یکشنبه 28 آوریل 13 | 14:42

سبحانی: با تفکر ائتلاف می‌کنم نه با اشخاص

حسن سبحانی، کاندیدای احتمالی انتخابات ریاست جمهوری اظهار داشت: آنچه اهمیت دارد این است که ائتلاف‌ها خود را با برنامه خاصی معرفی کنند چون ائتلاف با افراد امکان پذیر نیست بلکه ائتلاف با ایده و تفکر معنا دارد.


سبحانیحسن سبحانی، استاد دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران و نماینده سابق مردم دامغان در مجلس شورای اسلامی و کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری است. گفت‌وگوی ما با وی پیرامون مسائل مختلف سیاسی، فرهنگی و انتخاباتی است که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید.

شما اعلام کرده اید که مستقل در انتخابات حاضر می شوید درحالیکه بیشتر جریان ها تلاش می کنند یک فرد حزبی سرکار بیاید تا به ساز و کار او آشنا باشند، با این وجود چه تضمینی وجود دارد که یک جریان انحرافی در کنار دولت شما بوجود نیاید؟

 بین اینکه یک فرد مستقل ورود پیدا کند با وجود یک جریان انحرافی ارتباط منطقی وجود ندارد. اگر این ادعا درست باشد یک مقوله ای است که یک بار اتفاق افتاده است و این منطقا آینده را رقم نخواهد زد که افراد مستقل در کنارشان جریان انحرافی بوجود بیاید. افراد مستقل اگر در جایگاه و شئوناتی که دارند کارشان را درست و منطبق بر قانون و با منطق انجام دهند، تحقیقا هیچ تهدیدی از این بابت نمی تواند وجود داشته باشد.

لااقل اگر فردی حزبی رئیس جمهور شود، آن حزب در دوره چهار ساله نظارت ویژه ای بر رئیس جمهوی که معرفی کرده خواهد داشت؟

در کشور ما بخاطر توسعه نیافتگی جریان حزبی، داوطلب و یا کاندیدای حزب با کاندیدای غیر حزبی هیچ تفاوتی نخواهد داشت. یک حزب وقتی می تواند از یک کاندیدای منتسب به خودش صحبت کند که طی سالیان طولانی درباره مسائل مختلف فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و غیره اظهار نظر بکند و مردم آن حزب را با اظهارنظرها بشناسند. اگر هم در قدرت است مواضعش مشخص باشد و اگر در سایه است باز مشخص باشد در اموری که در کشور یا در دولت می گذرد چه موضعی دارد. اگر چنین باشد می توان گفت حزب فعالی است و می تواند مسئولیت کار فردی هم که از آن حزب به قدرت رسیده است را برعهده بگیرد.الان در کشور ما متأسفانه هیچ حزبی که بتواند ادعا بکند جز در روزها و ماه های انتخابات پیدا می شود و اسمش برده می شود، وجود ندارد و از این حیث هیچ فرقی بین داوطلب حزبی و غیر حزبی وجود ندارد.

یعنی فرمایش شما بدین صورت است که حزب های ما، حزب های قارچی هستند که در ایام انتخابات بوجود می آیند؟

 من چنین حرفی را نمی زنم. البته بعضی احزاب ما سابقه طولانی دارند ولی انصافا کارآمد و بطور مستمر فعالیت نمی کنند، در انتخابات فعال می شوند و بعد از آن فعالیت هایشان فروکش می کند.

 علت وجود چنین شرایطی را چه می دانید؟

وقتی بخواهیم از کارکرد مستمر و صحیح حزب صحبت بکنیم، باید درجه توسعه یافتگی سیاسی کشور را در نظر بگیریم. یعنی یک رابطه سیاسی مستقیم بین توسعه یافتگی سیاسی و فعالیت احزاب وجود دارد. رکود در فعالیت احزاب به معنای این است که در کشور توسعه یافتگی سیاسی متناسب با همان رکود است. هرقدر بواسطه توسعه در وجوه مختلف پیش برویم، احزاب ما نیز متأثر از این رشد فعالیت های خودشان را در گذر زمان استمرار می دهند.

درباره ائتلاف های موجود هم صحبت کنیم. آیا شما به ائتلاف های موجود می پیوندید و یا اصلا قصد کناره گیری به نفع کسی را دارید؟

آنچه که مهم است این است که هر فرد یا ائتلافی خودش را با ایده و تفکر و برنامه به جامعه معرفی کند و بگوید من مسائل کشور را اینگونه تحلیل می کنم و می خواهم این کار را انجام دهم و اعلام کند این اقداماتی که می خواهم در عرصه های مختلف انجام دهم، این مشکلات و روزنه های فعلی را درمان می کند و لذا کار پیش خواهد رفت. اگر اینگونه باشد انسان می تواند آن برنامه ها و ایده ها را مطالعه کند و بفهمد با آنچه که خودش دنبال می کند چقدر انطباق دارد. در آن موقع می تواند تصمیم بگیرد که چکار بکند. ولی اگر منظور، افراد باشد، به صرف اینکه این فرد یا آن آقا وجود دارند، انسان که با افراد ائتلاف نمی کند، انسان با تفکر ائتلاف می کند.

الان تا جایی که من اطلاع دارم هیچ یک از این افرادی که هستند، بصورت تفکر و اندیشه ای که مولود زمان انتخابات نباشد و در یک دوره طولانی از گذشته تا به حال در عرصه های مختلف همراهشان بوده باشد، خودشان را ارائه نکرده اند. آنچه که شما می فرمایید که من با ائتلاف بپیوندم، با توضیحاتی که دادم اصلا موضوعیت ندارد.

به نفع شخص خاصی هم کنار نخواهید رفت؟

تفکرم احیای اصول قانون اساسی در عرصه های حقوق ملت است که احساس می کنم در سالهای طولانی از آن دور شده ایم و بازگشت به ریشه های وحیانی انقلاب اسلامی که نهادهایش در قانون اساسی پیش بینی شده است که از جمله آنها اقتصاد اسلامی است. هر تفکر و برنامه ای که مطرح شود و صاحبانش نشان داده باشند که سالیان سال در گذشته بدنبال آن تفکر بوده اند و این موضوع دغدغه آنان است و بنده احساس کنم که آن فرد قوی تر از من عمل خواهد کرد، آن موقع کنار رفتن معنا ندارد بلکه من شرعاً حجتی برای ماندن ندارم.

برای مثال برنامه های محسن رضایی را در اقتصاد چگونه ارزیابی می کنید؟

ایشان وقتی برنامه شان را بطور واضح و آشکار باز بکند، من می توانم مطالعه کنم و آن وقت اظهارنظر بکنم.

برنامه ای که محسن رضایی در سال 88 مطرح کردند را چگونه ارزیابی می کنید؟

هرکس یا گروهی باید مکتوب و سازمان یافته بگوید که چکار می خواهد بکند تا بشود درباره آنان اظهار نظر کرد. الان صحبت از رقابت برای رسیدن به قدرت نیست، رقابت برای تعمیق و تعقیب اصول قانون اساسی است. هرکسی بهتر بتواند آن اصول را تعقیب کند، باید کمکش کرد که او این کار را انجام دهد و اگر چنین کسی وجود داشت دیگران شرعا حجیت ندارند که در صحنه بمانند.

شما بفرمایید که تعدد کاندیدا را به نفع نظام ارزیابی می کنید و یا به ضرر نظام؟

 دو بحث وجود دارد، یکی آنکه قبل از اینکه شورای نگهبان نظرش را اعلام کند و یکی بعد از اعلام نظر شورای نگهبان. با این حال من در هر دو مرحله تعدد کاندیدا را به نفع نظام می دانم و از آن استقبال می کنم. اینکه یک جامعه ای آنقدر زنده و احیا باشد و افراد سیاسی اش احساس کنند که باید اعلام آمادگی کنند برای اداره امور کشورشان. این امر مقدسی است.

خیلی متأسفم از اینکه بعضی ها احساس تکلیفی را که عده ای از افراد کرده اند را با واژه های به تمسخر می گیرند. وقتی کشوری حزب ندارد چه اشکالی دارد که (در زمان وجود حزب هم مشکلی وجود ندارد) افرادی که احساس می کنند می توانند به کشورشان کمک بکنند، دستشان را بلند بکنند و اگر از نظر شورای نگهبان هم گذشت، خود را در معرض رأی ملت بگذارد.

در مورد بعضی کاندیدا این مسئله مطرح است که وی در انتخابات مجلس نتوانسته رأی بیاورد، حال برای انتخابات ریاست جمهوری ورود پیدا کرده است؟

 این مسائل شخصی است. علاوه براین این صحبت درست نیست چون در نمایندگی مجلس یک فرد در معرض آراء یک شهر قرار می گیرد، اما در انتخابات ریاست جمهوری فرد در معرض آراء یک ملت قرار می گیرد. در نمایندگی مجلس نوع تکلیف قانونگذاری است اما در ریاست جمهوری نوع تکلیف اجرایی است.

با وجود تعدد کاندیدا که شما هم با آن موافق هستید، احتمال می دهید که انتخابات به دور دوم کشیده شود؟

باید دید در نهایت چند نفر از کاندیداها باقی می مانند البته این احتمال وجود دارد که اگر تعدد کاندیدا وجود داشته باشد، انتخابات به دور دوم کشیده شود.

هزینه ای که شما برای تبلیغات اعلام کرده اید 37 میلیون تومان است. آیا این مقدار را برای اینکه خودتان را به تمامی استان ها و شهرستان ها معرفی کنید، کافی می دانید؟

انتخابات ریاست جمهوری یک کار ملی است. چون در کشور حزب فعالی وجود ندارد، افراد آمادگی خودشان را مطرح می کنند و برنامه می دهند. نخبگانی هم در کشور وجود دارند که برنامه کاندیدا را مطالعه می کنند و با برنامه ای که نزدیک به آرمان های آنان است، به لحاظ شرعی و ملی موظف می شوند برای چنین برنامه هایی را ترویج دهند.همچنین صدا و سیما نیز می تواند در این زمینه خدمت بکند.

بنابراین اگر نخبگان به سرنوشت پیام رسانی بی توجهی نکنند و رسانه ملی هم پای کار باشد، به اعتقاد من افراد می توانند خودشان را به توده مردم معرفی کنند.

یعنی شما زمان دو هفته ای را برای تبلیغات کافی می دانید؟

 البته مشکلی که در کشور ما وجود دارد، این است که در کشور ما سه هفته قبل از رأی گیری مشخص می شود که داوطلب تایید صلاحیت شده یا خیر. درحالیکه در کشورهایی که 170 سال از عمر احزابشان می گذرد، یک سال این مبارزه ادامه دارد و افراد می توانند کاندیدا را بشناسند. ولی من معتقدم پیام خودم را می توانم به توده مردم برسانم.

فکر می کنید در انتخابات چه طیفی از شما حمایت خواهند کرد؟

 من یک شعار چهار قسمتی مطرح کرده ام، اقتصاد بدون ربا، قانونگرایی، حق جویی که ترجمه عدالت است و اخلاق مداری. تمام انسان هایی که دلشان برای استثمارستیزی می سوزد و دوست دارند جامعه ای عاری از ربا و ظلم داشته باشند و کسانی که به اخلاق اعتقاد دارند و آنها که بدنبال عدالت هستند و آن را از طریق قانون دنبال می کنند، آنان پایگاه های اجتماعی رأی افرادی مانند من هستند. البته الان از میزان رأی نمی شود صحبت کرد.

با توجه به شعارتان، می توانید با دیگر کاندیدا و شعار آنان رقابت کنید؟

 من رقابت با افراد را متوجه نمی شوم و آن را دنبال نمی کنم. اعتقادم این است که داوطلب باید برنامه ای که کاستی ها و روزنه های موجود را ببندد و بتواند کاری را بالا ببرد ادامه دهد. بنابراین من انتخابات را رقابت کاندیدا با هم نمی دانم بلکه رقابت مردم برای بیان اینکه کدام برنامه آرمان آنان است می دانم.

 با توجه به اینکه شما استاد دانشگاه هستید اما مشاهده می کنیم که دانشجویان و نخبگان دانشگاهی با صدور نامه و بیانیه هایی فرد دیگری را بعنوان اصلح انتخاب می کنند. با این وضعیت شما جایگاهتان را در بین دانشجویان و دانشگاهیان چگونه ارزیابی می کنید؟

 من معتقدم برنامه ای که ارائه داده ام با فطرت تمام انسان ها سازگار است ازجمله دانشگاهیان و قاعدتا در آنجا هم حمایت خواهم شد. شما می دانید که من حدود 40 سال در دانشگاه فعالیت می کنم و بسیاری از افراد کتاب ها و مقالات من را مطالعه کرده اند و من را می شناسند. اگر برنامه ها را مطابق منویات خودشان ببینند حتما از من حمایت خواهند کرد.

با احترام به توضیحات شما ما مشاهده می کنیم دعوت نامه های دانشجویان و نخبگان دانشگاهی برای ورود شخص دیگری در انتخابات است. همچنین با این شرایط شما تصور نمی کنید که در معرفی خودتان ضعیف عمل کرده اید؟

 آنچه که شرایط کشور اجازه می دهد الآن توسط من انجام می شود. از آن گذشته بیانیه ها و اسامی به یک تعدادی، بدان معنا نیست که تعداد دانشگاهیان تمام شده است. ما چهار میلیون دانشجو در کشور داریم. البته نکته ای وجود دارد و آن این است که چطور می شود برنامه دیده نشده ای یا افرادی که هنوز خودشان نگفته اند که در انتخابات حضور می یابند یا خیر، از طرف جماعت تحصیلکرده و دانشگاهی مورد حمایت قرار می گیرند. چون فرض بر این است که نخبگان جامعه آگاهانه به برنامه ها توجه می کنند مگر اینکه بگوییم کسانی که اظهارنظر می کنند، علم غیب دارند.

نیازی به علم غیب نیست، عملکرد هر فرد در گذشته مشخص است و افراد با توجه به اقدامات گذشته فرد خاصی از وی برای حضور در انتخابات درخواست می کنند. در واقع علاوه بر برنامه گذشته عملیاتی افراد نیز مهم است؟

در این مورد نکته ای ندارم. ولی بحث در این است که چگونه افرادی که در انتخابات حضور ندارند از طرف افراد تحصیلکرده مورد حمایت قرار می گیرند.

 حال وارد حوزه فرهنگ شویم و اینکه پیرامون اسلامی کردن دانشگاه ها چه برنامه ای دارید؟ همچنین نظرتان نسبت به تفکیک جنسیتی در دانشگاه ها چیست؟

 تفکیک جنسیتی از عوارض موضوع است. برای اسلامی کردن دانشگاه ها باید تلاش شود اندیشه اسلام در ذهنیت دانشجویان بنشیند و در رفتارشان متبلور شود.

دانشگاهیان می خواهند بدانند که شما چه برنامه ای برای تغییر دروس علوم انسانی دارید؟

 باید بدانیم که رئیس جمهور همه کاره نیست. در کشور تقسیم کار وجود دارد. باید بگویم وقتی در کشور مقوله ای شروع می شود، تا به پایان نرسد بهم زدن آن نقض غرض است. شما الان نمی توانید سیستم 6 سال ابتدایی را برهم بزنید. در حوزه تغییر منابع علوم انسانی نیز باید یک فعالیت بلند مدت انجام داد.

 تبلیغات شما چگونه خواهد بود؟

الان کشور به شدت نیاز به کار و فعالیت و اقدامات شعوری و مطالب غیر چالشی دارد. ما به شدت احتیاج به آرامش داریم چون کشور شرایط سختی را تجربه می کند. به لحاظ هزینه ای نیز کشور به شدت تحت فشار است. به مصداق اینکه می گویند مومن باید از قرارگرفتن در موضع تهمت هم پرهیز کند، افرادی که مسئول هستند باید در کشور چنین ملاحظاتی را داشته باشند؛ من دفتری دارم که کارهای تبلیغاتی ام را انجام خواهد دارد. مواضعم نیز مشخص و مکتوب است. نخبگان نیز کمک می کنند این مواضع به گوش مردم برسد. برای مردم هم درک و فهم فراوان قائل هستم و صداوسیما نیز دراین رابطه کمک خواهد کرد.

صداوسیما برای هر کاندیدا یک زمان محدودی را برای تبلیغات درنظر گرفته است. شما این زمان را کافی می دانید؟ بسیاری از کاندیدا سفرهای تبلیغاتی خود را آغاز کرده اند؟

 ما با این واقعیت ها مواجه هستیم و شما پتانسیل گروه نخبه و انسان های حق جو را دست کم نگیرید. مطابق ضوابط کشور بعد از آنکه داوطلبی از سوی شورای نگهبان تایید صلاحیت شد، باید تبلیغاتش را شروع کند

البته قانون درباره تبلیغات قبل از زمان رسمی آن مسکوت است

 بله درست است. قانون در این رابطه مسکوت است. با این وجود هنوز من در این زمینه اقدام جدی انجام نداده ام.

در حوزه سیاست خارجی نیز سه بحث مذاکره با آمریکا، مسئله هسته ای و سوریه مطرح است. شما دراین رابطه سیاست جدیدی اتخاذ می کنید و یا همین سیاست های دولت کنونی را ادامه می دهید؟

 سیاست خارجی باید منطبق بر قانون اساسی باشد. مانند هر کار دیگری دولت باید نهایت تلاش خود را بکارگیرد که اصول قانون اساسی درباره سیاست خارجی با بیشترین منفعت و کمترین هزینه بدست بیاید. قطعا در قسمت چگونگی پرداختن به اصول سیاست خارجی که حداکثر منافع مردم حفظ شود باید در سیاست های موجود دولت تجدید نظر کرد.

بعضی کاندیدا اعلام می کنند که 6ماهه با آمریکا مذاکره خواهند کرد. شما در رابطه با مذاکره و ارتباط با آمریکا چه سیاستی اتخاذ می کنید؟

 طبق قانون اساسی باید با دول غیر محارب رابطه داشته باشیم. جستجوی راه هایی که به اصول لطمه نزند ولی روابط دچار خدشه شده را به نفع ملت تغییر دهد را هم دین تاکید می کند و هم عقل. قطعا چنین رویکردی را دنبال خواهم کرد. البته خطوط قرمزی از ناحیه رهبری پیرامون این قضیه وجود دارد که باید رعایت شود.

 برخی در بحث هسته ای معتقدند چرا باید برای برنامه هسته ای اینقدر هزینه شود. بجای آن بیاییم هزینه سرانه دانش آموزان را بالا ببریم. نظر شما دراین رابطه چیست؟

 ما باید بدانیم چه اقدامی باعث می شود به حداکثر منافع خود برسیم. درباره این موضوعات نمی شود به گفته ها توجه کرد. باید بصورت کارشناسی منافع ملی بررسی شود و در آن حوزه اقدامات لازم صورت گیرد.

پس برهمین اساس عده ای گفتمان سازش را در پیش گرفتند؟

 به هرحال باید بحث کارشناسی صورت بگیرد و منافع ملی طبق قانون اساسی در اولویت قرار گیرد.

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.