حجتالاسلام و المسلمین ابولفضل ساجدی، عضوهیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) به بیان نکاتی درباره گامهای عملی اسلامیسازی علوم انسانی و موانع پیش روی آن پرداخت.
وی در پاسخ به این سؤال که «مگر عقل و علم یا عقلانیت و علمانیت صبغهبردار است که از عقل و علم چینی و رومی و یونانی و آنگاه اسلامی سخن بگوییم و در اسلامیسازی علوم، کجای علم قرار است اسلامی بشود؟» گفت : تفاوت در مبانی اندیشهای نقطه آغاز اختلاف ما با غرب است. افرادی مانند فروید با اتکا به نظریات نسبیگرایانه و تعریف ظوابط فکری بر اساس همین مبنا، سلسله اصولی را مطرح کردهاند که با فرهنگ مذهبی ما که مبتنی بر گزارههای وحیانی است، تعارض دارد. ولی با اینکه عقول بشری همگی یکسان هستند، این همسانی دلیلی بر استخراج نتیجه واحد از تمام عقول نمیشود، چون مناط اندیشههای اسلامی و غربی یکسان نیستند.
عضوهیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) با بیان اینکه تفاوت در مبانی انسانشناختی و معرفتشناختی موجبات نتیجهگیری متفاوت را فراهم میآورد، گفت: مسئله معرفتشناختی اسلامی با اتکا به مبانی عقلانی به اثبات میرسد که البته همین مبانی عقلی دارای زوایای مبهمی است که برای تکامل نیازمند یاری مولفهای بنام عقل است که از منظر فسلفه اسلامی منبع بلاشک انسان به شمار میرود.
وی افزود: با پذیرش وحی به عنوان منبع معرفتشناختی بایدها و نبایدهایی متوجه زندگی انسان میشود که برای دستیابی به هدف مورد نظر التزام به آنها ضروری به نظر میرسد. علوم باید متاثر از گزارههای وحیانی باشد چراکه این گزارهها نقش تعیینکنندهای در چگونگی زیست انسان ایفا میکنند. بنابراین با دخیل نمودن وحی در علوم انسانی شکل تازهای از این علوم هویدا میشود و این نوع نگرش به علوم انسانی، مبانی معرفتشناختی ما را توسعه میبخشد. و به دلیل همین دخیل کردن وحی و آموزههای وحیانی در مبانی اندیشهای راه اندیشمند اسلامی از اندیشمند غربی متمایز میشود.
حجتالاسلام ساجدی با اشاره به افراطها و تفریطها در مسئله اسلامی شدن علوم انسانی گفت: دو طیف مختلف در این رابطه وجود دارند: افرادی که بالکل اسلامیسازی را نفی میکنند و حتی ثمره علوم تجربی را نیز منکر میشوند. از طرفی عدهای نیز قائل به اسلامیسازی علوم پایه نیز هستند. اما همواره حد وسط راهگشا است و در این رابطه نگرش صحیح این است که بخشی از علوم تجربی برای ما قابل قبول است اما قسمتی از علوم تجربی و مبانی آن که با گزارههای عقلانی و وحیانی منافات داشته باشد، مقبول نخواهد بود.
وی افزود: از ثمرات این بحث بازشناسی فرهنگ دینی از فرهنگ غربی است و آثار آن در چگونگی اداره جامعه انسانی و شیوه واکنش در رابطه با مسائل نمود پیدا میکند. این ثمره به وضوح روشن میکند که میزان حقانیت تفکرات غربی و فرهنگ دینی به چه میزان است و در چه حدی کاربردی و راهگشاست.
حجتالاسلام ساجدی در رابطه با گامهای عملیاتی اسلامیسازی علوم گفت: باید در وهله اول مبانی هستیشناختی، معرفتشناسی، انسانشناسی و ارزششناسی علوم انسانی غربی را استخراج کرده و بر اساس آن آثاری که تناسبی با دیدگاه هستیشناسانه ما ندارد، مورد تحلیل واقع شود و در صورت لزوم کنار گذاشته شود. گام دوم جایگزینی مبانی صحیح است؛ باید در این مرحله توجه داشت که خروجی مبانی جدید چه خواهد بود. این نتایج موضوعاتی است که برای عموم از جمله در حیطه جامعهشناسی، فرهنگشناسی و حتی مسائل روانشناسی مطرح میشود که موضوع تکامل شخصیت و سلامت روان را نیز در بردارد.
وی ادامه داد: گام سوم بعد از تحلیل و آسیبشناسی مبانی غلط غربی و جایگزینی مبانی صحیح، استعانت خاص از وحی به عنوان منبع مکمل معرفت بشری است؛ استعانت از منبع وحی میتواند عرصه هریک از شاخههای علوم انسانی را توسعه داده و با افزایش معرفت بشری پیوند عمیقتری میان خداوند و جامعه انسانی ایجاد کند. ثمره این نوع نگاه، اسلامیسازی علوم را که مبتی بر روح الهی است به ارمغان میآورد.
Sorry. No data so far.