به گزارش تریبون مستضعفین در منظر حضرت آیت الله خامنهای انتخابات به عنوان یکی از نشانههای مردمسالاری دینی و نافی سکولاریسم میباشد.
انتخابات در ایران؛ نماد نفی سکولاریسم
انتخابات، هم حقّ مردم و هم وظیفهی آنهاست. حقّ مردم است؛ برای اینکه بیایند و مدیر اجرایی کشور را انتخاب کنند. تکلیف مردم است؛ چون با حضور شما، نظام تقویت پیدا میکند؛ اسلام عزیز میشود؛ حاکمیّت اسلام در دنیا سرافراز میگردد و توطئهی دشمن – که اسلام را به جدایی از آراء مردم متّهم میکند – باطل میشود. حضور شما میتواند دفاع از اسلام و کشور و انقلاب محسوب شود. هر مقدار این حضور وسیعتر و قویتر باشد، نشانهی اقتدار بیشتر نظام اسلامی است. نظام اسلامی در مقابل چشمهای دوستان و دشمنان خود در دنیا به این میبالد که تعداد حاضرشوندگان در پای صندوقهای رأی، زیاد است. این مایهی افتخار نظام اسلامی است. همهی کسانی که در مقابل اسلام و آیندهی این کشور احساس مسئولیّت میکنند، وظیفه دارند که در این آزمایش الهی شرکت کنند. البتّه این حضور باید آگاهانه و از روی تحقیق و با به دست آوردن حجّت بین خود و خدا باشد. کسی که رأی میدهد و فردی را انتخاب میکند، باید برطبق تشخیص باشد. این تشخیص را به دست آورید و انشاءالله با قاطعیّت در این آزمایش الهی شرکت کنید.(۱)
جمهوری اسلامی و نفی سکولاریسم
جمهوری اسلامی دو جزء دارد: جمهوری است؛ یعنی مردمی است؛ اسلامی است، یعنی بر پایهی ارزشهای الهی و شریعت الهی است.
مردمی است؛ یعنی مردم در تشکیل این نظام، در بر روی کار آوردن مسئولان این نظام نقش دارند؛ پس مردم احساس مسئولیّت میکنند؛ مردم برکنار نیستند. مردمی است؛ یعنی مسئولان نظام از مردم و نزدیک به مردم باشند. خوی اشرافیگری، خوی جدایی از مردم، خوی بیاعتنایی و تحقیر مردم در آنها نباشد. ملّت ما قرنهای متمادی خوی اشرافیگری را، استبداد و دیکتاتوری را در حاکمان نابحقِّ این کشور تجربه کرده و دوران جمهوری اسلامی دیگر نمیتواند اینجور باشد. دوران جمهوری اسلامی یعنی دوران حاکمیّت آن کسانی که از مردمند، با مردمند، منتخب مردمند، در کنار مردمند، رفتارشان شبیه رفتار مردم است. این، معنای مردمی است. مردمی است؛ یعنی باید به عقاید مردم، به حیثیّت مردم، به هویّت مردم، به شخصیّت مردم، به کرامت مردم اهمّیّت گذاشته بشود. اینها مردمی است.
اسلامی است؛ یعنی همهی آنچه گفتیم، پشتوانهی معنوی پیدا میکند. حکومتهای دمکراسی سکولار، بیگانهی از دین، جدای از دین و در مواردی ضدّ دین، میروند کنار. اسلامی است؛ یعنی مردم در کار دنیایشان هم که کار میکنند، تلاش میکنند، در واقع دارند کارِ خدایی میکنند. آن کسانی که برای جامعه کار میکنند، آن کسانی که برای استحکام نظام کار میکنند، آن کسانی که برای پیشبرد کلمهی این نظام و این کشور و إعلای کلمهی این نظام کار میکنند، برای خدا دارند کار میکنند. خدایی است. این خیلی ارزش دارد، این یک نسخهی جدید است. این نسخهی جدیدی است که دنیا این را بعد از زمان پیامبران و بعد از صدر اسلام تا امروز، دیگر ندیده. این، چیز کمی نیست. این، دشمن دارد. دیکتاتورهای عالم هم دشمن این نظامند؛ سلطهگران و متجاوزان به حقوق ملّتها هم دشمن این نظامند؛ باید منتظر دشمنی بود. منتها این ملّت نشان داده است که این دشمنیها در ایستادگی او اثری ندارد.(۲)
علّت دشمنی عمیق و آشتیناپذیر استکبار و در رأس آنها آمریکا و شبکهی صهیونیستی دنیا با جمهوری اسلامی، این حرفهایی که گاهی گوشه و کنار گفته میشود – چه چیزهایی که آنها شعارش را میدهند، چه تصوّراتی که بعضی در داخل میکنند – نیست. مسئله این است که جمهوری اسلامی یک «نفی» با خود دارد، یک «اثبات».
نفی استثمار، نفی سلطهپذیری، نفی تحقیر ملّت به وسیلهی قدرتهای سیاسی دنیا، نفی وابستگی سیاسی، نفی نفوذ و دخالت قدرتهای مسلّط دنیا در کشور، نفی سکولاریسم اخلاقی؛ اباحیگری؛ اینها را جمهوری اسلامی قاطع نفی میکند. انحراف در هدفها، در آرمانها، در جهتگیریها را باید مراقبت کرد که پیش نیاید؛ و این چیزی است که ما در طول این سالهای طولانی – بخصوص بعد از جنگ و بعد از رحلت امام – درگیرش بودیم. جزو درگیریهای اساسی در این دو دههی گذشته، یکی همین بوده.
تلاشهای زیادی شده است برای اینکه جمهوری اسلامی را از روح و معنای خودش خارج کنند. تلاشهای زیادی کردهاند؛ به شکلهای مختلف؛ چه در زمینههای سیاسی، چه در زمینههای اخلاقی، چه در زمینههای اجتماعی؛ از اظهاراتی که شده و حرفهایی که زده شده. ما یک دورهای را هم مشاهده کردیم که در مطبوعات ما رسماً، علناً، جدایی و تفکیک دین از سیاست را اعلان کردند!
اصلاً مسئلهی یکی بودن دین و سیاست را که اساس جمهوری اسلامی و اساس حرکت عمومی مردم بود، زیر سؤال بردند. از این بالاتر؟! در دورانی، در مطبوعات ما دیده شد که صریحاً، علناً، از رژیم ظالم، جبّار و سفّاک پهلوی دفاع شد. برای اینکه چنین حالتی پیش نیاید و برای برخورد با این انحراف، میشود با برجسته کردن مرزهای اعتقادی و فکری و سیاسی، جلوی این انحراف را گرفت. شاخصهای هویّت اسلامی بایستی معلوم باشد: شاخص عدالتطلبی، شاخص سادهزیستی مسئولان، شاخص کار و تلاش مخلصانه، شاخص طلب و پویایی علمی بیوقفه، شاخص ایستادگی قاطع در مقابل طمعورزی و سلطهی بیگانگان، شاخص دفاع از حقوق ملّی.(۳)
پینوشت:
[۱] در مراسم سالگرد رحلت امام خمینی(ره) – 14/3/1380
[۲] در دیدار مردم چالوس و نوشهر – 15/7/1388
[۳] دیدار اساتید و دانشجویان در دانشگاه علم و صنعت – 24/9/1387
Sorry. No data so far.