وقتی نام دانشگاه مطرح میشود، در کنار فعالیتهای علمی و تحقیقاتی، مساله حرکتهای دانشجویی در زمینههای سیاسی و فرهنگی نیز به میان میآید. حرکتهایی که در تمام دانشگاههای دنیا مرسوم است و از آنها به «جنبشهای دانشجویی» تعبیر میشود. در این رابطه گفتوگویی داشتیم با دکتر محمد صادق کوشکی، عضو هیات علمی دانشگاه تهران و از او در رابطه با جنبشهای دانشجویی ایران و مختصات آنها پرسیدیم.
در روزگار فعلی چیزی به نام جنبش دانشجویی در ایران وجود ندارد
وضعیت جنبشهای دانشجویی در ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟ و این جنبشها چه مولفهها و شاخصههایی دارند؟
اگر جنبش دانشجویی را پدیدهای درونزا و مستقل، آگاه و دارای خودآگاهی، مفید برای جامعه و باورمند به معتقدات دینی جامعه بدانیم، با در نظر گرفتن این چهار مشخصه، من در روزگار فعلی چیزی به اسم جنبش دانشجویی در فضای دانشگاهی نمیبینم. چون ما در حال ساختن یک نظام جدید با چارچوبهای جدید هستیم. در این تحول جدی که باید در همه عرصهها اتفاق بیفتد هنوز عرصه دانشگاه دچار تحول نشده و حرکتهایی که درون دانشگاه وجود دارد منطبق با این مشخصههایی که با انقلاب سازگار باشد نیست. چون خود دانشگاه متحول نشده حرکتهای دانشجویی درون آن هم این ویژگیها را پیدا نکرده است اما وقتی کل ساختار دانشگاه متحول شود قاعدتا حرکتهای دانشجویی هم این ویژگیهای چهار گانه را پیدا میکنند.
تسخیر لانه جاسوسی یک نمونه از جنبشهای موفق دانشجویی بود
وضعیت جنبشهای دانشجویی قبل از انقلاب چگونه بوده است؟
قبل از انقلاب هم جنبش پایدار دانشجویی نداشتیم. البته، جسته و گریخته افرادی بودند که خودشان آن چهار مشخصه را داشتند اما یک حرکت فراگیر در ساختار دانشگاهی ما نبود که بتوانیم به آن «جنبش دانشجویی» بگوییم. پس از پیروزی انقلاب به شکل کوتاه مدت و مقطعی چنین حرکاتی را شاهد بودیم. مثلا تسخیر لانه جاسوسی امریکا نمادی از حرکتی با چهار ویژگی ذکر شده است. اما نتوانست در کل فضای دانشگاهی ما فراگیر شود یعنی مثل یک جرقهای درخشیده و خاموش شده است.
در روزگار فعلی نیز حرکتهای جهادی خودجوش دانشجویی – نه حرکتهایی که به دستگاهها و ارگانها وابسته هستند – وجود دارند که الان ده، پانزده سال است جریان دارند و بدون هیچ تبلیغاتی به مناطق محروم میروند و کار میکنند. این حرکتها میتوانند نمادی از این جنبشها باشند زیرا این چهار مشخصه را دارند اما محدود هستند و هنوز تبدیل به جنبش نشدهاند.
خلأیی که منجر شده جنبشهای دانشجویی شکل نگیرند
چه مشکلات و خلأهایی باعث شده این جنبشهای دانشجویی در ایران شکل نگیرند؟ یعنی چه مشکلی در ساختار وزارت علوم و جامعه وجود دارد که باعث این خلأ شده است؟
این مساله ربطی به وزارت علوم ندارد زیرا وزارت علوم یک ساختار اداری محدود است. در واقع، این مساله در اختیار وزارت علوم نیست و نباید از آن توقع جنبش دانشجویی داشت. وزارت علوم در همین حد که بتواند مسایل اداری خود را حل و فصل کند کلی برنده شده و زحمت کشیده است. این مساله به کل فضای فکری و فرهنگی جامعه بر میگردد.
نخبگان جامعه و نخبگان نظام و انقلاب باید برای ساماندهی جنبش دانشجویی تلاش کنند. اساتید دانشگاهها، اساتید حوزهها، خود دانشجویان باید تلاش کنند تا جنبش دانشجویی با این خصوصیات محقق شود. البته، این جنبش دانشجویی که من عرض کردم منطبق با نظام و انقلاب است وگرنه اگر بخواهیم در مورد جنبش دانشجویی مثلا در فرانسه صحبت کنیم مشخصات آن متفاوت خواهد بود.
جنبشهای دانشجویی چه پتانسیلهایی دارند؟
یک حرکت کوچک دانشجویی با این چهار ویژگی در ابتدای انقلاب داشتیم که منجر به تسخیر لانه جاسوسی شد و انقلابی برتر از انقلاب اول بود، پس پتانسیل این جنبشها در این اندازه است. حالا اگر این جنبش در کل دانشگاههای ما فراگیر شود میتوانیم یک تمدن دینی بسازیم.
آرمان جنبش دانشجویی باید ساختن تمدن دینی و زمینه سازی برای ظهور امام زمان (عج) باشد
یعنی آرمان مطلوب جنبش دانشجویی ساختن تمدن دینی است؟
بله، ساختن تمدن دینی و زمینه سازی برای ظهور امام زمان (عج) میتواند آرمان جنبش دانشجویی باشد.
جنبشهای دانشجویی در امریکا و اروپا
جنبشهای دانشجویی در کشورهای آمریکایی و اروپایی به چه شکل هستند؟
آنها قاعدتا باید با استانداردهای ویژه خود سنجیده شوند. حرکتهای عدالت خواهانهای که در اروپا و امریکا از طرف دانشجوها صورت گرفته است یک جنبش دانشجویی با شاخصههای انسانی در یک محیط لیبرال دموکراسی سرمایهداری مثل فرانسه یا مثل امریکا است. در این کشورها دانشجوها گاه و بی گاه، نه به خاطر منافع شخصی بلکه به خاطر دغدغههای انسانی و بشری حرکتهای عدالت خواهانه، فقر ستیزانه و مقابله با سرمایهداری داشتهاند که این حرکتها، نمونههایی از جنبش دانشجویی در فضای لیبرال دموکراتیک سرمایهداری با شاخصههای انسانی هستند.
میتوانیم بگوییم این جنبشها با حاکمیت جوامع لیبرال سرمایهداری ارتباط دارند؟
خیر، آنها هم خودآگاه و هم مستقل هستند و جهتشان مغایر با حرکت سرمایهداری و لیبرال دموکراسی است.
در جهان اسلام به خصوص بعد از انقلابهایی که طی چند سال گذشته در کشورهای عربی به وقوع پیوسته جنبشهای دانشجویی وجود داشته است؟
خیر، چیزی به اسم جنبش دانشجویی در این کشورها و در جهان اسلام وجود ندارد.
جنبش دانشجویی باید مستقل باشد و از دل دانشگاه بیرون آید
جنبشهای دانشجویی چقدر از دل دانشگاه برمیآیند و چقدر وابسته به دولتها هستند؟
جنبشهای دانشجویی باید از دل دانشگاه بیرون آیند. اگر جنبشی از دل دانشگاه نباشد جنبش دانشجویی نیست بلکه شاخه دانشجویی احزاب است. به همین خاطر من میگویم در ایران جنبش دانشجویی نمیشناسم.
نسبت جامعه و دانشگاه باید چگونه باشد؟
در منظر انقلاب اسلامی از دیدگاه حضرت امام (ره) دانشگاه باید عرصه متفکر جامعه و راهبر و هدایتگر و اصلاح کننده و ارشاد کننده جامعه و مفید برای حل مشکلات جامعه باشد.
خطراتی که جنبشهای دانشجویی را تهدید میکند
چه خطراتی ممکن است جنبشهای دانشجویی – چه حرکتهای دانشجویی پراکنده فعلی و چه جنبشهایی را که در آینده به وجود خواهند آمد – را تهدید کنند؟
وابستگی به بیرون دانشگاه، حاکمیت احساس و عاطفه بر عقلانیت و آگاهی، گسستن از اعتقادات دینی و مفید نبودن برای جامعه و عدم تلاش برای حل مشکلات جامعه تهدیداتی هستند که میتوانند پیش روی جنبشها قرار بگیرند.
وقتی روی استقلال تاکید میکنید اما در عین حال بر انقلابی بودن این جنبشها تاکید دارید شاید این شائبه را ایجاد کند که جنبشی با این ویژگیها نیز یک نوع وابستگی به حکومت و نظام خواهد داشت.
خیر، اگر خود یک حرکت دانشجویی به این نتیجه برسد که باوری را بپذیرد خودش خواسته و این این مساله فرق میکند تا این که وابستگی سیاسی به احزاب و جریانها و گروهها داشته باشد.
Sorry. No data so far.