با محوريت موضوع آزار و اذيت کودکان فلسطيني به دست نيروهاي رژيم اسرائيل گفتوگويي را با خالد عمايره، روزنامهنگار فلسطيني مستقر در الخليل به انجام رسانيده ایم که مشروح آنرا در اين جا ميخوانيد:
آقاي خالد عمايره! شما سخنان ديگر ميهمان ما را در لندن (ريچارد ميلت) شنيديد. نظر شما چيست؟
در حقيقت، اگر چه گزارش سازمان ملل به طور رسمي و قانوني اسرائيل را متهم کرده است با اين وجود، به نوعي کتمان واقعيت است. اين همچنان ناديده گرفتن واقعيت است زيرا که رفتار اسرائيليها با کودکان فلسطيني آن قدر زشت و رسوابرانگيز است که نميتوان آن را با زباني شسته و رفته توصيف و بيان کرد.
اين موضوع در وراي يک مفهوم عادي و تر و تميز کم رنگ قرار دارد. با توجه به شواهد موثق و محکم به دست آمده، لازم است که ما تحقيقاتي حقيقي را درباره آن چه که اسرائيل در حال ارتکاب به آن است انجام دهيم. اما اين حقيقت که هزاران کودک فلسطيني در هر دو منطقه کرانه باختري و نوار غزه کشته و يا معلول شدهاند نشان ميدهد که اسرائيل براتي جنايت عليه بشريت و جنايات جنگي گناهکار است.
کودکان فلسطيني آگاهانه و به عمد به دست نيروهاي مسلح اسرائيلي کشته ميشوند و اگر نظاميان اسرائيل در پنهان کردن شواهد، شواهد محکوم کننده موفق شوند، از مجازات ميگريزند. اين چيزي است که در اکثريت موارد اعمال آزار و اذيت کودکان فلسطيني به دست نظاميان اشغالگر اسرائيلي در حال رخ دادن است.
آقاي خالد عمايره! کساني درباره حماس و پرتاب موشک که از باريکه غزه شليک ميشود سخن ميگويند. جزئيات ديگر در پس اين گزارش درباره حملات هوايي غيرقابل انتظار و نامتناسب اسرائيل عليه اين باريکه بود که در آن بر منطقه پر جمعيت و فشرده باريکه غزه تاکيد شده بود.
منظور من اين است که در موضعات افشا شدهاي را در سال ۲۰۰۸ ديديم که چگونه اسرائيل باريکه غزه را هدف بمبارانهاي خود قرار داد. بنابراين بايد به آن اشارهاي ميشد. نيازي به شواهد حقيقي نيست؛ ما آن را در صفحههاي تلويزيون ديدم، اين طور نيست؟
در حقيقت، حماس براي اسرائيل بهانهاي در جهت انحراف موضوعات مورد بحث بدل شده است؛ درست مثل جنبش فتح و ديگر گروههاي مقاومت فلسطيني.
ما درباره رژيمي صحبت ميکنيم که از حمايت امريکا برخوردار است و عليه مردم بيپناهي که ميخواهند از دست اين رژيم نازي مانند خلاص شوند دست به جنايت ميزند. حماس هيچ چاره ديگري به جز عمل به نوعي رفتار بازدارندگي عليه اسرائيل ندارد؛ اسرائيلي که از فنآوريهاي مرگبار امريکايي براي هدف قرار دادن فلسطينيان بيگناه و بيياور بهره ميبرد. تمامي آن چه که ميتوان انجام داد اين است که فقط به آمار تلفات و قربانيان نگاه کنيم.
ميدانيد، در برابر هر کودک اسرائيلي که به طور اتفاقي توسط حماس و يا ديگر سازمانهاي اسرائيلي کشته شده است، صدها و يا هزاران کودک فلسطيني آگاهانه و به طور عمد به دست نظاميان اسرائيلي کشته شدهاند. يک تهاجم هواپيماي جنگي اسرائيل دهها تن را به قتل ميرساند اما هزاران هزار موشک شليک شده توسط حماس فقط موجب کشته و مجروح شدن فقط حدود ۱۰ تا ۱۵ نفر ميشود.
بنابراين، اين موشکها در اصل فقط تاثير رواني دارند. تقريبا بي خطر هستند؛ نميتوان آنها را با ماشين مرگ شيطاني و رسواي اسرائيل که هزاران فلسطيني را به کام مرگ ميفرستد مقايسه کرد.
وقتي ديگر ميهمان برنامه، ريچار ميلت درباره کشته شدن دو اسرائيلي سخن ميگويد، من خيلي مطمئن نيستم که قصدي در کار است يا خير، در حالي که هفت هزار کودک فلسطيني در زندان با خطر مواجه هستند.
آنها گزارش دادهاند سربازان اسرائيلي کودکان فلسطيني را وادار ميکنند که به داخل ساکها و يا ساختمانهايي که احتمال ميدهند در آنجا بمب کار گذاشته شده باشد سرک بکشند، آيا اين رفتار اسرائيل با کودکان فلسطيني توجيه پذير است؟ اگر ممکن است براي آقاي ميلت در لندن توضيح دهيد.
خب، در واقع آن چه ميتوانم بگويم اين است که موضوع در اين جا عميقتر از هدف قرار دادن کودکان فلسطيني است. اسرائيل مردم ما را به اشغال خود درآورده است؛ اسرائيل نژادپرستي را عليه مردم ما اعمال ميکند و ميتوانم بگويم که خود اشغالگري رفتار تجاوزکارانه است. بنابراين، تحت اشغال حق طبيعي، ذاتي و مشروع خود ميدانند که در برابر اشغالگران مقاومت کنند.
شما نميتوانيد به يک خانم بگوييد که حق نداريد در برابر مهاجمان به خود دفاع کنيد.منظورم اين است که هيچ کس چنين سخناني را نميتواند بپذيرد با اين وجود اسرائيل در واقع تلاش ميکند تا به جامعه بينالملل بگويد، اين فلسطينيان هستند که تبهکاري ميکنند و اسرائيليها توسري خور هستند؛ اسرائيل متجاوز جنايتکار است و بايد به توسط مابقي جهانيان همين گونه شناخته شود.
چيزي که متوجه نميشوم اين است که ريچارد ميلت مدعي است شما ميخواهيد رژيم اسرائيل محو شود. آيا منظور شما اين بود؟ فکر نميکنم که در اظهارات شما تا آن جايي که من دريافتم چنين چيزي گفته شده باشد.
مطمئن نيستم که سئوال شما را به درستي شنيده باشم اما اسرائيل رفتار زروگويانه را با ديگر کشورها در پيش گرفته است. اسرائيل تلاش ميکند که همه را تحت سلطه خود درآورد. رژيم اسرائيل تنها رژيمي در جهان است که حتي به وضوح نميگويد مرزهايش کجاست.
بنابراين رژيم اسرائيل در حقيقت حتي امکان راه حل دو کشور را هم نابود کرد. رژيمي که شهرکهاي خود را در سرزمينهاي اشغالي بنا ميکند، رژيمي که صدها هزار شهرکنشين را ميفرستد تا در سرزمينهايي زندگي کنند که متعلق به ملتي ديگر است؛ آيا چنين رژيمي به دنبال صلح است؟
اجازه بدهيد اين سئوال را از شما بپرسم: فکر ميکنيد چه چيزي باعث شد که رژيم اسرائيل و فلسطينيان بر سر يک ميز ننشينند؟ يا شايد بهتر باشد سئوال را اين گونه اصلاح کنم. به نظر شما آيا امريکا به ويژه در زمان رياست جمهوري باراک اوباما به اين که رژيم اسرائيل و فلسطينيان بر سر ميز مذاکره بنشينند کمک کرده است و يا آن را تخريب کرده است؟
خب، حکومت فلسطين يک حکومت پليسي بدون دولتي منسجم است و برخي گروهها همچون سازمان آزاديبخش فلسطين در سال ۱۹۹۳ اسرائيل را به رسميت شناختند اما در مقابل رفتار متقابل در شناخت مشروعيت حکومت فلسطين، اسرائيل از اين کار سرباز زد.
به جاي آن، اسرائيل به ساختوسازهاي بيشتر در کرانه باختري کرد که در عمل جايي براي تشکيل يک حکومت و دولت منسجم فلسطيني باقي نگذاشت. اسرائيل به طور برگشت ناپذيري مذاکرات را به نابودي کشاند و امکان هر گونه مذاکرهاي را قطع کرد.
Sorry. No data so far.