طی روزهای گذشته، خبرگزاریها و سایتهای خبری از حضور دبیرکل گروهک غیرقانونی نهضت آزادی در جمع وهابیون در استان اصفهان خبر دادند که متعاقبا توسط نیروهای انتظامی محلی دستگیر شدهاند.
“ابراهیم یزدی” بعد از ظهر روز جمعه به همراه “هاشم صباغیان” نفر دوم این گروهک به همراه چند عضو دیگر این گروهک در نماز جمعه غیرقانونی یکی از عناصر سابقه دار وهابی در اصفهان شرکت کرده بودند.
انتشار این خبر، پرونده سابقه ارتباط سران این گروهک غیرقانونی با مخالفان و اپوزیسیون جمهوری اسلامی ایران مجددا باز کرد؛ پروندهای که اسناد و مدارک بسیاری در آن وجود دارد.
هشدارهای صریح امام به سران نهضت آزادی
رویهای که بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در برابر اعضای جبهه ملی در پیش گرفت و نهایتا منجر به طرد و حذف این حزب سیاسی شد، به دلیل عملکرد نامناسب و مشابه نهضت آزادی با جبهه ملی برای این گروهک نیز تکرار شد. بر این اساس، پس از تسخیر لانه جاسوسی و انتشار اسنادی که وابستگی دولت موقت را هم نشان می داد، بازرگان استعفا داد تا نوبت به ریاست جمهوری بنی صدر برسد.
امام در وقایعی که منجر به اعلام ارتداد جبهه ملی شد، نهضت آزادی را هم نصیحت کردند و از آنها با عنوان “نماز شب خوان” یاد کردند؛ تعبیری که نشان از مدارای امام داشت؛ مدارا با کسانی که کارنامه چندان روشنی در سال های بعد از انقلاب نداشتند. ایشان فرمودند:«آیا “نهضت آزادى” هم قبول دارد آن حرفى را که “جبهه ملى” مىگوید؟ آنها هم قبول دارند که این حکم- حکم قصاص- که در قرآن کریم و ضرورى بین همه مسلمین است، “غیر انسانى” است؟ آیا این نماز شب خوانها این را قبول دارند یا نه؟ شک ندارم که قبول ندارند. خوب، اعلام کنید. چرا ساکت نشستهاید. مگرنهى از منکر فقط باید من را نهى کنید؟”
با اعلام عدم کفایت بنی صدر فضای کشور متأثر از آشوب های خیابانی طرح ریزی شده توسط منافقین و ترورها و انفجارها شد. در این فضا نیز امام به نصبحت نهضت آزادی پرداختند و از آنها خواستند تا راه خود را از آشوبگران جدا کنند. امام فرمودند:«من حالا هم باز به این افرادى که خیلى منحرف نیستند، من به اینها باز نصیحت مىکنم که شما بیایید و حسابتان را از این منافقین که قیام بر ضد اسلام کردند حسابتان را جدا کنید.”
این همه مدارا باز راه به جایی نبرد تا آنکه امام در نهایت در پاسخ نامه سید علی اکبر محتشمی پور که آن زمان وزارت کشور را عهده دار بود رسما عدم رسمیت نهضت آزادی را برای همیشه اعلام کردند.
امام در پاسخ نوشتند که “نهضت به اصطلاح آزادى و افراد آن چون موجب گمراهى بسیارى از کسانى که بىاطلاع از مقاصد شوم آنان هستند مىگردند، باید با آنها برخورد قاطعانه شود، و نباید رسمیت داشته باشند.”
سه سند خیانت نهضت آزادی در روزهای پایانی جنگ
هرگاه نامههای نهضت آزادی در سه سال آخر جنگ تحمیلی منتشر میشد و در آن از خستگی مردم از وضعیت کشور سخن میرفت، صدام برای تحقق چنین تحلیلی، حملاتش را به شهرها گسترش میداد.
در نامهی اول نهضت آزادی به امام(ره) مینویسد که پیامرسان اعتراضات میلیونها نفر از هموطنان و همسایگان زیر ترس و اختناق است! در این نامه از صدا و سیما به عنوان رسانه دروغپرداز نام برده میشود و امام امت(ره) متهم به کفر، لجبازی، یکدندگی، دیکتاتوری، بیتقوایی و به پرتگاه بردن کشور میشود!
در نامهی دوم سران نهضت آزادی و دیگر ملیگراها در کمال خفت و خواری در نامهای به خاویر پرزدکوثیار خواستار جلوگیری او از حمله ایران و عراق به شهرها میشوند!
در نامهی سوم جمعیتی مجعول به نام جمعیت دفاع از آزادی و حاکمیت ملت ایران به مردم ایران، شب نامه صادر میکند و در آن جنگ را خانمانسوز میخواند و از نهضت آزادی دفاع میکند!
با این حال و پس از رحلت امام خمینی (ره)، رهبر معظم انقلاب تلاش بسیاری کردند تا اعضای نهضت آزادی را به درون نظام بازگردانند. ایشان حتی برای درگذشت مهندس بازرگان هم پیام تسلیت دادند اما سران نهضت آزادی به جای تصحیح استباهات گذشته و استفاده از این لطف مقام معظم رهبری، رویه سابق خود را ادامه دادند و به مخالفت علنی و رسمی با نظام پرداختند.
مخالفت صریح و علنی با ولایت فقیه
ابراهیم یزدی چند سال پیش و در ملاقات با برخى اعضاى حزب مخالف دولت مالزی، ضمن سخنانی برضد اصل ولایت فقیه گفت: “در قرآن هیچ مفهومى به عنوان ولایتفقیه نداریم و آن را آیتالله خمینى با استناد به برخى احادیث وضع کرده است که حتی برخی از روحانیون آن احادیث را قابل استناد نمیدانند.”
وی ضمن تکرار لزوم حذف ولایتفقیه از قانون اساسی، با حمله به جریان روحانیت، آنها را پیوند خورده با شاهان و دربار معرفى کرد و مدعى شد: “شاه و روحانى همیشه با هم و همراه و همسو و شریک قدرت بودهاند.”
یزدی بخشی از روحانیان حاکم در ایران را شبیه به اصحاب کهف خواند که آنان صدها سال از تحولات جامعه عقب هستند و گمان میکنند که در جهان امروز هم شهری را میتوان مانند مدینهالنبی اداره کرد!
نهضت آزادی در فتنه 88
“گروهک نهضت آزادی طی دوسال گذشته با ورود فعالانه تر به عرصه سیاسی کشور تلاش کرد تا خود را به عنوان یکی از جایگزینهای مهم حاکمیت جمهوری اسلامی ایران نزد کشورهای خارجی و همچنین گروههای معاند داخلی مطرح کند.”
این جمله در یکی از کیفرخواستهای دادگاه رسیدگی به جرایم متهمان کودتای مخملی سال 88 بیان شد؛ اظهاراتی که از سوی متهمان نیز بیان و به نقش پررنگ این گروهک غیرقانونی در آشوبهای خیابانی اشاره شد.
سران نهضت آزادی در ماههای اخیر نیز در سلسله جلساتی با سران فتنه 88 توافق کردند به هر شکل ممکن نظیر ایجاد نارضایتیهای کاذب مردمی، بار دیگر زمینه اغتشاشات و درگیریهای خیابانی را فراهم کنند.
تشکیل ستاد اخلال در هدفمند کردن یارانهها
چند روز پیش، برخی سایتهای خبری اعلام کردند که یکی از سرکردگان نهضت غیرقانونی آزادی اخیراً در تماس با عناصر فعال این گروهک در شیراز از آنها خواسته است خود را برای سیاه نمایی علیه قانون هدفمند کردن یارانهها آماده کنند.
این عضو گروهک نهضت آزادی از این افراد خواسته است با توجه به اجرای قریبالوقوع قانون هدفمند کردن یارانهها و تورم احتمالی ناشی از اجرای این قانون، تمام هم خود را صرف دامن زدن به مطالبات مردم و مخالفخوانی علیه این قانون صرف کنند.
فعالان سیاسی معتقدند اینگونه اقدامات سران این گروهک غیرقانونی و منحله که نهایتا به همراهی و هم فکری با وهابیون رسیده است، تلاشی برای بازگشت به عرصه قدرت در ایران و کسب مناصب سیاسی است.
اگرچه این اقدامات از چندین سال پیش و با روی کار آمدن دولت اصلاحات آغاز شد و سران نهضت آزادی با نزدیک شدن به دولت اصلاحات خود را مهیا حضور در ارکان نظام میکردند اما پس از روی کار آمدن دولت نهم و زمانی که تمام آرزوهای آنان برباد رفته مینمود، سران این تشکل تلاش کردند تا با سوءاستفاده از فضای احساسی بعد از انتخابات، زمینه را برای تثبیت جایگاه خود فراهم کنند؛ موضوعی که با همراهی سران فتنه نیز پیگیری شد و میرحسین موسوی و مهدی کروبی رسما به دعوت نهضت آزادی پاسخ مثبت دادند.
با این حال به نظر میرسد ناکامی جریان فتنه در آسیب زدن به نظام باعث شده تا نهضت آزادی رسما وارد تقابل رسمی و علنی با نظام شود که همراهی با افراطیون وهابی یکی از نشانههای اثبات این مساله از سوی کارشناسان است.
Sorry. No data so far.