چهارشنبه 29 می 13 | 12:40

نگاهی بر رویکرد نامزدها به برنامه‌ی اقتصادی

هر سیاستی مخالفانی را نیز به همراه خواهد داشت. مخالفانی که عمدتاً از اجرای سیاست‌های عادلانه و شفافیت بخش زیان می‌کنند. لیکن این نکته را باید در بین مردم ترویج نمود که اگرچه عدالت بر عده‌ای گران آید، اما بی‌عدالتی بر هم ایشان گران‌تر خواهد آمد. لذا وظیفه‌ی عامه‌ی مردم، امروزه آن است، که صداقت معدود نامزدهای صادق و باتقوا را ارج نهند و از رأی دادن به نامزدهایی که فریبکارانه تصویری شیرین اما کاذب از آینده‌ برایشان ترسیم می‌کنند بپرهیزند.


تریبون مستضعفین-سید حسین رضوی پور (دانشجوی دکترای فلسفه اقتصاد اسلامی)

حال و روز این روزهای ایران، مانند تمامی دوره‌های انتخابات ریاست جمهوری، حساس و طوفانی است و در این حال و هوای سرنوشت‌ساز، اکثر نامزدهای ریاست جمهوری می‌کوشند تا سهم بیشتری از آراء مردم را به دست آورند. اقتضاء چنین وضعیتی همان‌گونه که شاهدش هستیم این است که بسیاری از نامزدها بکوشند حرفی را به زبان بیاورند که به مذاق مردم خوش آید. اما وقتی به مهم‌ترین مسئله‌ی دولت آینده، یعنی وضع معیشت مردم و اقتصاد کشور می‌نگریم، اولین سؤالی که در ذهن شکل می‌گیرد این است که آیا آنچه به زبان آوردنش موجب اقبال مردم می‌شود، همان چیزی است که به منافع ملی و مردم منجر خواهد شد؟

مثال واضح و روشن این پرسش، مسئله‌ی هدفمندی یارانه‌هاست. چند روز پیش از پایان مهلت ثبت‌نام داوطلبان، مصاحبه‌ای از صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شد که در آن از اکثر چهره‌هایی که اعلام آمادگی برای نامزدی نموده بودند پرسیده شد که در رابطه با هدفمندی یارانه‌ها چه خواهند کرد. پاسخ تقریباً تمام نامزدها یکی بود؛ هدفمندی را ادامه می‌دهیم، اما با اندکی تغییرات… این پاسخ محافظه‌کارانه، یعنی نه می‌خواهیم رأی کسانی که مبلغ یارانه‌های نقدی تاثیر زیادی بر درآمدشان داشته را از دست بدهیم و نه نظر کسانی که از تبعات اجرای این طرح آزرده‌شده‌اند را. تقریباً هیچ یک از نامزدها جزئیات بیشتری در مورد نحوه‌ی اصلاح وضعیت موجود نکرده‌اند و تحلیلی در مورد چگونگی تداوم اجرای طرح هدفمندی یارانه‌ها ارائه نداده‌اند.
در چنین شرایطی، دادن پاسخ‌های مبهم و کلی، بهترین راهکار پیش روی نامزدها است. و البته نبازی به گفتن نیست که این‌گونه پاسخ‌ها، بدترین گزینه برای مردمی است که می‌خواهند گزینه‌های روشن و واضحی برای انتخاب پیش روی خود داشته باشند.

بگذارید با یک مثال بحث را ادامه دهیم. وقتی کودکی را به نزد پزشکی می‌برند تا مورد معالجه قرار گیرد، پزشک برای منحرف کردن حواس کودک از مسئله‌ی تزریق آمپول، ممکن است به او شیرینی و شکلات بدهد و یا اسباب‌بازی کوچکی را در اختیارش بگذارد. اما آنگاه که کودک، درد تزریق را درک می‌کند به هر حال خواهد گریست و از آن پس به هر گونه شیرینی و اسباب‌بازی که در دست پزشکان باشد بدبین خواهد شد. اما وقتی یک انسان عاقل و فهمیده به نزد پزشکی می‌رود و پزشک برای او دستور جراحی صادر می‌کند، هر انسان عاقلی با علم به درد و مشقتی که عمل جراحی برایش به همراه خواهد آورد، با میل و رغبت به جراحی تن خواهد داد و نهایتاً تنها چیزی که ممکن است مورد انتخاب یا تجدیدنظر قرار گیرد، شخص جراح و میزان تبحّر او در امر جراحی است.

یکی از مشکلات طرح هدفمندی یارانه‌ها بی‌شک همین بوده است که مجریان آن کوشیده‌اند در کنار بیان ضرورت اجرای طرح، کام مردم را از اجرای این طرح شیرین کنند، و مردم را مستقیماً از عواید ناشی از این طرح منتفع کنند. لذا نه تنها از بیان برخی لطماتی که در چارچوب اجرای این طرح ممکن است به اقتصاد ملی وارد شود سخنی به میان نیاوردند، بلکه حتی با برخی از گزینه‌های اجرایی خود، به تشدید عوارض جانبی این جراحی بزرگ اقتصادی دامن زدند.

نمونه‌ی دیگری از مسائل پیش روی دولت آینده، مسئله‌ی کاهش وابستگی دولت به درآمد نفتی است. چگونگی مدیریت و کاهش هزینه‌های جاری دولت، و افزایش درآمدهای دولت، که بخشی عمده از آن باید از محل مالیات تأمین شود سؤال بزرگی پیش روی تمامی کاندیداها است. سؤالی که اکثر نامزدها می‌کوشند به آن نپردازند. چرا که پاسخ آن ممکن است به مذاق بسیاری خوش نیاید.

آنچه کشور برای دستیابی به عدالت و پیشرفت، بدان نیازمند است، اجرای یکپارچه و هماهنگ سیاست‌های کلی نظام است که از سوی مقام معظم رهبری ابلاغ شده و چارچوب مسیر پیش رو را مشخص نموده است. اما اجرای این بسته‌ی سیاستی، گاهی با عوارضی همراه است که برای کاهش آن عوارض، هم می‌بایست نگاه بلندمدت و صبورانه داشت و هم صداقت و شفافیت با مردم. حال آن که نگاه بلندمدت و صبورانه گوهر دردانه‌ای است که در تفکر مدیریتی فن‌سالارانه حاکم بر کشور، کمتر یافت می‌شود، و صداقت و شفافیت با مردم نیز از آنجا که ممکن است از سوی مردم به درستی دریافت و ادراک نشود، کمتر مورد توجه نامزدها قرار می‌گیرد.

حوادث دهه‌های گذشته، و به خصوص حوادث پس از انتخابات 1388 موجب شده است مردم ما به بلوغ فکری و منطقی بالاتری دست یابند و باید اعتراف کرد که دیگر نشان دادن شیرینی، برای معطوف کردن نگاه مردم از مسائل واقعی‌شان به مسائل فرعی، کفایت نمی‌کند. باید با مردم صادق بود و با شفافیت، مردم را از برنامه‌هایی که در بلندمدت به نفع کشور است مطلع کرد. البته روشن است که هیچ سیاستی وجود ندارد که بتواند توافق همه‌ی مردم را جلب کند و هر سیاستی مخالفانی را نیز به همراه خواهد داشت. مخالفانی که عمدتاً از اجرای سیاست‌های عادلانه و شفافیت بخش زیان می‌کنند. لیکن این نکته را باید در بین مردم ترویج نمود که اگرچه عدالت بر عده‌ای گران آید، اما بی‌عدالتی بر هم ایشان گران‌تر خواهد آمد. لذا وظیفه‌ی عامه‌ی مردم، امروزه آن است، که صداقت معدود نامزدهای صادق و باتقوا را ارج نهند و از رأی دادن به نامزدهایی که فریبکارانه تصویری شیرین اما کاذب از آینده‌ برایشان ترسیم می‌کنند بپرهیزند.

خاصیت مردم‌سالاری دینی همین است که مردم را بر اموراتشان حاکم‌اند و به واقع همین مردم‌اند که سرنوشت خویش را رقم می‌زنند. «لایغیر الله ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم». امید است ملت سرافراز ایران از این آزمون نیز با سربلندی و سرافرازی بیرون آید.
«رب ادخلنی مدخل صدق و اخرجنی مخرج صدق و اجعلنی من لدنک سلطاناً نصیرا»

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.