چهارشنبه 18 سپتامبر 13 | 14:54

اگر شاعری وزیر ارشاد می‌شد…

عبدالرحیم سعیدی‌راد

حرف اصلی من این است که شعر در کشور مدیریت نمی‌شود. اینکه وظیفه چه ارگانی است که به داد شعر و شاعر برسد، نمی‌دانم.


عبدالرحیم سعیدی‌رادعبدالرحیم سعیدی‌راد – اینکه روزی به نام شعر نام‌گذاری شده خوب است و نشان از این دارد که ولو درحد نامی در تقویم‌ها، قرار است به شعر توجه شود. اما اینکه روز تولد شهریار را روز شعر گذاشته‌اند، بهانه بسیار محکمی نیست و فوری این سوال را به طور خاص به ذهن شاعران متبادر می‌کند که چرا شهریار؟ آیا مرحوم شهریار قله شعر فارسی است؟ چرا دیگری نه؟

در این مجال اندک بنا ندارم به این موضوع بپردازم و شهریار را شاعری بزرگ و ملی می‌دانم و اعتقاد دارم که بیش از پیش باید به جامعه ما شناسانده شود. این بحث را هم مطرح نمی‌کنم چرا روز شعر؟ و روز شاعر نه؟ به هر حال همین هم غنیمت است و دست کسی را که این روز عزیز را در تقویم‌ها گنجانده، می‌بوسم که همین هم لطف بزرگی‌ست به جامعه ادبی ما.

اما شعر! … شاید به جرئت بتوان گفت، در ایران عزیزمان خانواده‌ای پیدا نشود که یک یا چند نفر آنها ابیاتی ننوشته باشند یا علاقه‌مند به شعر نباشد. شعر مثل خون در رگ هر ایرانی جریان دارد و خصوصاً در سال‌های بعد از انقلاب به آن توجه ویژه شده است. در این خصوص سهم مقام معظم رهبری در گرامیداشت شعر، شاعر و ارج نهادن به این موضوع مهم، صدها برابر سایر مسئولین فرهنگی کشور بوده است. دیدارهای شاعران در شب میلادامام حسن مجتبی(ع) با مقام عظمای ولایت و رهنمودهای تخصصی هر ساله ایشان، راهگشای حوزه ادبیات با محوریت شعراست. آنجا که چند سال پیش در یکی از این دیدارها؛ جمله ای با این مضمون فرمودند: من اگر جای مسئولان بودم حتی اگر کمی پول داشتیم این کم را به شعر که سرمایه ملی ماست اختصاص می‌دادم.

این جمله ارزشمند و گرامی متأسفانه از سوی هیچ مقامی پیگیری جدی نمی‌شود. همیشه آخرین جایی که به آن توجه می‌شود، شعر و شاعر است و چون به طور معمول ارزش این ثروت و سرمایه ملی را نمی‌دانند، گاه با لحنی طعنه‌آمیز می‌گویند: شعره دیگه! و منظورشان این است که چیزی بی‌ارزش یا کم اهمیت است. البته صحبت‌های اخیر وزیر ارشاد در اولین دیدارشان با شاعران حاکی از توجه و اهمیت دادن ایشان به عرصه شعر بود که باید صبر کرد و دید در عمل چگونه خواهد بود.

عرض من این نیست که دولت باید پول راه‌سازی و سد‌سازی و شهرسازی و … را کم کند و به شعر اختصاص دهد، اما می‌گویم مردم ما از خواندن آثار بسیاری از شاعران گرانقدر محروم هستند، چون جمع زیادی از شاعران توان چاپ آثارشان را ندارند. چون بسیاری از شاعران توان مالی اندکی دارند و در خرج معشیت و دوا و درمان خود مانده‌اند و کم نبودند شاعرانی که در بیمارستان بستری بودند و به خاطر هزینه‌های بالای درمان اکنون در جمع ما نیستند!

این را هم قبول دارم که گاهی برای شعر خرج‌های زیادی هم می‌شود، اما برای رفع تکلیف و پر کردن بیلان کار و گزارش به مقامات بالاتر، گواه مدعایم برگزاری بسیاری از همایش‌ها و شبهای شعر بی‌خاصیت است که عموماً در نیمه دوم هر سال برگزار می‌شوند.

حرف اصلی من این است که شعر در کشور مدیریت نمی‌شود. اینکه وظیفه چه ارگانی است که به داد شعر و شاعر برسد را نمی‌دانم. اما اعتقاد دارم در هر استانی مدیریت شعر باید وجود داشته باشد و در سطح کشور هم به همین ترتیب. همچنین اعتقاد دارم با این تعداد کثیر شاعر در سطح کشور که بی‌اغراق می‌شود، گفت، تعدادشان میلیونی است، باید شبکه‌های تلویزیونی و رادیویی شعر داشته باشیم.

شعر کاربرهای زیادی می‌تواند در زندگی داشته باشد که نازل‌ترین آنها همین تبلیغات تلویزیونی است. شعر اگر با هنرهای دیگر تلفیق شود، کاربرهای متفاوت و زیباتری پیدا می‌کند. هنرهایی مثل موسیقی، نمایش،‌ سینما، خوشنویسی، هنرهای تجسمی و … دوستی که به ژاپن سفر کرده بود می‌گفت: در مسیرهای پرتردد خیابان‌ها، هایکوها و شعرهایی کوتاه را روی تابلوهای بسیار بزرگی نوشته بودند که با خواندن آنها هر کس به آرامش می‌رسید و آرامش بخشیدن یکی دیگر از خاصیت‌های متعدد شعر است.

شاید اگر وزیر ارشاد یا معاون فرهنگی او از بین شاعران انتخاب می‌شد، این هنر اول کشور رونق بیشتری می‌یافت و در مسیر تعالی سیر می‌کرد. این امر بارها ثابت شده است که شاعران به خاطر خلاقیت خاصشان در هر پست و مقامی که قرار گیرند، می‌توانند بیشتر از دیگران مفید فایده باشند، هر چند امور اجرایی برای خودشان مثل سم است و از تولید اثر باز می‌مانند. از طرفی هیچ ارگانی هم به فکر تربیت «مدیران شاعر» نیست و صد افسوس شاعران هم قدر خود را کمترمی‌دانند.

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.