تقی دژاکام- الآن دیگر برای اینکه باید به قالیباف رأی بدهیم، نیاز به فلسفه بافتن و استدلال کردنهای پیچیده و مقایسه برنامهها و عملکردها نیست. شاید برای روزهای پیش این کار عاقلانه و از آن مهمتر، لازم بود. اما اکنون که رقیب اصولگرایان یعنی کسی که سابقه تاریکش در مذاکرات هستهای و اظهاراتش درباره کدخدا دانستن آمریکایی که امام خمینی او را شیطان بزرگ معرفی کرده بود و خیلی چیزهای دیگری که جای طرحش اینجا نیست در حال بالا کشیدن خودش به مدد تفرقه وسیع میان نیروهای متدین دلباخته به آرمانهای امام و رهبر است، و در شرایطی که هیچ کدام از سه نامزد متعلق به جریان اصولگرایی حاضر نیستند برای نجات نظام و انقلاب از در افتادن به چنگال نااهلان و نامحرمان، خودشان را قربانی کنند و کنار بکشند، ما چارهای نداریم که در این شرایط به نامزدی که بیشترین رأی را طی دو سه هفته اخیر در کل کشور از آن خود کرده است رأی بدهیم یعنی آقای دکتر قالیباف.
قالیباف جدای برخی نواقص و کاستیها در پارهای موارد، البته مدیر بسیار توانمند و کارامدی است که بدون حاشیه کار کرده و بدون تنش و با انضباط خاصی به انجام وظایفش بخصوص در زمینههای عمرانی و آن هم کارها و پروژه های نه بزرگ که بسیار بزرگ پرداخته است. او کارهایی کرده است که برخی تصور آن را در چند سال پیش به یک افسانه مانندتر میدانستهاند تا یک احتمال حتی. اما الان آن را تمام شده و کامل جلوی چشم خود دارند و دارند از بهره برداری از آن لذت میبرند. او حتماً برای فرهنگ و هنر انقلابی کم گذاشته است اما او فرزند جبهه و جنگ است که به گفته خودش عرصه خدمت رسانی را هم یک جبهه و یک میدان جنگ دانسته است.
فرزند دیگر انقلاب دکتر جلیلی هم بخصوص از لحاظ تبلیغ و تبیین مواضع نظری انقلاب شایسته بزرگداشت و تکریم است هر چند دلیلی برای مدیریت توانمند او سراغ نداشته باشیم . اما حرف من این است که حتی اگر دلیل خوب و قابل اثباتی هم برای اینکه جلیلی میتواند یک مدیر خوب ( و نه صرفاً یک نظریه پرداز خوشفکر) باشد داشته باشیم، اما در این شرایط هر رأیی که به هر کسی بجز قالیباف که در صدر نظرسنجیهای نیروهای دلبسته انقلاب و ولایت فقیه است بدهیم، جا را برای بالاتر آمدن کسی چون حسن روحانی باز کردهایم که در فیلمش کوچکترین اشاره ای به امام و رهبر عزیز انقلاب نکرد و به جایش شصتاد بار از هاشمی رفسنجانی یاد کرد.
وقتی جلیلی و آن دو نفر دیگر با فاصله در رده های بعد همه نظرسنجیها هستند، با رأی ندادن به قالیباف جا را برای نا اهلان و نامحرمانی که امام ما را از سپردن کشور به آنها باز داشته بود باز کرده ایم و بعدها نباید هیچ کس دیگری را بجز خودمان سرزنش کنیم که چرا چنین شد و چرا رهبر تنها ماند.
من علی رغم تردیدهای این دو سه هفته اخیرم بین سه چهار نامزد و بعد از حذف یکی و کنار رفتن مردانه و ارزشمند دکتر حداد عادل، از بین دو بزرگوار دوست داشتنی یعنی آقایان دکتر قالیباف و دکتر جلیلی، بدون ذره ای تردید و با اطمینان از روسپیدی در نزد خداوند متعال یک رأی خودم را به آقای دکتر قالیباف میدهم و با افتخار تا پایان عمرم از این رأی دفاع خواهم کرد و هر اتفاق خوب و بد دیگری بیفتد خیالم راحت است که به عاقلانهترین شیوه و نه بر اساس احساس و تمایلات مقطعی رأی داده ام.
خدایا! تو شاهدی که در این دوره برای رسیدن به بهترین گزینه تا چه حد صبر و تحقیق کردم و تا چه حد مشورت کردم و شاهدی که به هیچ کدام از نامزدهای اصولگرای این دوره کوچکترین توهین و بی احترامی نکردم و سعی کردم فضای محبت و صفا بین مؤمنان به نظام و انقلاب را تقویت کنم و حالا به این گزینه رسیده ام. تو خود به کرمت از من قبول بفرما.
در سال 84 قالیباف در نظرسنجی ها دوم بود
ولی چهارم شد یعنی بعد از کروبی !
و احمدی نژاد که بعید بود ! دوم شد …
در 84 هم مثل الان اختلاف در نظر سنجی ها کم بود.
اصولاً اختلاف جزئی در نظر سنجی قابل استناد نیست.
استدلال مزخرفی بود.
اولاً نظر سنجی حجت نیست. خصوصاً که اختلاف نامزدها کم است.
ثانیاً به نظر من ثالیباف از اول با همین نظرسازی ها خودش را بالا کشید.(البته شخص خودش نه، که اطرافیانش که بعضاً آدم های ناجالبی هستند.)
الان هم به شدت این منطق دری وری را بلیغ می کنند.
این خلاف اصول ماست و اگر اصولگرایی آقایان با این حفظ می شود باید بگویم که اصول ما فرق دارد.