چهارشنبه 03 جولای 13 | 10:25

وقتی تفکرات فمینیسمی یک فیلم را به سقوط می‌کشاند

یکی دو دیالوگ در فیلم هست که از طلاق غیابی رؤیا خبر می‌دهد ولی پیدا است که این از موارد اصلاحیِ فیلم است و در فیلمنامۀ اولیه وجود نداشته. جناب فیلمساز همچون فمینیست‌ها درباره تفاوت‌های فیزیولوژیک مرد و زن، تغافل نموده حقوق مساوی آنها را پیش‌فرض گرفته است و درباره آن سخن نمی‌گوید.


وقتی تفکرات فمینیسمی یک فیلم را به سقوط می‌کشاندفیلم برف روی کاج‌ها نخستین ساخته پیمان معادی، یکی از نزاع‌انگیزترین فیلم‌های جشنوارۀ سی‌ام فجر بود که با یک سال تأخیر از چهارشنبه 4 اردیبهشت اکران شد. حوزه هنری طبق اعلان قبلی، این فیلم را در سینماهای خود اکران نکرده است. این فیلم پس از ژنجاه روز به فروش یک میلیارد تومانی در سینماهای کشور رسید.

برف روی کاج‌ها نخستین فیلم سینمایی پیمان معادی در زمستان 1389 فیلمبرداری شد و در بهمن 1390 در سی‌امین جشنواره فیلم فجر نمایش یافت. این فیلم، موضوع خیانت در زندگی زناشویی را دستمایه خود قرار داده است. مهناز افشار در آن نقش اصلی را بر عهده دارد، یک معلم پیانو که به ناگاه متوجه می‌شود شوهرش با یکی از شاگردانش به خارجه رفته است. برف روی کاج‌ها یکی از شش فیلمی است که حوزه هنری در شهریور 1391 به دلیل موضوعات غیراخلاقی‌شان با اکران آنها در سینماهای زیرمجموعه خود مخالفت کرده بود.

خلاصه داستان

رؤیا (مهناز افشار) و علی (حسین پاکدل) که دندانپزشک است یک زندگی معمولی دارند. رؤیا در خانه پیانو تعلیم می‌دهد. او یک شاگرد بیست ساله به نام نسیم (آناهیتا افشار) دارد که ناگاه ناپدید می‌شود. رؤیا شماره پرهام (زانیار خسروی) دوست نسیم را می‌یابد و از وی می‌شنود که نسیم مدتی است رابطه خود را با او بر هم زده و با علی ارتباط دارد. علی در این اوقات برای یک سفر کاری به خارجه رفته و رؤیا با پیگیری مطلع می‌شود که نسیم نیز با او همراه است. او دکتر بهروز (حسن معجونی) دوست شوهرش را ملامت می‌کند که چرا خانه‌اش را در اختیار آنها قرار می‌داده است. بهروز شوهر سابق مریم (ویشکا آسایش) است که از دوستان نزدیک رؤیا به حساب می‌آید. مریم اعتراف می‌کند که از ماجرا خبر داشته ولی نتوانسته او را مطلع کند. علی از خارجه زنگ می‌زند، پیغام می‌گذارد و عذرخواهی می‌کند.

رؤیا در میانه این حوادث با پسر جوانی در همسایگی‌شان به نام نریمان (صابر ابر) آشنا می‌شود و با او به تماشای یک کنسرت می‌رود. علی به خانه بازمی‌گردد و عذرخواهی می‌کند رؤیا نیز ماجرای عشق جدید خود را برای علی می‌گوید.

مختصری درباره کارگردان و تهیه‌کننده

پیمان معادی، فرزند دکتر حسن معادی (وفات: اردیبهشت 1391) یکی از وکلای دادگستری است. او در تیر 1349 وقتی که والدینش در نیویورک اقامت داشتند متولد شد و پنج سال بعد به همراه خانواده‌اش به ایران بازگشت. معادی در رشته متالوژی در دانشگاه آزاد (شعبه کرج) تحصیل کرد و پنج فیلمنامه برای سینما نوشت که اغلب به فیلم‌های پرفروشی تبدیل شدند: آواز قو (1379)، عطش (1381)، کما (1382)، کافه ستاره (1384) و شام عروسی (1385). تهیه‌کننده سه فیلم نخست، محمدحسین فرحبخش بوده است، لکن کافه ستاره در «هدایت فیلم» تولید شد. فیلمنامه کافه ستاره اقتباسی است از رمان کوچه مَدَق نوشته نجیب محفوظ، که در سال 1378 توسط محمدرضا مرعشی‌پور به فارسی ترجمه شده است.

معادی در سال 1386 به سبب فیلم کوتاهی که ساخته بود با اصغر فرهادی آشنا شد. سپس برای بازی در فیلم درباره الی (1387) دعوت شد. موفقیت این فیلم ادامه همکاری این دو را سبب گشت. معادی با قبول نقش اصلی در فیلم جدایی نادر از سیمین (1389) موفق به کسب جایزه خرس نقره‌ای از جشنواره برلین (2011) شد. طبق اطلاعات موجود در سایت IMDb او اخیراً در دو اثر خارجی بازی کرده که هنوز پخش نشده‌اند. نخست در سریال عدالت کیفری (2013) محصول امریکا و سپس در فیلم آخرین شوالیه‌ها (2013) در نقش امپراطور ژاپن که در آن با مورگان فریمن، کلیوْ اُوِن و شهره آغداشلو همبازی بوده است. این روزها معادی آخرین روزهای بازی در فیلم ملبورن نخستین ساخته نیما جاویدی را پشت سر می‌گذارد.

سید جمال ساداتیان تهیه کننده این فیلم، متولد 1335 در تهران است. او با تأسیس مؤسسه «بشرا فیلم» تهیه کنندگی را از سال 1378 با فیلم به من نگاه کن (شهرام اسدی) آغاز کرد و تاکنون هشت فیلم سینمایی تولید نموده که مشهورترینشان اینها هستند: به رنگ ارغوان (1382)، چهارشنبه سوری (1384)، دایره زنگی (1386)، شبانه‌روز (1387)، هفت دقیقه تا پاییز (1388)، انتهای خیابان هشتم (1389).

نقد و نظر

برف روی کاج‌ها یک فیلم فمینیستی است که خود را به دفاع از حقوق زنان متعهد می‌داند. فیلم به طور خلاصه به زنان اینطور توصیه می‌کند که در پاسخ شوهر خائن باید به او خیانت کرد. اما نسخه‌ای که فیلمساز در جواب خیانت شوهر می‌پیچد واضحاً غیراخلاقی است. در حالیکه اگر خیانت بد است تفاوتی نمی‌کند که بدوی باشد یا ثانوی. حافظ علیه الرحمه می‌فرماید:

عیب درویش و توانگر به کم و بیش بد است/ کار بد مصلحت آن است که مطلق نکنیم

الف. خیانت مرد و زن، یکسان نیست

آیا خطای همسر باید مجوزی باشد تا ما نیز همان خطا را مرتکب شویم؟! صهیونیست‌ها فلسطینی‌ها را می‌کشند و در جواب منتقدانشان به مظلومیت خودشان در واقعه هولوکاست استناد می‌کنند. واضح است که چنین استدلالی پذیرفته نیست، زیرا ظلم دیگران مجوزی برای ظلم کردن ما نخواهد شد. در شرع مقدس بجز در مبحث قصاص نفس و عضو، فقط در پاسخ متکبر است که می‌توان مقابله به مثل کرد. لذا چنانچه کسی به شما دشنام داد یا به اموال شما آسیب زد رفتار او مجوزی نخواهد شد تا شما نیز به وی دشنام بدهید یا اموالش را تضییع کنید.

در خصوص دو شریک زندگی نیز نباید اینگونه حکم کرد. چونکه در این صورت خطاها تشدید خواهند شد و راه جبران و بازگشت مسدود می‌شود. لذا آنچه که در انتهای فیلم نشان داده می‌شود غیرواقعی و غیرمنطقی است. زیرا خیانت مرد و زن معادل یکدیگر نیستند. به عبارت دیگر، خیانت زن شوهردار به هیچ عنوان نمی‌تواند مشروع و قانونی باشد، در حالیکه چیزی را که فیلم «خیانت شوهر» می‌نامد، عملاً می‌تواند قانونی و شرعی شود. زیرا تعدّد زوجات در ادیان اسلام و یهود، قانونی است (در انتهای مقال به این مبحث پرداخته‌ایم).

یکی دو دیالوگ در فیلم هست که از طلاق غیابی رؤیا خبر می‌دهد ولی پیدا است که این از موارد اصلاحیِ فیلم است و در فیلمنامۀ اولیه وجود نداشته. جناب فیلمساز همچون فمینیست‌ها درباره تفاوت‌های فیزیولوژیک مرد و زن، تغافل نموده حقوق مساوی آنها را پیش‌فرض گرفته است و درباره آن سخن نمی‌گوید. حال اگر کسی این فرض را قبول نداشته باشد ارتباط خود را با فیلم از دست خواهد داد.

آخرین جملات فیلم، سخنان رؤیا به علی است در وقتی که او را شرمنده در خانه می‌بیند: «من دیشب با یک آقایی آشنا شدم و دیشب با هم رفتیم کنسرت. وقتی آمد دنبالم، یک حس عجیبی داشتم که خیلی وقت بود نداشتم». فیلم در همینجا تمام می‌شود و ما پاسخ علی را نمی‌شنویم. ظاهراً فیلمساز می‌خواهد به شرمندگی علی استدلال کند و بگوید: چشمت کور! جزای خائن همین است! در حالیکه اگر علی از حقوق قانونی خویش مطلع می‌بود می‌توانست از خود دفاع کند و رفتار رؤیا را نکوهش نماید و این آغاز یک ماجرای جدید است. اما جناب معادی که خودش فیلمنامه را نوشته در خصوص این حقوق جاهل بوده است، یا جاهل قاصر است یا مقصّر.

ب. عدم سنخیت در ازدواج

ایراد دیگر فیلم، در ناهمگونی این زوج است. علی (حسین پاکدل) با ریش و موی کاملاً سفید، شصت تا هفتاد ساله می‌نماید و بایست از رؤیا (مهناز افشار) حدود سی سال بزرگتر باشد. فیلم برای این ازدواج نامتجانس توضیحی نمی‌دهد، گوئیا چنین سؤالی اصلاً نباید به ذهن مخاطب خطور کند.

جالب اینکه علی برای ازدواج دومش، دختری هجده تا بیست ساله (آناهیتا افشار) را برمی‌گزیند. این ازدواج نیز اغراق‌شده است و کارگردان به این ترتیب می‌خواسته بر هوسرانی این مرد تأکید کرده باشد. اما آیا مخاطب نباید بپرسد که این دو زن چرا باید از علی تمکین کنند و همسرانِ پیدا و پنهان او شوند؟

سه مطلب در این خصوص قابل ذکر است. آخرین دیالوگ فیلم که از زبان رؤیا بیان می‌شود حاکی از آن است که رؤیا و علی سابقاً روابط عاطفی خوبی داشته‌اند، که فیلم اصلاً به آن نپرداخته است. ثانیاً یکی از مطالبات فمینیست‌ها جلوگیری از ازدواج اجباری دختران در سنین پایین و دفاع از همسن بودن زوجین است. برای نمونه می‌توان به سخنان شخصیت زیبا (لادن مستوفی) در فیلم تسویه حساب/ تهمینه میلانی (1388) اشاره کرد (که مهناز افشار در آن فیلم نیز به طور غیراتفاقی بازی کرده است). جناب معادی در فیلم برف از جناح فمینیست‌ها سخن می‌گوید. پس چگونه است که سنخیت در ازدواج برای او مهم نیست؟ ثالثاً که نریمان (صابر ابر) که رؤیا با او دوست می‌شود و با وی به کنسرت می‌رود نیز در حدود 10 سال از رؤیا کوچکتر می‌نماید.

سنخیت در ازدواج نه‌تنها یک مسئله عقلی بلکه جزو قوانین تکوینی الهی است که در قرآن بر آن تأکید شده است:

﴿الْخَبِیثاتُ لِلْخَبِیثِینَ وَ الْخَبِیثُونَ لِلْخَبِیثاتِ وَ الطَّیِّباتُ لِلطَّیِّبِینَ وَ الطَّیِّبُونَ لِلطَّیِّبات (نور/ 26). زنان ناپاک نصیب مردان ناپاک می‌شوند و مردان ناپاک نیز بهره زنان ناپاک، زنان پاک برای مردان پاک خواهند بود و مردان پاک روزی زنان پاک می‌گردند﴾.

یک مرد از زنان غیرهمجنس خود نفور خواهد شد چه آنها از او بهتر باشند یا بدتر. به این ترتیب فیلمساز نمی‌تواند مدعی شود که من فیلم اجتماعی ساخته‌ام و به مسائل شرعی کاری ندارم. زیرا سنخیت در ازدواج جزو مسائل تکوینی و قوانین جبری خداوند است که بشر نمی‌تواند از آن تخطی کند.

فیلمساز برای واقعی‌تر شدن ماجرا می‌توانست قصه را بالعکس کند و خانواده‌ای را نشان دهد که در آن، مرد از زنش جوان‌تر باشد؛ مانند آنچه در فیلم شام آخر ساخته فریدون جیرانی نشان داده شد که محمدرضا گلزار با کتایون ریاحی ازدواج کرد. در این صورت، بهتر می‌شد تصور کرد که این مرد جوان پس از مدتی از همسر مسن خود رویگردان شده و با یک دختر جوان ازدواج کرده است.

ج. روابط حلال یا حرام

به نظر فیلمساز، روابط قبل از ازدواج نسیم با پرهام ایرادی ندارد اما ازدواج علی با نسیم مانع دارد. این یک منظر غربی است. زیرا پرهام علی‌رغم آنکه شوهر نسیم نیست در اینجا مظلوم و صاحب حق دانسته شده. در این خصوص در قانون مدنی اینچنین آمده است:

ماده 1034 ـ هر زنی را که خالی از موانع نکاح باشد می‌توان خواستگاری نمود.

ماده 1035 ـ وعده ازدواج ایجاد علقه زوجیت نمی‌کند، اگرچه تمام یا قسمتی از مهریه که بین طرفین برای موقع ازدواج مقرر گردیده پرداخته شده باشد. بنابراین هر یک از زن و مرد مادام که عقد نکاح جاری نشده، می‌تواند از وصلت امتناع کند و طرف دیگر نمی‌تواند به هیچ وجه او را مجبور به ازدواج کرده و یا از جهت صرف امتناع از وصلت، مطالبه خسارتی نماید.

لذا باید گفت چیزی را که قانون خداوند و قانون مدنی اجازه داده شما چه کسی هستید که منع کنید و خلاف آن را جواز دهید؟

محاسن فیلم

1. فیلمبرداری آگاهانۀ سیاه و سفید، حسّ خوبی به تماشاگر می‌دهد و این ابتکار خوبی برای این فیلم بوده است. از فیلمبرداری خوب محمود کلاری نیز نباید گذشت.

2. استفاده از صدا در مکالمات تلفنی خیلی واقع‌نما بود. دوربین همچون یک ناظر نزدیک به واقع، مکالمات را دنبال می‌کرد و صداهای آن طرف خط نیز با همان فاصله شنیده می‌شد، که اغلب مسموع و گاهی نیز مبهم بودند.

ایرادها و نوقص

1. تعهد آشکار فیلمساز به تفکر فمینیسم، فیلم را از موضع اعتدال خارج و درام قصه را سطحی کرده است.

2. در ازدواج‌ علی و رؤیا، همچنین علی با نسیم، سنخیتی وجود ندارد. و البته در دوستی رؤیا با نریمان نیز تجانسی دیده نمی‌شود.

3. ما از نظرگاه علی خبری نداریم و بجز چند جمله کوتاه عذرخواهی تلفنی و سپس حضوری، علت ازدواج مجدد و رفتارهای او را نمی‌فهمیم. انسان‌هایی که مرتکب خطاهای فاحش می‌شوند بسیار کم‌اند لذا اینکه ما همیشه در یک جانب ماجرا ایستاده باشیم و بخواهیم درباره علی قضاوت کنیم از نابخردی فیلمساز است که مخاطبانش را نیز مانند خود، ساده‌لوح پنداشته است.

4. نظرگاه کارگردان، مسیحیت رایج در غرب است و او اصولاً با شریعت اسلام بیگانه است و مسائل مبتلابه زنان مسلمان را مطرح نمی‌کند.

بگذارید از فیلم جدایی نادر از سیمین که جناب پیمان معادی در آن بازی کرده یادی کنم. اینجانب یکی از طرفداران فیلم جدایی نادر از سیمین هستم و دو نقد مبسوط در دفاع از این فیلم نوشته‌ام. به نظر بنده قوت فیلم جدایی نادر اولاً در اعتدال فیلمساز در نشان دادن صحیح زن مدرن و سنتی و رفتارهای آنها است، خصوصاً اینکه مشکلات خانواده نادر با خروج سیمین شکل می‌گیرد که می‌خواهد به دنبال آرزوهایش به خارجه برود در حالیکه در دقایق 62 و 85 از فیلم معلوم می‌شود او نمی‌خواسته به خارج برود. اعتدال فیلمساز در نشان دادن صحیح طرف‌های ماجرا و سعی در یافتن یکی از علل بحران‌های خانواده فیلم را نمونه و مثال زدنی کرده است.
در فیلم برف روی کاج‌ها سرسپردگی فیلمساز به تفکر فمینیسم باعث سقوط و تنزل فیلم شده و مقصود فیلمساز را برای مخاطب علن کرده است. این نقص در فیلمسازی تهمینه میلانی نیز در حد وافر دیده می‌شود و مخاطب از همان ابتدا می‌داند و می‌فهمد که نظر کارگردان با چه شخصیت است و با کدام شخصیت دیگر دشمنی می‌ورزد. در مثنوی مولوی در خصوص پیش‌داوری و غرضمندی اینچنین آمده است: چون غرض آمد هنر پوشیده شد/ صد حجاب از دل به سوی دیده شد

جواز تعدّد زوجات

بسیارند کسانی که همچون متجددان، حرام‌های خدا را حلال می‌شمارند. اما عجیب اینجا است که کسانی نیز پیدا می‌شوند که برخی حلال‌ها مانند تعدد زوجات و مُتعه (عقد موقت) را حرام می‌کنند. بنده این افراد را مانند فمینیست‌ها در طبقۀ انبیاء کذبه قرار می‌دهم، کسانی که مردم را به عقل و فکر ناقص خودشان دعوت می‌کنند.

تعدّد زوجات در دین اسلام و یهود تشریع شده است و بسیاری از پیامبران خدا به این کار اقدام کرده‌اند، که از مشهورترین آنها می‌توان به حضرات ابراهیم، یعقوب، داوود و پیامبر اکرم علیهم السلام اشاره کرد. در دین اسلام جواز این مسئله در آیه سوم از سوره نساء آمده است.

مطابق آنچه که امام خمینی(ره) در کتاب تحریر الوسیله مرقوم فرموده تعدّد زوجات از حقوق مسلّم مرد است و به کسی دیگر واگذار نمی‌شود حتی اگر در ضمن عقد از سوی زوجه شرط شده باشد (تحریر الوسیله، ترجمه علی اسلامی، ج 3، ص 539، مبحث نکاح، در شرط‌های مذکور در عقد ازدواج).

قانون تک‌همسری (monogamy) در مسیحیت امروزی عملاً ربطی به حضرت عیسی(ع) ندارد. زیرا که آن حضرت خود را یکی از انبیاء بنی‌اسرائیل (انجیل متی 15/ 24) می‌نامید که تورات موسی(ع) را قبول دارد و مطابق آن نیز حکم می‌کند (متی 5/ 17 تا 20 ـ متی 8/ 4). ریشه این بدعت‌ها به پولس بازمی‌گردد که در باب هفتم از نامه خود به مسیحیان قرنتیه آنها را از ازدواج منع می‌کرد و سفارش می‌نمود که مزدوج‌ها نیز باید حتی الامکان مانند مجردها زندگی کنند! همین تجویزهای غیر شرعی پولس است که کشیشان کاتولیک را به نفی ازدواج کشانده.

جالب توجه این است که پولس در باب نهم از همین نامه به ایراد برخی از همین مسیحیان ساکن در قرنتیه که او را هر نوبت با زنی جدید می‌دیدند پاسخ داده و اینچنین نوشته است: «آیا اختیار نداریم که خواهر دینی را به زنی گرفته همراه خود ببریم مثل سایر رسولان [= حواریون]؟ … چون ما روحانی‌ها را برای شما کاشتیم آیا امر بزرگی است که جسمانی‌های شما را درو کنیم؟» (1قرنتیان 9/ 5 و 11).

لذا باید خاطرنشان کرد که منظر فیلمساز از دریچه مسیحیت رایج در دنیای غرب است و او یا از مسائل اسلامی و شرعی خبر ندارد یا در این خصوص تجاهل می‌کند. در هر دو صورت او نباید قبل از تحقیق به ساخت این فیلم اقدام می‌کرد.

وقایع جشنواره فجر

بیشترین موضوع مشترک در جشنواره سی‌ام فیلم فجر، مسئلۀ خیانت زناشویی بود. جناب معادی وقتی این خبر را در جلسه نقد و بررسی فیلمش شنید گفت: «اگر من این مسئله را می‌دانستم باز هم این فیلم را می‌ساختم، چون خبرهایی از این دست در اطرافم زیاد می‌شنوم.»

به نظر می‌رسد که مقصود جناب معادی به طبقه روشنفکران است. به این ترتیب امید می‌رود که مواعظ پیامبران این طبقه در آنها اثر کند. اما باید متذکر شویم که این مسائل در طبقۀ دیندار و مسلمان وجود ندارد.

جناب معادی در توضیح انتخاب نام«برف روی کاج‌ها» برای فیلمش، سخنانی به این مضمون گفت که باید برف را از روی کاج‌ها تکاند یعنی بار روی دوش‌ها را باید سبک کرد. ایشان در ادامه توضیح داد که در بسیاری از اوقات شرم و حیا مانع است که انسان کارهایی را که دوست دارد انجام دهد. لذا باید خود را سبکبال کرد و به آن کارهای ممنوع دست یازید. مقصود او رفتار رؤیا در این فیلم است که قبل از آنکه از علی جدا شود دوستی با نریمان را آغاز کرده بود!

با توجه به آنچه درباره محتوای مغشوش این فیلم مذکور آمد نسخه‌ای که فیلمساز برای علاج بیماریِ به اصطلاح «خیانت شوهر» پیچیده درد این خانواده را عملاً دوا نخواهد کرد بلکه جدایی آنها را تشدید خواهد نمود. درام ماجرا نیز شکل نگرفته است و کسانی که پیش‌فرض فمینیستی نداشته باشند با فیلم ارتباط نخواهند گرفت. به این ترتیب بنده این فیلم را که قصه‌اش به کلی مغشوش و معکوس است را مایلم سروته بخوانم: کاج روی برف‌ها.

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.