به گزارش تریبون مستضعفین مزار شهیدی که بوی عطر میدهد به اندازه کافی سوژه جذابی است که سر از گلزار شهدای بهشت زهرا در بیاوری تا مطمئن شوی که مزار شهید بوی گلاب میدهد یا خیر؟ تازه این بماند از دهها حرف و سخن دیگری که در خصوص شهید پلارک مطرح است. از سخنان آیت الله بهجت در مورد مزار شهید تا کرامات دیگر و… مجله امتداد در پرونده «عشق بدلی» خود به بررسی مستند در خصوص حواشی پیرامون مزار شهید پلارک پرداخته است.
این گزارشی از سخنان همرزمان شهید منوچهر پلارک (سید احمد پلارک) میباشد.
عباس مصطفوي-هم محلهايهاي منوچهر پلارك كه زماني با او در سنگر مسجد و زماني ديگر در سنگر جهاد نظامي بودند، حرفهاي جالب توجهي در مورد او براي گفتن دارند. ما با برخي از اين بزرگواران گفتوگوي كوتاهي کردهايم كه اينك در دست شماست.
محمدمهدي حقاني، رزمنده و جانباز، همرزم شهيد پلارک
آقاي حقاني! شهيد پلارک را از چه زماني ميشناسيد و چطور با ايشان آشنا شديد؟
حقاني: از سال 61 در بسيج مسجد علي بن موسي الرضا واقع در خيابان 17 شهريور، شهدا، با ايشان آشنا شدم. در يک محل زندگي ميکرديم. خانهشان به خانه ما نزديک بود؛ بسيج هم به خاطر جنگ فعالتر شده بود و ما خيلي اوقات در پايگاه با هم بوديم.
مدت کوتاهي هم در گردان عمار بودم كه بعدها به گردان حبيب رفتم و تا آخر در گردان حبيب ماندم. اين زماني بود كه فرمانده گردان ما آقاي «پايا» بود و هنوز حاج آقاي طائب نيامده بودند. ساختمان گردان عمار هم در دوکوهه کنار ساختمان گردان ما بود و تنها در عملياتها از هم جدا ميشديم؛ بنابراين خيلي وقتها ميشد كه اعضاي اين گردانها با هم بودند. من و شهيد پلارك خيلي با هم صميمي بوديم، طوري كه صيغه اخوت خوانده بوديم. من هنوز عکسهايمان در پايگاه بسيج را دارم.
آيا به منزلشان هم رفتوآمد ميکرديد؟
از آنجا که رفيق بوديم، رفتوآمد داشتيم. يادم هست که يک بار با «منوچهر» در منزلشان نشستيم و فيلم سينمايي «قانون» را نگاه کرديم.
منوچهر؟!
بله! يادم نميآيد كسي «احمد» صدايش بکند. البته آن موقعها مرسوم بود كه خيليها اسمشان را عوض ميکردند؛ ولي ما «منوچهر» صدايش ميکرديم.
در بسياري از سايتها و وبلاگها، مطالبي از «فوت پدرش در سنين کودکي او» نقل شده و موارد ديگري که حتي از يک ناظر غسالخانه نقل شده يک روز چند کارشناس به همراه پدر و مادر شهيد پلارک به سازمان آمدند تا دربارهي چگونگي غسل دادن شهيد پلارک و اينکه چه کسي او را شسته، تحقيق کنند.
اين موارد صحيح نيست. منزلشان که ميرفتم پدرش مريض بود و روي تخت افتاده بود. تا اينكه تقريباً يکسال قبل از شهادت منوچهر پلارک، پدرش مرحوم شد. منوچهر هم در کربلاي 8 شهيد شد.
ويژگي خاص آن شهيد چيزي در ذهن داريد؟
ايشان خيلي شجاع بود و سر نترسي داشت. چند باري مجروح شده بود. شهداي محله را هم معمولاً ايشان درون قبر ميگذاشت. يادم هست والفجر 8 رفتم گردان عمار تا به او سري بزنم. عراق شيميايي زد. من هم ماسک همراهم نبود؛ بنابراين چفيه را بستم جلوي صورتم. ناگهان يک نفر چفيه را از صورتم باز کرد و ماسک زد و بعد چفيه مرا به صورتش بست. آن شخص پلارک بود.
ايشان چگونه شهيد شدند؟
از نحوه شهادتش اطلاعي ندارم؛ چون همراهش نبودم. ولي چند باري مجروح شده بود. فکر کنم شب عمليات کربلاي 5 ما سهراهي شهادت بوديم. روز اول ما پشت دژ بوديم. روز بعدش گردان عمار يا مالک رفت پشت دژ. ولي عراق خيلي تانک آورده بود كه بچهها هم خيلي از آنها را زده بودند، اما خط نشکسته بود. ديدم موقع برگشتن پلارک تير خورده بود. رفت بيمارستان و خوب شد و در کربلاي 8 شهيد شد.
بعد از شهادتش آرامآرام متوجه شدم که مادرش ادعا ميکند که حضرت زهرا(س) را ميبيند و از ايشان عطر ميگيرد و خانواده شهدا به خانه ايشان ميآمدند و ايشان از حضرت زهرا(س) عطر ميگرفت و به آنها ميداد! اين بود كه تصميم گرفتم به خانهشان بروم و ببينم داستان از چه قرار است.
به همراه آقاي نهاوندي، آقاي صادقي، فرمانده گردان ابوذر، و حاج حسن طائب، تصميم گرفتيم اين قضيه را ريشهاي حل کنيم. يک ماه به تحقيق و بررسي پرداختيم که متوجه يك سري ماجراها شديم. بعد با دوربين و تشکيلات رفتيم منزل پلارک و از مادر ايشان سؤالاتي کرديم. اين ديدار نزديک به دو ساعت طول كشيد. از ايشان جريان ملاقات با حضرت زهرا(س) را پرسيديم که ايشان گفت: «من حضرت زهرا(س) را ميبينم. ايشان الان اينجا هستند!»
گفتيم: «خب ايشان را توصيف کنيد».
گفت: «کفشهايش از اين کفشهايي است كه نوکش بالاست و شال سبز دارد و…».
عکس آورد و گفت: «امروز نماز صبح را در دمشق، ظهرم را در کربلا و عصر را در نجف خواندم و حضرت از من عکس هم گرفتند. اين هم عکسم در نجف!»
که البته عکس شاه عبدالعظيم بود! کارهاي عجيب غريبي ميکرد. دستش را بالا ميبرد و ميلرزاند و اداهايي درميآورد، جيغ و داد ميکرد. مهمترين کاري که ايشان انجام ميداد، گرفتن عطر بود. دستش را ميبرد بالا و وقتي پايين ميآورد، دستش عطري بود و موقع گرفتن عطر هم حالش بد ميشد و خودش را به غش و ضعف ميزد. وقتي ايشان براي ما عطر گرفت، ما گفتيم: فيلمبرداري نشده. ايشان گفت: «اينجا يک نفر شکآور است!» فيلمبردار بيچاره که در جريان نبود، شروع كرد به التماس كردن که من به خدا شک نکردم، من آدم خوبيام و… . بعد آقاي فهيمپور قيافه مظلومانهاي به خودش گرفت و گفت: «من بودم». ايشان گفت: «من بايد شما را توبه دهم». به راهرو رفت و کارهاي عجيب و غريب کرد و حين برگشتن پشت پرده رفت. حدس زديم که رفته است عطر بردارد. وقتي از پشت پرده بيرون آمد، عطر ريخته بود روي چادرش و يک لکه بزرگ روي چادرش ايجاد شده بود که حتي در فيلمبرداري هم معلوم است. آمد و گفت: «خب دوباره ميتوانم عطر بگيرم!»
اين فيلم را آماده کرديم و براي آقاي موسوي خوئينيها فرستاديم که آن وقت دادستان كل كشور بود. احتمالاً اين فيلم هنوز در قوه قضاييه باشد.
يک بار از جلوي در خانه شهيد پلارک رد ميشدم که متوجه شدم تعدادي بسيجي درِ خانه ايشان ايستاده بودند. يكي از آشنايان شهيد پلارک به بنده اشاره کرد و گفت: «آره اين بود». يک بسيجي آمد جلو و يک سيلي به من زد! چيزي به او نگفتم؛ چون ميدانستم گول خورده است. شب در منزل ما آمد و من هم توجيهش کردم.
يک روز بعد احضاريه آمد و ما را بردند اوين! يک آقاي «اصفهاني» نامي شروع به بازجويي کرد و حاج آقاي طائب هم با بنده آمد و همه سؤالات را ايشان پاسخ ميگفت تا اينكه سرانجام قانع شدند. در حين بازجويي فردي آنجا بود كه دادخواست را تنظيم کرده بود. روزي که من از آن بسيجي سيلي خوردم، ايشان هم آنجا بود. اين فرد مسئله خانم پلارک را باور داشتند که البته بعدها شهيد شد. همه اين جريانات در زمان جنگ بود.
چند سال بعد اين جريان عطر به بهشت زهرا(س) و بر سر مزار منوچهر پلارک هم کشيده شد كه متأسفانه خيلي جاها با خانواده شهيد پلارک هم همکاري کردند!
شما در صحبتهايتان فقط از نام منوچهر استفاده ميکنيد، در حالي که روي سنگ قبر ايشان نوشته شده: «سيد».
شايد به علت علاقهاي باشد که منوچهر به سادات داشت يا شايد هم به علت سيادت مادرش باشد؛ نميدانم. ولي از طرف پدر سيد نبود.
توحيدي، رزمنده و جانباز، همرزم شهيد پلارک
آقاي توحيدي گويا شهيد پلارك هم مثل شما در گردان عمار بود؟
بله. من فرمانده گروهان شهيد بهشتي بودم و ايشان هم تا زمان شهادتشان مسئول دسته بنده بودند.
کمي از ويژگيهاي شخصي ايشان بگوييد.
انسان شجاع و بااخلاصي بود. به خاطر دارم كه يك بار با بچههاي گروهان رفته بوديم پابوسي حضرت علي بن موسي الرضا (عليه السلام). ايشان هم بودند. ديدم خيلي خوشحال دارد ميآيد به سمت من. پرسيدم: «پلارک چه شده؟» گفت: «رفته بودم بهشت رضا. خواب شهيدي را ديده بودم و در خواب نشاني مزارش را به من داده بود». ايشان هم رفته بود به همان نشاني و ايشان را در همانجا پيدا كرده بود و از اين بابت خيلي خوشحال بود.
از اينكه مزار ايشان بوي عطر ميدهد، اطلاعي داريد؟
اين جريان ساختگي و دروغ است. در گذشته يک جرياناتي اتفاق افتاده که اگر ميخواهيد به طور دقيق پيگير باشيد، سراغ آقاي طائب برويد. اين جريان ساختگي است و من مطمئن هستم که الان خود شهيد پلارک هم از اين بابت ناراضي است؛ چراکه نفس شهادت و شهيد تقدس دارد و نيازي به چنين كارهايي براي اثبات حقانيتشان نيست.
حسن شكري، رزمنده و جانباز، همرزم شهيد پلارک
آقاي شكري براي ما از شهيد پلارك تعريف كنيد.
پلارک از بچههاي خيلي خوب محله بود. ايشان مسئول دسته عمار بود. چند بار مجروح شد، اما نهايتاً در علميات کربلاي 8 به درجه شهادت نائل شد. يادم است روزي كه ميخواستيم برادرم شهيد «محمد شكري» را دفن كنيم، شهيد پلارك گفت: «اجازه بده من او را دفن كنم». گفتم: «چرا؟» گفت: «روز دفنِ من، تو مرا در قبر بگذار». کمتر از يک ماه بعد پلارك هم شهيد شد و كنار قبر محمد به خاك سپرده شد. پلارک پسر بسيار خوبي بود، ولي خانوادهاش کارهايي کردند که اين کارها او را ناراحت ميکند.
كدام كارها؟
کار اشتباهي صورت گرفت که از ابتدا جلويش گرفته نشد تا کار به اينجا کشيده شد و الان با مطرح کردنش شايد اوضاع بدتر شود. دوستاني که از ماجرا مطلع بودند، ميدانند که مادرش راه غلطي را رفت که شايد به علت مشکلات رواني ناشي از شهادت فرزندش بود. اوايل مادرش ادعا ميکرد که با حضرت زهرا(س) در ارتباط است و از ايشان عطر ميگيرد. منزل مادرش رفتيم و صحبت کرديم و مادرش را متقاعد کرديم که ديگر اين کارها را نکند و ايشان هم قبول کرد. ولي متأسفانه بعدها ديديم كه عطر از قبر سر درآورد! متأسفانه در نشريات هم درج شد و برخي از نهادها هم در قبال آن سكوت كردند و حتي باعث گسترش آن شدند.
يکي از دوستان شهيد پلارک ميگفت که منزل ايشان رفته و دوربين فيلمبرداري هم برديم. شما از اين جلسه اطلاعي داريد؟
بله، اين کار را خودم انجام دادم. مادرش با ما رفتوآمد داشت و من را پسر خود ميدانست و ميگفت: تو پسر من هستي.
ماجراي عطر گرفتن از حضرت زهرا (س) چه بود؟
مادر ايشان در دستش عطر تيروز خالي نموده و غش ميکرد. ميگفت حضرت زهرا(س) آمده و به او عطر داده است. يک بار هم شيشه عطر شکست! به ايشان گفتيم: اين کارها را نکن. يك مدت هم اسانس عطر در دهانش ميگذاشت و زبانش را به دستش ميزد و غش ميکرد! يک بار به حاج مهدي طائب اين قضيه را گفتم. حاج مهدي با ايشان صحبت کرد و قرار شد که ديگر اين کارها را نکند؛ اما متأسفانه شايد برخي دوست نداشتند که اين ماجرا تمام شود.
علت تغيير نام شهيد پلارک چه بود؟
منوچهر دوست داشت اسمش را عوض کند. يک روز با بچهها در خانه ما جمع شده بوديم و اسم ايشان را تغيير داديم و گذاشتيم سيداحمد. البته اسم شناسنامهاي ايشان منوچهر پلارک است.
چرا سيداحمد؟ مگر ايشان سيد بود؟
مادرش سيد بود؛ به همين دليل ايشان را هم سيد خطاب ميکرديم. شما بايد با خود بنياد شهيد صحبت کنيد. بنياد به اين مسائل ساختگي دامن ميزند؛ سيدي و مجله منتشر ميکند. بعضي وقتها از مجلات وابسته به بنياد شهيد با من تماس ميگيرند و دنبال ايناند که بدانند اين شهيد چهکار کرده که قبرش بوي عطر گرفته است!
نهاوندي، رزمنده و جانباز، همرزم شهيد پلارک
آقاي نهاوندي! با توجه به اينکه شما يکي از دوستان صميمي شهيد پلارک بودهايد، بفرماييد با ايشان چگونه آشنا شديد؟
منوچهر پلارک از بهترين دوستان من بود و ايشان با من خيلي صميمي بودند. خب بچه محل هم بوديم. ايشان يک فرد متدين، انقلابي و متعهد بود و در خانواده نسبتاً متوسط به پايين زندگي ميکرد. از بچههاي مسجد علي بن موسي الرضا(ع) و جزء بسيجيهاي فعال پايگاه بود.
اصليتشان ترک بود و در يک خانه نسبتاً محقر در خيابان بازار سقاباشي عباس آباد زندگي ميکرد. از آن بچههايي بود که يافتههايي هم برايش حاصل شده بود. احساس خوش معنوي داشت. قد رشيد و کشيده و صورت سفيدرو. خيلي بچه باصفا و مخلصي بود. يادم است در يکي از عملياتها آنقدر آر.پي.جي زده بود که از گوشش خون ميآمد.
در گفتوگوهايي که با برخي از دوستان نزديک ايشان داشتيم، متوجه شدم که ايشان را منوچهر پلارک ميشناسند، ولي روي سنگ قبرش «سيداحمد پلارک» حك شده است.
خب ايشان اسمش را عوض کرد و گذاشت احمد. بعد يکي از دوستان به ايشان گفت: سيد احمد. البته ايشان سيد نبود و نميدانم به چه واسطهاي به او سيد گفتند. بعد از آن معروف شد به سيداحمد پلارک.
البته اهل اينکه بخواهد خودش را خاص نشان دهد، نبود. يك بسيجي عادي خالص و باصفا بود.
شما با خانواده ايشان هم آشنا بوديد؟
بله، خانواده ايشان، از لحاظ اقتصادي، يک خانواده متوسط به پايين بودند. اينطور نبود که از لحاظ طبقاتي يا علمي يا عرفاني، خانواده خاصي باشند. يادم است مادر شهيد را چندين نوبت با ماشين براي کارهاي بنياد شهيد بردم. تا اينکه مطرح شد مادر پلارک ادعاهايي در خصوص ارتباط با حضرت زهرا(س) دارد و وقتي اراده ميکند از يک ناحيهاي عطر دريافت ميکند و به مردم ميدهد. اولش باور نميکرديم اين کار را انجام دهند، اما بعدها ديديم که ايشان فرياد ميزند: «يا زهرا(س)» و بلند ميشود و دستشان را بلند ميکند و غش ميکند و بعد در دستشان عطر است، به صورتي که انگار از عالم ديگر به دستشان عطر داده شده است! داستان به همين صورت ادامه پيدا کرد. يک بار مادرم و مادر پلارک را با ماشين سر قبر پلارک بردم و ايشان آنجا غش کرد و اتفاقهايي از ايندست افتاد. من از ايشان در همين اثنا پرسيدم: «اين اتفاقها براي چي ميافتد و شما چه ميبينيد؟» گفتند: «حضرت زهرا بر من وارد ميشود. يک خانم سبزپوشي. من حضرت زهرا را ميبينم».
و مطالبي از اين قبيل ميگفتند و با حالت غش و ضعف بر زمين ميافتادند!
اين ماجرا کمکم رونق گرفت و تعداد زيادي از بچهها آنجا مراسم ذکر و توسل برگزار ميكردند. اما براي اينکه حريم اين خانواده حفظ شود، بچهها خيلي مماشات ميكردند. يک روز در خانهشان بوديم که گفت: «من امروز طي الارض کردم و در يک مکاني قرار گرفتم و حضرت زينب(س) و حضرت زهرا(س) آنجا بودند».
بعد حرفي زدند كه باعث شد به فكر بيفتيم كه بايد يک مقداري کار را جديتر تعقيب کنيم تا جلوي آن را بگيريم. مثلاً ميگفتند: «حضرت از من در کربلا (يا نجف) عکس گرفتند».
آن وقتها راه عتبات باز نبود. ايشان عکسي به ما نشان داد که به قسمت پشتي حرم حضرت عبدالعظيم مربوط ميشد که الان ساخت و ساز كردهاند و باز شده است. اين بار ديگر تصميم گرفتيم تا جلوي اين کار را بگيريم. آن شب با حاج مرتضي نعيمي و چند نفر از دوستان ديگر قضيه را مطرح کرديم. بعد يک سري تحقيقات انجام شد! و ماجراهايي پيش آمد… .
يادم ميآيد يک بار سر قبر پلارک بودم. مرحوم حاج سيدعلي آقاي نجفي که آدم اهل دل و وارستهاي بود، عبايش را کنار گذاشت و آمد قبر را بو کرد. بعد رو كرد به افرادي که آنجا ايستاده بودند و گفت: «اين مسئله صحت ندارد!» اين مسئله آنقدر بين مردم پيچيده بود که اين عالم وارسته اين کار را انجام داد تا به اطرافيان بگويد مراقب باشند.
من الان ميشنوم که کاروانهاي دانشجويي و … به خاطر بوي عطر، سر قبر ايشان ميروند و هر سال اين اتفاق ميافتد و نميدانم اين مسئله از کجا و به چه نحوي در بين مردم پخش ميشود. از نظر ما انگيزه اين اتفاق بايد روشن شده باشد. چرا در بين اين همه شهدا، فقط بايد قبر منوچهر پلارک بو بدهد؟ اينها چه چيزي ميخواهند بگويند؟ آيا مگر قبر شهيدي بو نداد، دچار نقيصهاي است؟ مگر قبر امام سجاد (عليه السلام) بو ميدهد؟ و آيا اگر بو ندهد نقيصه است؟ اين کارها دستاوردي ندارد. اهداف معنوي و معرفتي و روحاني که آدم دنبال ميکند، بايد با يک سري از اصول و مباني سازگار باشد. شهدا نيازي به اين قضايا ندارند. منوچهر آنقدر لطافت داشت و بهقدري صاف و ساده بود که نيازي به اين کارها ندارد. البته کمالات شهدا سر جاي خود. تازه اگر هم چنين چيزهايي وجود داشته باشد، به قول شاعر: «مُهر کردند و دهانش را دوختند». براي مني که همراه منوچهر بودم، اگر قبرش هم بو نميداد، باز هم شهيد پلارک عزيز خواهد بود. فکر نميکنم براي انتقال شجاعت و رشادت امثال پلارک به اين نسل و نسلهاي آينده، به اين کرامتسازيها نياز داشته باشيم.
بايد جلوي اين مسائل گرفته شود و از پردازشهاي خرافي جلوگيري كنيم. ما نبايد کار بزرگ شهدا را خيلي آسماني و ايدهآل و دستنيافتني تعريف کنيم؛ چراکه در اين صورت نميتوانيم از آنها براي نسل جوانمان الگويي ايجاد کنيم.
براتون خیلی متاسفم که این همه وقت گذاشتید تا ثابت کنید بوی عطر مزار شهید تقلبی است و میخواهید همه مثل شما فقط به عقل خود تکیه کنند و کرامات شهدا را انکار کنند.
کرامتی که نشود با عقل اثبات کرد که کرامت نیست! بوی عطری که نیاز دارد هفتهای یکی، دوبار با گلاب شارژ شود هم بوی عطر نیست!
صدای هیچکس هم درنیامد که بوی عطر ساختگی این مزار، هواس خلقالله را از هزاران شهید بزرگ اطراف این مزار پرت کرده!
کرامت شهدا به بوی عطر دادن نیست…
همه ی شهدا زنده اند و نزد خدا روزی میخورن … این کلام قرآن هست
همه ی شهدا پیش خدا عزیز هستن. اگر کرامت به بوی عطر هست، به قول شما پس باید بقیه شهدا کرامت نداشته باشند……
لطفا کمی با عقل فکر کنید!
به اندازه کافي منفي منطقي گرفتي
ببین آقا تو یا مسلمون نیستی یا حسودی ولی اگه وقت کردی یه بهشت زهرا برو تا بفهمی
ادم احساس می کنه این دوست بزرگوار با غرض صحبت می کنه!! انگار نگران باقی شهدا هستند!
دوست بزرگوار!! اگر به شهیدی کرامتی شده دلیل بر این نیست که باقی شهدا از نظر پنهان ماندند… اگر کسی به شهید عطری توجه ویژه داره مطمئن باشید شهادت را پذیرفته و اعتقاد کامل به باقی شهدا داره پس لازم نیست توی رسانه ها خرج کنید که ثابت کنید فلان شهید کرامت نداره تا حق باقی شهدا را بگیرید!!
يکي از رسالتهاي انبياء جايگزين کردن عقل با خرافه پرستي بوده است
من خود مزار اين شهيد را زيارت نکرده بودم اما بسيار اين موضوع را شنيده بودم تا جاييکه از بسياري آن باور هم کرده بودم
اما با اين ادله و شواهد برخود فرض ميدانم با اشاعه خرافه بودن اين مطلب هم خاطر اين شهيد عزيز را آسوده کنم و هم يادآوري کنم که آنقدر اين شهدا بر حق استوارند که نيازي به اين قبيل برچسب ها ندارند
.
.
زنده نگه داشتن ياد شهدا نيازمند عطر نيست، نيازمند معرفت و بصيرت و … است
.
.
فعلاکه باهمین جوسازیها خانوادش کار بازسازی عتبات راقبضه کردن و چه کا رهاکه نمیشه چی میشه گفت
آقای پلارک بازسازی عتبات ربطی به این شهید نداره ظاهرا. تشابه فامیلی است.
واقعاً فکر ميکني هر دو نفر که فاميليهاشون يکي هست، حتماً فاميلند؟
ابتدايي کجا بودي؟
خیلی ممنون از بابت درج این نوشته.
راستش برای خود من هم شک و شبهه پیش اومده بود.
من به جز یکی دو بار، دیگه به مزار ایشون نرفتم. چون با خودم می گفتم چه فرقی بین ایشون و بقیه ی شهدا است!
حداقل منه حقیر که نمی تونم تفاوت بین شهدا رو شناسایی کنم؛ و با خود میگفتم که به فرض صحت داشتن این ماجرا، بازهم همه ی شهدا برای من پلارک هستند.
و حتی همون یکی دوبار هم که رفتم، بوی عطر خاصی را نتونستم استشمام کنم.
احساس می کنم بیشتر تلقین ِ عطر بهشتی بود، تا واقعیت!
در هرصورت، کار بدیه!
ببینید خود شهید پلارک بنده ی خدا الان دارن چی می کشند!
سلام آیا واقعا درج این مطلب لازم بود ؟!
قطعا مبارزه با خرافات ون هم به نام شهید و دین لازم و واجب است.
یادمه خانم سهیلا آرین توی برنامه فرزادحسنی خیلی از مادر ایشون تعریف میکردن
در مورد سنگ قبر این شهید که همیشه تمیز و براق و شسته است چی ؟ شما که به بوی عطر اشاره کردید چرا به این مسئله اشاره نکردید. یعنی یک نفر همیشه اونجا داره سنگ قبرشو می شوره؟
وقتی روزانه چند ده نفر در حال کشیدن پارچه و دست و چفیه به روی سنگ هستند، این سنگ طبیعی است که همیشه براق و تمییز باشه!
مزار ایشان دایما خیسه و انگار سنگ قبر از خودش گلاب ترشح میکنه.حتی اگر با یک پارچه بزرگ چند دقیقه به یک گوشه ی قبر بکشید که یقینا باید اونجا خشک شده باشه باز هم میبینید که کاملا مرطوبه.هر کسی هم که میگه بوی عطر نمیده غلط کرده.چون پارچه ای که کشیدی تا مدتها بوی گلاب میده.من آدم متوسطی از نظر اعتقادی هستم ولی به خودم جرات نمیدم هر چیزی رو انکار کنم.اونم وقتی با وسواس اون رو بررسی کردم.
عزیزانی که صرفا برای استشمام بوی گلاب وبوهای دماغ پرور سر مزار شهدا حاضر میشن خیلی بیکارتشریف دارن!
اینم شد منطق؟به قول اون دوست گرامی چرا مزار حضرت سجاد بوی عطر نمیده؟مگه به بو دادن وخیس بودن مزاره؟ملت عقلشونو گم کردنا!
این که نشد دلیل.این چه مقایسه ایه؟؟؟؟؟برو نجف ،کربلا و حرم امام رضا ببین چه بارگاهی دارن ولی بمیرم برا امام سجاد(ع).
خوب منم باید با این دلیل بگم چرا قبر امام سجاد اینقدر غریبه و بی شمع چراغ و یا استغفرالله حتما مشکلی وجود داره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بله يا يک نفر يا يکي از زوار
میتونه راست باش و هم دروغ ولی دلیلی برای دعوا و بی احترامی نیست
چه گزارش جالبي ، بوي عطر نميده خوشم اومد يكي گفت
سلام. بنده از زبان استاد مهدی طائب این را شنیده بوئدم. ایشان فرمانده گردان حبیب هم بوده…
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام.
من خودم 3 بار فتم بوی عطر میده ها!
پس اون بوی عطر از کجاست؟!
یاعلی…
شما فقط تیترو میخونی و نظر میدی! جل الخالق
متن رو بخونی توضیح داده خب
منم رفتم حق باشماست بوی گلاب و این حرفا نیست قبرشونم عجیب براقه طوریکه نه با دستمال ونه با دست و… بشه اینجوری تمیز کرد
بعضی از شهدا موقع دفن لبخند میزدند,بعضی پیکرشون بعد از مدتها سالم برمی گشت,و…
همه اینا دلایل زیبایی برای ایمان به غیب ماست
قبل از قبول یا رد موضوعع اونجابرید و بررسی کنید.من فیزیک خوندم مصمئنم که عطرو به روی سطج سنگ نمالیدن
اینو مطمئنم
اینکه مادر شهید چه میکنه دلیل رد این موضوع نیست
یاحق
یاخدااااااااااااا!
پای فیزیک به میان کشیده شد!
مگه بوی عطر اینقدر مهمه پس شهدایی که فقط چند تکه استخوان از اونها میارند هیچ بویی هم نداره ارزشی ندارن عظمت شهدا رو فقط خدا میداند وبس ای کاش مدیون خون شهدا نشویم
از صدر اسلام ما چند شهید داریم؟بینهایت!خداوند به چند نفر به جای دستهای قطع شده بال عنایت کرد؟جعفر طیاروحضرت عباس!با اینکه بعضی از شهدا با حالتهای فجیع تری به شهادت رسیده بودند اما خداوند به اینها این مژده را داد.حالا این یعنی ارزش سایر شهدا پایینتر است؟نههههه!فقط اینها به خاطر یک نقطه در زندگیشون که گاها ممکنه بر دیگران پوشیده باشه به این مراتب میرسن.شما رو به علی به هر چیزی شک نداشته باشین
حالا بوی عطر بده ی قبره شهید مشکلی دارین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ای بابا!!!!!!!!!!!
کسی شهید رو واسه عطرش نمیخواد! البته درجات شهدا با هم فرق داره! ولی مهم اینه که همه اونا شهید شدن و پاک از این دنیا رفتن حالا با هر درجه ای از تقوا نزد خدا! مهم اینه که مرگ عادی نداشتن! واسه خودش سر مزارش برید نه واسه عطرش!
سلام :
با خواندن مطلبتون احساس کردم شما نگران بقیه شهدا هستین اگر به این نوشتها ایمان دارید و نظر خودتون پس نگران شهدا همجوار ایشان نباشید مشکل از اینجا آغاز میشود که شما هم دربند نفع دیگری هستین .جای تاسفم بسیار هست که مدیر سایتی که حتی بوی جنگ را استشمام نکرده خودش را در حد پخش این مطلب ببینه .در هر صورت بنده که تصمیم گرفتم سراغ دوستانی که نام بردید برم و خودم باهاشون صحبت کنم و همچنین مادر شهید …
این حرفا رو مدیر سایت نزده.همسنگراش زدن وایشون پخش کرده دستشم درد نکنه اتفاقا
دشمن میخواد ما درگیر فروع بشیم که ظاهرا بعضیا هم شدن!
با سلام . من به این قضیه اعتقاد کامل دارم . چون خودم افتخار دارم مزار ایشان را زیارت کردم.
واقعا ممنونم
خیلی خوب بود ؛ممنونم
اگه شد ,زندگی نامه ی چند تا ازدوست های شهید پلارک رو که شهید شده اند رو بنوسید.
(بسیار ممنونم)
چرا
…………………………………………………………
چون چ چسبیده به را خوب مگر عیبی دارد
چرا
…………………………………………………………
اسمشان را عوض کردند؟
به نام هستی
کسی حق ندارد با شهدای اسلام این طور رفتار کند .
این شهدا بخاطره حفاضت از دین اسلام ودفاع از مردم از
جان خود گذشته اند.جواب این سوال این است که از مزار
این شهد گلاب می جوشد. من خودم هم برای باور کردن این موضوع ساعت1یا2 سر مزار این شهید رفتم وخودم این موضوع را با چشمم دیدم.
قبلا هم موضوع شهيد انكار شده بود
به خاطرات غسال بهشت زهرا رجوع كنيد
همچنين بنياد در اين مورد تحقيقاتي انجام داده
بهتر يكجانبه نظر نديد
اول تحقيق كنيد حتي افرادي كه نام برديد هم بايد گفته هاشونو تاييد كنند
عجله نكنيد
متاسفم که عده ای مغرض و سیاه دل چرندیاتی را در مورد واضحترین موضوعی که روزانه هزاران نفر با جان دل استشمام می کنند می نویسند و موضوعاتی را مطرح می کنند که هیچ ارتباطی با اصل موضوع نداره کسانی در مورد شهید نظر میدند که قطعا در صراط مستقیم قرار ندارند خداوند خودش هدایتشان کند
امثال شهید پلارک وشهید حسین گلریز که الگوی من است باید این جوانان مرزو بوم باید الگو بگیرند….اماحیف که…………
شادی روح شهید صلوات
شهید پلار ک !حقا تو سر چشمه همه ی دل های !
سلام،ممنون از مطرح کردن این مطلب،مگر فرمایش حضرت علی نیست که،حق را با حق بشناس نه با افراد یا جناح ها.که خود تاکیدی بر تفکر است مگر در قران این همه بر تفکر تاکید نشده،و ایا این را قبول دارید که خالق هستی پشت هر پدیده ای را یک علتی قرار داده اگر واقعا دنبال حقیقت هستید و بوی عطر را دلیل ارجحیت و امتیاز جامعه میدانید،از یک گروه متخصص درخواست پژوهش کنید که نتیجه کار را در عرصه جهان منتشر کنند.
باسلام به همه عزیزان من می گم چهار مرتبه سر مزار این شهید رفتم تمامی اجزای روی سنگ را با چپی تمیز می کردم حتی داخل شیارها ی سنگ را بعد ازدقایقی دوباره بین سنگ ها گلاب تراوش می کرد مقام شهیدان بالا مرتبه است اگرکسی به این موضوع شک دارد پس سرحبیب ابن مظاهرکه
پارچه را بازکردندخون می آمد هم درست نیست ازسنگ گلاب تراوش می کند شماآگرشک کنید شاید نتوانیدآن راببینید مگرما امام زمان را می بینیم ولی به آمدن او واقف هستیم. شماباورمی کنید صدام بخاطراینکه یکی ازشهدا چندین ماه در بیابانها زیرنورآفتاب بوده وبدن او متلاشی نشده بود با این مسئله هم مشگل دارید صدام روی آن اسید پاشیدن تا بدن او متلاشی شود ولی سالم ماند.خداوند تبارک وتعالی میتواند هر شخصی را عزیزبدارد همه شهدا عزیز هستند شما ببینید گاهی موقع ها همه چیز برای همه پیش نمی آید
ایشان را در زمان زندگی فرد کاملا عادی بوده است و هیچ رتبه معنوی خاصی نداشته
در دوران جبهه هم همینطور بوده
واقعا چرا باید بین هزاران شهید فقط ایشون که هیچ کرامت خاصی نداشته قبرش معطر باشه؟
شما رتبه معنوی افراد رو میتونید تشخیص بدید؟ از کجا انقد مطمئن حرف میزنید؟
مگه کسی که به جایگاهی رسیده باید بیاد جار بزنه بگه؟
سلام.از شهر و دیار خودم که زدم اومدم تهران خیلی دلم میخواست ی جای خاص برم ووقتی سرخاک شهید سیداحمد پلارک قسمتم شد حال خوبی داشتم زار زار اشک ریختم خیلی باهاش دردله کردم امیدوارم جوابمو بده که اینبار برم سرخاکش ونذرمو اداکنم .درانتظار رسیدن به خواستم هستم ومیدونم شهدا زنده ان.
کسی که حتی مطمئن باشه این قضایا ساختگی هست اگر کمی. انسانیت داشته باشه موضوع را به اینجا نمیکشونه و آبزوی یک مادر شهید را نمیبره،خواه دروغ خواه راست
شهید پلارک و شهدای دیگه همگی پاک هستن و ما مدیون آنها هستیم..
ما گاهي اوقات با تقدس بخشيدن به چيزهائي كه اصلي نيست و موضوعيتي ندارند ، باعث قاطي شدن اصل ها با فرع ها ميشويم.
گاهي همين كارهاي ما منجر به ايجاد يكسري سنت ها و بدعت ها در جامعه ميشود.
اگر كسي انسانيت داشته باشد نميگذارد حوزه اعتقادات و باورهاي خودش و جامعه اش به اين چيزها آلوده شود. البته بايد انصاف هم داشت و با انكار اين خرافات ، خدشه اي به مقام شهدا وارد ننمود
مطمئناً قصد نویسندگان این نبوده که مقام شهید را انکار کنند. یکی از رسالت های ما جلوگیری از تحریفات است. و شهید مطهری هم بخاطر همین کارش در کتاب حماسه حسینی، خیلی فحش خورد. ولی آثار و برکات و اهمیت آن بعدها معلوم شد. دست بچه های مخلص امتداد درد نکند.
با سلام
من خودم قبر را زیارت کردم و بوی خوبی میداد و براق بود. مثل اینکه مدام ازش نم تراوش میکنه
این یک موضوع واقعی است و دلیل بر کاهش ارزش سایر شهدا نیست. قرار نیست همه شهدا هم بوی عطر بدن. اگر کسی از فامیل و نزدیکان هم اشباهی انجام میدهد باز واقعیت بوی عطر مزار این شهید عزیز را از بین نمیبرد.
سلام به دوست داران شهدا
من هم سر قبر ایشان رفتم.واقعا بوی گلاب میده.و من هم با نویسنده متن مخالفم.چرا که نباید به این شکل با ابروی یک مادر شهید بازی بشه!!!
نمیدونم داستان مادر این شهید حقیقت داره یا ن
ولی من خودم شخصا به مزار این شهید رفتم با چشام دیدیم ک از قبرش اب میاد بوی گلابم میده
ولا تحسبن الذین فی سبیل الله امواتا قل بل احیا عند ربهم یرزقون
بسم رب الشهدا و الصدیقین
من هم از مزار ایشون بوی خوش گلاب رو استشمام کردم. درسته که همه شهدا نزد خدا ارج و قرب دارن اما قطعا مقام شهید پلارک نزد خدا در حدی بوده که چنین معجزی داره؛ واقعا اگر ادعاهای مادر شهید درست بوده باشه همه کسانی که تکذیبش میکردن پیش خدا مسوولند.
مهم این نیست که مزار این شهید بوی عطر بدهد یا ندهد مهم از خود گذشتگی ها و دلاوری های این عزیزان در طول 8 سال جنگ هستش که در سرمای کردستان و گرمای مناطق جنوب جنگیدن
سلام هر وقت با خانواده می رویم بهشت زهرا می بینم دور مزار آن شهید (که هر کاری ما انجام میدیم از مقامش کم نمی شود) همه جمعند به زیارت سه شهید گرامی که بر اثر شکنجه جان باخته اند میرم کسی آنها را می شناسد که بعد از چند روز شکنجه باز می گفتند الله اکبر
به نظر من عطر رو خودشون روی قبر میریزن و همش خرافاته
با سلام
به جز شهید پلارک دو تا قبر هم در روستای شیخ کلخوران در اردبیل بوی عطر محمدی خاص می دهند که با بررسی انجام شده از اشنایان گفتند از 60سال پیش از زمان بچگی ایشان ان قبرها بوی عطر می داده است . دیدن ان دو قبر ضرر و مالیاتی ندارد .
سلام لطف کنید و نام این دو شهید را بفرمایید تا بررسی کنیم.
بسم الرب الشهدا بارها ديده شده كه شهيدي بعد از شهادتش لبخند زده و شهداي ديگه تبسم نكردند و شهيدي بعد از سالها پيكرش سالم مونده و شهداي ديگه فقط استخون ازشون باقي مونده اما بيشك همه ي اين عزيزان زنده اند و قرار نيست ما همه چيز رو با عقل ناقصمون بسنجيم..وقتي يك شهيد امام زمان عج رو ملاقات ميكنه جاي تعجب نداره يه مادر شهيد ديگري كه فرزندي از دامن پاكش به مقام شهادت رسيده و خودش هم سيده هست مورد عنايت مادرش حضرت زهرا س قرار بگيره..قطعا اگه شهدامون ايمان به غيب نداشتن ما الان با كمال آرامش واسه هم نظر نميداديم..
صحبتهای شما به موضوع ربطی ندارد.مساله ی امروز مااینست که دشمن میخواد ما به این حرفها سرگرم بشیم که بحمدالله شدیم!!!
مساله بوی گلاب دادن وندادن مزار شهید نیست.مساله نفس جهاد وشهادت است که مقدس است.حالا شما سر درجات شهدا بحث میکنید؟
بنظر شما پرداختن به چنین مسایلی مهم است؟
دختری که بارها سر مزار پلارک رفته وفقط بخاطر احساسات عجیبی که بهش دست داده باز اونجا میره ولی یاد نگرفته که اون ادم بخاطر حجاب وارزشهای اسلامی شهید شده ،یعنی ما خیلی از مرحله پرتیم.بچه های ما ازمرحله پرتن.
پرت بودن یانبودن مساله اینست!
آقای محترم شما حالت خوبه یانه تیر وب اینکه مزار بوی گلاب میده یا نه هر کی اومده تو وب در این باره سوال داشته اونوقت شما چی میگی این وسط؟ البته ما هم به همه ی شهدا ارادت داریم که در در زندگی شون جست و جو میکنیم
من روز پنج شنبه 93/11/9 برای فاتحه خانی به بهشت زهرا رفتم در موقع برگشت به اصرار و پیشنهاد دخترم برای زیارت قبور شهدا رفتیم و به سر مزار شهید سید احمد پلارک رفتیم و از دختزم بابت این موضوع خیلی تشکر کردم چون هم فضای معنوی داشت هم سر مزار این شهید تمام فضا بوی گلاب می داد و تا زمانیکه آنجا بودم هم خودم و همسرم و دخترهام گریه می کردیم خیلی شرایط خاصی بود واقعا تصمیم گرفته ام در فرصتهایی که دارم بر سر مزار شهدا و این شهید عزیز بروم حق و انصاف بنده های خاص خداوند بوده اند که مورد لطف خدا واقع شده اند. یرایشان فاتحه ای بفرستید صلوات بر محمد و آل محمد
در حرم مطهر رضوی ویا در حرم حضرت فاطمه معصومه خیلی اوقات درتابستان بوی عرق وبوی بد پا استشمام شده (متاسفانه)!!!،یک روز یکی از سخنرانان بحثهای مهم روز را کنارگذاشت وبه این پرداخت که ای ملت!بابا پاتونو بشورید بعد بیاید زیارت!آیا این امر ازمقام ایشان میکاهد؟!!
چه ربطی داره اصلا؟
مقدسات اصلی ما جهاد وجانبازی درراه خداست.
اینهاست که نباید ساحتشون مورد تعدی قرار بگیره .ما ازونایی هستیم که لابد درروز تغییر قبله جلوی خود پیغمبر هم میخواستیم وایسیم.
خیلی جاها ازین تولید مقدسات ضربه خوردیم.ملت بجای اینکه به عقلشون رجوع کنن به سیادت خاتمی رای دادن وضربشم خوردن .هرچند که هنوزم متوجه نشدن ازکجا خورردن!
آخرش نتیجه چی شد؟
کی راست میگه ؟کی دروغ؟
راه دین از عقل و اخلاق میگذره نه از خرافه و خرافه پرستی…
چیزی که در شهادت بوی عطر می دهد تفکری است که حاضری به خاطر هدف والای سعادت بشریت و رضای خداوند از جان و مال و زندگیت بگذری…انیها دلیل برا حقانیت شهید است نه بوی گلاب…
بوی گلاب هم یه چیز مادیه ود دایره همین عالم ماده باقی میمونه…به اصل موضوع برسیم آقا. به اصل موضوع
چه فرقي ميكنه بوي عطر بده يا نه.
اگر بده احتمالا كار خاصي كرده و خدا هم بهش ويژه نگاه كرده
اگر هم بوي عطر و گلاب نده، چيزي از قداست اين شهيد كم نشده.
ااصلا جاي بحث و دعوا نداره
همه ی شهداعزیزندبهتره که ما مواظب خودمون باشیم راه شونو پیداکنیم ” راه شون راه شون” تا گم نشیم . برای شادی ارواح طیبه همه ی شهدا صلوات.
زدودن غبار خرافه از چهره دین، معنوست و شهادت بسیار مهم است
اما باید با رعایت ظرایف انجام شود
من هم خیلی دلم میخاد از نزدیک ببینم ولی شهیدان نظر کرداند
سلام به هموطنانم.واقعا متاسفم واسه کسانی که چنین موضوعاتی از این قبیل رو مطرح ودامن میزنن.حالا بعدازاین همه مدت خیلیا باهمین شهید عطری راهشون و پیداکردن.شماها دارین بااعتقادشون بازی میکنین.اگرشهیدی بوی عطرنمیده از نقیصه نیست چون بعضی ازشهدا بخاطر تداوم بر ذکر یا نمازهای اول وقت و… بی چنین آثاری میرسیدن.یابخاطر همون کارها جنازشون سالم میموند.خداوکیلی دیگه وقتتون صرف این کارها نکنید.حالا دوتا جوون بخاطر این عطرداره میره گلزار شهدا.چ اشکالی داره؟یاعلی
سلام من چندین بار به مزار شهید پلارک رفتم بوی عطر میده وقصد دارم دوباره برم ولی شهید پلارک هر شب زیارت عاشورا می خوانده و ترک هم نمی کرده است و کسی هم نمی تواند منکر بوی عطر بشود
حالا اگر اسمش رو گذاشته سید احمد شاید دوست داشته اسمش مذهبی باشه این که اشکال نداره تازه باید بهش افرین گفت خوشا بحالش که جمعیتی در کنار مزارش شبانه روز قران می خوانند و برایش دعا می کنند
سلام بر دوستان. من یک مسیحی هستم و ایمان دارم خداوند قادر به انجام هر کاری هست و عطراگین کردن یک سنگ برای خداوند کار غیر ممکنی نیست، اما یک سوال دارم در اسلام معصومین بالاترین مرتبه را در جهان هستی دارند که نمیخوام در این مورد وارد بحث با دوستان بشم، اما در خصوص انسانهایی به غیر از معصومین وانبیاء آیا خداوند تبعیضی بین ما بقی انسان ها گذاشته است؟ اگر هم چنین تبعیضی باشد در قبال کدام خدمتی بوده که ما بقی انسان ها قادر به انجام آن نبوده اند؟! در صورتی که ما بزرگوارانی داریم که سالها برای خداوند حقیقتا خدمت کردن باز با این حال خداوند هیچ تبعیضی بین آنها قاءل نشده است،اگر هم عطایی بوده است در خفا بوده، پس از برادران دل پاکم خواهش میکنم فرقی بین شهدای پاک ایران زمین نگذارید چرا که همه آنها برای خداوند یکسان هستند ودارای یک ارزش معنوی. و طبق کلام خداوند آنان که فروتن گردن سربلند شوند وآنان که خود را بزرگ نشان دهند خوار گردند، پس بگذارید این سرباز وطن فروتن باشد و در حضور خداوند بزرگ ومقدس باشد ،نه در حضور انسانهایی که قادر نیستن حتی یک موی سر را سفید یا سیاه کنند. فیض خداوند باشما باشد تا ابدالاباد
سلام به همه عزیزان بهتر از خودم.
من میخام یه مطلب بگم از شما دوستان میخام یه گوشه چشمی بهش داشته باشین.ممنون
برادران .عزیزانی که همه ی مسایل رو از بعد عقلی نگاه میکنید .به یاد داشته باشید که ریزترین حرف و نظرات شما می تواند مسیر یک انسان را تغییر دهد.اگر نظری دارید ازتون میخام با این بیان شروع کنید که مثلا من نظر خودم رو میگم و به صورت مطمئن حرف نزنید.یا اطلاعات کافی داشته باشید از ذات مقدس الهی و بعدا نظراتتون رو ارائه بدین.امیدوارم آرمان های شهدا و انقلاب و رهبری رو زنده نگه داریم.یا علی
سلام
من همین سیزده بدر ،مزار شهید پلارک بودم
اول اینکه آنقدر مردم گلاب روی سنگ قبر میریزند و ازدحام هست امکان این نیست که صحت موضوع مشخص بشه
دوم اینکه اگر کسی بدنبال یافتن اصل ماجراست بهتره که تحقیق کنه و به دیده ها و شنیده های سطحی بسنده نکنه
آخر اینکه این ماجراها بیشتر عامیانه پسند و فرع قضیه است چرا که اصل موضوع مقام و جایگاه ابدی شهداست که فارغ از دلبستگی های مادی پا به عرصه ای گذاشتند که برای من و خیلی ها آرزوست…
با سلام
دوستان منم فکر میکردم خرافات بافیست.چون فقط شنده بودم.
تا سال 1377 هیئت هفتگی ما(منتظران مهدی فاطمه(س) توسط مادر شهید به خانه ی ایشان دعوت شد.ما برای نماز مغرب در منزل شهید پلارک نماز جماعت ادا کردیم.وصیت نامه ی شهید به دیوار اتاق بود.و در طبقه ی بالا اتاق شهید دست نخورده بود.
در سال 1379 که پدرم به رحمت خدا رفت.وپای من به رفت و آمد به بهشت زهرا (س)باز شد.هر از گاهی صبح زود قبل از طلوع آفتاب به سر مزار میرفتیم.و گاها به مزار شهید پلارک سر میزدیم.
این را من به چشم خود دیدم.وقتی جانماز جیبی به روی سنگ مزار ایشان میکشیدیم. انگار که قطره اشکی را با جانماز خشک کرده باشیم.در این حد نم میگرفت.
دلیل اینکه همه این رطوبت یا عطر را نمیبینند به نظر من بخاطر زیاد بودن زوار مرزار این بزرگوار است.
به امید آنکه این شهید و شهدای بزرگوار دیگر ما را از دعای خیر خود در این وانفسا بی نصیب نکنن..!
فقط اگر تاییدیه علمای ظراز اول شیعه باشه باید قبول کرد وگرنه این موردم میره در لیست خرافات
سلام خدمت همه خصوصا امثال مسعود و باغبان .اینکه فردی با پارچه ای سنگ قبر را تمیز کند و مجددا آن قبر مرطوب و معطر شود آیا این توهم است.لطفا خودتان سرمزار آن شهید بروید و معطر بودن ومرطوب بودن آن مزار را احساس کنید در ضمن این یک معجزه هستش وقرار نیست که مزار همه بوی عطر و گلاب بدهد پس لطفا سر مزار آن شهید بروید وبعد اظهار نظر بفرمایید
متن منتشر شده ی جوری نوشته شده که گویا همرزمان شهید یا عوامل سایت میخوان بنیاد شهید و نشریات وابسته به اون رو با این حرفا زیر سوال ببرند! به گونه ای مغرضانه نوشته شده، در گوشه ای از کلام همرزمان هم حسادت دیده میشه، چرا که بعضی جایگاه خودشونو نسبت به پلارک به رخ کشیده اند. مادرشو نمیدونم اما بعیده که بوی عطر خودش هم شایعه باشه! منم رفتم… ملت رو احمق فرض کردین انگار! همه ی شهدا درجات یکسان ندارند و بوی عطر دادن یا سالم ماندن بدن هم هر کدام به دلیل ویژگی شخصیتی خاصی در وجود شخص شهید بوده و ربطی به درجه و ارزش باقی شهدا نداره!
با درود بر آنکس که گفته هایم را میبیند ….
من از خرافات بیزارم وبرای هر چیزی دیدن را به شنیدن ترجیح میدهم … در مورد آقای پلارک شنیده بودم که مزارش بوی عطری خاص دارد و باور نکردم بر سر مزارش رفتم … و بو را استشمام کردم … وبرای اثبات به خودم لباسم را بر سر مزارش کشیدم که هنوز بعد از پنج سال آن بوی خوش را یدک میکشد … باید اعتراف کنم از محدود اعتقادات بنده شهید احمد پلارک هستند … روزی که بر سر مزارش رفتم خودروی وانت تویوتا که همه از استحکام بدنه اش میدانید به خودروی ما کوبید به طوری که احساس کردیم نصف ماشین جمع شده زمانی که پیاده شدیم باورمان نشد دریغ از یک لکه که روی ماشین افتاده باشه … بازم میگم از شنیده های دیگران تبعیت نکنید بروید و از نزدیک ببینید … ما باباطاهر بیسواد راداشتیم که یک شبه شاعر وفاضل شو یا حاج آقای ساروقی در استان مرکزی پیر مردی بی سواد که یک شبه حافظ کل قرآن شدند … و هنوز در حیات هستند … این ها صحبت یک انسان کاملا بی اعتقاد بود تصمیم را به اندیشه ی خود بسپارید
البته تو تاریخ کسانی بودن که بعلت ترک یک گناه هم معطر شدن وهم معبر خواب مثل ابن سیرین پس ممکنه این شهید بزرگوار در خلوت خود کاری خاص انجام داد ه است که اینگونه معطر شده منم اولش زیاد قبول نداشتم اما تا الان دهها با سر مزارش رفتم تو تمام فصول ویک چیزو مطمئن هستم که قبرش وسسنگ قبرش همیشه مرطوب بوده وبوی خوش میداده .
قبر امامان هم بوی عطر می ده. اما کسی نگفته که از خود سقبر بوده. خوب عطرز بهش می زنن بو می گیره. شما به لباست عطر بزنی دو روز می مونه. خوب هر دو روز یه بار هم که برن سر قبر شهید پلارک عطر بزنن می مونه دیگه
شما فقط میخواید معجزاتو انکار کنید
حضرت عیسی که بعد از تولد حرف زدن دلیل بر این میشه که بقیه ی بچه ها هم به دنیا میان باید صحبت کنن؟
قرار نیست که شهید پلارک مزارشون بوی گلاب میده بقیه ی مزار های شهدا هم بوی گلاب بده این معجزه ی خداست
ایشون 30 سال هست که شهید شدن مگه میشه هر کی هر روز بره با گلاب سنگ ایشونو بشوره؟اگه یه نفرم ببینه کسی اینکارو میکنه همه جا منتشر میشه
لطفا این حرفارو میزنید و از خودتون میسازید فکر اون دنیاتونم بکنید
خودتون برید ببینید سنگشون خیسه خیسه
با یه پارچه خشک کنید خیسیش خشک نمیشه
یکی از فرماندهان داداشم گفت من نصفه شبم رفتم ولی باز خیس بوده در صورتی کهبقیه مزار ها حداقل کمی بعد آبه روش خشک میشه
لعنت برشما کافرا
شصت آیه اول سوره انعام روهدیه کنیدبه شهیدپلارک بعدازش بخواهیدکه حاجتتون روبده اگرحاجت رواشدید تاآخرسوره روهدیه کنیدبه روحش من این روازدوستم شنیدم وقتی چندباراین کارروکردم وحاجت گرفتم گفتم بذارببینم این شهیدپلارک کیه که سرازاین سایت درآوردم به خداشهدازنده اندونزدپروردگارشان روزی میخورند
شما هم تا دیر نشده توبه کنید و این مطلب رو از روی سایت بردارید.
تهمت زدن و حسادت ……….
سلام مرتبه و جایگاه شهدا باهم متفاوت است.فمن مثقال ذره خیرایره،…….مگر نشنیدید جایگاه حضرت عباس در بهشت مورد غبطه ی شهدای دیگر است.پس ناگفته پیداست که خداوند اعمال همه را محاسبه میکند حتی شهدای عزیز.
سلام منم نمیدونم چقد این جریان صحت داره اما چند وقت پیش سر قبر همین عزیز بودم دستمو که روی قبر کشیدم تا چندساعت بعد باوجود شستن بازم بوی گل محمدی میداد
من امروز پنجشنبه ده تیرماه ۱۳۹۴ ساعت نه صبح بر سر مزار ایشون رفتم و از فاصله دو قبر بوی عطر گلاب در فضا پیچیده بود و حتی داماد و خواهرم که عموما این مسایل را انکار میکنند تعجب کردند . واقعا در این عصر شبهه و دروغ نمیتونم نظر بدهم اما اگر واقعا این مسله دروغ است . این بوی همیشگی از کجاست که خیلی ها حس میکنند ؟ البته قبر ایشان با سایر قبرهای دیگر هم فرقی اساسی دارد . الله اعلم .
همین بس که عده زیادی بر سر مزار این شهید وشهیدان دیگر حاضر می شوند واز احوالات معنوی بالایی بر خوردار میشوند دیگر کاری به چیز دیگری نداشته باشیم همین که سر خاک مزار شهدا پا می گذاریم مطمئن باشید که وارد قطعه ای از بهشت می شویم واین توفیق نصیب هر کسی نمی شود .خدایا ما را به آبروی شهدا ببخش وبیامرز وبا شهدا وشهدای کربلا مشحورمان بگردان
بوی عطر بو ی یه نوع گلابی است که من تا حالا حس نکرده بودم ولی مطمئنم که بو ی گلاب هست قبر ایشان همیشه تر هست با چفیه آن قدر بر یک ناحیه از قبر کشیدم تا آن ناحیه خشک شد ولی بعد از چند ثانیه دیدم که دوباره آن ناحیه در حال خیس شدن است نمی دانید چه بوی خوبیست دوستدارم به آنجا بروم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
بعدهاااااااااااااا معلوم میشه کی راست گفته کی دروغ ولی محض احتیاط لطفا توهین نکنید.به خدا شهدا ارزششون خیییلی بالاتر از این حرفهاست .چرا که نه اتفاقا مزار اونها باید بوی عطر بده نه…..
یه سوال از منکران این قضیه
چرا با خشک کردن قبر شهید بوسیله دستمال دوباره ظرف چند لحظه سنگ قبر مطهر مرطوب و تر میشه؟
به جای جدل در هر زمان از شبانه روز تشریف ببرید از نزدیک ببینید … قشنگ چند ساعت اونجا باشین که هم تنها باشید و هم دور بر مرافب باشید یه وقت کسی اونجا نباشه
از خدا جوییم توفیق ادب / بی ادب محروم ماند از لطف حق
یاد بگیریم اگر چیزی نایید نمیکنیم زود انکار هم نکنیم
والا من که رفتم بوی عطر میداد.من رفته بودم راهیان نور.بعد بین راه همش فکر میکردم چرا قسمت شد برم.شبی که برگشتم خونه^وصیت نامه داییم رو که شهید شده بود رو برای اولین بار بعد سی سال دیدم که لای یک پوشه بود.و خوندمش و جواب این سوال رو که چرا قسمت شد و رفتم مناطق عملیاتی رو فهمیدم…باعقل و منطق سازگار نیست.ولی اتفاق افتاد ..
سلام ( حتما بخونین )
رفقا منم اولش باورم نمیشد
این موضوع رو خیلی وقت بود شنیده بودم و دوست داشتم برم از نزدیک ببینم تا باور کنم
تا اینه بر حسب اتفاق ک واقعا با عقل جور در نمیاد مشرف شدم ب مزار شهید بزرگوار
تا جایی ک برای پیدا کردن مزار کلی گشتم توی بهشت زهرا چون اظلاع قبلی از مکان دقیقش نداشتم
دیروز تاریخ 6مرداد94 ساعت تقریبا 7 ک هوا هم داشت تاریک میشد بالاخره تونستم مزار رو پیدا کنم
جوری ک عقلم ب هر سمتی ک میگفت رفتم و ناخود اگاه بین این همه مزار توی تاریکی دو نفر مرد رو دیدم ک کنار قبری ایستاده اند
پرسیدم اقا مزار شهید پلارک کجاست
گفت بیا همینجاست
خانواده رو صدا کردم اومدن
رسیدم ب مزار دیدم ان دو مرد متن های روی قبر رو رنگ میکنن
اولش بوی گلاب نمیومد ی لحظه گفتم الکی بود حتما
البته تو اون فضا بوی رنگ و تینر بود واقعا نمیشد ک بوی گلاب حس بشه
بعد از چنددقیقه ک روی قبر اب ریختن و رنگ های اضافه رو از بین بردم من دقیقا بالاسر قبر بودم بعدش اومدن پایین قبر حتی قبر رو با مواد شوینده هم شستن ولی بعدش باز بوی عطر میداد این مزار
خدا گواهه ک بوی گلاب رو حس کردم همه اومدن جای من تا باور کردن
اینقدر تاریک بود من فلش گوشیمو روشن کردم تا اون تا مرد بتونن کارشونو تموم کنن
دوستایی ک باور ندارند سخت در اشتباهن
اتفاقا یکی از اون مردا گفت تو اولین کسی هستی بعد از لباس نو این شهید ازش عکس میگیری برو بذار تو سایت تا همه ببینن
منم گفتم حتما
الانم ک دارم مینویسم بطور اتفاقی بود
چون از خواب پاشدم اومدم اسم شهید رو سرچ کردم ک سر از این سایت در اوردم
عزیزان خیلی چیزا با عقل ثابت نمیشه ولی وجود داره….
باشد تا رستگار شویم.
من فقط شنیدم ولی موفق نشدم که برم سر مزار ایشون ولی مطمینم واقعیت داره واین به خاطر روح پاک بزرگ این عزیز بود,اگه واقعیت نداشت هیچ کس از این موضوع باخبر نمیشدخوشابه این سعادت,شادی روح همه شهیدان صلوات.
خداوند رحمتش کنه من برای اولین بار قبر ایشون رودیدم و واقعا بوی گلاب می دهو عرق می کنه
پس این بوی خوب از کجا میاد؟ آدم وقتی میره عطر فروشی بعد از چند دقیقه دماغش پر عطر میشه، دیگه بو رو احساس نمیکنه ولی من چندین دقیقه کنار قبر ایشون بودم و هر چند لحظه یک بار نسیمی دل انگیز از قبر شهید بلند میشد،
والله اعلم
پس این بوی عطر که هر چند لحظه یک بار مانند نسیم به دل آدم میشینه چیه؟
آدم عطر فروشی میره بعد از چند لحظه دماغش پر میشه چیزی نمیفهمه ولی قبر شهید پلارک رو هرچقدر میشینی بو هست و هر چند لحظه یک بار نسیم میزنه ، انگار می خواد پیام بده/////نمیدونم والله ،نمیشه هم قضاوت کرد والله اعلم
خدا هر چند وقت به بهانه ای و به وسیله ای بزرگی خودشو نشون میده. حالا شهید بوی گلاب میده یا شهیدی جنازش سالم پیدا شده و ازین قبیل چیزها فقط بزرگی و قدرت خدارو میرسونه و اینکه بخواهیم دنبال علت و معلول این قضایا بریم از اصل مطلب که خدا است دور میشیم. اینا همه وسیلن تا ما زودتر به مقصد برسیم. دیگه بسه تمومش کنین و این آخرین پست باشه. التماس دعا یا علی
خیلی مطلب خوبی بود. منم چندبار اونجا رفتم والا هیچ بوی عطری استشمام نکردم . ملت هم خیلی جو میدن دوروبر قبر این شهید . البته متاسفانه فقط مادر این شهید نبوده . من توی اقوام خودمون چندتا مادر شهید داریم هر کدوم از اون یکی متوهم تر و بازیگر تر. همشون یا دارن امامان معصوم رو بازدید میکنن . یعنی انقدر از این داستان ها شنیدم از مادر شهدا که دیگه تازگی نداره. این مادر هم یکی مثل همونا .
مادر بزرگ خودم مادر سه تا شهیده . کلا در حال دید و بازدید با چهارده معصوم هست و هر غروب هم میریم خونه ش اصرار داره بگه ببینین داره بوی عطر یاس میاد چون الان امام زمان اینجا بودن . آدم هیچی هم نمیتونه بگه جز اینکه نگاه کنه . دلشون میشکنه آدم بهشون بگه مادر من انقدر پرت و پلا نگو . ولی خب واقعا هم پرت و پلاست.