تریبون مستضعفین-علیرضا فقیر
رهبر معظم انقلاب اسلامی: «من دربارهى علوم انسانى گلایهاى از مجموعههاى دانشگاهى کردم – بارها، این اواخر هم همین جور – ما علوم انسانىمان بر مبادى و مبانى متعارض با مبانى قرآنى و اسلامى بنا شده است. علوم انسانى غرب مبتنى بر جهانبینى دیگرى است؛ مبتنى بر فهم دیگرى از عالم آفرینش است و غالباً مبتنى بر نگاه مادى است. خوب، این نگاه، نگاه غلطى است؛ این مبنا، مبناى غلطى است. این علوم انسانى را ما به صورت ترجمهاى، بدون اینکه هیچگونه فکر تحقیقىِ اسلامى را اجازه بدهیم در آن راه پیدا کند، می آوریم تو دانشگاههاى خودمان و در بخشهاى مختلف اینها را تعلیم می دهیم؛ در حالى که ریشه و پایه و اساس علوم انسانى را در قرآن باید پیدا کرد.»
متاسفانه بعد از انقلاب عده ای با ادعای روشنفکری به تبعیت از پدر روشنفکری ایران میرزا ملکم خان به ترجمه آثار غربی روی آورده اند و حتی انقلاب فرهنگی نیز اثر چندانی بر این رویه نامبارک نداشت. اما اثرات کارهای منور الفکرهای ایران آن زمان مشهود میشود که میبینیم دانشجویان و اساتید ما فقط در حد یک مترجم علوم سکولار غربی عمل میکنند و کار تا آنجایی پیش میرود که استاد و دانشجوی مسلمان ما تمام علم را همان علوم وارداتی غربی میانگارد و جرات تشکیک در آنها را به خود نمیدهد، و درنتیجه دچار شکاکیت و تردید در مبانی اعتقادی خود و نهایتا رفتاری مبتنی برهمان عقاید متزلزل از خود بروز میدهد.
نه فقط در علوم انسانی بلکه در علوم دیگر نیز ما فقط در حد یک مترجم عمل میکنیم، البته در علوم انسانی بدلیل ظرفیت بالای آن در پذیرش سکولاریزاسیون، آنتلکتوئل ها(روشنفکرها) خوب پیش رفتهاند.
علوم انسانی به عنوان مبنا و اساس تمام علوم بشری و نقش هدایت کننده علوم دیگر نیاز به توجه جدی دارد، چرا که اکنون علوم انسانی که در دانشگاهها تدریس میشود، تنها ترجمهای است از آثار روشنفکران غربی که عمدتا دارای گرایشات مادی گرایانه و بر اساس عقل اومانیستی منقطع از وحی بودهاند.
اندیشههای سکولار غرب ریشه در، اومانیزم، نسبیت گرایی و پلورالیسم معرفتی دارد و این منجر به سکولاریزه کردن جامعه میشود، و دانشجو مسلمان دچار شکاکیت در مبانی اعتقادی خواهد شد که اگر این امر پیش رود منجر به استحاله تدریجی درونی جمهوری اسلامی خواهد شد.
باید در تمام زمینه ها اعم از جامعه شناسی، علوم اجتماعی، علوم تربیتی، علوم سیاسی، اقتصاد و…بازنگری بصورت ریشه ای انجام گردد. البته در مواجهه با علوم وارداتی نباید بصورت حذفی برخورد کرد، بلکه باید از تجربیات و قسمت هایی که با قرآن وسنت تعارضی ندارند استفاده کرد. باید علوم انسانی سکولار را از صافی وحی و آموزه های غنی دینی عبور داده و مبانی و اصالت آن ها را براساس قرآن بر محور خدا قرارداد تا علوم انسانی بدست آمده باعث رشد و تکامل انسان شود، نه اینکه او را در تنگنای دنیا محصور کند.
که حتی مقام معظم رهبری برای چندمین بار در تاکید بر این امر فرمودند: «مبنای علوم انسانی غرب که در دانشگاههای کشور بصورت ترجمهای تدریس میشود، جهان بینی مادی و متعارض با مبانی قرآنی و دینی است، در حالیکه پایه و اساس علوم انسانی را باید در قرآن جستجو کرد.»
البته در این راه مهم طیف تجدید نظر طلب(بخوانید لیبرالهای مذهبی) که دچار انحطاط فکری عمیق شدهاند، سعی دارند تا با تخطئه این امر مانع اسلامی شدن علوم انسانی و دانشگاهها بشوند. در پاسخ به آنها باید گفت ضرورت این بازنگری در کتب درسی دانشگاهها آنجا مشهود میشود که تفاوتهای فرهنگ دینی و غیردینی و آثار آن را در جامعه شرح دهیم. البته برای کسانیکه دچار استحاله فکری شده اند، و بنا به پلورالیسم و در نهایت شکاکیت، این امر تفاوت چندانی نمی کند.
تفاوت های اساسی فرهنگ اسلامی با غرب را که اهمیت اسلامی شدن علوم انسانی را نمایانتر میکند عبارتند از:
1- اصالت خدا در فرهنگ دینی و عدم اعتقادبه خدا در فرهنگ غرب
2- اعتقاد و اهمیت به وجود روح در کنار جسم در اسلام، در حالیکه در غرب تنها به لذات مادی و جسمانی اعتقاد و اهمیت میدهند
3- فرهنگ اسلامی برای ارزش ها، واقعیت و ملاک قائل است در حالیکه در فرهنگ غرب تمام امور نسبی و اعتباری و مطابق سلیقه مردم است
4- فرهنگ اسلامی انسان را همیشه مکلف و موظف می داند، اما در غرب فرد هیچ تکلیفی در برابر هیچ امری ندارد و…
که با وجود این تعارضات و تفاوت های آشکار است که باید با حرکت جدی به سمت اسلامی شدن علوم انسانی و در نهایت دانشگاهها رفت.
لذا با توجه به این نکات، و ذکر این مهم که مقام معظم رهبری از سالها پیش بر ضرورت تولید علم، دانش بومی اسلامی-ایرانی ، و حرکت جدی به سمت اسلامی شدن دانشگاهها تاکید داشتهاند، و با ترسیم مسیری حکیمانه خود در جهت رسیدن به تمدن اسلامی اقدام کردهاند. که متاسفانه هیچگونه درخوری در این راستا از سوی مسئولین امر انجام نشده است. اما اکنون که در دهه چهارم انقلاب که به نام پیشرفت و عدالت نامگذاری شده و از طرفی نشانه های روشنی بسوی تمدن اسلامی نمایانگر شده است، مسئله اسلامی کردن علوم انسانی به عنوان یکی از پایههای اصلی تحقق تمدن اسلامی بیش از پیش ضرورت پیدا میکند. فلذا میبایست دولت آینده در حرکتی رو به جلو این مهم را در کنار مجلس و شورای عالی انقلاب فرهنگی جزو رئوس اصلی کار خود قلمداد کند و این مسئله جزو مطالبات اصلی تشکل های دانشجویی و نخبگان از کاندیدهای انتخابات بشود.
امام خامنه ای نیز در دیدار خود با اساتید دانشگاهها خواستار توجه جدی مسئولین مربوطه به این موضوع شدند: «بسیاری از علوم انسانی مبتنی بر فلسفه هایی است که مبانی آنها مادیگری و بی اعتقادی به تعالیم الهی و اسلامی است و آموزش این علوم موجب بی اعتقادی به تعالیم الهی و اسلامی می شود و آموزش این علوم انسانی در دانشگاهها منجر به ترویج شکاکیت و تردید در مبانی دینی و اعتقادی خواهد شد. مراکز تصمیم گیری اعم از دولت، مجلس، و شورایعالی انقلاب فرهنگی باید این موضوع را مورد توجه جدی قرار دهند.»
Sorry. No data so far.