رسانههای غربی و به خصوص رسانه دولتی بیبیسی، در آستانه انتخابات ریاست جمهوری ایران برنامههای ویژهای برای اثرگذاری بر اذهان مخاطبان، از طریق تحریف واقعیتها تدارک دیدهاند.
فنون کنترل ذهن و دستکاری اذهان توده از جمله روشهایی هستند که رسانهها به کرات از آنها برای متقاعد کردن مخاطبانشان، در راستای اهدافی که دارند، استفاده میکنند.
دستکاری اذهان توده به استفاده از تکنیکهایی بر اساس اصول روانشناسی توده گفته میشود که برای درگیر کردن، کنترل یا اثرگذاری بر تمایلات عامه مردم به کار میرود تا رفتارهای آنها را به سمت انجام رفتارهای خاصی هدایت کند.
در این گزارش که در چند قسمت تقدیم خوانندگان گرامی میگردد، ابتدا چندین فن عملیات روانی که رسانههای غربی، به ویژه رسانه دولتی بیبیسی از آنها برای دستکاری اذهان مخاطبان استفاده میکنند را بررسی خواهیم کرد و سپس استفاده این رسانهها از این فنون در گزارشهای مربوط به انتخابات ریاست جمهوری ایران را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
در قسمت حاضر به فن توسل به مرجعیت که دومین فن کنترل ذهن است خواهیم پرداخت.
توسل به مرجعیت
یکی از راهکارهای دیگر رسانههاست که ازطریق آن تلاش میکنند اذهان مخاطبان را برای رسیدن به اهداف از پیش تعریف شده خود، دستکاری کرده و بر آن اثر بگذارند.
توسل به مرجعیت برای اثبات درستی یک گزاره هنگامی فن کنترل ذهن و مغالطه قلمداد میشود که استناد به نظر کارشناسان یا مراجع، دلیل درستی آن گزاره قلمداد شود. در حالی که از لحاظ قوانین منطق، خود یک مرجع، دلیل منطقی برای اثبات یک گزاره نیست، حتی اگر دلیلهایی که وی برای اثبات آن گزاره میآورد، دلایلی منطقی باشند.
البته رجوع به کارشناسان و مراجع صاحبنظر یکی از راههای کسب دانش درباره موضوعات کمتر شناخته شده است، اما اینکه ایدهای تنها با اتکا به نظر یک مرجع درست شمرده شود، صحیح نیست؛ با این حال، توسل به مرجعیت هنگامی که دو شرط زیر را داشته باشد، مغالطه یا فنی برای دستکاری ذهن به شمار نمیرود:
الف) مرجع مورد نظر کارشناسی پذیرفته شده در موضوع مورد بحث باشد.
ب) در موضوعی که درباره آن بحث میشود بین کارشناسان، همرأیی وجود داشته باشد.
نظرخواهی از کارشناسان در هر برنامه رسانهای یا تبلیغاتی هر چه این دو شرط را کمتر رعایت کنند به مغالطه و دستکاری ذهنی نزدیکتر شده است.
نمونه استفاده مغالطهآمیز از این فن مغالطه را میتوان در گزارشهای رسانههای غربی از برنامه هستهای ایران مشاهده کرد. نگاهی به رسانههای غربی نشان میدهد آنها در گزارشهای خود در این باره از واژگانی مثل «کارشناسان»، «متخصصان» یا «ناظران» به وفور استفاده میکنند.
بالاخره استدلالهای مربوط به برنامه هستهای ایران اگر نگوییم کاملاً به نفع ایران هستند، محل اختلاف نظرهای زیادیاند.
کارشناسان زیادی هم در هر دو سوی جریان وجود دارند: برخی از تحلیلگران، مستندات زیادی از صلحآمیز بودن برنامه هستهای ایران را نادیده گرفته و پافشاری ایران بر دستیابی به فناوری صلحآمیز هستهای را نشانه وجود جنبههای نظامی در این برنامه میدانند، در مقابل، تحلیلگران دیگری هم حتی در میان کارشناسان غربی (از جمله پیتر اوبورن) هستند که جنجالسازیها پیرامون برنامه هستهای ایران را رد می کنند و با استناد به حقوق تصریح شده ایران به موجب عضویت در پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای و یا عضویت در آژانس بینالمللی انرژی اتمی ادعاهای آمریکا، اسرائیل و همپیمانانش را رد میکنند.
با این حال، تحلیلی از محتوای گزارشهای رسانههای غربی درباره برنامه هستهای ایران می تواند مصادیقی از استفاده از استفاده مغالطهگونه از فن «توسل به مرجعیت» فراهم آورد. در زیر نگاهی خواهیم داشت به نمونهای از موارد بیشماری که با استفاده از این مغالطه تلاش شده اذهان مخاطبان دستکاری شود:
عکس 1- خبرگزاری رویترز از لفظ کارشناسان برای بیان ایدهای استفاده میکند که دستکم میتوان گفت درباب آن نظرات بسیار گوناگونی مطرح است.
گزارش بالا مربوط به خبری از خبرگزاری رویترز در تاریخ 4 آوریل 2013، برابر با 15 فروردین سال جاری، یعنی یک روز پیش از مذاکرات هستهای ایران با گروه 1+5 در آلماتی قزاقستان است.
رویترز در این گزارش، پس از آنکه از قول مقامات بینام آمریکایی ادعا میکند کشورهای 1+5 منتظر پاسخ ایران به طرح ارائه شده به این کشور هستند، در قسمتی که در عکس بالا با رنگ زرد مشخص شده، مینویسد: «کارشناسان میگویند ایران احتمالاً به دنبال آن خواهد بود تا قبل از انتخابات، دیپلماسی را همچنان جزو احتمالات نگاه دارد تا توجهها را از تحریمها منحرف کند اما برای دستیابی به هیچ توافقی تلاش نکند.»
شک نیست که این موضوع به شدت در میان کارشناسان محل اختلاف است؛کارشناسان دیگری ممکن است معتقد باشند ایران برای کاستن از بار تحریمها به دنبال توافق هر چه سریعتر در جریان این مذاکرات است یا اینکه تهران منتظر است پس از دیدن گامهایی متوازن و متناسب از جانب طرف غربی به آنها برخی از امتیازاتی که آنها به دنبال آن هستند را بدهد.
به علاوه اینکه رویترز یا رسانههای دیگر معمولاً هیچ اشارهای هم به اینکه این کارشناسان کیستند و چه تخصصی دارند، نمیکنند.
موضوع دیگر این است که همین ادعا از مدتها پیشتر توسط مقامات اسرائیلی مطرح شده بود، اما رویترز ترجیح داده آن را از قول «کارشناسان» مطرح کند تا از شائبه جانبداری از یک جریان یا مقام سیاسی در ذهن مخاطب بکاهد؛ کارشناسان معمولاً نظرات تخصصی و به دور از سوگیری اظهار میکنند، لذا توسل به نظراتی از آنها که همسو با جهتگیریهای یک رسانه است، میتواند مخاطب را متقاعد کند که رسانه مورد نظر، مستقل عمل کرده است.
«توسل به مرجعیت» از جمله فنون نرم مورد استفاده در رسانه دولتی بیبیسی هم هست، بیآنکه در ظاهر خللی به شعار این رسانه برای گردش آزاد اطلاعات یا اصل استقلال خبری وارد کند. به برخی از این خبرها دقت کنید که در تمام آنها ادعاهایی بحثانگیز از قول کارشناسان مطرح شده است:
عکس 2- توسل به مرجعیت جزو فنون نرم بیبیسی برای القای ایدههای خاص به مخاطبان است.
عکس 3- بیبیسی از قول کارشناسان در 6 مار س سال 2012، یعنی بیش از یک سال پیش نوشته است ایران ظرف تنها چند ماه اورانیوم کافی برای ساختن بمب را خواهد داشت.
عکس 4- کارشناسان مورد استناد بیبیسی در 8 نوامبر 2011 ادعا کردهاند، ایران دستکم یک سال و شاید چند سال دیگر با ساخت بمب اتم فاصله دارد.
عکس 5- استفاده مغلطهآمیز از واژههای «کارشناسان»، «ناظران»، «تحلیلگران» و … به وفور در گزارشهای بیبیسی دیده میشود.
عکس 6
ادعاهایی که در این رسانه درباره برنامه هستهای ایران مطرح شدهاند، اگر نگوییم کاملاً بیاساس، مواردی هستند که درباره آنها به شدت اختلاف نظر وجود دارد.
برا ی اینکه متوجه شوید ادعای این کارشناسان تا چه اندازه به واقعیت نزدیک است به عکس 3 توجه کنید. ادعای مذکور به گزارشی از بیبیسی در تاریخ 6 مارس سال 2012 یعنی حدود یک سال پیش مربوط میشود.
در بخشی که با رنگ زرد مشخص شده نوشته شده است: «کارشناسان معتقدند که ایران از لحاظ فنی میتواند ظرف تنها چند ماه، اورانیوم با غنای بالا برای ساخت یک بمب را تولید کند.»
با این حال، ظرف چند ماه آینده نه تنها پیشبینی این کارشناسان مورد استناد بیبیسی درست از آب در نیامد، اتفاقاتی کاملاً در جهت عکس آنها رخ داد، اما توسل به نظر کارشناسان، همچنان در بیبیسی و رسانههای غربی ادامه داشت.
مهرماه سال گذشته، یعنی همان زمانی که طبق پیشبینی کارشناسان ایران باید تولید اورانیوم لازم برای ساخت بمب را به اتمام میرساند، خبر تبدیل بخش زیادی از اورانیوم غنی شده 20 درصدی ایران به پودر اکسید اورانیوم اعلام شد که گامی اعتمادساز از طرف جمهوری اسلامی ایران بود.
با این حال، چنانکه در عکس زیر دیده میشود بیبیسی در گزارشی درباره موضوع تبدیل اورانیوم غنیشده ایران به پودر باز هم با توسل به نظر کارشناسانی که نامی هم از آنها برده موعد دیگری ـ یعنی تابستان ـ را برای ساخت بمب اتمی توسط ایران مشخص میکند ـ و این ادعایی است که در همان روزها، بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی هم مطرح کرده است.
عکس7- ادعاهای کارشناسان بیبیسی درباره برنامه هستهای ایران تا کنون بارها نادرست از آب درآمدهاند، اما آنچه برای این رسانه اهمیت دارد، متقاعد کردن مخاطب در همان لحظه است.
چنانکه دیدیم اکنون نزدیک به دستکم یک سال از آنچه کارشناسان مورد استناد بیبیسی پیشبینی کردهاند ظرف تنها چند ماه اتفاق بیفتد میگذرد و هنوز آنچه آنها ادعا کردهاند، محقق نشده است. با این حال، صحت پیشبینیهای کارشناسان ـ اگر اصلاً کارشناسی در کار باشد ـ چیزی نیست که این رسانه دولتی یا رسانههای دیگری که از این فن برای دستکاری اذهان استفاده میکنند به دنبال آن باشند؛ بلکه مهم این است که مخاطب به هر نحو ممکن وادار شود به گونهای بیندیشد و به جهان بنگرد که آن رسانه خواسته است.
با این تفاصیل، جا دارد مخاطبان رسانهها، گزارهها یا مطالب ادعا شده را تنها به استناد اینکه از زبان یک فرد کارشناس مطرح شده، نپذیرند.
بهتر است همواره اگر هم میخواهیم به استناد نظر یک کارشناس، صحت و سقم ایدهای را بپذیریم، درباره میزان تخصص وی و همچنین نظر کارشناسان دیگر درباره همان موضوع تحقیق کنیم.
Sorry. No data so far.