چندی پیش در اقدامی تعجب برانگیز شبکه قرآن صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران اقدام به پخش برنامهای درباره شبکههای فارسی زبان با گرایشات وهابی نمود که تبعات منفی بسیار زیادی دارد. فرصت نیست که به اقدامات مثبت شبکه قرآن و خدمات آن اشاره کنیم و آن را به انصاف مخاطبان واگذار میکنیم ولی معتقدیم بنظر میرسد که مشاوران مربوطه به تبعات اقدام اخیر این شبکه توجه نداشتهاند و استقبال برخی مخاطبان نیز نباید رهزن آنان برای تداوم چنین اقداماتی باشد. در این مجال به نکاتی در این رابطه میپردازیم:
مناظره علمی عمومی؟!
مجری محترم شبکه قرآن در این برنامهها که باحضور یکی از کارشناسان شبکه ولایت انجام میشد دائما تاکید میکرد که ما آماده برگزاری مناظره علمی در موضوعات اختلافی هستیم! متاسفانه نمیدانیم چرا این مسائل بدیهی فراموش شده و چنین تحدیهای خامی مطرح میشوند. فرض بگیریم که علمای طرف مقابل و نه آنانکه تحقیرآمیز خطاب میشدند آماده مناظره باشند، آیا واقعا ما میخواهیم باب چنین مسائلی را باز کنیم؟
آیا میخواهیم در مسائل حساس و ظریفی مثل مسائل مقدس و مذهبی که برای مخاطب عام بسیار مهم هستند به مناظره علمی در ملأ عام بپردازیم؟! آیا واقعا مناظره علمی را برای مخاطب عام انجام میدهند یا در محیط علمی و با مخاطبان خاص؟!
آیا در مسائل مهم و تحریکانگیزی مثل مسائل مذهبی چنین اقدامی عاقلانه مینماید؟!
بازی در پازل دشمن
یکی از اقداماتی که دشمن تلاش کرده تا بدان دامن بزند همین مساله بزرگنمایی مسائل اختلافی و دامن زدن به رویکرد مناظرات اعتقادی و شبهه انگیزی است و متاسفانه برخی نیز به دامن این بازی گرفتار شدهاند. این رویکرد در شرایط حساس کنونی منطقه که مهمترین ابزار دشمن اختلافانگیزی مذهبی است باعث میشود تا افراد نسبت به برادران خود بدبین شده و با نبش قبر مسائل تاریخی یا تفاوتهای کلامی، بجای تعایش و رفق و محبت با هم که توصیه قرآن و تاکید ائمه ما بوده است به نزاع لفظی درگیر شوند.
اگر باور حقیقی به وحدت داریم
اگر باور حقیقی به وحدت داریم و چون برخی مغرضان، وجود وهابیت را فرصتی برای نقد عقاید اهل سنت و ترساندن شیعیان از آنها نمیدانیم چرا اقداماتی انجام میدهیم که برای عامه مردم تحریکآمیز است؟
اگر براستی معتقدیم که برادران اهل سنت ما همواره پشت انقلاب بوده و در راه استقلال آن شهید دادهاند و در خارج کشور نیز از آرمانهای امام دفاع نمودهاند، باید به تعالیم اهل بیت علیهم السلام عمل کنیم که ما را توصیه به حضور در مساجد آنان، عیادت از بیمارانشان، شرکت در مراسم تشییع مردگانشان و رفق و محبت با آنان نمودهاند و از طرح مسائل اختلافی پرهیز دادهاند.
فهم عوام چیست؟
نکته مهمتر اینکه وقتی مسائلی چون شبهات مذهبی در جامعه مطرح میشوند برخورد اکثریت مردم و حتی بسیاری از خواص با آن، به خاطر تقدسی که دارند از سر احساسات و شور مذهبی است. فرض کنیم شیعیان که معتقدند دخت پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله، به شهادت رسیدهاند میشنوند که کسی آنرا زیر سؤال برده است. چند درصد آنها به طعن و نقد و تندی علیه او زبان میگشایند و چه تعداد مثلاً میگویند که آیا روایت ابن ابی شیبه را رد کرده یا کتاب سلیم بن قیس را؟!
اساساً حتی در مواجهه با مناظرات علمی مؤدبانه، چند نفر میزان و محکی برای نقد سخنان طرح شده دارند و چه مقدار بر اساس مهارتهای شخصی یا ادعاهای افراد مناظره کننده با آن مواجه میشوند؟!
جواب بدهیم نه اینگونه!
نگارنده معتقد به عدم نیاز به پاسخ به شبهات نیست ولی از آنجا که ظرافت این مسائل بسیار بالاست، اگر براستی چنانچه ادعا میکنیم مشکل ما با وهابیت باشد و نه اهل سنت باید سعی کنیم تا اولاً فقط به پاسخ شبهات بپردازیم و ثانیاً سعی کنیم مسائل مشترک میان اهل سنت و فرقه وهابیت را مورد خدشه قرار ندهیم تا در عوام یا خواص برخوردی مشابه آنچه درباره زیر سؤال رفتن عقاید شیعه گفتیم پیش نیاید!
ولی متاسفانه شاهدیم که کارشناسان شبکه ولایت که بعضاً در صداوسیما نیز استفاده شدهاند، به این جزییات توجه ندارند و رویکردشان به نقد و نفی عقاید اهل سنت نیز انجامیده است. آیا این به صلاح اسلام و در شرایط حساس کنونی، یک ضرورت است؟!
آدمهای آرام نیاز داریم
اساساً چنین مسائل حساس و ظریفی به انسانهایی آرام و با ادب و طمأنینه نیاز دارد حال آنکه نیمنگاهی به آنچه بعنوان مناظره علمی در شبکههای طرفین وجود دارد بیاندازیم چنین مییابیم که افرادی تند با لحنهایی کنترل نشده در حال طرح شبهات و سؤالاتی از لابلای کتب یکدیگر هستند و در این میان شاید تنها چیزی که برای مخاطب باقی نمیماند، یافتن کلام حق باشد!
آفتی بنام دغدغه تغییر مذهب!
متاسفانه برخی تغییرمذهبهای جزئی انگیزه برخی فعالان این عرصه را از تبیین برادرانه و مشفقانه شبهات به تلاش برای تغییر مذهب طرف مقابل کشانده است که خود یک آفت در مسیر وحدت اسلامی است. میدان دادن به کسانی که دچار تغییر مذهب شدهاند و طرح علنی آنها، خود، یک اقدام تحریکآمیز بزرگ برای طرف مقابل است و اگر ما زندگی اسلامی صحیح را در تعایش و تعامل مسالمتآمیز و صادقانه میدانیم باید مطمئن باشیم که چنین اقداماتی جز به بلندتر شدن دیوار بدبینی و بیاعتمادی کمک نمیکنند.
جواز تمسخر؟!
در پایان به اتفاق تلخی که در یکی از این برنامهها افتاد نیز اشاره میکنیم تا دیگر شاهد تکرار آن نباشیم. در یکی از این برنامهها مشابه کاری که برخی از شبکههای مقابل کردهاند، باصطلاح سوتیهای آن شبکهها چند بار پخش گردید و با لحنی تمسخر آمیز مورد طعنه قرار گرفت که ما با چنین شبکهها و افرادی طرفیم! برادران عزیز آیا «ولا یجرمنکم شنئان قوم علی ان لاتعدلوا» فراموش شده که ما روی به «تمسخر» بیاوریم؟ آیا درشان شبکه قران نظام جمهوری اسلامی است که از چنین ابزارهایی برای خروج خصم از میدان بهره ببرد؟! آیا «لا یسخر قوم من قوم» توصیه قرآن به ما برای تعامل با همگان نیست؟
و سؤال آخر
آیا فراموش کردهایم که چه کسی این افراد را به میدان دمیدن در آتش اختلافات مذهبی فرستاده است؟ آیا نمیدانیم که چنانچه رهبر انقلاب درباره برخی شبکههای تندروی شیعه بیان نمودند که اینها صدای شیعه نیستند، این شبکههای تندرو که به اسم اهل سنت فعالیت کرده و عقایدی خلاف عقاید اهل سنت را ترویج میکنند نیز صدای حقیقی اهل سنت معتدل نمیباشند؟!
آیا نمیدانیم که امروز وهابیت بهترین ابزار دست مستکبران در منطقه ماست؟ آیا در ترتیب دشمنان اصلی ما تغییری حاصل شده یا دست آمریکا و اسرائیل و انگلیس را در این اقدامات نمیبینیم و منبع تامین مالی این شبکهها برای ما نامعلوم است؟!
من به وحدت باور ندارم. اهل سنت هم تا صد سال آینده دیگر وجود نخواهن داشت. بخشی از آنها سر انجام به تشیع خواهند پیوست و بقیه سلفی خواهند شد.
توسطه ارتباطات و رسانه ها جبرا این نتیجه را خواهد داشت.
متن خیلی بد و غیرمنصفانه ای بود.
ميشود نظردهندگان محترم مقداري استدلالي صحبت كنند؟ چرا جبر ارتباطات چنان نتيجه اي دارد؟ ماجراي اين فرضيه چي چيه؟؟
چرا بد و غيرمنصفانه؟ يكي بياد بگه خوب و عالي بود جواب شماست يا نه؟
برادر من طرف حساب مناظره شبکه قرآن وهابیت بود نه اهل سنت.
وهابیت به هیچ وجه نسبتی با اهل سنت ندارند و معتقدم به شدت این مرز را باید بین وهابیت خصوصا وهابیت تکفیری و اهل سنت پررنگ کرد.
متن خوبی بود. اصلا خود مسئله ی وحدت هنوز جا نیفتاده.
مثلا با خواندن این بحث، یکی از مسائلی که سوال به وجود می آورد همین تغییر مذهب است. اینکه آیا تغییر مذهب مهم نیست؟ آیا نباید تلاش کنیم برای شیعه شدن مسلمانان؟
رهبری در یک صحبتی (حالا منبعش یادم نیست) می گوید نظر ما این نیست که کسی مذهبش را تغییر دهد. بحث این است که همان را بفهمد. زیر سلطه نرفتن را بفهمد.
اگه منبعش هست حتما منتشر کنید.
ایران به دنبال ایرانی کردن اعراب یا شیعی کردن سایر مسلمانان نیست. رهبر انقلاب
در مناطق سنی نشین، وهابیت جدیدا خیلی دارد کار میکند که هم مردم شیعه و هم سنی های غیر وهابی آنجا را تحت بمباران فکری خودشان قرار دادند اگر رسانه ملی به این نپردازد که بپردازد؟
وقتی دیگه شبهات پراکنده شده، کار مناظره علمی در پستوها نیست بلکه باید علنی باشه. بروید اول درد و دل مردم آنجا را بشنوید بعد از این متنها بنویسید.
در ضمن سوتی های آن شبکه ها سوتی نیست ..نسبت های خیلی زشتی است که میدهند یا تخریب بیت پیامبر است.. شما دلتون برای وهابی ها نسوزد!
واقعا که خیلی بی انصاف هستید بنده تمام برنامه های شب آسمانی را دیدم به دست اندرکاران برنامه که گل کاشتند و وهابیت را روسیاه نمودند خداقوت عرض میکنم.شما هم بابت این متن غیر علمی و غیر کارشناسی از مردم عذرخواهی کنید
واقعا جای تاسف داره . شما موضع خودتون رو مشخص کنید از کی می خواهید دفاع کنید همه چیز روقاطی کردی باهم . شمای نویسنده ادعا می کنی هم انقلابی هستی هم شیعه هستی هم اهل وحدتی در حالی که نه معنای انقلابی بودن رو فهمیدی نه معنای وحدت رو فهمیدی نه یه ذره سواد در سیره و تاریخ – این همه مناظراتی که بین اصحاب امام صادق و اهل سنت اتفاق میافتاد و حضرت دعا می کردند برای آنها اینها چه بود اونوقت که اهل سنتی نبود ثانیا مگر وحدت منافات با بحثهای اعتقادی داره و متاسفم برای شما که خودتون رو انقلابی و شیعه می دونی به بحثهای علمی میگید متونی که در تاریخ دفن شده . به شما و امثال شماها باشه دین و اعتقاد همه بچه شیعه ها بر باده
چرا اين مخالفين فقط بلدند توپ خونه شون رو روشن كنند. چرا هيچ كس اهل استدلال نيست. خب يك كلمه بگيد چرا اين حرف غلطه بجاي اين همه بدگويي
اقاي محمدكاظم!
شما كه خيلي شيعه اي ميشه بگي يعني چي زمان امام صادق سني نبود؟؟ انصافا با وجود شما شيعه رشد ميكنه!!!