تریبون مستضعفین؛ محمد محسن فائضی- ارتش سوریه طی چند ماه گذشته روش خود با تروریستها را بر اساس سه هدف استراتژیک دنبال کرده است:
اول؛ بستن و کنترل مرزهای خود با کشورهای ترکیه، اردن و لبنان؛ که برای تحقق این هدف میتوان اشاره کرد به: آزادسازی مناطق القصیر و برخی مناطق مرزی استان ادلب با ترکیه و ایجاد شرایط خاص دیپلماسی که باعث بسته شدن و کنترل مرزهای ترکیه و اردن توسط خود دولتهای همسایه گردید.
دوم؛ پاکسازی استانهای حلب و حومه دمشق: این مناطق که از اهمیت استراتژیک خاصی برخوردار بودهاند، طی عملیاتهای نظامی گسترده پاک سازی شدند و ضربهٔ سنگینی به گروههای مسلح مخالف واردشد.
سوم؛ فشارهای پیاپی و مستمر به تروریستها، که با پاکسازیهای قدم به قدم، قطع شدن پل ارتباطی گروههای مسلح با بیرون مرزهای سوریه و کاهش یافتن قدرت نظامیشان، ارتش موفق به پیشرویهای زیادی شد.
ادامه یافتن این سه هدف و آشکار شدن برتری نیروهای ارتش، باعث ضعف روحی و تسلیحاتی گروههای مسلح تروریست شد که نمونههای بارز درگیریهای گروههای القاعده و جبهه النصره و ارتش آزاد است. لذا دشمنان سوریه سعی در بر هم زدن روند و میدان بازی در سوریه شدند و برای اینکار تلاشهای مختلفی انجام دادند از جمله هدف قراردان شخصیتهای ملی و دینی سوریه (ترور شهید بوطی و مشهورترین بازیگران و ورزشکاران سوریه و برخی اعضای پارلمان)، حمله به مکانهای مذهبی (مسجد اموی، مقبره حجر ابن عدی و کلیسای تاریخی حلب)، دخالتهای اسراییل، انفجارهای لبنان و…
اما جدیدترین سناریو برای بهم زدن بازی سوریه، موضوع استفاده از سلاحهای شیمیایی است. ۵ ماه گذشته برای اولین بار در شهر خان العسل از سلاحهای شیمیایی استفاده شد اما بنا به دلایلی (که در جای خود نیاز به بحث دارد) موفق به بهره برداری سیاسی و رسانهای نشدند. این بار این سناریو را در حومه دمشق و در ابعاد بیشتر و فضای رسانهای سنگینتر اجرا کردند سپس با فضای رسانهای و دیپلماسی سعی میکنند یک جنگ به بشار اسد تحمیل کنند.
ما در اینجا فارغ از امکان جنگ یا واقعی بودن تهدید و تحرکات دیپلماسی و نظامی به بررسی سناریوها و دلایل اصرار به آغاز جنگ در منطقه، مخصوصاً از دیدگاه سیاست خارجه عربستان سعودی میپردازیم.
الف: دلایل نقش عربستان در جنگ علیه سوریه
ا. اتفاقات مصر و استحاله بیداری اسلامی:
پس از روی کار آمدن ارتش طی یک حرکت شبه کودتا و بازداشت مرسی و سران اخوان، توجه کشورها و افکار عمومی منطقه به مصر جلب شد. حاکمیت جدید مصر برای نظام سازی و استقرار سیاسی نیاز به ثبات سازی و گذر زمان دارد که این روش را با سرکوب شدید و دستگیریهای سیاسی آغاز کرد. بازگشت و شکست انقلاب مصر تاثیر به سزایی در روند استحاله بیداری اسلامی در منطقه دارد لذا عربستان سعی میکند با منعطف کردن نگاههای افکار عمومی به سوریه هم حکومت مصر را از فشارها آزاد کند و هم تاثیر به سزایی در روند دولتهای انقلاب کرده ایجاد نماید و سیاست این دولتها را با خود همراه کند. باتوجه به نقش مصر درجهان عرب و جایگاه ژئوپلتیک آن در غرب آسیا و شمال افریقا، عربستان برای رسیدن به یک قدرت منطقهای توجه ویژهای به اتفاقات مصر دارد.
۲. اهمیت مذاکرات سازش برای عربستان:
با شروع مذاکرات سازش مخالفتهای زیادی در جهان عرب و اسلام ایجاد شد که رژیم اشغالگر قدس سعی کرد با آزادی برخی زندانیان کمی از این فشارها بکاهد.
موفقیت در مذاکرات سازش به استقرار سیاسی حکومت خودگردان فلسطین و محمود عباس کمک شایانی میکند و قدرت سیاسی حماس را تضعیف خواهد کرد. با استقرار و حاکمیت گروه سیاسی فتح در فلسطین به قدرت منطقهای عربستان و نفوذ ان درفلسطین، اردن و لبنان کمک بزرگی خواهد کرد. لذا عربستان امید دارد جنگ در سوریه به تضعیف محور مقاومت بیانجامد و همچنین مذاکرات سازش را در حاشیهای امن قرار دهد و جنگ سوریه و تضعیف مقاومت منطقه اهرم فشاری باشد بر گروههای مقاومت فلسطینی برای پذیرش و همکاری در مذاکرات سازش.
۳. ادامه تنش سیاسی در تقابل با جمهوری اسلامی ایران:
پس از وقوع انقلاب اسلامی، عربستان و ایران در مباحث مختلف سیاسی و اعتقادی و منافع منطقهای در تقابل با یکدیگر قرار گرفتند و وقوع جنگ هشت ساله، کشتار حجاج و… به این تنشها شدت بخشید. با هوشمندی دشمنان مقاومت و تفکر اسلامی درمنطقه و با توجه به جایگاه عربستان در میان اهل تسنن، تنشهای اساسی به تنشهای مذهبی نیز سرایت کرد در حالی که بحثهای اختلافات مذهبی ماهیتا تنش زا نبوده و نیست و خاستگاه خارجی دارد که بخشی از آن به تقابل عربستان با محور مقاومت برمیگردد.
ورود علنی ایران و حزب الله به جنگ احتمالی دمشق، به دلیل قرارگرفتن یک طیف شیعی در کنار حاکمیت اقلیت علوی در دمشق به القای این تنش مذهبی کمک شایانی خواهد کرد و تضعیف یا سقوط دمشق بزرگترین شکست دیپلماسی و قدرت سیاسی برای حکومتهای ایران و عراق در ۳۰ سال گذشته خواهد بود.
امروزه یکی از اولویتهای دیپلماسی ما باید کاهش تنشهای سیاسی با کشورهای حوزه خلیج فارس مخصوصا عربستان باشد که در کنار کمک ایران به گروههای مقاومت فلسطینی به کاهش تنشهای مذهبی که از مهمترین و خطرناکترین موضوعات منطقه است کمک بزرگی میکند. امروزه باید نقش عربستان درمنطقه و کشورهای عربی را با چشم واقعیت نگریست و در کنار حفظ اصول و همکاری با کشورهای عربی در مشترکات و دیگر زمینهها و توجه به اهمیت دیپلماسی عمومی و دقت در رفتارهای دیپلماسی و حساسیتهای منطقه، این تنشها را کاهش داد تا موفق به رفع تنشهای سیاسی و مذهبی در منطقه و ثبات در جهان اسلام شویم.
ب: اما دلایل سناریوهای غرب برای حمله به دمشق به اختصار بیان میشود:
1. ادامه جنگ سرد امریکا و روسیه
2. ضربه زدن به محورمقاومت و لبنان و گروههای مقاومت فلسطین:
امروزه غرب و اسراییل با تجربهٔ جنگهای ۳۳ و۲۲ وهشت روزه خوب میدانند که برای خلع سلاح و کنار زدن حزب الله و گروههای مقاومت فلسطین راهی جز تغییر رژیم بشار اسد ندارند.
3. آرمان مسجد الاقصی:
شاید امروزه سوریه مهمترین جایگاه، نفوذ، قدرت و تاثیرگذاری در آرمان فلسطین و آزادی قدس شریف را داراست به صورتی که سید حسن نصرالله در سخنانی یادآور میشود: «اگر سوریه سقوط کند، قدس نیز سقوط خواهد کرد.» لذا میتوان گفت اصلیترین دلیل برای سقوط و تضعیف حاکمیت بشار اسد به قضیه مسجد القصی بر میگردد که غرب و رژیم صهیونیستی آن را دنبال میکند.
Sorry. No data so far.