است:
عیسی مسیح از کنار قبری میگذشت و صدای شکنجه مرده را میشنید. یک سال بعد از همان جا گذشت و دید خبری از عذاب نیست. گفت: خدایا! پارسال از اینجا رد شدم، داشت عذاب میشد، ولی امسال دیگر عذاب نمیشود. جریان چیست؟ خدا فرمود: او فرزند صالحی داشت. فرزندش راهی را تعمیر کرد و به یتیمی پناه داد. به خاطر کار فرزندش، او را بخشیدم.(۴)
از چه میترسیم؟ از فرزندی که اگر پسر باشد نعمت و اگر دختر باشد رحمت است؟(۵) از فرزندی که بیماریاش کفاره گناهان پدر و مادر است؟(۶) فرزندی که بوسیدنش، ثواب و شاد کردنش باعث شادی آخرت میشود؟(۷) فرزندی که روزیاش را خدا ضمانت کرده؟ (۸) فرزندی که شدت علاقه به او باعث رحمت خدا میشود؟ (۹)
از علاقه به فرزند گفتیم. یاد این داستان افتادم:
پیامبر(صلوات الله علیه و آله و سلم)، حسن و حسین (علیهاسلام) را بوسید. یک نفر دید، خندید و گفت: من ده تا بچه دارم تا حالا یکیشان را هم نبوسیدهام. پیامبر فرمود: اگر خدا دل تو را بیرحم آفریده، به من چه!(۱۰)
انبیای الهی که بزرگتر از خودشان در زمانهشان نبود، از مهمترین دغدغههایشان داشتن فرزند صالح بود. حضرت زکریا (علیهالسلام) دعا میکند و میگوید: «من نگران خویشاوندانم بعد از مرگم هستم. همسرم نازاست. خدایا! به من جانشینی عطا کن که از من و خاندان یعقوب ارث ببرد و او را مورد رضایت خود قرار بده» (۱۱)
حضرت ابراهیم هم پس از شکستن بتهای بتخانه به دعا مینشیند و میگوید: «خدایا! به من فرزندی صالح عطا کن» (۱۲)
در سوره مریم خداوند صفات مؤمنان را بیان میکند و از جمله صفات آنان به دعای آنها اشاره میکند و میفرماید مؤمنان «کسانی هستند که میگویند خدایا! به ما از جانب همسران و فرزندانمان چیزی بده که مایه روشنی چشممان باشد و ما را پیشوای پرهیزکاران گردان!» (۱۳)
خدایی که مسلمانان به او ایمان دارند همه اینها را گفته و روزی فرزندانمان را خودش به عهده گرفته است. خدا قول داده است با همه خداییاش. آیا رواست مسلمانان وعده خدا را باور نکنند؟
پی نوشت ها:
۱- (من لا یحضره الفقیه/ ترجمه غفاری/ ج۵/ ص ۱۵۶)
۲- همان
۳- (انعام/ ۱۵۱)
۴- (عدة الداعی و نجاح الساعی، ص ۸۷)
۵- (امام صادق علیهالسلام، مکارم الاخلاق/ ص۲۱۹)
۶- (من لا یحضره الفقیه/ ترجمه غفاری/ ج۵/ ص ۱۵۷)
۷- (من لا یحضره الفقیه/ ترجمه غفاری/ ج۵/ ص ۱۵۷)
۸- پیامبر اکرم، مکارم الاخلاق، ص ۲۱۹
۹- (امام صادق علیهالسلام، من لا یحضره الفقه/ ج۵/ ص ۱۵۷)
۱۰- (مکارم الاخلاق/ ص ۲۲۰)
۱۱- فرقان/ ۷۴)
۱۲- (صافات/ ۱۰۰)
۱۳- (مریم/ ۷۴)
Sorry. No data so far.