یکی از مراجع تقلید شیعیان در نامهای به احمد الطیب، شیخ الازهر، با اشاره به جنایات وهابیت و سلفیها و با تقدیر از مواضع وحدت بخش شیخ الازهر، تاکید کرد: درگیریهای سوریه در واقع درگیری مذهبی بین شیعه و سنی نیست؛ بلکه درگیری است که هدف از آن سیاسی بوده و بین فرقهای گمراه و تایید شده توسط غرب و اسرائیل از یک سو و مسلمانان اعم از سنی و شیعه از سوی دیگر است.
متن نامه آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی که از عربی به فارسی ترجمه شده، بدین شرح است:
بسمه تعالی
شیخ احمد الطیب شیخ الازهر شریف
سلام علیکم و رحمةالله
بیانیه اخیر شما در ارتباط با اوضاع سوریه که در برخی از خبرگزاریهای عربی پخش گردید، خواندیم؛ و ضروری دیدیم که از مضامین والای آن که تاکید بر وحدت اسلامی داشت و با روش ما که فتوا به حرمت هرگونه اهانت به مقدسات اهل سنت دادیم، هماهنگی کامل دارد، تشکر کنیم.
همچنین از سخنان شما که تاکید بر برنیانگیختن دشمنی و کینه بین مذاهب مختلف اسلامی بود، تشکر میکنیم.
اما در بیانیه اخیر شما نکاتی وجود دارد که ضروری دیدیم به آنها اشاره شود تا کاملتر گردد و حقیقت اوضاع موجود سوریه، بر همگان روشن شود.
فرمودید: «سوریه صحنه یک نمایش بیهوده برای جنگی است که عدهای میخواهند جنگی سنی شیعه باشد».
میگوییم: آری؛ ولی گروهی که این هدف را دارد باید مشخص شود؛ آیا شیعه و سنی میخواهند با یکدیگر بجنگند؛ یا این که طرف دیگری قصد شعلهور کردن این را فتنه دارد؟
آنچه که ما و شما میدانیم، این است که تفکری وجود دارد که همه مسلمانان را غیر از خود کافر میپندارد؛ این فرقه دیرزمانی است که با استفاده از سخنان و سیره زشت خود، سعی فراوان برای ایجاد تفرقه بین مسلمانان و برانگیختن فریادهای فرقهگرایانه دارد. و آنها زشتترین چهره را از دین اسلام ترویج کردند و آن را به صورت دین خشونت، ترور و کشتار و سربریدن ترسیم میکنند! و با این که همه مقدمات نشر اسلام در عالم و قبول آن از طرف بسیاری از مردم جهان مهیا است، ولی به خاطر آنها است که چهره اسلام به چهرهای زشت و ترسناک در عالم تبدیل شده است دوری میکنند!
ولذا علمای الازهر شریف و سایر علمای اهل سنت، به مقابله به آنها پرداخته و آنها را خوارج آخرالزمان نامیدند؛ همانهایی که پیامبر (ص) در مورد آنها فرموده است «یرمقون من الدین کما یمرق السهم من الرمیة». مانند تیری که از کمان بیرون میرود، از دین خارج میشوند».
از زشتترین کارها و فتاوای آنان، تکفیر تمامی مخالفین خویش است؛ بعضی از علمایشان فتوا داده که تقلید مذاهب اربعه شرک است! و همچنین حکم به کفر اشاعره، ماتریدیه، معتزله و همه اهل سنت جز طرفداران خود دادهاند!
و مدت زمانی است که رسانههای جمعی و همه ابزارهای ممکن و از جمله شبکههای ماهوارهای را به کار گرفتهاند تا به مراکز تبلیغاتی فکر سلفی و تریبونی برای نشر دشمنی، کینه و زشتسازی چهره اسلام تبدیل شود!
و اطلاع داریم که شما نیز در مقابل این فرقه ضاله ایستادهاید و فتوا دادهاید که آنها جزو مجسمه هستند و از دین بیرون رفته و سگهای اهل دوزخند.
علمای دیگری نیز مانند شیخ بوطی و شیخ احمد بدرالدین حسون و دیگران نیز در مقابل آنها ایستادند؛ همان طور که شیعیان سوریه وقتی دیدند این گروه از تکفیر و قتل دست برنمیدارند با آنها مقابله کردند.
و فقط کسانی که توهم سنی بودن آنها را دارند از آنان دفاع میکنند!
با این که کارهای زشت آنها نشانگر آن است که اینان از اهل سنت نیستند؛ کسی که قبور مردم و صحابه را نبش کند و پوست مردم را بکند و قلب آنها را بیرون آورد و سر آنها را جدا کرده و به این کار افتخار کند و از آن خشنود باشد، انسان نیست؛ چه رسد به اینکه مسلمان باشد!
و چقدر دردناک است که ببینیم عالمی بزرگ از علمای مشهور اسلام، مانند شیخ بوطی به دست این جانیان کشته شود، و تنها بهانه کشتن وی این باشد که با نظام حاکم در سوریه مقابله نکرده است! همچنین به راحتی به قتل و ترور پرداخته و حتی فرزند شیخ احمد بدرالدین حسون از دست آنها در امان نماند! همچنین بسیاری از اهل سنت را که مدافع دولت سوریه بودند به اتهام ارتداد کشتند!
آنان فتوا به وجوب کشتن شیعیان دادند؛ و جنایت دردآوری که این سلفیان در حق «شیخ حسن شحاته» و گروهی از شیعیان بیگناه در استان جیزه مصر صورت دادند در همین راستا بود؛ خانههای آنان را آتش زدند و آنها را کشتند و پیکرشان را مثله کرده و در خیابان روی زمین کشیدند! کاری که در کشوری مانند مصر که مشهور به همزیستی و سعه صدر است سابقه نداشت!
این حقیقت کسانی است که در پشت پرده این فتنه هستند و تعجبی ندارد که آمریکا و تمام کشورهای اروپایی و حتی صهونیستها بعد از اینکه دانستند وهابیون تلاش در تضعیف اسلام و مسلمانان دارند، جانبدار آنها باشند! کمکهای مادی و معنوی و پشتیبانی برای آنها انجام دهند؛ هواپیماهای صهیونیستها مناطقی را که دست این جانیان بدانجا نمیرسد، بمباران میکنند!
راستی چه توافق و وحدتنظری بین اینان و اسرائیل وجود دارد و این توافق به سود چه کسی است؟!
ما یقین داریم که این گونه افراد در ادعای آرزوی آزادی و پیروزی مسلمانان صادق نیستند؛ بلکه از طریق ایجاد فتنهای که به نفع اسرائیل غاصب و طرفدارانش است، میخواهند خون مسلمانان را بریزند.
حال میپرسیم که راه حل فعلی سوریه چیست؟
آیا راه حل اساسی، مقابله با این تندروان و بازداشتن آنها از سرکشی است، یا اینکه آنها را رها کرده که هر کاری خواستند انجام، شیعه، سنی، علوی، مسیحی و همه مخالفین خود را بکشند؟ و بگذاریم که به آرزوی خویش رسیده و یک حکومت به اصطلاح اسلامی در شام درست کنند که اینان در آن حاکم و قاضی باشند؟ گمان نداریم که این راه حل منطقی باشد!
و زمانی که نیروهای غربی و صهیونیستی تصریح میکنند که هدف آنها بعد از سوریه نابودی شیعیان لبنان و نابود کردن حکومت شیعی در عراق و سپس حکومت اسلامی در ایران است، در این هنگام مداخله حزبالله و ایران در سوریه اگر واقعیت هم داشته باشد، کاری منطقی بوده و در واقع دفاعی مشروع از نفس، بلاد و مقدسات در مقابل این طرح غربی- اسرائیلی است.
و در چنین صورت آیا شایسته نیست که شما نیز در کنار مظلوم بایستید و فتوا به دفاع از اسلام و مسلمین دهید؟
به یقین درگیری در سوریه در واقع درگیری مذهبی بین شیعه و سنی نیست؛ بلکه درگیری است که هدف از آن سیاسی بوده و بین فرقهای گمراه، و تایید شده توسط غرب و اسرائیل از یک سو و مسلمانان اعم از سنی و شیعه از سوی دیگر است که کوتاه آمدن در مقابل حقوق غصب شده خویش را جایز نمیشمرند.
ولی در هر حال، نظر شیعه این بوده و هست که بهترین راهکار حل مشکلات در سوریه، راه حل منطقی بدون خشونت و همراه با حفظ جان مسلمانان است.
در پایان بار دیگر از ادب و علاقه وافر شما به حفظ وحدت مسلمانان تشکر میکنیم و از شما میخواهیم که به همراه گروهی از الازهر شریف برای برطرف کردن موانع موجود بین ما و شما به ایران سفر کنید.
Sorry. No data so far.