از زمان پیدایش نخستین وسایل ارتباط جمعی تاکنون، بشر همواره تحت تأثیر خروجی رسانهها بوده است. فرم و محتوای محصولات فرهنگی (روزنامه، مجله، فیلم، سریال، تئاتر، کتاب و…) بر روان آدمی کم و بیش تأثیراتی کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت برجا میگذارد. رسانهها همانگونه كه قادرند فشار شديدي بر «سلامتی» انسان وارد آورند از اين توانمندي برخوردارند كه وي را از استرسها دور كرده و به آرامش برسانند. شاید اولین بار که انسان نخستین کف دستانش را روی چشم یا گوش فرزند خردسالش گذاشت تا مانع از مشاهده وقایع دلخراش، ترسآور و وحشتناک (رعد و برق، آتشفشان، نزاع، قتل، شکار و…) یا اصوات هولناک و دهشتزا شود، «سانسور» و «درجهبندی» متولد شد. این قبیل واکنشهای حمایتگرانه فطری که از مهر مادری و مهر پدری سرچشمه میگیرد، قابل انتظار بود، سرشت و ماهیت پیشگیرانه داشت و به قصد کاهش آسیبها و تأثیرات مخرب دیدهها و شنیدهها بر سلامتی بروز میکرد. درجهبندی یکی از راهکارهای پیشگیری از تأثیرات سوء خروجی رسانهها و محصولات فرهنگی بر سلامت آدمی است. «ترس»، «خشونت»، «سکس و برهنگی»، «الفاظ و اصطلاحات رکیک و مستهجن و شوخیهای جنسی» و «استعمال دخانیات و مصرف نوشابههای الکلی و مواد مخدر و محرک» بیش از دیگر محتویات محصولات رسانهای مورد توجه درجهبندها قرار گرفته و میگیرند. برخی بر این اعتقادند اعلام درجه مصرف محصولات رسانهای سبب برانگیختن حساسیت مشتریان بالقوه شده و ممکن است برخی افراد برای مصرف آن محصول رسانهای ترغیب شوند. کسی منکر این واقعیت نیست اما آیا با این استدلال که تعیین خط قرمز بر انگیزه افراد برای مواجهه با محصولات رسانهای میافزاید، باید درجهبندی را کنار گذاشت؟ یا آنکه وجود درجهبندی بهتر از نبودنش است و درجهبندی خود حکم راهنما و چراغی را دارد بر سر راه مشتری یا مخاطب و بر توان تصمیمگیری وی میافزاید؟ در اینکه انسان بدون درجهبندی هم به یاری نیروی عقل و با تکیه بر منطق میتواند تا حدودی خوب را از بد تشخیص دهد، شکی نیست اما به نظر میرسد این حق آحاد جامعه است که از دولت توقع داشته باشند با بهرهمندی از نظرات جمعی از افراد خبره و تجربیات مرتبط، خروجی رسانهها و محصولات فرهنگی را به صورت درجهبندی شده عرضه کرده و انتشار دهد.
نیاز تئاتر ایران به درجهبندی
مرور تاریخچه تئاتر در ایران و جهان نشان میدهد نمایشها عمدتا بدون درجهبندی سنی روی صحنه رفته و میروند. وقتی نمایشی بدون درجهبندی سنی روی صحنه میرود، بسیاری از مردم اینگونه نتیجه میگیرند که همگان به تماشای آن مجازند. در ایران همچون دیگر کشورها، کودکان نمایشهای مخصوص به خود را دارند اما نوجوانان معمولا فراموش میشوند و به علت کمیت ناچیز محصولات رسانهای ویژه خودشان، عمدتا مصرفکننده آن دسته از محصولات فرهنگی هستند که برای بزرگسالان (نه برای رده سنی خودشان) و در مواردی برای کودکان عرضه و ارائه میشوند. فرهنگ تماشای تئاتر در ایران همچون دیگر نقاط جهان، به گونهای شکل گرفته و جا افتاده و خوشبختانه در سالهای اخیر به درجهبندی سنی در تئاتر ایران بیش از پیش بها داده شده است. سال گذشته نمایش «کابوسنامه» (وحید رهبانی) با محدودیت سنی بر صحنه اجرا شد. روی جلد بروشور این نمایش نوشته شده بود: «کابوسنامه نمایشی که قادر به دیدن آن نخواهید بود». تابستان امسال نمایش «احساس آبی مرگ» (امین میری) با ممنوعیت تماشا برای افراد زیر 14 سال، بانوان باردار و بیماران قلبی در فرهنگسرای ارسباران روی صحنه رفت. این نمایش براساس مستندات و تحقیقات درباره 8 نوجوان زیر 18 سال متهم به قتل شکل گرفته بود و خوشبختانه از مشاوره روانشناس، مددکار اجتماعی و کارشناس حقوقی برخوردار بود. «احساس آبی مرگ» با هدف کاهش خشونت و ایجاد تغییر مثبت بر افراد جامعه به صحنه رفت. چند ماه پیش در پوستر نمایش «باغبان مرگ» (آروند دشتآرای) جمله «تماشای این نمایش برای افراد زیر 18 سال ممنوع است و دیدنش به افرادی که دچار بیماری قلبی هستند ابدا توصیه نمیشود» به چشم میخورد. پاییز امسال نیز نمایش «عروسکهای سکوت» (سمانه زندینژاد) با محدودیت سنی بر صحنه بود. در پوستر و بروشور «عروسکهای سکوت» جمله «دیدن این نمایش برای تماشاگران زیر 15 سال توصیه نمیشود» درج شده بود. در رسانهها علت این توصیه غمناک بودن موضوع اعلام شده بود اما به نظر میرسد ترسناک بودن بخشهایی از این نمایش علت اصلی بوده است. توجه به این نکته مهم است که درجهبندی صرفا خاص نمایشهای جدی یا نخبهگرا نیست بلکه نمایشهای عامهپسند نیز نیاز به درجهبندی دارند. یکی از گلایههای والدین از این دسته نمایشها به کار بردن حجم انبوهی از کلمات و اصطلاحات بیادبانه و بعضا مستهجن و شوخیهای جنسی توسط بازیگران است. اخیرا یکی از بازیگران تئاتر (لیلی رشیدی) در گفتوگو با علی مرادخانی، معاون هنری وزیر ارشاد از بیبندوباری کلامی در تئاتر گلایه کرده است: «گاهی تئاترهایی را میبینیم که به دلیل شوخیهای مستهجن و نامناسبی که دارند، در پایان تماشاگر از آنچه دیده شرم میکند. متاسفانه این شوخیها و الفاظ در تئاترها مد شده و از سوی شورای بازبینی ایرادی هم به این نمایشها گرفته نمیشود. در عوض با نمایشهایی برخورد میشود که برای همین خودآگاهی تلاش میکنند. درست است که باید در تئاتر جسارت وجود داشته باشد اما نه جسارت متظاهرانه بلکه یک جسارت درونی».
یک اشتباه رایج در درجهبندی این است که بسیاری از افراد تصور میکنند حضور حداقل یک کاراکتر کودک در یک نمایش جوازی است برای همه کودکان تا مجاز به تماشای آن نمایش باشند در حالی که این پیشفرض کاملا غلط است زیرا در بسیاری از نمایشهای ویژه بزرگسالان و نامناسب برای کودکان ممکن است یک یا چند بازیگر خردسال نیز حضور داشته باشند چنین نمایشهایی واقعا نیاز به درجهبندی و اعلام درجه دارند. مهمترین نکته در بحث آسیبشناسی درجهبندی نمایشهای صحنهای، دخالت افراد فاقد صلاحیت در درجهبندیهاست. این نمایشها را چه کسانی درجهبندی میکنند؟ درجهبندی محصولات رسانهای در ممالک توسعهیافته براساس معیارهایی مشخص و توسط جمعی از کارشناسان و متخصصان مرتبط از جمله دانشآموختگان رشتههای روانشناسی، روانپزشکی، مشاوره، مددکاری اجتماعی، جامعهشناسی و…صورت میگیرد اما در ایران چنین نیست. در کشور ما بازیهای رایانهای تنها محصولات رسانهای هستند که براساس معیارهای مشخص علمی و توسط کارشناسان مرتبط طی فرآیندی دقیق و با پشتوانه قانونی درجهبندی میشوند، بقیه محصولات رسانهای یا اصلا درجهبندی نمیشوند یا توسط افراد دارای مدارک یا تجارب تحصیلی غیرمرتبط درجهبندی میشوند!! در شرایط فعلی وجود همین درجهبندیهای نصفه و نیمه بهتر از نبود درجهبندی و هشدار است اما ایدهآل آن است که گروههای نمایشی برای درجهبندی محصول خود از نظرات تیمی از کارشناسان مرتبط و اگر امکانپذیر نبود از راهنماییهای حداقل یک روانشناس یا یک پزشک بهرهمند شوند. درجهبندی در اکثر نقاط دنیا بیشتر جنبه «توصیه» دارد تا «ممنوعیت».
این درجهبندی هم به جلب اطمینان خاطر والدین میانجامد هم تا حدودی خیال دستاندرکاران نمایش درجهبندی شده را راحت میکند زیرا فضایی نسبتا امن بر سالن نمایش حکمفرما شده و سلامت روان مخاطبان کمتر آسیب میبیند. خوشبختانه در ایران به سبب حاکمیت ارزشهای اخلاقی و تقید به آموزههای دین مبین اسلام، محتوای اکثر نمایشها به سلامت روان تماشاگران لطمه نمیزنند اما در هر حال تعدادی از آثار واقعا نیاز به درجهبندی دارند و باید گروه هدفشان از پیش تعیین شده باشد. تئاتر هنری پویا و خوندار است. مخاطب این هنر یک رخداد خاص را با فاصلهای بسیار اندک از خود عینا مشاهده میکند؛ کودکان و نوجوانان ممکن است تحت تأثیر این مشاهده بیش از (یا برخلاف) بزرگسالان آن رخداد را باور کنند یا بشدت تحت تأثیر آنچه دیدهاند، قرار گیرند. برخی بیماران نیز ممکن است همچون کودکان و نوجوانان بیش از افراد سالم از مشاهداتشان تأثیر بپذیرند بنابراین نمیتوان لزوم درجهبندی را به عنوان یک اقدام پیشگیرانه در تئاتر انکار کرد. ظاهرا و البته خوشبختانه روند درجهبندی سنی نمایشها همچنان ادامه دارد و رو به گسترش است. درجهبندی هرگز به معنای سانسور و بستن دست و بال هنرمند نیست بلکه فرآیندی است برای عرضه و ارائه مطلوبتر نمایش.
Sorry. No data so far.