شنبه 14 دسامبر 13 | 19:23

سید غلامرضا سعیدی؛ مجاهد فرهنگی

مهدی ابراهیم‌زاده

این نام تداعی‌‌كننده‌ی خاطره‌ی كتاب‌ها و مقالات متعددی است كه از دهه‌ی ۱۳۲۰ شمسی تا هنگام انقلاب اسلامی، در روزگار جولان مكاتب مادی و هجوم انحرافات فكری با نام سید غلام‌رضا سعیدی منتشر می‌شد. نوشته‌هایی كه باعث می‌شد بچه مسلمان‌ها سرشان را بالا بگیرند و با افتخار از مكتب‌شان در مقابل ماركسیست‌ها و شیفتگان دنیای غرب حرف بزنند.


مهدی ابراهیم‌زاده- بیست و دوم آذرماه ۱۳۶۷ یادآور رحلت مرحوم سید غلام‌رضا سعیدی، از مترجمان و نویسندگان برجسته‌ی كشورمان است. بیست‌وچهارم آذرماه همان سال حضرت آیت‌الله خامنه‌ای كه در آن زمان رئیس جمهور بودند، درپیامی درگذشت ایشان را به جامعه‌ی علمی و فرهنگی كشورمان تسلیت گفتند و خاطرنشان كردند: «اين عنصر صديق و دلسوز و خدمتگزار اسلام، در طول سال‌هاى با بركت عمر خويش، با فحص و تحقيق و نگارش و ترجمه، آثارى پديد آورد كه بى‌شك در نشر افكار نوين اسلامى، داراى تأثير بود و به خاطر همين آثار است كه حقاً بايد او را در زمره‌ی پيشروان نهضت اسلامى در ايران شمرد.» به همین مناسبت در گزارشی به مرور زندگی، فعالیت‌ها، تألیفات و آثار این نویسنده و مترجم وارسته، غیور و مبارز پرداخته‌ایم.

نام «سید غلام‌رضا سعیدی» برای متولدان پس از انقلاب اسلامی نام غریبی است. اما برای بزرگترها و كسانی كه تحولات فكری و فرهنگی كشورمان در دوران معاصر را دنبال می‌كنند، این نام تداعی‌‌كننده‌ی خاطره‌ی كتاب‌ها و مقالات متعددی است  كه از دهه‌ی ۱۳۲۰ شمسی تا هنگام انقلاب اسلامی، در روزگار جولان مكاتب مادی و هجوم انحرافات فكری با نام سید غلام‌رضا سعیدی منتشر می‌شد. نوشته‌هایی كه باعث می‌شد بچه مسلمان‌ها سرشان را بالا بگیرند و با افتخار از مكتب‌شان در مقابل ماركسیست‌ها و شیفتگان دنیای غرب حرف بزنند. به خصوص كه با اعمال سیاست مدرنیزاسیون اجباری توسط رژیم پهلوی، پرداختن به زرق و برق دنیای غرب در صدر اقدامات حكومت و برخی روشنفكران وابسته بود؛ آن‌ها در مقابل هم سعی می‌كردند دینداران و نیروهای مذهبی را عواملی مرتجع و عفب‌مانده معرفی كنند.

از این منظر آثار مرحوم سعیدی را باید در زمره‌ی مجاهدت‌های فرهنگی‌ای دانست كه در مقابل این جریان قد علم كرد، به نیروهای مذهبی اعتماد به نفس داد و نهایتاً پشتوانه‌ای برای نسلی شد كه به رهبری امام خمینی رحمه‌الله انقلاب كرد. در حقیقت به تعبیر رهبر انقلاب مرحوم سعیدی را باید از «پیشروان نهضت اسلامی» دانست. در مورد این تأثیر همه‌ی چهره‌هایی كه در آن دوران به فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی مشغول بودند اذعان دارند. حجت‌الاسلام سید هادی خسروشاهی از آغاز آشنایی خود با استاد سعیدی در سال ۱۳۳۰ یاد می‌كند و از كتاب «كمونیزم و اخلاق» او می‌گوید كه در كنار مباحث علامه طباطبایی و ماهنامه‌ی «مسلمین» حاج سراج انصاری، سه كار شاخص آن دوران در مبارزه با نفوذ «توده‌ای‌ها» و ادبیات ماركسیستی بود. مرحوم سعیدی كتاب «پاكسازی سكولاریزم» را نیز با همین رویكرد ضد ماركسیستی ترجمه و منتشر كرد.

دكتر علی شریعتی بعدها كه به واسطه‌ی‌ همراهی‌اش با استاد سعیدی در حسینیه‌ی ارشاد، ‌روابط صمیمی‌تری با او برقرار كرده بود به ایشان گفته بود «اگر آثار قلمی شما در آن تاریخی كه من دبیرستانی بودم نبود من غرق می‌شدم، من هرچه دارم از شما دارم.» شاید همین جذابیت استاد برای جوانان مذهبی فعال در آن زمان بود كه باعث شد مرحوم دكتر سید جعفر شهیدی ـ نویسنده، مترجم و پژوهشگر نام‌آشنای سال‌های بعد ـ نیز به ایشان علاقه‌مند شود و در كنار فعالیت‌های مشتركی همچون انتشار مجله‌ی‌ «فروغ علم» داماد ایشان هم بشود.

 اقبال، بیش از هر كس دیگر به گردن من حق دارد
كتاب‌های سید غلام‌رضا سعیدی بنا به گفته‌ی خودش در مصاحبه با كیهان فرهنگی در سال ۱۳۶۴، بیش از ۶۰ عنوان است كه می‌توان آن‌ها را به چند دسته تقسیم نمود. دسته‌ی‌ اول كتاب‌هایی كه به ماهیت اسلام می‌پردازد. سعیدی با شناخت میراث اصیل اسلامی سعی در احیای تفكر دینی داشت. او با بازگوكردن داستان‌هایی از پیامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم و قرآن مجید و همچنین بیان جذابیت‌های اسلام از دید دانشمندان منصف غربی، به دنبال معرفی اسلام برای فارسی‌زبانان بود. آثاری همچون «داستان‌هایی از زندگی پیغمبر ما»، «قرآن برنامه زندگی اسلام»، «اسلام به زبان ساده(برای كودكان و نوجوانان)»، «عذر تقصیر به پیشگاه محمدصلی‌الله‌علیه‌و‌آله» و «رسول اكرم در میدان جنگ» از این سنخ‌اند.

بخش دیگری از آثار او به دفاع از دین در قالب مباحث تربیتی اسلام اختصاص داشت. «تعلیم و تربیت در اسلام» و «فلسفه تعلیم و تربیت» از جمله آثار او با هدف احیای تعلیم و تربیت اسلامی است.

تقابل فرهنگی اسلام و غرب دغدغه‌ی دیگر او بود كه نتیجه‌ی آن را در تعداد دیگری از آثار به جای مانده از ایشان می‌توان مشاهده كرد. كتاب‌هایی كه در نقد كمونیزم منتشر كرد: «نقش اسلام در برابر غرب» و «ناسیونالیسم و انترناسیونالیسم» از آن جمله‌اند.

بخش دیگری از كتاب‌های او به معرفی اقبال لاهوری اختصاص دارد. «اقبال‌شناسی» و «اندیشه‌های اقبال» از جمله‌ی این آثارند. مرحوم سعیدی در مورد اقبال می‌گوید: همان‌جور كه او به ملای رومی می‌گوید: مرشد من اوست، بنده هم با افتخار تمام باید عرض كنم كه اقبال حقی بزرگ، بیش از هر كس دیگر به گردن من دارد. البته معلمین و پدران فكری ما خیلی زیاد بودند، ولی بنای شكسته خورده و ترك برداشته [افكار و اعتقادات] را اقبال محكم و سیمان‌كاری كرد.

بخش دیگری از آثار سید غلام‌رضا سعیدی به مبارزات مردم مسلمان در كشورهای دیگر همچون پاكستان، فلسطین و الجزایر اختصاص دارد. گویی او به دنبال آن بود كه الگویی از مبارزات مسلمانان را برای مردم ایران بیان كند. كتاب‌هایی چون «در جنگ پاكستان متجاوز كیست؟»، «فریاد فلسطین»، «الجزایر خونین» و «الجزایر پیروز». او در آثارش از مسلمانان به دلیل تقلید كوركورانه از غربی‌ها انتقاد می‌كرد و بازگشت به اسلام حقیقی را راه نجات می‌دانست و معتقد بود مسلمانان می‌توانند ضمن حفظ هویت خود از تمدن غرب بهره‌مند شوند، بدون این‌كه اسیر معضلات آن بشوند.

ماجرای نرفتن به قرار ملاقات با شاه
به واسطه‌ی دغدغه‌های جهانی، مسافرت به هندوستان، عراق، پاكستان، سوریه، لبنان و عربستان و ارتباطش با اندیشمندان جهان اسلام، شهرت كتاب‌هایش آن‌قدر زیاد شده بود كه روزی سید ضیاءالدین طباطبایی به او گفت: «شاه پس از دیدار با ظاهرشاه پادشاه افغانستان، از او شنیده است كه آثار فارسی شما در افغانستان خوانندگان زیادی دارد و مایل است شما را ببیند.» سعیدی می‌گوید: «من در بادی امر، این دیدار را پذیرفتم، ولی روزی كه سید ضیاء به من خبر داد كه در فلان تاریخ باید به دیدار شاه برویم، ناگهان جرقه‌ای در روحم زد و با خود گفتم: مرا با شاه چه كار؟ پست و مقام دنیا كه نمی‌خواهم، آخرت هم كه به دست او نیست و تازه به اصطلاح «شرفیاب»! شدم، باید به او تعظیم كنم و آن وقت در پیش جدم، شرمسار خواهم شد كه سعیدی، در برابر ناسیدی به تعظیم پرداختی؟ و شعر اقبال باز به دادم رسید كه:
آدم از بی‌بصری بندگی آدم كرد
گوهری داشت ولی نذر قباد و جم كرد
یعنی از خوی غلامی ز سگان پست‌تر است
من ندیدم كه سگی پیش سگی سر خم كرد
بر خود نهیب زدم، گوهر سیادت را نذر قباد و جم نمی‌كنم و به سید ضیاء اطلاع دادم كه از شرفیابی معذورم، و نرفتم…»

به خاطر عشق به اسلام، بیشتر كارم ترجمه است
علامه اقبال لاهوری، سید جمال‌الدین اسدآبادی، ابوالاعلی مودودی، عبدالرحمان كواكبی، علامه كاشف‌الغطاء و سید قطب از جمله شخصیت‌های مورد علاقه‌ی مرحوم سعیدی بودند كه با تألیفات خود افكار آن‌ها را منتشر می‌كرد. علاوه بر آن با تسلطی كه به زبان‌های انگلیسی، فرانسه، عربی و اردو داشت به غیر از كتاب‌ها، نشریات مطرح مرتبط با علایقش را نیز دنبال می‌كرد. در میان مقالات ترجمه‌شده‌ای كه از او موجود است، مقالاتی از نشریه‌های اسلامیك ریویو، ریدرزدایجست، المقطف، المصور و الهلال را می‌توان مشاهده نمود. البته با این سه نشریه‌ی آخر، از سال‌ها پیش از حضورش در قم و تهران یعنی زمانی كه در جوانی در مدرسه‌ی‌ شوكتیه‌ی بیرجند درس می‌خواند آشنا شده بود. مسئولان مدرسه این نشریه‌ها را برای آموزش زبان عربی دانشجویان از مصر تهیه می‌كردند. در مدرسه‌ی شوكتیه كه به تقلید از دارالفنون تهران تأسیس شده بود و تلفیقی از دروس قدیم و جدید جزء سرفصل‌های درسی آن بود، شخصیت­های علمی و ادبی معروف آن روزگار درس می‌دادند. خودش می‌گوید علاوه بر آموزش كامل زبان فرانسه، در سال آخر دوره‌ی هفت ساله‌ی مدرسه «مغنی» درس می‌دادند كه در حد دكتری زبان عربی در این زمان است.اغلب آثار به‌جای مانده از مرحوم سعیدی «ترجمه» است. خودش در این‌باره گفته است: «به خاطر عشق به اسلام از هر گوشه و كناری هرچه به چشمم خورده فوراً جمع كرده‌ام و آن لذتی را كه خودم بردم خواسته‌ام به دیگران هم برسد، این است كه خودم را هیچ وقت مؤلف ندانسته‌ام و بیشتر كارم ترجمه است … به خاطر علاقه هرچه كه به نفع اسلام بود و هرچه كه معنای تازه‌ای داشت گرد آورده‌ام. غیر از حقیقت چه بگویم؟ واقعاً حیفم آمد از آن‌چه خودم خوانده‌ام و لذت برده‌ام خوانندگان دیگر لذت نبرند.»

ترجمه‌ی كتاب «عذر تقصير به پيشگاه محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله» از جمله كارهای معروف اوست كه رهبر انقلاب نیز درجلسه‌ی تفسیر قرآن خود در سال ۱۳۷۱ به عنوان نمونه‌ای از اعتراف غربی‌ها به حقایق فرابشری قرآن كریم از آن نام بردند و فرمودند: «همين جان‌ديون فورد انگليسی معروف كه در اين اواخر حدود ۳۰-۴۰ سال پيش مرحوم غلام‌رضا سعيدی مترجم معروف، كتابش را ترجمه كرد، بنام عذر تقصير به پيشگاه محمد، همه‌ی اين‌ها غير مسلمان و مسيحی هستند و چون خودشان اهل دانش و بينش هستند، وقتی نگاه می‌كنند به حقايق قرآن و محكمات آيات اين كتاب را می‌بينند، تشخيص می‌دهند كه اين حقايق مربوط به ذهن محدود بشر نيست، و لذا غير قابل انكار است.»

* نخستین هشدارها درباره مسأله فلسطین
مرحوم سعیدی فقط نویسنده نبود. علاوه بر كتاب‌ها و مقالات بی‌شماری كه در مجلات و جراید مذهبی مانند آیین اسلام، پرچم اسلام، ندای حق، مسلمین، نور دانش، مكتب اسلام، وظیفه، مكتب تشیع، فروغ علم، پیكار اندیشه، گنج شایگان و… می‌نوشت، در تمامی فعالیت‌های اجتماعی ـ سیاسی آن سال‌ها مانند جلسات مسجد هدایت، حسینیه‌ی ارشاد، انجمن‌های اسلامی دانشجویان، مهندسان و پزشكان حضور فعال داشت. توجه به مسأله‌ی فلسطین از نخستین مسائلی بود كه با تلاش‌های افرادی مانند مرحوم سعیدی در جامعه مطرح شد و در كانون توجهات قرار گرفت؛ به‌گونه‌ای كه با اوج گرفتن آن در اوایل سال ۱۳۲۷ بیش از ۵ هزار نفر برای اعزام به فلسطین ثبت نام كردند.

در كتاب «خطر جهود برای ایران و جهان اسلام» كه مرحوم سعیدی در اواخر سال ۱۳۳۵ و علیه موجودیت اسرائیل نوشته بود، موجودیت صهیونیست‌ها را مخاطره‌آمیز توصیف كرد؛ هدف آن‌ها را تسلط بر شرق و غرب عالم دانست و نوشت كه آن‌ها برای به‌دست‌آوردن كلید تسط بر دنیا می‌خواهند مناطقی را كه چاه‌های نفت در آن موجود است تصرف نمایند.

با حمایت ساواك و حكم دادسرای تهران نسخه‌های این كتاب از بازار جمع شد و سعیدی وادار به بازنشستگی اجباری پیش از موعد از بانك ملی ایران – جایی كه سال‌ها پیش به‌واسطه‌ی تسلطش به زبان انگلیسی در آن استخدام شده بود- شد. از این پس تمام اقدامات او به‌شدت تحت نظارت و كنترل ساواك بود. پس از انتشار كتاب «برنامه انقلاب اسلامی» تألیف ابوالاعلی مودودی، ساواك مندرجات آن را دارای گوشه و كنایه علیه حكومت دانست و پس از انتشار كتاب «پیمان جوانمردان» در ۱۳۴۵ نیز ساواك قم مطالب كتاب را تحریك‌آمیز توصیف كرد و دستور جمع‌آوری نسخه‌های آن را صادر كرد. با رشد فعالیت‌های ساواك در آن سال‌ها، از انتشار برخی كتاب‌های بعدی او ممانعت به عمل آمد. اما این كار هم نتوانست جلوی فعالیت او را بگیرد. كتاب «فریاد فلسطین» او در سال ۱۳۵۰ منتشر شد. كتابی كه مرحوم سعیدی در آن ضمن پرداختن به تاریخچه‌ای از مسأله‌ی فلسطین، نسبت به اهداف تجاوزكارانه‌ی صهیونیست‌ها هشدار داده بود. این كتاب نیز توسط ساواك توقیف و نسخه‌های آن جمع‌آوری شد.

مرحوم سعیدی كه در سال  ۱۲۷۴ هجری شمسی در روستای نوزاد شهرستان بیرجند به دنیا آمده بود، پس از نیم قرن مجاهدت فرهنگی، در همان شهر و در شامگاه سه‌شنبه بیست و دوم آذرماه ۱۳۶۷، در ۹۳ سالگی درگذشت و در جوار حرم حضرت معصومه سلام‌الله‌علیها در قم به خاك سپرده‌ شد.

خبر درگذشت مرحوم سعیدی وقتی به نهاد ریاست جمهوری رسید، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در پیامی درگذشت او را تسلیت گفتند. پیامی كه بخش‌هایی از زندگی و خدمات ارزنده او را ارج نهاده بود:
درگذشت نويسنده و مترجم نامدار مرحوم آقاى سيد غلام رضا سعيدى را به بازماندگان و دوستان و ارادتمندان ايشان و به جامعه علمى و فرهنگى كشور، تسليت مى‌گويم. اين عنصر صديق و دلسوز و خدمتگزار اسلام، در طول سال‌هاى با بركت عمر خويش، با فحص و تحقيق و نگارش و ترجمه، آثارى پديد آورد كه بى‌شك در نشر افكار نوين اسلامى، داراى تأثير بود و به خاطر همين آثار است كه حقاً بايد او را در زمره‌ پيشروان نهضت اسلامى در ايران شمرد. او همچنين انسانى وارسته و پاكدامن و متواضع و غيور و مبارز بود. به مسائل جهان اسلامى اهتمام مى‌ورزيد و در راه تشكيل نظام اسلامى تلاش فرهنگى ارزنده‌اى مى‌كرد. عمر طولانى و پر بركت و پر ماجراى او با پاكى و پاكدامنى سپرى شد، پاك زيست و پاك به جوار الهى پر گشود، رحمت خدا بر او و ياد او گرامى باشد.

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.