درست مقابل تئاتر شهر، چند نوجوان از اهالی خانه سرود گرد هم جمع میشوند و آرام آرام زمزمه میکنند:
مرگ بر تازیانهها،
تازیانههای بیامان،
به گردههای بیگناه بردگان…
مردمی که در حال گذر هستند، گاهی متوجه این زمزمهها میشوند و گاهی هم سر در جَیب مراقبت فرو برده و میگذرند…
نوجوانها اما باز هم در حال خواندن هستند، این بار صدایشان بیشتر به گوش میرسد؛
مرگ بر مرگ ناگهانی صد هزار زندگی
در یکی دو ثانیه
با سقوط علم از آسمان…
مرگ بر کشتن جوانهها
مرگ بر انتشار سم در زلال رودخانه ها
تعداد نوجوانها هر لحظه بیشتر و بیشتر میشوند، هر کدام از اعماق وجودشان میخوانند؛
مرگ بر فصاحت دروغ
مرگ بر بوقهای بوق
مرگ بر سیمهای خاردار و کشتزارهای مین
مرگ بر گورهای دسته جمعی و بندهای انفرادی زمین
دیگر کسی نمیتواند سر در گریبان فرو بَرد و از کنار این نوجوانان بگذرد، باید ایستاد و دید و شنید، آنگاه که این نوجوانهای هم وطن بر بریدن نفس و بر قفس و بر شکوه خار و خس؛ مرگ میفرستند…
مرگ بر بریدن نفس
مرگ بر قفس
مرگ بر شکوه خار و خس
مرگ بر هوس
تعداد نوجوانهایی که در محوطه باز تئاتر شهر گرد هم آمدهاند اکنون بیشتر و بیشتر شده است. رهگذرهای بسیاری ایستادهاند و مینگرند؛
مرگ بر حقوق بیبشر
مرگ بر تبر
مرگ بر شرارههای شر
مرگ بر سفارت شنود
مرگ بر کودتای دود
زنده باد زندگی عود
زنده باد زندگی من، تو، ما
مشتها گره میشوند و همه با هم فریاد میزنند؛
یک کلام، مرگ بر آمریکا
مرگ بر بریدن نفس
مرگ بر قفس
مرگ بر شکوه خار و خس
مرگ بر هوس
مرگ بر حقوق بی بشر
مرگ بر تبر
مرگ بر شراره های شر
مرگ بر آمریکا
مرگ بر ابولهب
مرگ بر یزید و شمر و ابن سعد
مرگ بر زادهی زیاد
بگو بلند بیش باد
مرگ بر قطعنامه های بستن فرات, قحط آّب
مرگ بر تیر مانده بر گلوی کودک رباب
مرگ بر قطع خندههای روشن علیرضا
مرگ بر گلولهای که خط کشید روی خاطرات آرمیتا
و همه چیز با این شعار به پایان میرسد؛
یک کلام مرگ بر آمریکا
فلش ماب «مرگ بر آمریکا» در پارک دانشجو را اینجا ببینید و دانلود کنید
Sorry. No data so far.