مهندس کشوری، مدیر گروه علمی تحلیلی طیف، از کانونهای تفکر فعال در حزوه ارتباطات و فناوری اطلاعات کشور که سابقه بیش از ده سال فعالیت در حوزه سیاستگذاری و مشاوره مدیریت در این بخش را دارد، در گفتگویی به بررسی اولویتهای حوزه ارتباطات کشور و وزیر پیشنهادی دولت یازدهم پرداخته است.
همانطور که میدانید آقای دکتر واعظی به عنوان وزیر ارتباطات به مجلس معرفی شده اند. ارزیابی شما از نقاط ضعف و قوت ایشان چیست؟
در بررسی نقاط ضعف و قوت وزرا و از جمله ایشان به اعتقاد بنده باید با توجه به واقعیات موجود قضاوت کنیم و با ایدهآلگرایی از واقعیتها خارج نشویم. در مجموع و با توجه به واقعیات موجود و گزینههایی که بالقوه میتوانستند معرفی شوند کفه نقاط مثبت این انتخاب بر نقاط منفی سنگینی میکند. در مورد سابقه ایشان نکات مثبتی وجود دارد مانند مدیریت شرکت مخابرات ایران در سالهای سخت ابتدای انقلاب و جنگ تحمیلی و یا تحصیلات مرتبط. به واسطه فعالیتی که در حوزه سیاست خارجی داشتند با فرصتها و سازوکارهای بینالمللی هم آشنا هستند که این مساله می تواند در مدیریت حوزه ارتباطات و فناوری اطلاعات کشور نکته مثبتی باشد. البته یک نگرانی هم وجود دارد که ایشان مدت زیادی است که از این حوزه دور بودهاند و شاید آنطور که باید در جریان برخی مسائل و سیر تاریخی و تحولی موضوعات کلان سیاستگذاری و مدیرتی آنها در این حوزه در کشور نباشند.
وضعیت کنونی وزارت ارتباطات را چگونه می بینید و چالش اصلی وزیر جدید را چه مساله ای می دانید؟
برای پاسخ به این سوال باید کمی به سیر تحولات وزرات ارتباطات در سالهای اخیر توجه کنیم. در حدود ۱۰ سال اخیر در مجموعه وزارت ارتباطات با دوران افول مواجه بودیم و هر وزیری که آمده در مجموع ضعیفتر از وزیر قبلی عمل کرده است. به قولی هرچه ابهت و اقتدار و توسعه گرایی در زمان مهندس غرضی در این وزارتخانه بوجود آمد در طی این سالها به باد رفت؛ مانند ملکی که هر گوشه آن را پادشاهی از دست داد. همین مساله وزارتخانه را چند بار تا مرز ادغام پیش برد. مخصوصاً بعد از اینکه شرکت مخابرات ایران از بدنه وزارت ارتباطات جدا شد این وزارتخانه به نوعی دچار بحران هویت هم شد و نمیدانست دقیقاً در حوزه ICT کشور چه کار باید بکند. به همین دلیل است که برخی وظایفی که قاعدتاً وزارت ارتباطات باید جدی ورود کند الان بر زمین مانده است که نتیجهاش رتبههای بسیار پایین کشور در اغلب شاخصهای بین المللی توسعه ICT است. در برخی حوزههایی هم ورود کرده است که اصلا اولویت کشور نیست و حتی شاید برخی خلاف قانون هم باشد. بنابراین بحران هویت در حال حاظر مهمترین چالش وزارت ارتباطات است. وزیر جدید اول باید فکری به حال این مساله بکند تا بتواند به کارهای دیگر برسد.
با توجه به دوران افولی که اشاره کردید فکر می کنید دکتر واعظی بتواند بهتر از وزرای قبلی عمل کند؟ این پتانسیل وجود دارد؟
بنده اعتقاد دارم در این دهه اخیر پارادایمی که بر تفکر و عمل مدیران وزارتخانه حاکم بوده است اجازه اصلاح وضعیت نابسامان را به آنها نمیداد. شاید اگر یکی از مدیران داخل وزارتخانه به عنوان وزیر معرفی میشد خیلی نمیتوانستیم انتظار تغییر وضعیت موجود را داشته باشیم و احتمالاً بیشتر به دنبال حفظ و بهبود وضع موجود بود. اگر بخواهیم نیمه پر لیوان را ببینیم بصورت بالقوه وزیری خارج از این فضا و پارادایم مسلط غلط فعلی بهتر میتواند این اوضاع را سامان دهد .
اگر آقای واعظی با هوشمندی عمل کند و از توانمندی های خود در حوزه بین الملل و سیاست خارجی به خوبی استفاده کند میتواند تغییر و تحول بنیادین را در این وزارتخانه اعمال کند.
یعنی هر کس دیگر هم خارج از وزارتخانه معرفی میشد می توانست این به تعبیر شما پارادایم مسلط غلط فعلی را عوض کند؟
طبعاً هر کسی نمی تواند. اما آقای واعظی هم با آقای روحانی نزدیک است و از این منظر انتظار میرود هماهنگی و اعتماد متقابل بیشتری با رئیس دولت داشته باشد که در حوزه ICT بسیار مهم است. البته موفقیت ایشان در تغییر شرایط پیش نیازها و مولفه هایی هم به عنوان شرط لازم دارد مثل داشتن نگاه فرصت محور به حوزه ICT بجای نگاه تهدید محور. یا هماهنگی و تعامل با شورای عالی فضای مجازی و موارد دیگر که حتما در روزهای ابتدایی وزارت ایشان بسیاری از تحلیلگران و نخبگان در فضای عمومی و خصوصی با ایشان مطرح خواهند کرد.
این حرف درست است که وزیر آینده بایستی مرجعیت سیاستگذاری شورای عالی فضای مجازی را در این حوزه قبول کند ؟
عدم هماهنگی وزارت ارتباطات با شورای عالی فضای مجازی مثل اینست که بگوییم وزیر اطلاعات مرجعیت شورای عالی امنیت ملی را نپذیرد و یا وزیر علوم مرجعیت و شان سیاستگذاری شورای عالی انقلاب فرهنگی را قبول نداشته باشد قطعاً اگر چنین چیزی اتفاق بیافتد نه تنها در سیاستگذاری که در اجرا هم با مشکل مواجه میشویم. سیاستگذاری کلان حوزه ICT یک بحث فرا وزارتخانهای است و باید میان شورا و وزراتخانه هماهنگی وجود داشته باشد.
در مورد تداخل اختیارات شورای عالی فضای مجازی با وزارت ارتباطات چطور؟ چقدر این بحث هایی که در این زمینه مطرح می شود در عملکرد وزارت ارتباطات مهم و موثر است؟ به خصوص با توجه به اینکه شورا دارای مرکز است و یعنی تنها در سطوح سیاستگذاری محدود نیست؟
ببینید شورای عالی فضای مجازی جایگاه خوبی برای حل معضلات کلان و اصلی حوزه ICT است. هرچند بحثهایی در مورد اختیارات شوراها و فصل مشترک و احیاناً تداخل آنها با اختیارات برخی زیرمجموعه های وزارت ارتباطات وجود دارد اما این مسائل و اختلاف نظرها قابل حل است. تا جایی هم که مسوولان مربوطه اعلام کردهاند تلاشهایی برای حل این موارد شده است که امیدوارم در دولت جدید با هماهنگی و تعامل سازنده میان وزارت ارتباطات و شورا و مرکز ملی فضای مجازی حل شود. اختیاراتی که شورا دارد مانند یک شاهکلید می تواند قفل بسیاری از مشکلات را برای وزارت ارتباطات باز کند به شرط اینکه این دو نهاد با یکدیگر راه تعامل را در پیش بگیرند. بالاخره آقای واعظی هم دیپلمات هستند و معنا و ارزش تعامل را به خوبی می دانند.
به نظر شما مهمترین کاری که وزیر جدید ارتباطات باید در دوره وزارت خود به انجام برساند چیست؟
همانطور که اشاره کردم بحران هویت مهمترین چالش وزارت ارتباطات است. بنابراین وزیر باید این بحران را رفع کند. برای از بین بردن بحران هویت هم چارهای جز اصلاح ساختار وزارتخانه نیست . متاسفانه ساختار و اهداف این وزارتخانه با واقعیات و نیازهای کشور همخوانی کمی دارد . بعد از اینکه شرکت مخابرات ایران از وزارت ارتباطات جدا شد در ظاهر تنها یک معاونت از وزارت ارتباطات جدا شد ولی جدا شدن شرکت مخابرات ایران یعنی جدا شدن بخش اصلی تصدیگری و اجرایی وزارت ارتباطات. اگر این تغییر رویکرد در ساختار وزارت ارتباطات تسری پیدا نکند میشود همین بحران هویت. حالا این را هم در نظر بگیرید که شورا و مرکز ملی فضای مجازی هم تشکیل شده و متولی سیاستگذاری فضای مجازی که بخش عمده ای از حوزه کاری وزارت ارتباطات را در بر میگیرد، هم شده است. اگر وزارت ارتباطات ساختار خود را باز تعریف نکند همان اتفاقی که دو سال پیش رخ داد و تا مرز ادغام با وزارتخانههای دیگر پیش رفت ممکن است دوباره اتفاق بیفتد. الان مباحثی مانند سیاستگذاری و حمایت از شرکتهای دانشبنیان یا هایتک حوزه مخابرات و صنعت ICT ، شناسایی بخشها و صنایع رقابتپذیر برای حمایت از سرمایهگذاری چه در محصولات و چه در خدمات در این حوزه و دهها کار دیگر روی زمین مانده است. متأسفانه ما در حوزه ICT در بازارهای منطقه اصلاً حضور نداریم یعنی اپراتورهای ما و شرکتهای سختافزار و نرمافزار ما حضور تقریباً نزدیک به صفری در بازارهای منطقه دارند. وزیر پیشنهادی که یک صبغه سیاست خارجی و فعالیت بینالملل هم دارد باید از فرصت استفاده کند تا اینکه پای اپراتورها و شرکتهای تولیدکننده نرمافزار و محتوا به خارج از کشور باز شود.
برنامهای که آقای واعظی به مجلس ارائه نموده اند و منتشر شده است را چطور ارزیابی می کنید؟
راستش این برنامه مثل اغلب برنامههایی که از دیگر وزیران دیدهام، مقداری کلیشهای و کلی است. البته در آنچه که من دیدهام همه حوزهها و موضوعات اصلی هم به خوبی پوشش داده نشدهاند. مثلاً به حوزه پست به صورت جدی توجه شده ولی به بحث اینترنت و فضای مجازی خیلی توجه نشده است. البته ما اهداف و برنامههای بالادستی کم نداریم شاید بهتر باشد بجای توجه به این برنامههایی که عموماً در فرصت کم و برای جلب نظر نمایندگان مجلس تدوین می شوند به اعتقادات و مواضع وزیر توجه کنیم که خیلی مهم است بتواند از همان ابتدا به درستی به اولویتها بپردازد.
نکته دیگری هست که لازم بدانید اشاره کنید؟
بحث خاصی نیست. امیدوارم وزیر جدید در انجام وظایف خود موفق باشد. همزمان یک نگرانی و امید همواره برای ما که حداقل دوران ۴ وزیر اخیر را درک کرده ایم وجود دارد و آن نحوه تصمیم سازی برای مدیران کلیدی وزارت ارتباطات است. نگرانی ما این است که حلقه بسته تصمیم سازان در اطراف وزیر و معاونان ایشان شکل بگیرند و اجازه آزاداندیشی و استفاده از نظرات دلسوزان صنعت و نخبگان و کارشناسان را (خواسته یا ناخواسته) به آنها ندهند. امید و حسن ظن ما هم این است که وزیر اهل همفکری و تعامل با صاحبنظران و مدیران و کارشناسان بخش خصوصی و کانون های تفکر باشد که هم با روندهای فناورانه جهانی آشنا هستند هم صنعت داخل را می شناسند. ان شاء الله که اقای واعظی هم اینطور هستند.
Sorry. No data so far.