یکشنبه 05 ژانویه 14 | 13:25

استرداد شروعی برای سینمای تاریخ ایران معاصر

محمدصادق شهبازی

استرداد که در ژانر تاریخی و امنیتی می‌گنجد، شاید فیلمی عالی و حرفه ای نباشد، ‌اما قطعاْ شروع خوبی برای برای پرداختن سینمای ایران به موضوعات تاریخ ایران معاصر است، که جسارت و خط شکنی آن حتی اگر به تعبیر بعضی سفارشی و با هزینه‌های بالا باشد، کار مهمی است.​


تریبون مستضعفین -محمدصادق شهبازی

«استرداد» به صورت نسبی فیلمی فاخر است. موضوع تاریخی جذاب و مهم فیلم که استرداد غرامت جنگی ایران از قوای اشغال‌کننده کشور در جنگ جهانی است، به آن جذابیت و اهمیت زیادی داده است. البته فیلم از موارد زیادی نظیر کشته شدن میلیون‌ها ایرانی در جنگ در اثر قحطی حاصل از اشغال صرف نظر کرده و گرفتن غرامت از شوروی به نظر راحت جلوه داده شده است و موانع درونی استرداد غرامت ایرانی را بر موانع بیرونی غلبه داده  است (چنان‌که فیلم  در مورد غرامت انگلیس همین گونه برخورد کرده است)، اما همه این‌ها از جسارت و خط شکنی در ورود به موضوع نکاسته است.

استرداد

خط تعلیق اصلی فیلم، که آوردن طلاهای شوروی به ایران است، و خط تعلیق های فرعی نظیر جان چهره اصلی، خیانت افراد، نوع عمل افسر و مسئولان شوروی، ابراز عشق زن مترجم به چهره اصلی و…. کار را به لحاظ ساخت و جذابیت به نسبت خوب از آب در آورده است، گرچه بعضی برخوردها به ویژه در محیط نظامی مثل برخورد سپهبد زاهدی و چهره اصلی به نسبت مصنوعی می‌نمایاند. جذابیت فیلم که به حدی هست که بیننده را تا آخر فیلم و تقریبا بدون سکت نگه دارد، به ویژه این‌که در اکثر موارد نتیجه‌ای خلاف انتظار رخ داده است،‌به صورت نمونه تصویر آغاز فیلم مبنی بر کشته شدن چهره اصلی، که در طول فیلم با نمایش کامل صحنه صورت متفاوتی در قالب نجات او می‌یابد، نیز جزو این ویژگی هاست. داستان بر خلاف انتظار بیننده و نقشه چهره اصلی برای در دست گرفتن طلاها و رساندن‌شان به مردم و از آن مهم‌تر نقشه دربار مبنی بر عدم ارسال طلاها و دزدیدن محموله طلا به‌وسیله عناصر دسته پایین به فیلم جذابیت دو چندان می‌دهد، گرچه پایان فیلم و پیروزی نگاه سردبیر محافظه‌کار روزنامه که از ابتدا مخالف هر اقدامی بود، و به تصریح چهره اصلی فیلم در ابتدای فیلم حتی حاضر نشده بود از دولت نهضت ملی نفت حمایت کند و همه چیز را با تحلیل امنیتی و به صورت ساختاری و بدون امکان نقش‌آفرینی می‌بیند، ضعف بزرگی است. تصویری هم که از بعضی عناصر نظیر مصدق (به عنوان چهره محبوب چهره اصلی)، زاهدی (که نقش او بین یک وطن پرست و فردی که می خواهد با چهره اصلی تصفیه حساب کند و در نهایت هم همزمان با بازگشت او تعویض شده و از کشور گریخته است، مبهم می ماند) حداقل می‌توان گفت مبهم است. مردم هم هیچ جای قصه نیستند و صرفاْ افرادی هستند که قهرمان فیلم برای رساندن طلاها به آن‌ها سرنگون می‌شود. فیلم به صورت نسبی در نشان دادن خیانت‌های رژیم شاه چه در بردن سرمایه ملت چه در برخورد با چهره اصلی موفق شده است.

فیلم البته از اشکالات جزیی از کتاب دست زن مترجم در هواپیما – که مثل کتاب های درسی دهه شصت است و تصویری مانند آرم جمهوری اسلامی روی آن است-  تا حجاب او و عشق چند ضلعی مسافرتی! به دور نیست،‌به جز آن فلش‌بک‌های متعدد فیلم قدری مسئله را با سختی همراه می‌کند. ابراز عشق زن مترجم و نسبت و همراهی او نیز که تا انتها خیانت و جاسوسی اش در پرده ابهام است، جذابیت فیلم را دو چندان کرده و به نسبت با عدم محوریت آن و حذف زوائد معمول استفاده از این مسپله، از اشکالات فیلم‌های با مضمون مشابه کمتر برخوردار شده است.

در مجموع استرداد که در ژانر تاریخی و امنیتی می‌گنجد، شاید فیلمی عالی و حرفه ای نباشد، ‌اما قطعاْ شروع خوبی برای برای پرداختن سینمای ایران به موضوعات تاریخ ایران معاصر است، که جسارت و خط شکنی آن حتی اگر به تعبیر بعضی سفارشی و با هزینه‌های بالا باشد، کار مهمی است.
  1. محمدصادق شهبازی
    7 ژانویه 2014

    آیا واقعا ارزش خبری این در حد تیتر یک بود؟
    به نظرم کاملا اشتباه است!

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.