جمعه 26 جولای 13 | 16:40

امید مهدی‌نژاد، طنزپرداز عدالت‌خواه

محمد غفاری

مهدی‌نژاد جسورانه شعر می‌گوید و با خودش تعارف ندارد. برای نوشتن مضامینی که به ذهنش می‌رسد درنگ نمی‌کند و اینگونه است که شعرش لبریز از آن و جنون است. البته این جسارت و صراحت در معنی نیز نمود دارد و ردّ پای آن در اشعار اجتماعی اعتراضی قابل ملاحظه است


تریبون مستضعفین- محمد غفاری

برخلاف آنکه خیلی‌ها شعر را محصولی لطیف می‌داند، باید شعر را حاصل کنکاش‌های ذهنی و درگیری‌های مدامی دانست که شاعر با کلمات و واژگان دارد و یک عمل فرسایشی است که مشغولیت‌های فراوانی به همراه دارد. از این رو کمتر دیده می‌شود که شاعران هم به صورت حرفه‌ای شعرشان را دنبال کنند و هم به حوزه‌های دیگر ورود پیدا کنند. امید مهدی‌نژاد از معدود کسانی است که علاوه بر حضور مستمر و حرفه‌ای در شعر، دستی در حوزه‌های دیگر ادبی همچون روزنامه‌نگاری، نقد، طنز و… دارد و در هر کدام به نوبه‌ خود موفیقت‌هایی کسب کرده است.امید مهدی‌نژاد

امید مهدی‌نژاد در بیستم شهریورماه سال 1358 در تهران به دنیا آمد. پس از اتمام تحصیلات متوسطه در سال 1377 وارد مدرسه علمیه باقرالعلوم تهران شد و پس از 5 سال برای ادامه‌‌ی تحصیلات به قم آمد. وی هم‌اکنون در تهران زندگی می‌کند و به صورت حرفه‌ای نوشتن شعر و مطالب ژورنالیستی به ویژه طنز را دنبال می‌کند. تسلط وی بر ادبیات کهن از نکات مثبت اوست که در اشعارش نیز نمود دارد؛ به‌گونه‌ای که مضامین گمشده‌ی ادبیات کهن و واژگان و وزن‌های غریب مانده‌، در اشعار او زیاد به چشم می‌خورد.

ای یاد برزویان و گردان و تهمتن‌ها!
جاری شو، ای خون شکفتن در رگ تن‌ها!
ماییم و اسب مرده و در خانه مردن‌ها
وقتی سواران رفته‌اند از شهر ماندن‌ها
دیوار شب تا انتهای ماه بالا رفت
نور امیدی نیست در تقدیر روزن‌ها…

مهدی‌نژاد جسورانه شعر می‌گوید و با خودش تعارف ندارد. برای نوشتن مضامینی که به ذهنش می‌رسد درنگ نمی‌کند و اینگونه است که شعرش لبریز از آن و جنون است. البته این جسارت و صراحت در معنی نیز نمود دارد و ردّ پای آن در اشعار اجتماعی اعتراضی قابل ملاحظه است:

امید مهدی نژادنشاط ساحل ارزانی خیل گوش ماهی‌ها
من آن موج پریشانم که از دریا نمی‌ترسم
خودم را می‌شناسم، بی‌دروغ و بی‌نقاب، آری
ز رویارویی آیینه‌ها حتی نمی‌ترسم

و یا:

وقتی که زاهدان خداجو دنبال مال و جاه می‌افتند
مردم به خنده‌های نهانی، رندان به قاه‌قاه می‌افتند
یک عده اهل مال و منالند، یک عده اهل حیله و حالند
در انتخاب اصلح مردم، بعضاً به اشتباه می‌افتند
وقت حساب، دانه‌درشتان از فرط التفات به مردم
مثل سه چار دانه گندم در توده‌های کاه می‌افتند

او گاه با بهره‌گیری از زبان طنز می کوشد انتقادات و نیش‌های خود را با نوش همراه کند و سخن خود را غیرمستقیم بگوید:
از سمت مغرب باد می‌آید، کسی آن‌سوست
سردارها خواب‌اند و می‌تازند دشمن‌ها
ماییم و مردانی که می‌گفتند «می‌مانیم»…
ماندند، اما نیمه‌ شب در خلوت زن‌ها

سال‌های طلبگی در اندیشه و زبان اشعار مهدی‌نژاد تاثییر مستقیم گذاشته است؛ به خصوص در اشعار آیینی که شاعر نگاه خود را دارد و تقلید نمی‌کند:
شطح نگاه تو شب طامات را شکست
خون تو اعتصاب خرابات را شکست
از مکه تا به کرب و بلا کاروان خون
از عشق گفت و خلوت عادات را شکست

ارزش‌های انقلابی جایگاه ویژه‌ای در اشعار مهدی‌نژاد دارد و آثار زیادی در این‌باره از وی برجای مانده است و او را می‌توان از فعال‌ترین شاعران جوان در حوزه‌ی معرفی و انتشار باورهای انقلاب اسلامی دانست. در شعری که برای حضرت امام سروده است می‌خوانیم:
ای کاش بار دیگر این جاده باز می‌شد
آن‌سان که پیش از این بود، آن‌سان که با شما شد
ای کاش بار دیگر «یا مرگ یا خمینی»
تا باز می‌سرودیم: شب رفت و روشنا شد
ای کاش بار دیگر آن مشت‌ها بیایند
تا جغدها نگویند این صبح هم فنا شد

امید مهدی‌نژاد پس از عرفان‌پور یکی از شعرهایش را که مضمونی اعتراضی داشت خواند. البته اگر شعری با مضمون غیراعتراضی هم گفته باشد

اشعار مهدی‌نژاد بیش‌تر در قالب‌های کلاسیک است و غزل و رباعی پرکاربردترین قالب در بین آن‌هاست و در دفتر اشعار او شعرهای سپید و ترانه هم به چشم می‌خورد. همچنین متن‌ها و یادداشت‌های او در حوزه‌های مختلف ادبی و نوشته‌های طنز سینمایی‌اش بسیار جذاب و خواندنی است. مهدی‌نژاد برگزیده سه دوره کنگره شب‌های شهریور، برگزیده جشنواره شعر فجر، برگزیده چهاردمین و نوزدهمین کنگره سراسری شعر دفاع مقدس، دهمین کنگره شعر و قصه‌ی طلاب سراسر کشور، برگزیده چهار دوره جشنواره مطبوعات و خبرگزاری‌ها، برگزیده چندین دوره جشنواره هنرهای آسمانی و جشنواره اشراق، برگزیده جشنواره طنز مکتوب و… است و مدتی را به عنوان دبیر تحریریه نشریه شعر فعالیت داشته است.

رجزمویه، پیاده‌ها، بیش از اقیانوس، دادخواست (گزیده صد غزل اعتراض با همکاری محمد کمهدی سیار)، یک بغل کاکتوس (گزیده صد غزل طنز) قهوه قند پهلو (گردآوری گزیده شعر طنز امروز) از قبیل زندگان، با کاروان حوله (طنز، شعر و داستان)، پینگ پنگ و حالیوود (طنزهای سینمایی) کتاب‌های منتشر شده از امید مهدی‌نژاد است و وبلاگ «رجزمویه»  و «به این ترتیب»  دو وبلاگی هستند که آخرین نوشته‌هایش را در آن‌ها منتشر می‌کند.

چقدر حرف ببافیم و قیل و قال کنیم؟
چقدر روضه بسازیم و عشق و حال کنیم؟

چقدر قصّه بگوییم: زید و خالد و بَکر؟
چقدر بر سر این قصه‌ها جدال کنیم؟

چقدر باورمان را به خلق بفروشیم؟
چقدر رزق خداداد را سوال کنیم؟

خدا نیاورد آن روز را که ساده شویم
خیال ساده‌ی خود را خدا خیال کنیم

رسالتی که به دوش من و تو افتاده است
مگر نه امر ز مولاست؟ امتثال کنیم

بهل که ساده بگویم: دروغ ممنوع است
حرام دین خدا را چرا حلال کنیم؟

مباد فاصله افتد دوباره بین صفوف
امام هست، بجنبیم و اتصال کنیم

برای جوجه همین آب و دانه کافی نیست
قفس -رفیق!- شکسته است، فکر بال کنیم

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.