تنها سه روز پس از انتصاب مجتبی صدیقی به عنوان معاون وزیر علوم، وزارت علوم نامه جایابی جهت عضویت هیئت علمی را به نام فرزند مجتبی صدیقی صادر کرد!
دوازدهم آبان ماه سال جاری حکم انتصاب «مجتبی صدیقی» به عنوان معاون وزیرعلوم و رییس سازمان امور دانشجویان از سوی وزیر علوم، تحقیقات و فناوری صادر شد. مجتبی صدیقی هم اکنون عضو هیات علمی دانشگاه صنعتی امیرکبیر است.
تنها سه روز پس از انتصاب مجتبی صدیقی، فرزند وی محمد بشیر صدیقی از سوی وزارت علوم جهت عضویت در هیئت علمی به دانشگاه امیرکبیر معرفی شد. این درحالی است که بسیاری از مسئولین وزارت علوم در چند وقت اخیر نسبت به بورسیه ها و برخی اعضای هیئت علمی در دولت گذشته اعتراضات گسترده ای داشته اند.
گفتنی است بسیاری از مسئولین کنونی وزارت علوم و همچنین چهره هایی نظیر میلی منفرد و مجتبی صدیقی نیز از جمله افرادی بودند که در پایان دولت اصلاحات با حکم مصطفی معین به خارج از کشور بورسیه شدند. حال به نظر می رسد نوبت فرزندان مسئولین است تا با استفاده از همین روابط از امکانات و بورس های دولتی بهره مند شوند.
محمدبشیر صدیقی از دانشجویان ورودی سال 82 رشته صنایع امیرکبیر است که هم اکنون در حال اتمام تحصیلات خود دانشگاه دلف هلند است.
عدالت کجاست ؟
نکنه همه ی این کارا هم در راستای اعتدال قابل توجیه ؟
اين خبر تكذيب شد
ضمن اينكه بنده در وزارت علوم 20 سال است شاغلم اين خبر از اساس دروغ است و پسر دكتر صديقي با هزينه شخصي اعزام شده و تاكنون نامه اي براي هيات علمي ايشان توصيه نشده است ضمن اينكه بايد بگويم در زمان دكتر ملاباشي و دكتر مسلمي بيشترين اجحاف به بچه هاي مستعد شد و امثال آقاي سيد … كاظم…. با معدل بسيار پايين و در حالي كه هنوز فارغ التحصيل نشده بود معرفي شدند
با این ملاک تعداد مقالات و حتی معدل فقط خودتان را گول می زنید. اولا چه
بسیار دانشمندان بزرگ در گذشته و حال که در یک رشته خاص متبحر بودند اما
در سایر درسها نمرات کمی می گرفتند و معدلشان پایین بود. با این
استدلالات مضحک وزارت علوم اگر امثال لینه و نیوتون هم از آنها تقاضای
بورس می کردند به بهانه شرط معدل آنها رد می کردند!
این خبر که تکذیب شده:
http://www.fdn.ir/content/view/80685/73/
فرزند ایشان کارشناسی ریاضی سمنان قبول شده بود نمی دانیم چگونه در رشته مهندسی صنایع امیرکبیر مدرک لیسانس گرفت
این نهایت بی تقوایی است که به خاطر دشمنی با یک نفر با پسرش در بیفتیم!
شما با صدیقی مشکل دارید. پسرش چه بدی به شما کرده است؟ و به عبارت دیگری
جز انتقام های جاهلی نیست.
از آن بدتر اینکه خیال کنیم اسم افراد به محض دادن مقاله روی google ثبت می شود!
ضمنا جهت اطلاع شما از زمان ارسال مقالات علمی تا پذیرش و چاپ آنها زمان
زیادی ممکن است فاصله واقع شود و در این مدت چیزی در Google scholar دیده
نمی شود. با توجه با فرصت دو ساله کارشناسی ارشد، توان داشتن مقاله چاپ
شده را ندارند و خود اساتید بهتر می دانند که معمولا آن افرادی paper
generator نامیده می شود و پشت سر هم مقاله چاپ می کنند به طور معمول یا
مقالاتشان در مجلات بسیار بی ارزش چاپ شده است و یا تقلب کرده اند.
ضمنا Linkedin هم یک صفحه اختیاری است و دلیلی ندارد کسی همه اطلاعاتش را
بخواهد بر آن قرار دهد.
اما از همه اینها مهمتر، روش غلط کیلویی سنجش علم در ایران است.
تعداد مقالات و رشته ها متفاوت است. در بعضی رشته ها طرف نشسته در
آزمایشگاه و با دو تا محلول هفته ای مفاله می نویسد و در یک رشته هم یک
نفر باید دهسال تحقیق کند تا یک مقاله از آن بیرون بیاید. آیا می شود گفت
تعداد مقاله ملاک است؟ بگذریم که تقریبا بدون استثنا افرادی که مقالات
زیاد داشته اند کیفیت را فدای کمیت کرده اند. تا پزش را هم می دهند. حتی
در یک رشته خاص هم خیلی تفاوت است بین کسی که بعد ازچهار سال یک مقاله پر
مغز بیرون می دهد و کسی که در همان مدت بیست تا مقاله آبکی در می آورد.
ظاهرا همه شان هم در ISI منتشر می شوند!
اما دانشمند بزرگی مانند ریمان حتی یک مقاله هم نداشت وقتی در گوتینگن
برای دکتری پذیرفته شد و شاگرد مخ بزرگی مانند گوس شد و حتی کل رساله
اش یک مجموعه چند ده صفحه ای بیش نیست اما بزرگترین دانشمند عصر خودش در
هندسه های نااقلیدسی بود. کمتر می توانید دانشمند بزرگی در گذشته و حال
پیدا کنید که به خاطر تعداد مقالاتش پذیرش دکتری گرفته باشد!
و این نهایت تقوی است که بخاطر دشمنی با دولت قبلی یه عده دانشجوی بورسیه در دولت قبل رو به منجلاب و بی آبرویی بکشن؟
آنها سکولار هستند و دین ندارند و این رفتارها مناسب خودشان است. آیا شما هم دین ندارید؟