تریبون مستضعفین- چندی پیش استاد علیرضا افتخاری در مراسمی که به مناسبت گرامیداشت روز خبرنگار برپا شده بود با رئیس جمهوری روبه رو شده و او را در آغوش گرفته بود. عکس این رویداد خبری به سرعت پخش شد. (+) اخیرا علیرضا افتخاری در یکی از بخشهای خبری سیما، بیان داشت دخترش در دانشگاه مورد اذیت و آزار عدهای بیاخلاق و بیادب قرار گرفته است. افتخاری در حالی این مطالب را بیان میکرد که بغض او مانع از ادامه دادن عادی به صحبتهایش شد. یکی از اساتید دانشگاه در واکنش به این عمل شنیع نامهای به ایشان ارسال نموده و مطالبی را با او درمیان گذاشته است. این استاد خواسته است نامش فاش نشود. متن نامه از این قرار است:
از يك معلم كوچك دانشگاه به هنرمند گرامي جناب استاد علیرضا افتخاري
با اهدا سلام و آرزوي سلامتي براي جنابعالي و خانواده محترم؛
شنیدن صداي هق هق شما از تلويزيون بسيار متاثرم كرد.
متاسفانه امروز بخشي از جامعه مرفه شهري ايران دچار نوعي ويروس خطرناك و بديمن شده است كه توسط گروهي از شقيترين اوباش فكري و اراذل سياسي توليد شده و عمل ميكند.
خلاصه و عصارهی ايدهی اين گروه منحرف و خودخواه اين است كه هر كه با ما نيست، دشمن ماست و بايد فضا را طوري نشان دهيم كه كسي جرات نكند با ما مخالفت كند و بايد دوستي با دشمن ما را هم آنقدر پرهزينه كنيم كه هيچ كس جرات ابراز عقيده اش به نفع دشمن ما را پيدا نكند.
تصور ميكنم با رفتاري كه بعد از معانقه شما با آقاي احمدينژاد در حق شما و خانوادهتان روا شده، به خوبي درد دل حقير را درك ميكنيد.
اينها در جامعه ايران به خصوص جنوب تهران و شهرستانها هيچ ظهور و بروزي ندارند، در دانشگاه هم قطعا اندك هستند اما طوري رفتار ميكنند كه گويي اكثريتاند و از طرف همه حرف ميزنند. باور بفرماييد بنده به آقاي احمدینژاد راي ندادم و از نتيجه انتخابات هم در روز ۲۲ خرداد متعجب و به آن معترض بودم اما مانند ديگر اعضاي جامعه دانشگاهي، فقط و فقط مسير قانون را براي اعتراض به نتيجه انتخابات درست ميدانستم.
هنرمند گرامي، باور بفرماييد اينهايي كه به شما توهين كردهاند و با بيپروايي به دختر عزيزتان بيادبي كردهاند، معترض به نتيجه انتخابات نيستند. ايراني هر چقدر هم به چيزي معترض باشد، ادب و وقار شرقياش را فراموش نميكند. ايراني هر چقدر هم كه از چيزي دلخور باشد، احترام موي سفيد و حرمت ناموس سرش ميشود. روسري كشيدن از سر دختر مردم كار ايراني نيست. آتش زدن بانك و اتوبوس و مغازههاي مردم كار ايراني نيست. اينها همه دسيسه شيطاني بيگانگاني است كه از اتحاد و قدرت گرفتن ايران و ايراني هراس دارند.
اينجانب سال گذشته باها در كلاسهاي درسم خواستم با اينها بحث و گفتگو كنم تا شايد سوء تفاهم آنها برطرف شود و بتوانيم مانند دو ايراني متمدن و مسلمان با هم حرف بزنيم. بسيار از اوقات موفق شدهام و با جمعي صميمي از شاگردانم به همنظري رسيدهايم و از مباحثهاي جدي و سازنده درباره مسايل روز كشورمان لذت بردهايم. اما گاهي هم تلاشهايم شكست خورده است چرا كه آن اقليت پرمدعاي خودخواه، نه ادب مياحثه دارند و نه اصول استدال را ميشناسند. تنها چيزي كه بلدند و الحق خوب هم يادگرفتهاند، توهين و شانتاژ است. وقتي در پاسخ به سادهترين سوالات در باره عملكرد رهبرانشان در ماجراهاي پس از ۲۲ خرداد سوال ميكنيم، شانتاژ ميكنند و اگر با استدلال، جلوي شانتاژشان را ميگيريم، توهين ميكنند. بارها به آنها گفتهام كه رعايت موي سفيد اين معلم كوچكتان را بكنيد اما حاشا و كلا… گويي از فرهنگ غربي فقط فردگرايي و خود خواهياش را ياد گرفتهاند.
خدا را شكر كه اين قوم لجباز كه روي خوارج را هم سياه كردهاند، در انتخابات سال گذشته به قدرت نرسيدند وگرنه معلوم نبود چه بر سر ايران و ايراني ميآوردند.
اين را به عنوان يك معلم كوچك دانشگاه به شما هنرمند گرامي عرض ميكنم كه صداي هق هق شما، بغض تركيدهي عده زيادي از هموطنان ماست كه از سال گذشته تاكنون گرفتار ظلم اين منحرفين بيگانه پرست هستند اما به شما عرض مي كنم دل قوي داريد كه ايران اسلامي قوي تر و پر بنيه تر از آن است كه اين جيره خواران بي بي سي و صداي آمريكا بتوانند به آن صدمه اي جدي بزنند.
تاريخ ما نشان داده كه ايادي بيگانه هميشه در اين كشور رسوا و طرد شده اند. اين را به عنوان يك معلم كوچك تاريخ به شما نويد مي دهم كه اين تفاله هاي فرهنگ غربي ماند كف روي آب رفتني هستند. اين را تاريخ ايران به وضوح هرچه تمام تر به ما يادآوري مي كند.
اجازه مي خواهم نامم محفوظ بماند
ارادتمند
تهران ۲۰ مهرماه ۱۳۸۹
کمی عجیب به نظر می رسد! این استاد بزرگوار گفته اند نتیجه انتخابات برایشان عجیب بوده و به آن معترض بوده اند و سپس از عده قلیل بیگانه پرستی که خود را کثیر می دانند و در شهرستانها و جنوب تهران جایی ندارند سخن گفته اند در حالی که کسی که این مسئله را می داند نبایداز نتیجه انتخابات متعجب شده و به آن اعتراضی داشته باشد.
فاطمه جون سلام. اصلا هم عجيب نيست.معترض بودن ايشون به نتيجه ي انتخابات صرفا به اين معني نيست كه ايشون از طرفداران اون دو تا بودند بلكه لازمه يادآوري كنم كه آقاي رضايي هم كانديد بودند.بنابر اين معترض بودن به نتيجه ي انتخابات و صحبت كردن از عده ي قليل بيگانه پرست هيچ منافاتي با هم نداره.