مسعود بهنود کارشناس و مسئول بخش روزنامه بی بی سی فارسی هر روز گزارشی از فضای ایران با توجه به روزنامه های مد نظر ایشان می دهد.
در این بین گزینش بهنود در روزنامه های داخل کشور که از سیاست های بی بی سی خبر میدهد جالب توجه است.
مطالعه آخرین نمونه از گزارش های وی و محورهایی که به درد سیاست های بی بی سی می خورد در زیر آمده است.
روزنامه های امروز صبح تهران در مقالات و گزارش های خود به حواشی انتخابات ریاست جمهوری پرداخته و در ضمن مطالب خود خبر داده اند که هیجان رد صلاحیت هاشمی و مشائی فرو نشست اما هیجان انتخابات هم.
ادامه انتقادها از وضعیت اقتصادی و شکست های دولت احمدی نژاد و تکلیف دشوار رییس جمهور آینده از جمله دیگر مطالب این روزنامه هاست.
تیتر صفحه اول آرمان
ثمینا رستگاری در مقاله ای در کلیک اعتماد نوشته: شوک حذف هاشمی و مشایی از گردونه انتخابات دیگر فروکش کرده و میتوان این عرصه را واضحتر دید و آسانتر تحلیل کرد. با وجود آنکه در روزهای گذشته رسانههای داخلی و خارجی بیشتر به حذف هاشمی و مشایی پرداختهاند باید این نکته را مدنظر قرار دهیم که در انتخابات پیش رو تنها این دو نفر نبودند که از صحنه خارج شدند بلکه آیتالله مصباحیزدی و آیتالله مهدویکنی هم نتوانستهاند کاندیداهای مورد نظر خود را وارد گود انتخابات کنند.
نویسنده این مقاله سپس از آیتالله مصباح نام برده که با تاسیس جبهه پایداری سعی کرد هم حساب خود را از اصولگرایان جدا کند و هم تجدیدنظر درباره احمدینژاد را به کنشگری در عرصه سیاست پیوند بزند و مانع از آن شود که حمایتهای بیدریغش از احمدینژاد یاران او را به عرصه بیعملی بکشاند. اما همین آیتالله جزو نخستین افرادی بود که همان دولت کریمه را خطرناکترین فتنه از صدر اسلام تا به امروز دانست. و در این انتخابات هم نامزد خود را کامران باقریلنکرانی قرار داد و خدا را گواه گرفت که در زمین و آسمان خدا کسی اصلح از او نیست. اما ناکام ماند
در ادامه مقاله اعتماد از آیتالله مهدویکنی نام برده شده که پیش از انتخابات مجلس با پروژه ایجاد وحدت در میان اصولگرایان به میدان آمد. این پروژه را اعضای جبهه پایداری ناکام کردند. ناکامی وی در انتخابات ریاستجمهوری هم تکرار شد و سرانجام آیت الله هاشمی که بدون اغراق غیرقابل انتظارترین رد صلاحیت تاریخ انقلاب اسلامی به شمار میآید؛ با رد صلاحیت او دو جناح فعلا کاندیدایی در انتخابات پیش رو ندارند.
شان جایگاه ریاست جمهور و ابیات نامزدها
هادی مومنی در سرمقاله کلیک جهان صنعت نوشته وقتی روز 24 خردادماه 92 انتظارها به پایان برسد و یکی از کاندیداهای موجود در انتخابات ریاستجمهوری پیروز شود، رییس دولت یازدهم در جایگاهی قرار خواهد گرفت که براساس قانون اساسی پس از رهبر، وی عالیترین مقام رسمی کشور میشود و مسوولیت اجرای قانون اساسی و ریاست قوه مجریه را بر عهده دارد.
به نوشته این مقاله سال های ریاستجمهوری هاشمیرفسنجانی و محمد خاتمی و پس از آن محمود احمدینژاد تجربههای زیادی از حفظ یا تنزل جایگاه و شان ریاستجمهوری را در کشور به طور مشخص نشان داد. اداره کشور در شرایط نامناسب اقتصادی، یا تنشهای سیاسی بینالمللی گسترده که با اعمال سیاستهای عاقلانه تا حد قابل توجهی به مهار درآمد یا حتی ایستادگی در مقابل زیادهخواهی غرب و آمریکا از جمله این موارد بود که نشان داد رییسجمهور از چه جایگاهی در کشور برخوردار است و باید برای حفظ آن از چه سیاستهایی پیروی کرد. این نکته خیلی مهم است که رییس دولت آینده به واقع درک کند که روسای قبلی با چه سیاستهایی توانستند شان این جایگاه را ارتقا دهند یا آنقدر پایین بیاورند که حتی نوسیاستمداران تازهکار هم در مواقعی به خود اجازه دادند در اصل به مقام دوم کشور بیاحترامی کنند و شان جایگاه ریاستجمهوری را زیرسوال ببرند. مصداق این مثل که جهان صنعت در نهایت نوشته: احترام امامزاده با متولی آن است، پیامی است که به روشنی به فرد پیروز در انتخابات داده می شود تا بداند چه مسوولیت سنگینی در حفظ جایگاه تازه خود دارد.
تیتر صفحه اول ابتکار
مسعود مرعشی در ستون طنز کلیک بهار نوشته با اشاره به دو بیتی که در اول نامه های هاشمی رفسنجانی آمده پیش بینی کرده هر کدام اگر نامه یا بیانیهای بنویسند، از چه شعری در انتهای آن بهره میبرن: محسن رضایی می نویسد: صد بار رای دادی و دیدی ثمرش را/ محسن چه بدی داشت، بهش رای ندادی؟
برای احمدینژاد بعد از رد صلاحیت مشایی این شعر مناسب دیده شده: بی تو مهتاب شبی باز ز کابینه گذشتم/ همه تن چشم شدم، خیره به دنبال تو گشتم/ شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم/در نهانخانه دولت/ که بهار تو پلاسید/ عطر صد رایحه پیچید/ و جلیلی به تو خندید. محمدباقر قالیباف نوشت: :من چوب میزنم بی تو، تا فرصت هست آخه برگرد/ تو این اوضاع بیرایی، نمیشه حفظ ظاهر کرد.
مطابق طنز بهار: سعید جلیلی می سراید: وقتی رزومهم خالی باشه/ وقتی باشم عاشق تو/ جز مذاکره چیزی نیست/ که بدونم لایق تو، و غلامعلی حدادعادل می نویسد: بسی رنج بردم در این سال سی/ فرهنگستان زبان و ادب فارسی!
فاتحه احزاب خوانده شده
جواد قربانی در سرمقاله مردم سالاری با اشاره به این که بیش از سه دهه است از انتخاب شیوه حکومت جمهوری اسلامی توسط مردم در ایران میگذرد. حال به شکل این حکومت چه جمهوری اطلاق شود، چه دموکراسی یا هر چیز دیگر، این حکومتی است مبتنی بر اراده مردم و مبتنی بر مردمسالاری. بیش از یک قرن است که در تمام دموکراسیها پذیرفته شده است که مردمسالاری تام به واقع ممکن نیست و نمیتوان تحت هیچ شرایطی اراده و خواست تمام مردم را در حکومت محقق کرد و رابطه میان جامعه و حکومت برقرار نمیشود مگر به واسطه جامعه مدنی و جمع شدن حداکثر سلایق موجود در جامعه در احزاب مختلف.
به نظر نویسنده در واقع احزاب پل ارتباطی میان جامعه و حکومت هستند. اما در ایران دقیقا عکس این واقعیت است. این جا در آستانه هر انتخاباتی، تعداد زیادی خود را کاندیدا میکنند و در همین مدت به طرح برنامههایی عجولانه و اغلب مردم پسند میپردازند.
به نوشته مردم سالاری: مصطفی کواکبیان، که از جانب حزب مردم سالاری در انتخابات کاندیدا شده و به عنوان تنها نامزد حزبی در این انتخابات حضور به هم رسانده بود، احراز صلاحیت نشد. این حزب، تنها حزبی بود که با برنامهای مشخص پا به عرصه انتخابات گذاشته بود. به نظر میرسد در انتخابات پیشرو هم باید شاهد آن باشیم که عدهای بر روی دریای مواج مشکلات مردم برروی تخته وعده و وعید موج سواری می کنند. پس اگر شنیدیم که دوباره کسی قرار است نفت به سفره ما بیاورد نباید تعجب کرد و بعد اگر گفت که با آمدن نفت به سفره مان نان مان بوی نفت میگیرد نباید گلهگزاری کرد.
آذر منصوری در مقاله ای در کلیک آرمانبه اصلاح طلبان هشدار داده که چنند نکته باید مدنظر قرار بگیرد. اول اینکه نباید به سادگی از رفتارهای برخی گروههای تندرو عبور کرد چراکه سبب ایجاد مشکلاتی در تعادل و آرامش جامعه میشوند و هر دو جریان اصیل سیاسی کشور را متاثر از خود میکنند. اینگونه نیست که آسیب تندروها تنها متوجه یک جریان باشد اما این جریان تمامی رفتارهایش هرچند ممکن است به ظاهر متفاوت باشد اما نتیجهای که در بر دارد، معنای یکسانی دارد.
به نوشته این فعال سیاسی: آخرین بیانیه آیت الله هاشمی به شکلی کاملا بجا و هوشیارانه در سخنان خود مدنظر قرار دادند هم همین هشدار به سیاسیون دو جناح بود. جریان اصلاحطلب و میانه، نظام و کشور را از آن خود میدانند و حتی چنانچه حقی از آنها ضایع شود، آنها منافع کشور را در اولویت قرار میدهند و حداکثر تلاششان را در جهت حفظ وحدت ملی، ایجاد همدلی و امید به مردم به کار میگیرند.
حفظ اجماع نکته ای که نویسنده مقاله بدان توصیه می کند و معتقد است تکروی و ساز جدا نواختن از این مجموعه میتواند این اجماعی که به بهترین نوع شکل گرفته است و مهمترین دستاورد اصلاحطلبان است را با آسیب جدی مواجه کند. هر تصمیم و استراتژی که برای انتخابات اتخاذ میشود باید کاملا اجماعی باشد که این حاصل جمعبندی و تبادل نظر در مجموعه اصلاحات خواهد بود.
فرسایش اقتدار نفتی
کارتون علی کاشی، مردم سالاری
علیرضا زارعی در کلیک شرق نوشته بیش از صدسال از حضور نفت در عرصه صنعت و اقتصاد ایران میگذرد. در طول سالیان دراز، لزوم حضور در عرصه بینالملل در این صنعت چنان مهم بوده که باعث به وجود آمدن سازمانی قوی در این شرکت شده است؛ امری که در دیگر صنایع کشور مانند معدن، تجارت، کشاورزی، صادرات و… با وجود تاریخ بسیار طولانیترشان، هیچگاه به قدرت و شکوفایی این صنعت نبوده است.
بررسی چند طرح مهم و استراتژیک مرتبط با این صنعت در داخل و خارج از وزارت نفت، در سالهای اخیر به ویژه در زمینه تامین مالی طرحهای توسعهای این صنعت، نشان از شکست آوازه و اقتدار این صنعت دارد. طرحهایی از قبیل پیشفروش نفت به مردم، فروش نفت در بورس نفت، تاسیس بانک نفت و انجام چند پروژه از فازهای مختلف پارسجنوبی در مدتزمان 35 ماه… طرحهایی هستند که معمولا با سروصدا و تبلیغات بسیار اعلام میشوند، اما پس از اندکزمانی یا دیگر خبری از آنها منتشر نمیشود و به سرعت به فراموشی سپرده میشوند یا به شکست میانجامند.
بهار نوشته: آبان سال 90، رستم قاسمی از پیشفروش نفتخام به مردم از طریق اوراق سلف نفتی به عنوان یک روش نوین سرمایهگذاری خبر داد . اگرچه قرار بود طرح مذکور در آذر سال 90 کلید بخورد اما با گذشت حدود یکسالونیم از آن موضوع، هنوز خبری از آن نیست.
تیتر و عکس صفحه اول روزنامه جوان
فریبا جعفری در مقاله ای در کلیک تهران امروز نوشته: از یکسو افزایش آمار طلاق و بالا رفتن سن ازدواج و از سوی دیگر افزایش جرایم خرد از جمله سرقت از نتایجی است که بیکاری به بارآورده است. با اینکه آمارهای رسمی همواره نرخ بیکاری را دارای روندی کاهشی نشان میدهند اما نرخ بیکاری 30 درصدی جوانان و اثرات آن بر جامعه ایرانی در جامعه صدای جامعهشناسان را بلند کرده است. این روزها جوانان تحصیلکردهای که یا جویای کار هستند یا از پیدا کردن شغل نا امید شدهاند کم نیستند چه برسد به آنهایی که تحصیلات عالیه ندارند اما سودای تشکیل خانواده در سر دارند.
بنا به این گزارش: کارشناسان میگویند بیکاری چنان آسیبی به جامعه وارد کرده است که حتی در صورت رفع آن، اثرات نامطلوبی تا سالها بر جامعه باقی میماند. دکتر اصغر مهاجری، جامعهشناس، استاد دانشگاه و پژوهشگر مسائل اجتماعی بیکاری را پدیده نمیداند بلکه از آن به عنوان خردهنظام یاد میکند. به گفته او نبایدانتظار داشت تغییری که در بعد روان اجتماع رخ داده به همین زودی برطرف شود.
اصفهان عروسیه تهران نامزدیه
ایمان پیربرناش در صفحه طنزانهکلیک قانون با اشاره به مصوبه کمیسیون تلفیق مجلس که نشان می دهد از این پس 50 درصد مالیاتی که تهرانیها میپردازند به شهرهای دیگر اختصاص پیدا میکند، طرح های مشابه داده: پنجاه درصد امتیازاتی که تیم استقلال کسب کرده را بدهید به تیم ذرتکاران پارسآباد مغان. به هر حال نباید گذاشت فوتبال ما، دو قطبی بماند. کمک به تیمهای شهرستانی این روزها خیلی کلاس دارد.
بخش دیگری از پیشنهاد طنزنویس این است:.نام جاده تهران- شمال را به جاده شمال – شمالتر تغییر دهید تا این تهرانیها فکر نکنند خبری است و نام برج میلاد را به برج کرمعلی تغییر داده و میدان آزادی را میدان ببر مازندران نامگذاری کنید.
و طنزانه قانون نوشته: جرمهایی که در شهرستان اتفاق افتاده را بیندازید گردن تهرانیها. مثلا میتوانید به جای اصغر 29 ساله از شیراز که مادرزن خود را به خاطر دخالت در زندگی خصوصیاش به قتل رسانده بود، محسن 14 ساله از تهران را به دار مجازات بیاویزید. و در استادیومها شعار « اصفهان عروسیه، تهران نامزدیه» را با ریتمهای مختلف به اجرا درآورید.
Sorry. No data so far.