سعید ساسانیان – با استقرار دولت روحانی، نخست وزیر رژیم جعلی اسرائیل، سعی کرد تا دکتر روحانی را نه «گرگی چون احمدی نژاد» که «میشی در لباس گرگ» معرفی کند. لذا از نظر او ایران با روی کار آمدن روحانی، نه تنها تغییری اساسی نکرده است که فریبکارتر هم شده و همچنان در مسیر دشمنی با اسرائیل گام بر میدارد. این شیوه استدلال از قضا از سوی رسانههای حامی دیپلماسی کنونی دولت نیز تکرار میشود. آنها سعی دارند بگویند که ظرافت ظریف و رندی روحانی در عرصه دیپلماسی، باعث انزوای اسرائیل شده در حالیکه جسارت و بیپروایی و غیردیپلماتیک و غیرهوشمندانه سخن گفتن احمدینژاد عملا موجب افزایش قدرت مانور اسرائیل و اعمال فشار بیشتر بر ایران گردیده بود. این استدلال اما بیشتر متمرکز بر «شیوه دیپلماسی» است در حالیکه میتوان با دقت بیشتر به بررسی محتوای کلامها چه آنچه که گفته میشود و چه آنچه که گفته نمیشود پرداخت. این مسئله میتواند اهداف اولویتدار که در چارچوب دیپلماسی مورد پیگیری قرار میگیرد را نیز شفاف کند. بر این اساس نیز میتوان رفتارهای دولت را در عرصه دیپلماسی فهم کرده و تحلیل کرد و در نهایت بر همین مبنا به این سوال پاسخ داد که جایگاه فلسطین در اسرائیلستیزی دولت روحانی کجاست؟
در شرایط کنونی دولت جدید تمام تلاشش را میکند تا از تنشزایی با غرب پرهیز کند. این پرهیز دیپلماتیک موجب شده است تا اهمیت برخی مسائل در اظهار نظرات و اتخاذ تاکتیکها کمرنگتر شود. بر این اساس کانون تنشهای حاکم میان ایران و رژیم جعلی اسرائیل، کمتر فلسطین و حتی «مقاومت» بوده است. البته این به معنای تغییر نگرش یا خدای ناکرده عدمپایبندی دستگاه خارجه جدید به آرمان فلسطین نیست بلکه سایه سنگین نگاه به غرب این دولت، چنین خروجیای را فراهم ساخته است. همین مسئله باعث شده تا مردان سیاست خارجی دولت جدید و خود رئیس جمهور از هر اظهار نظری که امکان افزایش تنش میان ایران و غرب را بیشتر کند، پرهیز نمایند. این مسئله به خصوص در پاسخ دکتر روحانی به سوالهایی که از او در مورد هولوکاست پرسیده میشود خود را به روشنی نشان میدهد. روحانی صرفا با بیان اینکه «من تاریخ دان نیستم» سعی میکند تا با پرش از این مساله خود را درگیر این بحث نکند. در حالیکه او میتواند به گونهای دیگر پاسخ دهد. هیچ الزامی نیست که او موضع اولیه احمدینژاد در خصوص هولوکاست که به انکار آن میانجامید را تکرار کند اما او میتواند از این سوال استفاده کند و بگوید که اگر این واقعه تاریخی است چرا مردم فلسطین باید تاوانش را بدهند و اگر هم تاریخی نیست که … اما روحانی حتی این سوال کاملا منطقی را نیز نمیپرسد چرا که اساسا هولوکاست را آنگونه که در دیدار با نمایندگان مجلس نیز به آن اشاره کرد، بیارتباط با ایران میداند. دکتر ظریف وزیر خارجه دولت یازدهم اما بهگونهای دیگر عمل میکند. او هولوکاست را به عنوان یک واقعه تاریخی میپذیرد اما میگوید که این واقعه نباید مبنایی برای اشغالگری رژیم صهیونیستی قرار بگیرد که به نظر نسبت به موضع منفعلانه روحانی منطقیتر است اگرچه انتقاداتی نیز نسبت به آن وارد است.
علاوه بر هولوکاست، سخنرانی روحانی در سازمان ملل هم قابل توجه است. با اینکه نوبت سخنرانی اوباما زودتر از روحانی بود و این مسئله امکان تغییر متن سخنرانی بر اساس سخنرانی اوباما را فراهم میساخت اما آنقدر که اوباما از اسرائیل در صحبتهایش حمایت کرد، روحانی از فلسطین نگفت. فارغ از این مسئله، پس از سخنرانی روحانی، بی بیسی در گزارشی نوشت که احمدینژاد در سخنرانی اولش در سازمان ملل از «جهان» گفت و روحانی از «ایران». مورد دیگر در خصوص گفتگوی تلفنی اوباما و روحانی بود. چند ساعت پس از این گفتگو، آمریکا اعلام کرد که اسرائیل را از این گفتگوی تلفنی مطلع کرده بوده است. در حالی که ایران هم میتوانست مشابه چنین اظهار نظری را با کیفیت و شکل متفاوت رسانهای کند که مثلا در خصوص این گفتگو، روحانی با بشار اسد گفتگو کرده است و یا چیزی شبیه این، اما عملا چنین اتفاقی نیفتاد. حالا هم یک همایش ضدصهیونیستی به نام «افق نو» در ایران به دلیل رویکرد جدید دولت در حوزه سیاست خارجی، لغو میشود چرا که از نظر دولت در شرایط کنونی، هر گونه تهاجم به اسرائیل، یک پالس منفی به غرب است و میتواند موجب تنش در روابط با آن شود.
دشمنی ایران و اسرائیل نه صرفا بر اساس جغرافیای فلسطین که به دلیلی دایره اعتقادی حاکم بر اصلیترین موضوع جهان اسلام یعنی فلسطین شکل گرفته است. میتوان به مواضع احمدینژاد منتقد بود و آنها را غیردیپلماتیک و … خواند اما عدم پیگیری کانون مرکزی نزاع میان ایران و اسرائیل یعنی فلسطین با همه جوانب اعتقادی، انسانی، حقوقی و سیاسیاش میتواند آثاری منفی برای ایران به ارمغان بیاورد. زیستجهان اصلی ایران، جبهه مقاومت است. حال اگر به هر دلیل دولت جدید قصد نزدیکی به غرب را داشته باشد، نباید نشانههایی از بیتوجهی به اصلیترین مواردی که موجب تفکیک این زیستجهان با غرب شده است، مشاهده شود. به نظر در شرایط کنونی فلسطین در میانه دیپلماسی اسرائیل ستیزانه دولت روحانی (در چارچوب همان اظهار نظرات رسانهای) جایگاه قابل توجه و اصلی را دارا نیست. در حالی که مدام گفته میشود «اسرائیل حالا منزوی شده است، نتانیاهو در سازمان ملل تنها مانده و …» اما سیاستهای اسرائیل در قبال فلسطین به همان شدت سابق بلکه بیشتر از قبل در حال انجام است. این روزها مسجد الاقصی دوباره مورد هجوم پیاپی سربازان و افراطیون رژیم صهیونیستی واقع شده، شهرکسازیها با همان شدت سابق در حال پیگیری است، فشار بر غزه تشدید شده است و … اما دستگاه سیاست خارجی دولت به انزوای بینالمللی نتانیاهو دلخوش کرده است. شکی نیست آن روزی که روابط ایران با غرب بهبود یابد و حتی روابط ایران و آمریکا نیز حسنه شود، باز هم سیاستهای اسرائیل در خصوص فلسینیان ادامه خواهد یافت.
Sorry. No data so far.