شنبه 04 می 13 | 00:15

چرا دکتر الهام؟

محمدمهدی تهرانی

دولت بعدی باید دولتی باشد که برای دفاع از ساحت مظلوم اندیشه و تفکر قیام کند و فرهیختگی را جایگزین سطحی ‏اندیشی و سیاست‏‌بازی نماید. دکتر الهام به این تحول اعتقاد راسخ دارد.


محمدمهدی تهرانیمحمدمهدی تهرانی

1- عصر امام باقر(ع) و امام صادق(ع) صحنه تحولاتی جدید بود. در این دوره نوعی نشاط فقهی و علمی شکل گرفت و آزاداندیشی و گفتگوی عالمانه رشد و توسعه دوچندان پیدا کرد. این دوره سرآغاز مواجهه با اندیشه‏های یونانی نیز هست. مسلمانان با اندیشه‏های مختلف مواجه می‏شوند، اندیشه‏های مختلف را مطالبه می‏کنند، می‏شنوند و نقد می‏کنند. این دوره تا زمان امامان بعدی و تا عصر امام رضا(ع) نیز ادامه دارد. مأمون می‏نشیند، عالمانی با گرایشات مختلف به بحث می‏شتابند و امام رضا(ع) در این میدان به نیکویی حاضر می‏شود و عالمانه بحث می‏کند. پویایی عصر امام باقر(ع) و امام صادق(ع) که تا سال‏های بعد نیز ادامه یافت موجب رشد فکری مسلمانان و اخذ هر چه بیشتر اندیشه‏های دینی از معصومین شد به گونه‏ای که امروز حجم قابل توجهی از احادیث ما از جانب امام باقر(ع) و امام صادق(ع) نقل شده است.

2- سال‏های اصلاحات بود و منازعه‌‏ای فکری در کشور جریان داشت. اصلاح‏‌طلبان داعیه‏‌ای داشتند و اصولگرایان در مواجهه با این داعیه به نقد و مناظره عالمانه شتافتند و با منشی عالمانه الگوی جایگزین خود را به تصویر کشیدند. آیت الله مصباح‌‏یزدی در این دوره یکی از چهره‌‏های شاخص است. دکتر غلامحسین الهام در همین دوره چندین جلسه به مناظره تلویزیونی با اکبر اعلمی پرداخت. در این دوره با فکر، مواجهه فکری می‏شد. در پاسخ به اندیشه، اندیشه‌‏ای غنی تمام‏ قد مطرح می‏شد. نقد صورت می‌‏پذیرفت و مبتنی بر دین و الگوی دینی مدل جایگزین ارائه می‏‌گشت.

3- آزاداندیشی را نباید به مثابه یک قیف وارونه نگریست. برخی برای شکل‏‌گیری آزاداندیشی در کشور و در دانشگاه‏‌ها مدام دنبال بخشنامه و… بوده و هستند. فارغ از اینکه شکل‏‌گیری واقعی آزاداندیشی در پرتو مسئله‏‌سازی و تضارب تفکرات جدی و به روز ممکن است. تا مسئله‌‏ای نباشد و تا آزادی برای طرح فکر وجود نداشته باشد، آزاداندیشی با فشار از بالا شکل نخواهد گرفت. مسائل نیز وقتی شکل می‏‌گیرد که مثل دوره اصلاحات تفکر و اندیشه را به رسمیت بشناسیم و برای برخورد و مواجهه با اندیشه پاسخ غنی اندیشه‌‏ای داشته باشیم نه اینکه اندیشه‏‌ی مخالف را سانسور و حذف و تکفیر کنیم.

آزاداندیشی در کشور و دانشگاه‏ها این طور که برخی مسئولین گمان می‏‌کنند، هرگز شکل نخواهد گرفت. آزاداندیشی نیازمند مقدماتی است و آن مقدمه ارج نهادن به تفکر مخالف است! شهید مطهری نماد چنین تفکری بود. او می‏‌فرمود:«من به جوانان و طرفداران اسلام هشدار می‏دهم که خیال نکنند راه حفظ معتقدات اسلام جلوگیری از ابراز عقیده دیگران است. از اسلام فقط با یک نیرو می‏‌شود پاسداری کرد و آن هم علم است و آزادی دادن به افکار مخالف و مواجهه صریح و روشن با آنها.» (کتاب پیرامون انقلاب اسلامی) تا اهمیت آزادی فکری و تا اهمیت مسئله‏‌سازی و جایگاه آن را متوجه نشویم این مطالبه رهبری همچنان مثل بسیاری از مطالبات دیگر بر روی زمین خواهد ماند. می‏‌گویند کرسی برگزار کن. با چه موضوعی؟ این موضوع چه ربطی به دغدغه‌‏ها و مسائل کنونی دانشجویان دارد؟ آیا مسئله‌‏ای ساخته‌‏ایم و به افکار کنونی آزادی داده‌‏ایم که بعد بتوانیم درخصوصشان بیاییم کرسی برگزار کنیم؟ وقتی مسئله‌‏سازی رخ نمی‏‌دهد موضوع کرسی‏‌ها هم تاریخ ‏مصرف گذشته و تکراری می‏‌شود. مسائل امروز و معضلات و نقاط انحراف امروز کجاست؟ اینها باید محور کرسی باشد نه مسائل صد سال پیش!

4- امروز فضای کشور به شدت سیاست‏‌زده است. هیچ کس حرف رو به جلو و اندیشه جایگزین ندارد. هیچ کس حرف گفتمانی قوی مطرح نمی‏‌کند. همه مدام به دولت یا گروه مقابل خود ناسزا می‏‌گویند. هیچ یک اندیشه خود را تبیین نمی‌‏کنند. این فضای سیاست‏زده ما را نگران می‏‌کند که مبادا نسل جوان امروز ما به جای آنکه نسلی صاحب استدلال و اندیشه و تفکر باشد، به نسلی سیاسی‏‌کار و سطحی‌‏نگر تبدیل شود. این نگرانی را رهبر انقلاب در دیدارشان با دانشجویان بیان کردند. ایشان فرمودند:«معرفتهاتان را بالا ببريد. عزيزان من! سقف معرفت خودتان را، سايتهاى سياسى و اوراق روزنامه‌ها و پرسه زدن در سايتهاى گوناگون قرار ندهيد؛ سقف معرفت شما اينها نيست.» فضای کنونی کشور از این حیث به کلی باید عوض شود. باید فضای اندیشه و تفکر رونق گیرد و سیاسی‏‌کاران بدانند جایی در این عرصه نخواهند داشت. جنبش دانشجویی باید نگران آینده خود باشد و مدام از خود بپرسد آیا من هم در آینده مثل این سیاسی‏‌کاران خواهم شد که هیچ حرف رو به ‏جلو و فکر جدیدی برای کشور و جهان ندارند و مدام دعواهای کودکانه خود را برای کسب قدرت و تخریب رقیب پی می‏‌گیرند؟ جنبش دانشجویی و همه صاحب‏نظران عرصه سیاسی کشور می‏‌بایست به گفتمان، اندیشه و تفکر رجعت کنند. باید کسانی صاحب تریبون و بیان باشند که بیشترین سطح مطالعه و دانش را دارند.

5- آزاداندیشی جزو مطالبات مقام معظم رهبری بوده و هست اما اعتقادی به آن نیست. روسای دانشگاه می‌‏ترسند به آزاداندیشی میدان بدهند چون می‌‏ترسند دانشگاهِ آرامشان به هم بریزد. برخی مسئولین سازمان‏ بسیج دانشجویی می‌‏ترسند به آزاداندیشی میدان بدهند چون نگران ایجاد دودستگی در مجموعه تحت الامرشان هستند. با توجیهاتی نظیر عدم ورود مسئولین بسیج به سیاست با همین استدلال در برخی مقاطع آنها از اظهارنظر سیاسی منع می‏‌شوند. برخی عالمان از آزاداندیشی می‌‏ترسند چون افکاری غیر از افکار خودشان را کفر می‏‌پندارند. امروز باید دانست فکر دستوری و تحمیلی و تقلیدی به استحمار می‌‏انجامد نه به رشد و تعالی و بالندگی. آن دانشجویی صاحب فکر است که از پیچ و تاب اندیشه‌‏های مختلف و مباحثه‏‌های گوناگون گذشته باشد. آن گیاهی استوار است که طعم طوفان و باد را چشیده باشد.

6- برخوردی که با مقوله انحراف در این دولت شد یک برخورد سیاسی- امنیتی بود. زاویه نگاه دولت در مدیریت فرهنگی جهانی اشتباه است؟ دوستان، مدل جایگزین ارائه کنند. به بحث و مناظره بپردازند، سلسله جلسات سخنرانی بگذارند، کتاب بنویسند، به دولت راهکار بدهند. اینکه بنشینیم و فقط فحش بدهیم اسمش عدالت‏خواهی و انقلابی‏‌گری نیست. این خیلی زشت است که سوالاتی طرح شود و کسانی که ادعای نقد دولت را دارند از پاسخ به آن ناتوان باشند. در نشریه اصولگرا ما مشخصا از برخی دوستان پاسخ خواستیم اما پاسخی داده نشد. در نوشتارهای گذشته عباراتی به نقل از حجت‏ الاسلام و المسلمین رهدار ذکر شد که نقل مجدد آن در اینجا خالی از لطف نیست. ایشان در مصاحبه‌‏ای می‏گوید:«اصلاً گیرم که آقای مشایی، انسان منحرفی بود؛ اصلاً باشد همان انسان منحرفی که این‌ها دارند، می‌گویند؛ این یک مسئله است و مسئله برخورد حوزه با این جریان یک مسئله دیگر است. به نظرم برخورد جریان اصولگرا و جریان اصولگرای حوزه با این جریان، یک برخورد غلط بود. برخورد حوزه با این جریان، نشان از آن‌‌ هاضمه تنگ فرهنگی حوزه داشت. حوزه اسلوب امام صادقی(ع) دارد که طبق آن ملحد می‌آمد و مقابلش می‌نشست و امام صادق(ع) او را به مجلس خودش می‌پذیرفت. با او بحث می‌کرد و جهتش می‌داد و هدایتش می‌کرد و در او تصرف می‌کرد؛ این اسلوب را حوزه انتخاب نکرد. ما مدعی انقلاب هستیم و این مهم است ما خودمان را فرزند انقلاب و محصول آن می‌دانیم. گیرم که این بابا آدم منحرفی است و رفته در نقطه ثقل ساحت اجرای کشور همه کشیدیم خودمان را کنار که ما با ایشان زیر یک سقف نمی‌رویم. جریان انحرافی هم که همین را می‌خواست. همین را می‌خواست که ما در نقطه ثقل نرویم و در حاشیه باشیم. کسی که داعیه انقلاب دارد این طور عمل نمی‌کند.»

وی می‌‏افزاید: «این همه این طرف در جبهه اصولگرایی و در حوزه سرمایه‌گذاری کردیم، این همه حرف زده شد و حتی کار به اینجا رسید که به ایشان نسبت سحر و جادو بدهیم. آن هم چه زمانی؟ زمانی که کنار گوش ما جریان بیداری اسلامی آن طرف دارد صورت می‌گیرد؛ دهانه آن جریان باز شده و بیش از هر جای دیگر ما مظروف برای آن ظرف داشتیم. درست در آن شرایط انگار ما به دست خودمان به دنیا داریم می‌گوییم به کل جهان اسلای انقلابی می‌گوییم، چرا منتظر ما هستید؟ ما خودمان مملکت‌مان را داریم با سحر و جادو داریم مدیریت می‌کنیم واقعاً این کار باید می‌کردیم؟»

7- دکتر الهام معتقد است با اندیشه باید اندیشه‌‏ای برخورد کرد. او معتقد است از رهگذر تفکر و گفتگوی عالمانه است که رشد و تعالی حاصل می‏‌شود. می‏‌بایست فضایی دیگر در کشور شکل بگیرد و از پارادایم سطحی و سخیف کنونی به دنیایی عمیق‏تر و بنیادی‏‌تر نیل کنیم. دکتر الهام معتقد به این تحول گفتمانی است. او در جلسات داخلی ضمن نقد مشایی، شیوه برخورد منتقدان مشایی را نیز به نقد می‌‏نشیند و معتقد است فضای کنونی کشور همان جدال سیاست‏‌زده چپ و راست را به ذهن متبادر می‏‌کند. او معتقد است باید حق را گفت. این در حالی است که بسیاری از دوستان در مقابل جریان رسانه ای ضد دولت منفعل شدند و نتوانستند موضع متفاوت خود را با جرات و جسارت بیان کنند.

8- مسئله علوم انسانی در کشور نیازمند شکل‏گیری همین پارادایم تفکری در کشور است. اینکه عالمان حوزه گوشه‌‏ای بنشینند فلسفه مضاف بنویسند و گروهی دیگر در دانشگاه آنچه خود می‏‌خواهند تدریس کنند قطعا راه به جایی نخواهد برد. سال‏هاست از نامه نخبگان به رهبری و دستور برگزاری کرسی‏‌های آزاداندیشی و نظریه‏ پردازی می‏‌گذارد اما هیچ‏گاه تا کنون این تضارب فکری آن گونه که باید مسئله جوانان انقلابی نبوده است. این البته جای تأسف دارد. روح حاکم بر فضای کنونی کشور باید عوض شود. باید پارادایمی دیگر حاکم شود.

9- دولت بعدی باید دولتی باشد که برای دفاع از ساحت مظلوم اندیشه و تفکر قیام کند و فرهیختگی را جایگزین سطحی ‏اندیشی و سیاست‏‌بازی نماید. دکتر الهام به این تحول اعتقاد راسخ دارد.

  1. حامد ترابی
    5 می 2013

    فقط مشایی

  2. مهدی
    6 می 2013

    زنده باد بهار
    زنده باد الهام

  3. sajjad
    15 می 2013

    هم الهام خوبن هم مشایی
    حالا رئیس چمهور اینجوری صلاح دید ن دیگه که مشایی بیاد.
    یا علی

  4. لیلا
    16 ژوئن 2013

    من از دانشجویان طرفدار دکتر الهام هستم ایشان از هر نظر برای ریاست جمهوری عالی اند./

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.