دوشنبه 12 آگوست 13 | 20:08

«قند پهلو» برنامه‌ای که دیر متولد شد

واقعیت این است که «قند پهلو» محتویی غنی‌تر از فرم داشته و این مضمون و درونمایه اثر است که بیش از ساختار اجرایی برنامه مخاطب را جذب کرده است. شاید شتاب‌زدگی در تولید برنامه موجب شده تا سازندگان به الگویی فرمی مشخص و تثبیت شده‌ای درباره آن نرسند که در صورت استمرار برنامه می توان به اصلاح آن امیدوار بود.


خبرگزاری فارس: «قند پهلو» برنامه‌ای که دیر متولد شدسید رضا صائمی- در زمان بدی متولد شد! شاید خیلی ها متوجه این تولد نشدند مگر اینکه در بین عوض کردن کانالها برای تماشای سریال های رمضانی ناگهان متوجه مسابقه ای متفاوت و با شمایلی تازه از شبکه آموزش شوند. گاهی مکثی برای اینکه متوجه شوی این برنامه تازه چیست تو را تا پایان پای تماشای «قند پهلو» می‌نشاند. مسابقه‌ای با محوریت شعر طنز که البته چندان هم مسابقه نیست و رفاقت بیش از رقابت پررنگ است. مشاعره طنز هم نیست اگرچه یکی از آیتم های جذاب برنامه همین است. برخی «قند پهلو» را مشاعره طنز معرفی می‌کنند که این آدرس غلط دادن درباره آن است. «قند پهلو» در واقع یک مجله تصویری طنز است که نباید آن را مثلا با جنگ تصویری یا مجموعه تصویری طنز اشتباه گرفت. «قند پهلو» بدون اغراق یک گونه و ساختار جدید و تجربه نشده تلویزیون است که نمی توان همتایی برای آن پیدا کرد. ماهیت و مبنای این برنامه طنز مکتوب و ادبی است که برای نخستین بار در یک برنامه تلویزیونی محور یک رقابت شاعرانه قرار می گیرد و می توان آن را پیوندی مبارک میان ژورنالیسم ادبی و برنامه تلویزیونی دانست. خود مجری و داور برنامه یعنی «رضا رفیع» و «شهرام شکیبا» از چهره‌های شناخته شده طنزپردازی در مطبوعات هستند که البته سابقه تجربه اجراهای تلویزیونی را هم دارند.

«قند پهلو» فرزند خلف برنامه «هفته نامه» است که یک جنگ تصویری با کلیدواژه خنده بود و به طنز مکتوب و تلویزیونی می‌پرداخت به همین دلیل شاید امروز نیز «قند پهلو» باید موفقیت خود را مدیون «هفته نامه» و بچه‌های آن بداند. باید به «امیر قمیشی» تهیه کننده این دو برنامه تبریک گفت که هوشمندانه از دل «هفته نامه» اینک «قند پهلو» را بیرون کشید و به عنوان یک برنامه مستقل و نو به مخاطب عرضه کرد. مخاطبانی که می توان از یک سر طیف اهالی ادبیات و طنز تا آن سوی مخاطب عادی و علاقمند به طنز را در بر بگیرد و خود طنز از آن مقولاتی است که در میان اقشار مختلف اجتماعی با هر سطحی از سواد و تخصص طرفدار داشته به همین دلیل نمی‌توان مخاطب قند پهلو را به قشر خاصی محدود کرد. اما از آن طرف می توان مدعی شد که این برنامه برخی مخاطبان جدید را هم به پای تلویزیون کشانده است کسانی که طنزهای تلویزیونی در قالب سریالهای نمایشی یا آیتمی را چندان نمی پسندیدند و چه بسا آنها را دم دستی و مبتذل می دانستند حالا صاحب برنامه ای شدند که نگاه جدی تری به مقوله طنز داشته و در عین حال سویه سرگرم کننده هم دارد. واقعیت این است که رویکرد طنازانه قند پهلو و اساسا آنچه به عنوان شعر طنز در انواع و قالب های مختلف مورد استفاده قرار گرفته و در واقع سوژه رقابت قرار می گیرد سویه اجتماعی – انتقادی داشته و در عین اینکه عامه پسند است اما عوام زده نیست. تماشاگر هم از شنیدن این اشعار و طنازی ها لذت می برد و هم نکته ای می‌آموزد و گاه تلنگری دریافت می کند. ضمن اینکه این برنامه در بستر سرگرمی به نقادی اجتماعی هم پرداخته و به اصلاح کمی دل مخاطب را نیز خنک می کند. در نهایت محصول قند پهلو و تماشای آن تلطیف روحی – اخلاقی است که هم باری از دوش غصه ها برمی دارد و هم باری بر داشت های ادبی می‌افزاید.

قند پهلو از حیث دکور بندی و زیبایی شناسی بصری هم واجد امتیازات خوبی است. استفاده از رنگ های شاد، استفاده از بشکه های رنگی به عنوان میز شرکت کنندگان و بهره گیری از کاریکاتور طنز پردازانی مثل مرحوم صابری(گل آقا) در کنار استفاده از کله قند به عنوان نماد برنامه شمایل گیرا وچشم نوازی از ویترین یک مسابقه طنز را فراهم کرده است. استفاده از کاریکاتور شرکت کنندگان به ویژه در زمان نمایش امتیازات آنها ایده ظریفی بود که در واقع از ظرفیت های طنز تصویری و نقاشی نیز در تزیین و تکمیل برنامه بهره برده است. آیتم ها و درمواقع مواد و مفاد مسابقه نیز از تنوع و تکثر خوبی برخوردار است و آن را به یک مجله تصویری طنز بدل کرده است. به غیر از مشاعره طنازانه، تکمیل یک مصرع طنز، تشخیص هویت یک شاعر طناز و تحلیل و تأویل شعر طنز و در واقع طنزشناسی از جمله بخش‌های مختلف این مسابقه است که علاوه بر ایجاد تنوع و پویایی بیشتر به برنامه اطلاعات و آگاهی مخاطب را در ساحت های گوناگون طنز افزایش می دهد.

واقعیت این است که «قند پهلو» محتویی غنی‌تر از فرم داشته و این مضمون و درونمایه اثر است که بیش از ساختار اجرایی برنامه مخاطب را جذب کرده است. شاید شتاب‌زدگی در تولید برنامه موجب شده تا سازندگان به الگویی فرمی مشخص و تثبیت شده‌ای درباره آن نرسند که در صورت استمرار برنامه می توان به اصلاح آن امیدوار بود. رضا رفیع مجری حرفه‌ای نیست اما از پس اجرا برآمده و سویه کارشناس بودنش البته بر وظیفه مجری بودنش می چربد. سابقه اجرا در برنامه های «پا تو کفش خبر» و «هفته نامه» پشتوانه خوبی بود که البته طنازی‌های شخصی خودش در مقام طنزپرداز نیز کمک کرد ضعف و کاستی ها در اجرا را تا حد زیادی می‌پوشاند.

قند پهلو بیش از هر چیز دعوت کردن از طنز مکتوب به تلویزیون است که می تواند به کانون پیوند این شکل طنز که از غنا و سبقه طولانی در ادبیات ما برخوردار است با طنز یا بهتر بگویم کمدی‌های تلویزیونی بدل شود و فیلمنامه نویسان طنز در کنار شاعران و نویسندگان طنزپرداز بنشینند تا «طنز» هم کلام و هم چهره و تصویر خود را به بهترین و زیباترین وجه در رسانه ملی بازنمایی کند. قند پهلو در آغاز راه است و در همین ابتدا توانسته نظر بسیاری از مخاطبان عام و خاص را جلب کرده و این قابلیت را دارد که همچون برنامه های «رادیو هفت» و «مشاعره» به یکی از برندهای شبکه آموزش بدل شود.

  1. من
    1 سپتامبر 2013

    داوري آقاي شكيبا عادلانه نبود

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.