تریبون مستضعفین-مهدی عامری
یکی از وعدههایی که دکتر حسن روحانی در دوران تبلیغات ریاست جمهوری به مردم داده بود حل بخشی از مشکلات اقصادی کشور در 100 روز بود. بر مبنای این وعده ایشان سهشنبه شب برای ارائه گزارش از صد روز اول دولت تدبیر و امید با مردم سخن گفت.
یکی از تاکیدات ایشان در این مصاحبه و همچنین در فرمایشات گذشته ایشان استقبال دولت از نقد و انتقاد بوده است از این رو با توجه به اینکه قسمتهایی از گزارش ایشان ابهاماتی داشت به نقد و بررسی گزارش طولانی ایشان پرداخته می شود.
یکم: گزارش هشت ساله!
بخش اعظمی از صحبتهای ایشان مربوط به انتقاد از دولت قبل بود (حدود 40 دقیقه از 110 دقیقه) و اینکه ایشان قصد داشت به مردم تفهیم نماید که از دولت قبل چه ارثی برای دولت ایشان به جای مانده است. شاید بتوان گفت آنچه مردم شاهد آن بودند به جای گزارش 100 روزه دولت تدبیر و امید گزارش رییس جمهور فعلی از عملکرد هشت ساله دولت قبل خود بود!
البته شایسته است آقای روحانی و تیم ایشان توضیح دهند آیا در ایام تبلیغات انتخابات نمیدانستند پا در چه عرصهای گذاشتهاند و قرار است چه دولتی را تحویل بگیرند؟ آیا بر مبنای نادانستههایشان بر مردم وعده دادند و امروز به جای گزارش عملکرد نقصهای دولت قبل را علم میکنند؟ این در حالی است که ده روز قبل از انتخابات، امام خامنهای در حرم مطهر حضرت امام(ره) به کاندیداها فرمودند: «من به برادرانى كه میخواهند اطمينان اين مردم را به سمت خودشان جلب كنند، نصيحت میكنم كه منصفانه حرف بزنند؛ انتقاد كنند، ليكن انتقاد به معناى سياهنمائى نباشد؛ به معناى انكار كارهاى بسيار برجستهاى نباشد كه چه در اين دولت، چه در دولتهاى قبلى انجام گرفته است و كسانى مثل خود آنها سر كار آمدهاند و شب و روز تلاش كردهاند و آن كارها را انجام دادهاند. انتقاد به معناى انكار جهات مثبت نيست؛ انتقاد اين است كه انسان كار مثبت را بگويد، نقص و ضعف را هم بگويد. امروز در كشور ما اگر كسى سر كار بيايد، احتياج ندارد كه از صفر شروع كند؛ هزاران كارِ برجسته انجام گرفته است. در سالهاى طولانى، در دوره مسئوليتهاى مختلف دولتها، هزاران زيرساخت اساسى براى اين كشور به وجود آمده است؛ علم پيشرفت كرده است، صنعت پيشرفت كرده است، كارهاى زيربنائى پيشرفت كرده است، امور بسيار مهم در زمينههاى مختلف برنامهريزى و اجرا شده است؛ اينها را نبايد از دست بدهند؛ هر كارى ميكنند، بايد از اينجا به بعد باشد. اين همه كار را نميشود فقط به بهانه اين كه امروز مشكلات اقتصادى داريم، گرانى و تورم داريم، انكار كنيم؛ اين كه درست نيست. بله، مشكلات اقتصادى هست، تورم هست؛ انشاءالله آن كسى كه بعداً خواهد آمد، بتواند حلاّل اين مشكلات باشد، اين گرهها را هم باز كند؛ اين كه آرزوى ملت ايران است؛ اما اين معنايش اين نباشد كه اگر ما يك راه حلى براى مشكلات در نظر خودمان داريم، همه آنچه را كه امروز انجام گرفته است و وجود دارد، انكار كنيم. بعد هم وعدههاى نشدنى ندهند. من به نامزدهاى گوناگون عرض ميكنم جورى حرف بزنيد كه اگر در خرداد سال آينده نوار امروز شما را جلوى خودتان گذاشتند يا پخش كردند، شرمنده نشويد؛ جورى وعده بدهيد كه اگر چنانچه آن وعده را بعداً به رخ شما كشيدند، مجبور نباشيد تقصير را گردن اين و آن بگذاريد كه نگذاشتند، نشد. كارى را كه ميتوانيد انجام دهيد، وعده بدهيد.»
اگر آقای روحانی نادانسته وارد عرصه انتخابات شده باشد که وا حسرتا و اگر از مشکلات کشور آگاهی داشتهاند و برای حل مشکلات خود را شایسته ریاست جمهوری کشور میدانسته است، اکنون روا نیست مردم به نق زدنهای دولت گوش دهند، چون به دولتی رای دادند که با آگاهی از مشکلات موجود وعده بازشدن قفلها را داده بود!
دوم: مجریان خوب!
یکی از اقداماتی که از زمان ریاست جمهوری دکتر احمدی نژاد در کشور باب شد گزارشهای سه ماهه رییس جمهور به مردم بود که به لطف خدا این سنت حسنه تا امروز باقی مانده است،. اما یکی از انتقادات به مصاحبه های احمدی نژاد انفعال مجری برنامه بود. اما در مصاحبه اخیر آقای روحانی، مجریان با اینکه سه نفر بودند و به قول آقای روحانی لشکرشان زیاد بود اما نه تنها به شدت منفعل بلکه تاحدودی همراه رییس جمهور بودند و حتی در یکی دو مورد به رییس جمهور در نقد دولت قبل کمک هم کردند!
مجریان هیچ گونه سوال انتقادی و چالشی از رییس جمهور مطرح نکردند و حتی حاضر نشدند نظرات منتقدان را به عنوان سوال از ریاست جمهوری مطرح کنند و در برخی موارد به تعریف و تمجید (بخوانید تملق) از دولت پرداختند و بر دولت قبل تاختند. تعابیری مثل اینکه «مردم افسرده و خسته بودند»، «اقتصاد کوچک شد» نشان از این امر داشت مجریان بیشتر برای کمک به رییس جمهور آمدهاند… با این حال آقای روحانی این لطف صدا و سیما و نادیده گرفت و در سخنان خود به صدا و سیما طعنه ای هم زد که جلوتر به ان اشاره خواهد شد. اینها در حالی بود که در مصاحبههای رییس جمهور سابق همواره بخشی از سوالات به پاسخگویی رییس جمهور به منتقدان اختصاص داشت.
سوم: انبارهای خالی
آقای روحانی اولین و فوریترین مشکلی از دولت قبل که به ایشان ارث رسیده بود را انبارهای خالی کشور عنوان کرد گفت: «اولین روزهای بعد از انتخابات، من با اولین مشکلی که مواجه شدم شرایط کالاهای اساسی در کشور بود. اولین گزارشی که از وزارت صنعت، معدن تجارت گرفتم این بود که وضع کالاهای اساسی در کشور چگونه است؟ با گزارشی که داده شد بسیار نگران شدم. برخلاف آنچه در ذهنم بود و فکر میکردم تا 3-4 ماه انبارها پر است، گزارشی به دستم رسید در همان روز سوم و چهارم بعد از انتخابات(قبل از تحلیف و تنفیذ) که نشان میداد کشور از لحاظ کالاهای اساسی و از جمله گندم دچار مشکل است. در یکی از استانها گندم فقط برای سه روز در سیلو وجود داشت. بلافاصله من برخی مسئولان اجرایی را در همان دولت خواستم و با آنها صحبت کردم و مشکلاتی که برای تامین ارز و خرید بود و برخی کالاها در راه بود و برخیشان در بندر بود و ما دموراژ میدادیم. این اولین مشکلی بود که با آن روبرو شدم».
اما جالب است آقای روحانی در حالی در پنج آذر 92 چنین سخنی را به زبان میآورد که در سی خرداد همین سال آقای ترکان در برنامه «دیروز، امروز، فردا» از دولت قبل به خاطر اقدام خوبی که در مورد کالاهای اساسی انجام داده بودند تشکر کرد و گفت: «آقای احمدینژاد فرمودند وزرای دولت با دکتر روحانی از طریق آقای بقایی همکاری داشته باشند. از طرف دکتر روحانی هم بنده ماموریت پیگیری این موضوع را قبول کردم. امروز یک جلسه دو ساعته با آقای بقایی داشتیم. رسیدگی به برخی امور فوری در اولویت مباحث ماست. البته دولت خودش وارد بعضی از این مسائل مثل تامین کالاهایی اساسی شده است که این کار را به خوبی انجام داده است و توانسته به موقع خریدهای لازم را انجام دهد. گفت و گوی امروز و بحث هایی که با آقای بقایی انجام شد، آغاز ماجرا بود و از شنبه این موضوع نزدیک تر پیگیری خواهد شد.» شایسته است دولت راستگویان این تناقض را برای افکار عمومی برطرف کند که چگونه هم می تواند انبارها پر باشد و هم نباشد؟
چهارم: خزانه خالی
آقای روحانی اصرار دارد خزانه کشور در زمان تصدی ایشان خالی بوده است. اما برخی کارشناسان اقتصادی (نگاه کنید به مقاله 25 آبان 92 روزنامه رسالت به قلم محمد کاظم انبارلویی) و وزریر اقتصاد دولت قبل (برنامه پایش 5 آبان 92) اعتقاد دارند خزانه پر را تحویل دولت دادهاند. از مجریان منتخب مصاحبه توقع میرفت اشاره ای به این پاسخها داشته باشند و از رییس جمهور بخواهند اقلا جوابی به متقدان بدهد. منتهی مجریان ترجیح دادند فقط لبخند بزنند ژست بگیرند و تایید کنند.
اما بایسته است مشخص شود منتقدان چه میگویند؟ آیا آقای روحانی پاسخی به متقدان ندارد و یا سخنان آنها را دارای ارزش پاسخگویی نمیبیند؟ اگر پاسخی به منتقدان ندارند که وا حسرتا! اما اگر سخن منتقدان را ارزشمند نمیشمارند و معتقدند باید حرف خود را بزنند و کار خود را انجام دهند، چگونه این عملکرد با شعار استقبال از نقد همخوانی دارد؟ آیا این نوعی استبداد را تداعی نمیکند؟
پنجم: بیتدبیری گذشتگان
آقای روحانی مشکلات را حاصل بیتدبیری دولت قبل دانسته و گفت : «البته نمیخواهم بگویم همه مشکلات اقتصادیمان مربوط به تحریم است. عمدتا مربوط به بیتدبیری بود».
بی تردید نمی توان سوء مدیریت در برخی از اقدامات دولتهای قبل را ندید گرفت اما خوب است جناب رییس جمهور روشن کنند چه مقدار از مشکلات وابسته به بی تدبیری و چه مقدار مربوط به تحریمهاست. اگر عمده مشکلات از بیتدبیری است؛ چرا دولت تدبیر و امید اکثر توان خود را در این روزهای ابتدایی برای صرف برداشتن تحریمها کرده است تا جایی حاضر به توقف برخی از فعالیتهای هستهای هم شده است؟
ششم: انسجام ملی!
آقای روحانی در مورد انسجام و وحدت ملی و نقش آن در پیروزی هستهای نیز سخن گفت: «هرچه بخواهیم به دست بیاوریم از وحدت و انسجام داخلی میتوانیم به دست آوریم. با تفرقه و اختلاف نمیشود. برخی وقتها آتش دارد خاموش میشود عدهای هیزم میآورند. بعضی انگار از شعله آتش خوششان میآید. با انسجام میتوانیم از پلههای پیشرفت بالا رفته و به بام برسیم». شاید اشاره روحانی به فتنه سال 88 و نامه آتشفشانی برخی از نزدیکان فکری آقای روحانی باشد که در انتخابات سال 88 به جای همدلی و وحدت از شعله آتش و آتشفشان سخن گفتند و روند پیشرفت کشور را متوقف کردند. یقینا هدایتهای رهبری و حمایت و حضور مردم در سال 88 بیشتر از این زمان بوده است منتهی آنچه تا حدودی پیشرفت کشور را به مخاطره انداخت همین مطلبی است که آقای روحانی بیان کرده است چون عدهای از شعله آتش خوششان میآمد بر آتش اختلاف ملی دمیدند.
هفتم: منتخب ملت مهم است؟
آقای روحانی در ادامه صحبتهای خود رمز آنچه را که پیروزی هستهای نامید این گونه عنوان کرد: «حسن روحانی کسی نیست. نماینده ملت ایران مهم است. فرد منتخب ملت ایران برایشان مهم بود. این انتخابات دنیا را تکان داد. مردم ایران بزرگ هستند و همه افتخارات را آنها آفریدند».
خوب است آقای روحانی به این سوال پاسخ دهد آیا سال 88 آن مرد که 25 میلیون رای آورد و اکنون رفته است منتخب ملت نبود؟ چرا انتخابات سال 88 که میتوانست دنیا را تکان دهد این گونه نشد و فقط ایران را تکاند؟ آیا مردم خرداد 92 همان مردم خرداد 88 نیستند؟ ایشان که اعتقاد دارد از سال 84 بی تدبیری بر کشور حاکم بوده است پیام رای مردم در خرداد 88 را چه میداند؟ آیا مردم به بیتدبیری و افراط رای دادند؟
آیا ادعای تقلب در انتخابات باعث تضعیف دولت در عرصه بین المللی نشد؟ آیا عملکرد کسانی که اکنون حول و حوش آقای روحانی همکای میکنند باعث نشد دولتی که می توانست با پشتوانه 25 میلیون رای در مناسبات جهانی شرکت کند و به قول ایشان افتخار بیافریند، دائما در رسانههای خارجی، در پی پاسخ دادن به اعتراضات موهوم عدهای باشند که شکست را قبول نداشتند و بر رای مردم و هدایتهای رهبری تمکین نکردند؟
اگر پس از خرداد 92 رقبای انتخاباتی آقای روحانی به جای تبریک به ایشان فریاد اعتراض سر میدادند و طرفدارانشان به خیایانها میریختند آیا امروز آقای روحانی میتوانست آرام و راحت گزارش 100 روزه به مردم بدهد؟ یا باید توانش را برای آرام کردن خیابانها صرف میکرد؟ از آن سو اگر سال 88 رقبای شکست خورده هم نجابت رقبای آقای روحانی را داشتند آیا حضور 85 درصدی مردم در انتخابات نمیتوانست قدرتی برای دولت در مذاکرات باشد؟
متاسفانه آقای روحانی تا کنون به طور شفاف در باره فتنه 88 موضعی نگرفته است اما از لا بلای این سخنان ایشان میتوان منطقی بدست آورد که گویا ایشان هم معتقد است فتنهگران سال 88 خیانتی جبران ناپدیر به کشور کرده و خسارتی بزرگ بر ملت تحمیل کردند.
هشتم: حقوق شهروندی
آقای روحانی یکی از راههای انسجام ملی را تدوین حقوق شهروندی اعلام کرد و گفت : «اولین مسئله در انسجام این است که همه به حقوق یکدیگر احترام بگذارند. من آن منشور حقوق شهروندی را که به ملت عزیزمان قول داده بودم، امشب پیش نویسش روی سایت قرار گرفت تا مردم و نخبگان نظر دهند. … اولین قدم این است که به حقوق یکدیگر احترام بگذاریم.»
در مورد این سخنان اقای روحانی باید پرسید آقای احمدینژاد به عنوان رییس جمهور سابق کشور از حقوق شهروندی مورد نظر برخوردار است؟ حجم اهانتها و توهینهایی که پس از انتخابات طرفداران دولت جدید نثار رییس جمهور سابق کردهاند با حقوق شهروندی همخوانی دارد؟ آیا طرفدران رییس جمهور سابق از این حقوق شهروندی برخوردار هستند؟ بر فرض که عملکرد ضعیف دولت قبلی سبب جواز اهانتها به آن باشد در مورد رقبای آقای روحانی در انتخابات ریاست جمهوری آیا حقوق شهروندی حرفی برای گفتن دارد؟ اینکه کسانی که به آقای روحانی رای ندادهاند را افراطی و متحجر و … بدانیم نوعی احترام به حقوق شهروندی است؟ دفاع از فتنهگران و نادیده گرفتن خیانت خائنین هم جز حقوق شهروندی است؟
نهم: آرامش
رییس جمهور در ادامه گفت: «یکی از نکات مثبتی که حس میکنم بوده است، این است که یک آرامشی بوجود آمده. نه فقط در سکه و دلار و مسکن. اصلا در جامعه و دانشگاه و بازار و مدارس و ورزش احساس آرامش است.»
خوب است آقای روحانی پاسخ دهد اولا چگونه به این حس زیبا دست يافته است؟ همچنین در سالهای قبل چه کسی یا کسانی آرامش مردم را به هم زده بود؟ چه کسانی بزرگترین و بهترین انتخابات کشور را به مسالهای امنیتی تبدیل کردند و کشور به لبه پرتگاه بردند؟ چه کسی دندان طمع دشمن علیه این ملت را تیز کرد؟ چه کسانی با دمیدن به دروغ تقلب درانتخابات و رهبری اعتراضات و شورشهای خیابانی کام مردم را تلخ کردند؟ چه کسانی با توهین به امام و شهدا و عاشورا امنیت روانی مردم را به هم زدند؟ خانواده و نزدیکان چه کسانی هنوز نتیجه انتخابات اعلام نشده بود مردم را به ریختن در خیابان دعوت کردند؟ فرزندان چه کسانی در کف خیابان مردم را برای اعتراض تشویق میکردند و آرامش ملی را به هم میزدند؟
امروز اگر آرامشی هم هست دو علت دارد؛ یکی آنکه آنانکه آرامش مردم و کشور را به هم میریختند اکنون بر مناصب امور نشستهاند و ذوق زده و خوشحالند و آنان که نامههای آتشفشانی مینوشتند امروز دموکراسی ایران در دنیا بینظیر میخوانند و در همه مراسمات تنفیذ و تحلیف و .. شرکت میکنند. لذا کسی نیست که آرامش سیاسی و اقتصادی را به هم بزند!
علت دوم نجابت جناج مقابل و رقبای آقای روحانی است که به جای اعتراض به 250 هزار رای، به نتیجه انتخابات تمکین کردند و در همراه طرفداران آقای روحانی در جشن پیروزی کاندیدای پیروز شرکت کردند نه آن که مانند همسلکان آقای روحانی به اختلاف 11 میلیونی اعتراض کنند!!
اما در مورد اینکه آیا واقعا آرامش وجود دارد باید به آقای رییس جمهور یادآوری کرد در این صد روز اظهار نظراتی مبنی بر تعطیلی مسکن مهر، قطع یارانهها، دفاع از دلار 3000 تومانی، ارزان نشدن خوردرو، سیاهنماییها از دولت قبل و توهین به شهدا و امیرالمومنین در عید غدیر، توهین به امام راحل، دفاع از مجرمان امنیتی، چندین قتل و ترور و … سبب شده آرامش مردم تحت الشعاع قرار گیرد.
دهم: نقد کنید ولی…
در این صد روزه آقای روحانی چندین بار بر استقبال از انتقاد تاکید کرده است ایشان در گزارش خود هم گفت: «دولت واقعا از نقد بدش نمیآید. ما مگر معصومیم و خطا نمیکنیم؟ نقد اگر سازنده باشد به نفع همه ماست. از نقد رسانه ملی استقبال میکنیم. همه باید آستانه تحملمان را بالا ببریم و همدیگر را تحمل کنیم و بدانیم با تحمل بیشتر نفع بیشتر عاید این مردم میشود».
اما واقعا دولت از نقد خوشش میآید؟ آستانه تحمل آقای روحانی در تبلیغات ریاست جمهوری و در گفتگوی ویژه خبری بر همگان معلوم شد. در این صد روز نیز ایشان منتقدان که جای خود دارد هر آن که به ایشان رای نداده است را افراطی خطاب کرد! سایر افراد دولت نیز این گونه هستند و حتی کسانی که طبق قانون در مجلس رای اعتماد به وزرا، به عنوان نماینده ملت با برخی وزرا مخالفت کردند افراطی خواندند و از مردم خواستند دور بعد به آنها رای ندهند!! در واکنش به مستند صدا و سیما که از حضرت امام دفاع کرده بود و یکی از حامیان دولت را نقد کرده بود، حملات گستردهای علیه صدا و سیما اغاز کردند. همین جناب روحانی نقدهای لطیف صدا و سیما به دولت را همواره به رخ رسانه ملی میکشد.
نمونه دیگر اینکه حضرت آیتالله جنتی در خطبههای نماز جمعه با زبانی آرام و سوالگونه به برخی عزل و نصبهای دولت انتقاد کرد و به سرعت آماج حمله اعتدالیون قرار گرفت! دانشجویان منتقدی که به برخی رفتارها در سفر دولت به نیویورک انتقاد داشتند به بدترین وجه توسط رسانههای دولتی مورد حمله قرار گرفند و به دروغ نسبت کفشپراکنی به آنها داده شد.
تابلوهایی که با هنرنمایی سیاستهای مزورانه امریکا را به تصویر کشیده یود و انتقاد تلویحی -و نه صریح- به برخی تحرکات دولت بود توسط دولت جمع شد! برخی جشنوارههای تخصصی که منتقدان دولت برگزار میکردند حذف شده است!! و چندین و چند مورد دیگر که تنها در صد روز اتفاق افتاده است آیا نشان از نقدپذیری دولت دارد؟ دولتی که اصلا خود را ملزم به پاسخگویی در برابر انتقادات نمیداند و حتی انتقادات دلسوزانه مراجع تقلید (انتقاد آیتالله مکارم به وزیر ارشاد و سایر مراجع به مقاله روزنامه بهار) را بیپاسخ میگذارد چکونه داعیهدار استقبال از نقد است؟
یازدهم: صدا و سیما
با روی کار آمدن دولت جدید صدا و سیما در حمایت از دولت سنگ تمام گذاشته است و به سرعت مردان اصلی و بعد وزرای دولت را به بهانههای مختلف به برنامههای گوناگون دعوت کرده است تا برنامههای دولت را بری مردم تشریح کنند! حتی در همین مصاحبه مجریان صدا و سیما حامی و مددکار ریاست جمهوری بودند!! اما با این حال آقای روحانی از صدا و سیما ناراضی است! این هم به حساب نقد پذیری ایشان!
دوازدهم: چارچوب هدایتهای رهبری
اقای روحانی در ادامه ابراز داشت: «اگر مجلس و سایر ارگانها کمک نمیکرد و هدایت و کمک مقام معظم رهبری نبود، به اینجا نمیرسیدیم. همه قوا به رهبری احترام کرده و چارچوب هدایت ایشان را پذیرفتیم و بحمدالله قدم خوبی برداشتم» و «در هستهای اگر پیشرفت داریم به خاطر هدایت مقام معظم رهبری و حمایت مردم و حضور مردم است.»
آری اگر در سال 88 نیز همگان چارچوب هدایتهای رهبری را میپذیرفتند و برخی افراد پس از خطبه 29 خرداد ایشان مردم به کف خیابان دعوت نمیکردند خوشحالی مردم زودتر از انیها رقم میخورد!
بیتردید مردم همان مردم و رهبری همان رهبری اما آنچه تغییر کرده است فقط رای مردم است! چرا رای 18 میلیونی مردم در 24 خرداد 92 دارای احترام است ولی رای 25 میلیونی همان مردم در سال 88 باید وتو شود؟
چرا در سالهای گذشته حمایتهای رهبری از دولت برای عدهای مهم نبود و اکنون مهم شده است؟ چون دولت تغییر کرده است و دولت مورد نظر آنها بر سر کار است حمایتهای رهبری از دولت اما و اگر نمیخواهد اما در سالهای قبل که حمایت رهبری از دولت وقت جدیتر و صریحتر و بیشتر بود اما و اگرهای فراوان مشکلی نداشت؟
دوازدهم: فرهنگ امنیتی
اما فرهنگ گویا در این دولت هم همچنان مظلوم است؛ آقای روحانی با تاکید بر اینکه در این صد روز کار فرهنگی چندانی نکرده است گفت: «ما صاحبان فرهنگ را باید بهشان اعتماد کنیم. صاحبان فرهنگ در کشور فرهیختگان و بزرگان ما هستند. خیلی به آنها بی اعتمادی بعضی ها در بعضی مقاطع انجام دادند . به فیلمسازان و نویسندگان باید اعتماد کنیم. در همین 100 روز خیلی کتابها که ممنوع شده بود، آزاد کردیم. برخیها که ممنوع القلم شده بودند تبدیل کردیم به سریعالقلم. خیلی مقررات دست و پاگیر را هم در بخش فرهنگ و هم در اقتصاد داریم روانسازی میکنیم. باید فضای امنیتی را از فرهنگ کنار بزنیم.»
اقای روحانی خوب است پاسخ دهد لغو جشنواره سینمایی افق نو به چه دلیل بوده است؟ آیا باز کردن خانههایی که بسته است مربوط به برخی گروههای خاص است و خانه منتقدان باید بسته شود؟ انحلال موسسه سینمایی مقاومت و انقلاب اسلامی در چه راستایی بوده است؟ به نظر سایه سیاست و امنیت هم چنان بر فرهنگ وجود دارد فقط نوع آن عوض شده و اسم اعتدال گرفته است!
سیزدهم: گزارش احساسی!
اقای روحانی در بخشی از سخنان خود کلیگویی را به اوج رساند و گفت: «الان احساسم این است که مذاهب و ادیان و اقوام مختلف احساس آزادی بیشتری میکنند. هم روانی است این احساس و هم دولت واقعا مصمم است نسبت به اقوام و مذاهب و ادیان. این داستان حقوق شهروندی یک هدف بزرگش همین است.»
این بخش از سخنان ریاست جمهوری نیازی به توضیح و تحلیل ندارد و مشخص است یک بیان احساسی مبتنی بر شنیدههاست که ان شاء الله تنها همین بخش سخنان ایشان این گونه باشد و بقیه گزارش نه بر مبنای احساس که مستدل و منطقی است!!
چهاردهم: احیای اخلاق
پس از آنکه مجری از یکی از شعارهای آقای روحانی در مورد احیای اخلاق سخن گفت آقای روحانی گفت: «الحمدلله احیای اخلاق را هم شاهدیم».
به نظر باید این قسمت را هم به کلیگوییهای ایشان اضافه کنیم. جا داشت ریاست محترم جمهور برخی از مصادیق احیای اخلاق را برای مردم عنوان میکرد.
توهین به دولت قبل و شخص رییس جمهور سابق در کلام دولتمردان و سایتها و نشریات حامی دولت، توهین به مردمی که به آقای روحانی رای ندادهاند، توهین به منتقدین و افراطی خواندن آنها، توهین به امیرالمومنین(علیه السلام) در روزنامه بهار، توهین به شهدا و امام(ره) توسط حامیان دولت، پاره کردن نامه یک پیرزن توسط محافظان ریاست جمهور در مراسم ختم مرحوم عسگر اولادی، قسم جلاله دروغ یکی از وزرا در روز رای اعتماد مجلس، تاکید وزرا بر آزادی شبکه ضد اخلاق فیس بوک و ترویج خوانندگی زنان، توصیه زنان به کشیدن قلیان، دریافت هدیه تقلبی از امریکا و کتمان کردن آن از مردم، دفاع از فتنه گران و… شاید از مصادیق احیای اخلاق در این صد روز باشد!
در کل به نظر میرسد گزارش ریاست محترم جمهوری با عملکرد دولت در صد روز همخوانی داشته است و اگر عدهای معتقدند رییس جمهور در این مصاحبه گزارشی از عملکرد دولت ارائه نکرد نباید توقع بیشتر از این داشته باشند چه آنکه این گزارش آیینه عملکرد صد روزه دولت تدبیر و امید بود که جز نقد از گذشته و وعده برای آینده چیزی نداشت!
خفه
تجلی اعتدال !
تجلی اعتدال ! تچلی زنده باد مخالف من!
آری! چشم. خفه می شویم..
مدت زمان گزارش دهی! رییس جمهور محترم:1 ساعت و 50 دقیقه
مدت زمان تخریب دولت قبل 45 دقیقه!!
مدت زمان تعریف و تمجید های مختلف: 25 دقیقه
مدت زمان بیان تصمیمات آینده :30 دقیقه
حق گفتید .حرف دل من بود
بخشي از عملكرد 100 روزه دولت تدبير و اميد!
http://nocutpress.com/fa/news/5678
1- تعطيلي غني سازي 20% اورانيوم در كشور
2- تعطيلي سفرهاي استاني
3- مخالفت شديد و متوقف كردن مسكن مهر
4- عدم توانايي در پرداخت يارانه ماهانه
5-صدور فتواي حلال شدن تكخواني زنان براي مردان
6- حلال شدن استفاده از فيسبوك و فعاليت شديد اعضاي دولت در اين شبكه اجتماعي قبلا غير مجاز
7- تغييرات گسترده و قطاري مديران و مسئولين باقيمانده از دولت سابق
8- بازگشت عناصر دخيل در فتنه 88 به عرصه حاكميت
9- گرانتر شدن بسياري از ارزاق ضروري مردم
10- جلوگيري از كاهش قيمت دلار
11- سياهنمايي درباره اوضاع مملكت
12-ايجاد روحيه ياس و نا اميدي در جامعه
13- به نام زدن افتخارات ايجاد شده توسط دولت قبل(مانند افتخارات ورزشي مثل صعود به جام جهاني)
14- نام بردن مداوم از مقام معظم رهبري و عدم تبعيت از منويات ايشان در عمل
15- شروع مجدد نا امني ها مثل حادثه سراوان و….در اثر ضعف نهادهاي اطلاعاتي و امنيتي
16-تغيير كاربري واژه اعتدال!
17- آغاز مجدد توهين به ارزشها در نشريات(مثل مقاله روزنامه بهار درباره غدير)
18- تبديل شدن كابينه به خانه سالمندان
19- بازگشت خوي اشرافي گري و دوري از مردم
20- فراموشي شعارهاي مهم اين سالها مثل اقتصاد مقاومتي و بيداري اسلامي
21- برقراري مذاكره تلفني با مسئولين آمريكايي بدون اجازه رهبر انقلاب
22- قبح شكني از تراشيدن ريش و باب شدن انواع مدل ريش در بين وزراي دولت(سه تيغ،پرفسوري و…)
23- تبليغ استفاده از قليان توسط اعضاي دولت
24- حذف ایران کد و شبنم جهت رفاه حال قاچاقچیان عزیز
25- جلوگیری از پرتاب ماهواره شریف ست برای تامین نظر دوستان غربی!
26- تعطیلی جشواره ضد صهیونیستی افق نو به دستور وزارت خارجه!
27- برداشتن بيلبوردهاي صداقت امریکایی از سطح شهر در آستانه 13 آبان
28- حذف اللهم عجل لوليك الفرج از سایت ریاست جمهوری
باید 28 ام اولش باشه. چون ما هر کاری می کنیم برای همونه. هدف والای ما زمینه سازیشه.
تو با اين متنت از بقاياي احمدي نژادي، ديگه اين حرفها مرده
شما که نه! اما دشمنان بدانند اگر حرفهای ما مرده است آرمانهای ما و خود ما هنوز زنده هستیم
ملت اينقدر خام نيستند كه قلم سطحي تو براي آنها اهميت داشته باشه تو از احمدي نژاد كه ٨ سال اين مملكت رو فنا كرد دفاع نكن، آنچيز كه عيان است چه حاجت به بيان است
موضوعات بسیار مهمی در متن مورد اشاره قرار گرفته بود. ولی ای کاش به جای هدر دادن این موضوعات با یک مطلب سطحی، یک سلسله مطلب عمیقتر و عینیتر با ذکر منابع کار میشد.
به هر حال خدا قوت و متشکرم.
سلام لطفا موارد مهم و همین طور سطحی را بیان کنید
این حرفها نمرده..
گزارش عملکرد ۱۰۰ روزه بود یا تخریب عملکرد ۸ ساله؟!
دوران احمدی نژادها و جلیلی ها به سر آمده مردم جواب تندروهای افراطی را در24خرداد92 دادند دیگر اجازه جولان دادن جریان انحرافی ازانقلاب امام وشهدا نخواهند داد
جواب ملت به شما سبزها که در ۲۲ خرداد ۸۸ محکم و قاطع بود ولی شما که ملت و رای ملت براتون مهم نیست همین دولت لب مرزی براتون خوبه
جیره خواران احمدی نژاد و جلیلی ملت ایران شما را خوب شناخته اند برای جمع کردن رای حرام دست به هرکاری می زنید ای کاش کمی ازدکتر قالیباف که بحق شایسته ریاست جمهوری است یادبگیرید که به دنبال رای حلال است
اگر حلال و حرام برای قالیباف معنا داشت منبع درآمد شهرداریش فروش تراکم و گران کردن تهران نبود
خوشحالین یک مشت آدم مثل هم دور هم جمع شدین نظرات صد درصد مثل هم میدین!!!!
میدونین غیر خودتون کسی این نظرات مغرضانه رو نمیخونه از مثبت و منفی هاش کاملاً مشخصه!!!
منم اتفاقی وارد سایت شدم که ای کاش نمیشدم
حق شما نیستید خداست
از خدا بترسید همه رفتنی هستند
بنام خدا لطفا میزان تولید و نیاز مصرف گندم کشور را اعلام نمایید . و ودرباره اشاره میزان 7میلیون تنی واردات مورد اشاره رییس محترم جمهور توضیح دهید. تشکر
بنظرم اهلش باید یک گزارش صد روزه ی واقعی منتشزز کنند مثل همین قسم دروغ و اینها فهرست شود در حوزه های مختلف.با هر گزارششان یک گزارش بدهید
احمدی نژاد،هشت سال باحمایتهای مقام معظم رهبری(دام ظله)وپشتوانه مردمی برای حفظ آرمانهای امام صادقانه بااستکبار ودشمنان غربی وکارشکنی کینه توزان و عوامل داخلی وبعبارتی «قجریه»نسل جدیدغرب پرست، صادقانه مبارزه کردوباتلاش جهادی خوددستان ناپاک متنفذان شکم پرست ازبیت المال کوتاه کردوبابضاعتی بمانند رجائیها،افتخارات ماندگار،بی نظیری درتمام زمینه های سیاسی،اقتصادی،نظامی،فضایی،علمی،ورزشی ووو…به یادگار گذاشت وهرکدام خاریست درچشم دشمنان انفلاب اسلامی
است که درامحای آنها ازهیچ تلاشی دریغ نمیکنندوآنانی که عهدنامه ترکمانچای وگلستان بروز وتجدید می نمایندوآرمانهای انقلاب اسلامی وبنیانگذارش امام مستضعفان،خمینی کبیر(ره)به هیچ می انگارند.تاپرچمهای سبزبرافراشته و انقلاب مخملی محقق کنندوباتدبیرخودامیدرابه اردوگاه غرب و غربیان برگردانندوایران وایرانی مقهوراستکبار
باشدومیدان برای توطئه های دشمنان اسلام ومسلمین،امن وامان گردد…غافل ازاینکه انقلاب اسلامی با رهبری بزرگوارش ،پشتوانه اش خونهای پاک شهدای والامقام،جانبازان وایثارگران وملتی به عظمت ملت ایران است…