کبری آسوپار – کاربران اینترنتی ایرانی که تصاویر نامناسب برخی زنان تماشاچی مسابقات لیگ جهانی والیبال را که از زیر دست ناظرین شبکه سوم سیما رد شده بود، دست به دست میکردند و با جملاتی طنز دور هم میخندیدند، در مخیلهشان هم نمیگنجید که دو سه روز بعد، عالیترین مقام صداوسیمای جمهوری اسلامی خود رأساً وارد میدان شرح و توضیح این ماجرا شود!
مهندس عزتالله ضرغامی اهل مصاحبه با خبرنگاران نیست و علیرغم شغل رسانهایاش و میزان فراگیری رسانهی تحت مدیریتش که با دهها میلیون انسان سروکار دارد، هیچگاه در نشستی خبری حاضر نشده و انتقادات بسیار به چگونگی عملکرد بزرگترین رسانهی جمهوری اسلامی را صرفاً با ممنوع التصویر کردن منتقدین پاسخ داده است! (این میانه البته میتوان خشنود بود که هنوز حضرت آقا با وجود انتقاد به صداوسیما، ممنوع التصویر نشدهاند!) این معرفی اجمالی از شیوهی تعامل ریاست سازمان صداوسیما با منتقدین به این دلیل ارائه شد که بدانیم حضور تمام قد او برای توضیح موضوع پیش پا افتادهای همچون چرایی نمایش چند ثانیهای موها یا دستان بی آستین و گردنهای نپوشیده چند زن تماشاچی چقدر میتواند عجیب باشد؛ این همه انتقاد ریز و درشت کمتر پاسخی درخور گرفتهاند، اما حالا برای این موضوع بی اهمیت که فراگیر شدنش بیشتر از باب طنز قضیه و میل مطایبهی ایرانی بود، شخص رئیس سازمان وارد گود میشود! آدم یاد ماجرای ممنوع التصویری الاغ کلاه قرمزی میافتد که بابت خبر مضحک و دروغ بی بی سی، مدیر یک شبکه خود را موظف دید که تکذیب کند؛ گویی آن سازمان عریض و طویل و پر درآمد یک روابط عمومی ندارد!
البته که با مرور سخنان مهندس به قسمتهای عجیبتر هم خواهیم رسید! ضرغامی میگوید که نمایش این صحنهها شرعاً مشکل دارد و اگر قرار بر مراعات باشد، باید از پخش بازی صرف نظر شود و این کار هم جوانان را به سمت ماهواره سوق میدهد؛ بنابراین با علما و روحانیون مشورت شده و نظر این شده که کنترلشده نشان دهند. حساسیتهای شرعی مهندس به همین جا ختم نشده و وی با چاشنی مزاح میگوید که در نظر دارند با همکاران فرهنگیاش در کوبا وارد مذاکره شوند تا تماشاچیان با پوشش گرمکن ورزشی وارد سالن شوند!
آنچه ماجرا را عجیب میکند همین است که چطور ما تیر در چشممان هست و خود را به ندیدن میزنیم؛ بعد تار مو را در چشم دیگران با ذره بین جستجو میکنیم! اگر حضرتشان از آنالیز تصاویر زنان تماشاچیهای والیبال همراه با علی مطهری فارغ شدند، با هم سریالهای تلویزیونی را ببینیم که کشف غربزدگیهای آن نیاز به اسلوموشن هم ندارد. سریالهای سیمای تحت مدیریت ضرغامی سالهاست که با بی هویتسازی خانواده ایرانی، رسماً چوب حراج بر سبک زندگی سنتی و محجوب ایرانی زده و ذره ذره حیای این جامعه را بر باد داده و کسی رگ شرعیاتش متورم نشده، آن وقت نگران چند ثانیه تصویر نیمه عریان زنان تماشاچی والیبال شدهایم که شرعی هست یا نه؟! از باب مثال آنکه این صداوسیما هیچ جشن ازدواجی را به تصویر نکشیده، مگر آنکه مختلط بوده و عروس با همان صورت بزک کرده، مقابل چشم همه هست؛ کسی هم سراغ علما و روحانیون نرفته که حکم شرعیاش را بپرسد، بعد حالا…؟! از باب مثالی دیگر، دوستی دختر و پسر عملاً در سریالهای تلویزیونی رسمی شد و کسی فکر مشورت گرفتن از روحانیون نبود و حالا بابت سرلخت! بودن چند تا زن…؟! با نمایش آزاد روابط زن و مرد، با شوخیهای سخیف، با مانور تجمل در دکوراسیون، با غربزدگی در فیلمنامه نویسی، با رسمی کردن آرایش بانوان به عنوان گریم و … صداوسیما رسماً سبک سنتی و فاخر و محجوب زندگی ایرانیها را نابود کرد و غمی هم به دل راه ندادند و نگران شرعیاتش هم نبودند و حالا مسئلهشان شده لباس دکلتهی فلان زن خوانندهی غربی که برای تشویق شوهر والیبالیستش آمده استادیوم و چند ثانیه تصویر خوشحالی کردنش از زیر دست ناظر پخش سیما رد شده است!
ضرغامی شاید دلش با این توضیحات خوش شود؛ شاید هم به واقع مهمترین موضوع کنونی رئیس سازمان صداوسیما، تصاویر همین چند زن و اعتراضات تلفنی کسی همچون علی مطهری باشد و بنشینند و اسلوموشن، والیبال ببینند که غیر شرعیهای نمایش داده شده را دریابند؛ ما اما به این میاندیشیم که در جریان سبک زندگیای که سیمای تحت مدیریت ضرغامی آن را نمایش میدهند، همت و باکری و نخبه علمی و مومن انقلابی تربیت نمیشود؛ بل لاجرم صداوسیما، در تدافعیترین حالت ممکن، خودش را با همین نمایشهای کنترل شده سرپا نگه میدارد تا جوانان سراغ ماهواره نروند…
آقای ضرغامی
خسته نباششششششششششششششششی!
بابا یکی نمیخواد یه کاری برای این صداوسیما کنه