سهیل کریمی مستندساز برجسته سینمای ایران، توضیحات دوبارهای درباره مستند شیعیان پاراچنار داد. توضیحاتی که علاوه بر اینکه بار دیگر اهمیت خاص مساله شیعیان پاراچنار را یادآوری کرد؛ برد استراتژیک آرمانهای انقلاب را در دورافتادهترین و کمامکاناتترین سرزمینها در دورهای که صحبت از غالب شدن فرهنگ جهانی شدن غربی مد رسانهای ماست را دوباره به جلوی چشممان آورد.
کریمی میگوید در هنگامه سفر به منطقه پاراچنار در پاکستان، آن چیزی که توجهش را به شدت به خود جلب کرد به روز بودن و صاحب تحلیل بودن و به اصطلاح خودمان روشنفکر بودن شیعیان این منطقه بود. چیزی که با توجه به شرایط زندگی و امکانات آنها مثل دسترسی حداقلشان به وسایل ارتباط جمعی به شدت عجیب بود و جلب توجه میکرد.
کریمی ماجرا را این طور ادامه میدهد: وقتی با آنها صحبت کردیم متوجه شدیم که به سختی چند خط اینترنت برای خودشان دست و پا کردهاند. خطهای اینترنتی که ما در ایران اینترنت ذغالی مینامیمش و حداکثر سرعتش 20 کیلوبایت بود. با آنها در مورد سایتهایی که میروند صحبت کردیم و متوجه شدیم که با مشقت فراوان هر روز و هر ساعت تنها سایتی که به آن مراجعه دائم به آن دارند khamenei.ir است. با چه مشقتی میگذارند صفحه اول سایت لود شود و بعد ببیند که چه چیز جدیدی آمده است و سریع بین خودشان منتشر کنند. از سخنرانیها و پیامها و نامههای آقا تا استفتائاتی که هر چند وقت یکبار روی سایت آپدیت میشود ، همه و همه را بارها میخوانند و بازخوانی می:کنند و با همین یک سایت به افق دیدی در مورد دنیا و انقلاب و همه چی رسیدهاند که قابل مقایسه با ما در ایران نیست.
کریمی میگوید: باورتان نمیشود که پاراچناریها چه تحلیلهای به روزی از وضعیت جهان و حتی وضعیت داخل ایران دارند، در حالی که به هیچ چیز دیگری دسترسی ندارند و در دنیای دورافتاده و محصوری زندگی میکنند که حفظ جانشان باید برایشان اولویت اول باشد.
این در حالی است که کشتار شیعیان پاراچنار به گفته کریمی حتی دیگر برای خود ما و رسانههای ایرانی هم عادی شده است. شاهد مثال کریمی تفاوت بعد رسانهای چند نفر کشته شدن حادثه بوستون با کشتار همین هفته پیش شیعیان پاراچنار که منجر به شهادت یک نفر و زخمی شدن دو نفر دیگر شد است. اتفاقی که به گفته کریمی حتی صدایش هم در رسانههای ایرانی شنیده نشد و در عوض حادثه بوستون با چه طول و عرضی در رسانههای ایرانی انعکاس پیدا کرد.
کریمی ماجرای شیعیان پاراچنار را قصه پرغصه این روزها حتی برای خودمان میداند و معتقد است که دیگر نمیداند چگونه باید اهمیت استراتژیک و مظلومیت مضاعف شیعیانی که فقط به خاطر اینکه بر سر مزار شهیدانشان پرچم ایران نصب میکنند و نه پرچم پاکستان و در خانههایشان عکس مقام معظم رهبری و امام و رئیس جمهور ایران را میگذارند و حتی وزیران دولت جمهوری اسلامی را به اسم در انتهای مراسمهای مذهبیشان دعا میکنند دچار رنجهای فراوانی میشوند به مسئولین ایرانی و رسانههای ایرانی توضیح دهد.
سهیل کریمی میگیود بارها و بارها لینکهای ارتباطی با شیعیان پاراچنار را در اختیار آدمها و گروهها و رسانههای مختلف ایرانی قرار داده است اما همچنان سرنخ رسانهای وقایع پاراچنار فقط خودش است و کس دیگری به سراغ آنها نرفته است. اتفاقی که به اعتقاد کریمی مشکل اصلی در رسانهای کردن مساله پاراچنار است.
و این داستان همه این سالهای ماست. افق دید انقلاب اسلامی صدها کیلومتر خارج از مرزهای ایران در حال پیگیری توسط کسانی است که حتی یک بار هم تنفس در هوای جمهوری اسلامی را درک نکردهاند و به شدت تحت فشارهای مختلف هستند و ما اینجا به نظاره نشستهایم.
Sorry. No data so far.