تریبون مستضعفین- محمدصادق شهبازی
اشاره: گرچه تخریب دستاورد شهید شهریاری در غنیسازی بیست درصد این روزها کامها را تلخ کرده است، اما بازشناسی الگوی شهید شهریاری مسئله مهمی است. بازخوانی شهدای هستهای چون شهید شهریاری و احمدی روشن به این دلیل مهم است که الگوهای دستنیافتنی اول انقلاب نیستند و در کنار ما و زمانه ما الگوی خود را به نمایش گذاشتهاند، لذا دستیافتنی و تکرارپذیر تر مینمایند، و البته در شرایط از بین رفتن دستاوردهای آنان به دلیل اثر کردن نسبی جنگ نرم دشمن در تغییر محاسبات مسئولین و مردم، ضرورت تکثیر نمونههایی مثل وی را با بازخوانی حیات او به میان میگذارد.
جمع اضداد
زندگی شهید شهریاری جمع اضداد و کلیشهشکن است، به این معنی که بسیاری از کلیشههای مرسوم فضاهای مختلف را میشکند. او هم نخبه علمی در حد عالی است، هم یک فرد افتاده و اخلاقی و معنوی، هم به شدت به نظم پایبند است هم به شدت در روابط با افراد صمیمی است، هم به شدت به دنبال رشد علمی کشور است، هم از توجه به آدم های اطراف خودش و مستضعفین و…. به دور نیست، هم پرکار و به دنبال اصلاح سیستم و به تبع آن برداشتن موانع از سر راه است (که لوازمی مثل درگیر شدن با موانع انسانی و محیطی را به هم راه دارد)، هم بی حاشیه و فرار کننده از فضای تهمت و غیبت و خشم و…. در این مقابله، هم به علت کار در امنیتیترین حوزه علمی متوجه ضرورتهاست، هم از سوی دیگر دغدغهمند نشر علم و عدم بخل علمی است و…. شاید بیش از همه یادآور شخصیت ذوابعاد شهید چمران است.
علم نافع
علم شهید شهریاری علم نافع است، علم آکادمیک دور از صحنه واقعیات نظام و جامعه و آزمایشگاهی صرف نیست. این توجه به ضرورت نفع رسانی به انقلاب و جامعه و نظام، حتی موجب تغییر رشته او از فنی به علوم پایه بسته به احساس تکلیف شخصی او شده و بسیاری از شئون رایج اساتید دانشگاه را به همراه ندارد. رشد علمی او بادکنکی و آکادمیک نیست که واقعی و در پی حل مسائل نظام شکل گرفته است، و در همین مسیر در حد اعلی است.
هزینه دادن
مجید شهریاری اهل هزینه دادن است. یعنی در مسیری که تکلیف گرفته هزینه میدهد. این هزینه از هزینه مالی برای پیشبرد نیازهای انقلاب مثل تأمین هزینههای ساخت دانشکده و خرید کامپیوتر و تجهیزات از پول شخصی هست، عقب افتادن از بعضی شئون استادی، تا انجام بعضی کارها و تمام شدن به اسم دیگران، تا قرار گرفتن در سختترین کارهایی که کسی انگیزه ورود به آن را ندارد و نتیجه قطعی ورود به آن هزینهای مثل شهادت است و…..
پیشرفت با محوریت خودکفایی
نگاه شهید شهریاری به پیشرفت با محوریت خودکفایی بود، هزینههای آن را هم شخصی و جمعی و بدون سر و صدا و ادعا و حاشیه میپرداخت. به صورت نمونه غنیسازی بیست درصد را با اتکا به توان داخلی مبتنی بر بومی کردن دانش با هزینههای بسیار پیگیری میکرد و شاگردانش را نیز به طی همین مسیر در شکستن مرزهای علم رهنمون میساخت. الگویی که در تضاد با مبانی نظری با محوریت توسعه برونزا و سیاست خارجی توسعهگراست که در روزهای اخیر گفتمان حاکمان کشور نیز هست. دیدگاهی که به صورت نمونه معتقد است: «مدارهای گسترش کارآمدی (توسعه)، تعامل معقول داخل با خارج است. بدون کار بینالمللی نمیتوان کارآمدی را در داخل به وجود آورد » (دکتر سریع القلم، 5 مرداد 92 – تابناک)
معنویت و اخلاق فعال و در صحنه
شهید شهریاری به شدت به معنویت و اخلاق پایبند است، نماز شب و مستحبات و کمک به محرومین، پرهیز از خودنمایی و…. در سیره او هست،اما دور از جامعه نیست. هم فعالیت علمی و کاری و ارتباط با دیگران را دارد، هم توجه به این موارد. جمع این دو نیز سبب شده تا بهصورت عملی و نه زبانی دعوتکننده دیگران به خوبیها باشد. این مسئله هم کاملا طبیعی است. او زندگی خودش را میکند، کاریکاتوری شکل نگرفته است. مثلاً در حال ورزش نماز اول وقت خوانده یا با زمان اذان به سراغ نماز میرود، ضمن مقابله با یک جریان خاص علمی و داشتن اختلافنظر از هرگونه غیبت و تهمت جلوگیری میکند و….. سختترین کارهای علمی را انجام میدهد، اما دیدار علما و شرکت در درس اخلاق و… در برنامه منظمش هست.
نظم
شهید شهریاری اهل نظم است. برای هر چیز برنامه دارد و باری به هر جهت آن را رها نمیکند. این برنامه داشتن او را به توازن میکشد. حتی برای کمک به دیگران و ارتباط با خانواده ساعت و برنامه مشخص دارد.
زندگی انسانی و رفع مشکل دیگران
همانگونه که علم او نافع است. او در جامعه انسانی زندگی کرده و روابط انسانی دارد. آدمها برای او همراه و کارمند و هم قطار و شاگرد و… یا پروژهای که باید مدیریتش کنند، نیستند. مسائل زندگی آنها را پی گیری میکند، به آنها کمک میکند، حتی دیگران را در این مسیر فعال میکند. این کمک از کمک علمی تا مالی و… را در برمیگیرد. از سوی دیگر این روابط انسانی موجب میشود تا روابط فردی و خانوادگیاش صمیمیترین زندگیها باشد. کمک به محرومین نیز در بین این زندگی جایگاه ویژه دارد.
بی حاشیه بودن و فرار از شهرت
شهید شهریاری حاشیه ندارد. نظر سیاسی و حتی بعضاً اعلام نظر دارد، اما حاشیهزا نیست. درگیری برای اصلاح سیستم علمی یا کاری در حوزه تخصصی خودش دارد، اما این درگیری فردی نمیشود. او را در متنها میتوان یافت، بیهیاهوهای سیاسی و خودنماییهای شیطانی در راه خدا به جهاد برمیخیزد، و خود را فدای هدف میکند نه هوی.
اولویت شناسی بسته به استعداد و نیاز جامعه
او در انجام کارها اولویتشناسی دارد، که مبتنی بر استعداد و نیاز جامعه و اولویتهای انقلاب است. این اولویتشناسی در انتخاب مسیر و رشته و شغل او مسئله اول است. قبل از آنکه منافع تعیین کننده باشد. حتی جبهه رفتن و نرفتن نیز از آن متأثر است. وقتی انقلاب به اولویتی میرسد، مثلاً هستهای باید به زندگی مردم و نیازهای واقعی گره بخورد به دنبال لوازم آن میرود، مثلاً پایهگذار حوزه تخصصی کاربردپرتوها میشود، که این روزها نبودنش باعث شده، این حوزه تضعیف بشود و حتی تنگنظران به دنبال حذف آن باشد.
به دنبال تکثیر
شهید شهریاری به دنبال تکثیر و تربیت نیرو است. بخل علمی ندارد، تلاش میکند آن چه را میداند، حتی فراتر از وظیفه به دیگران برساند. مثلاً کارگاه آموزشی جدا بگذارد، یا برای دانشجو زمان کافی قائل شود. این تکثیر و تربیت نیرو صرفاً علمی نبود و توجه به ابعاد اخلاقی و دینی را در نظر گرفته و به تشویق عملی و قولی غیرمستقیم پایبندی به مسائلی نظیر حجاب و بحث نتایج اخلاقی حجاب در کلاس درس و روابط عادی همت میگماشت.
به دنبال وحدت و همافزایی
مجید شهریاری به دنبال وحدت و همافزایی نیروها ولو با نظرگاهها و تخصصهای مختلف در جهت اهداف نظام است. عرصه مشترک، محور همکاری، و زمینه نزدیک کردن مواضع خدمت را میجوید، ضمن اینکه با مدلهای نادرست صفبندی دارد و به دنبال اصلاح است، مثلاً این پیگیری اصلاح حتی موجب تغییر دانشگاه او به جای با ظرفیت کمتر و سختی بیشتر میشود.
شهادت مهمتر از زندگی
از همه مهمتر شهادت او از زندگیاش پربرکت تر شد، توجهها را به فضای مسائل فنی و واقعی نظام جلب کرد، و اهمیت محیط علم را برای دیگران افزود. دستهای استکبار و استعمار پیر مثل انگلیس را نشان داد و زمینه قطع روابط استعماری او با کشور و آشوبآفرینی را فراهم کرد.
ما نه ازاقدام نظامی می ترسیم و نه از محاصره ی اقتصادی ، برای اینکه ما
شیعه ی یک ائمه ای هستیم که اینها شهادت را استقبال می کردند. ملت مـا هم
امروز شهــادت را استقبـال می کند ، از این ما نمی ترسیم ، ما مرد جنگیم
. ما مــرد مـبارزه هستـیم ، ما جوان هایمان با مشت معارضــه و مبارزه
کردند ، با تانک ها و توپ ها و مسلسل ها. ولو نداشــته باشیم ابزارجنگی ،
لکن بدن داریم درمقابل اینکه ما را بزننــد و این را عمل خواهیم کرد…
و اما قضیه ی اقتصـاد ، ما یک ملتی هستیم که به این گرسـنگی خوردن ها
عادت کــردیم ، ما روزه می گـیریم ، ما یک وقـت غذا می خــوریم ، اگر بنا
باشد که آنها مـحاصره ی اقتصــادی بکنند و یک وعـده هم ممکن است غذا
بخــوریم ، ما را از این چیزها اینـها نترساننـد . اگر امر بشود بر اینکه
آبروی ما حفظ بشـود یا شکم ما سیـر بشود ، ما ترجـیح می دهیم آبـروی ما
حفظ بشـود شکم ما گرسـنه باشد .
صحیـفه نور – جلــد ۱۲ – صفـحه ۲۲۰