فیلم «عملیات مهدکودک» ساختۀ فرزاد اژدری، فیلمی در ژانر کودک و نوجوان است. ژانری که این روزها فیلمهای کم و بی-کیفیتی را در خود جای داده است. اگر پیش از این فیلمهای قویای مانند «خواهران غریب» و «دزد عروسکها»موجود نبود؛ میتوانستیم بیکیفیتی این ژانر را به حساب نداشتن تاریخ در ساخت فیلمهای باکیفیت بگذاریم. در هر حال دلایل این رکود که اهمیت ویژهای دارد را باید در فرصتی دیگر جست.
«عملیات مهد کودک» داستان جمعی از کودکان در یک مهد کودک است که عملیاتی برای نگه داشتن والدین خود در خانه اجرا میکنند. شاید تنها نکتۀ قابل قبول در کل فیلم، جلوههای ویژۀ آن است که کم و بیش فانتزی به نظر میرسد. فیلم چندان داستانی ندارد. چند کودک دور هم جمع شدهاند و بالا و پایین میپرند و شعر میخوانند و خرابکاری میکنند. بازی بچهها تصنعی است. هیچگونه رابطۀ علت و معلولی میان وقایع داستان وجود ندارد. همه چیز در نهایت بیسامانی، ناگهان به سامان میشود. آن هم با دعای فرشتهای که از خدا این مسئله را میخواهد. بچهها به جز خرابکاری برای حل مشکلاتشان، کاری انجام نمیدهند. طنز، بزرگسالانه و پر از کنایههایی است که کودکان اصلا از آنها سر در نمیآورند. عملیات مهد کودک به تمام معنا فیلمی مبتذل و بدآموز است. رابطۀ پدر و مادرها در نهایت بیاعتمادی، خشونت، نامهربانانه، تصنعی، اغراقشده و بیادبانه است. البته در پایان فیلم همه چیز به صورت احمقانهای درست میشود. اما چیزی که بیش از پیش جلب توجه میکند به رخ کشیدن تجمل و ثروت در این فیلم است.
فیلم از ماشین لیموزین شش دری شروع میشود که قهرمان کودک فیلم در آن با لپتاب در حال کشیدن نقشۀ جدیدی است. او با تلفن همراه با موبایل دوستانش تماس میگیرد – البته همۀ اینها اسباببازی است- و نقشه را شرح میدهد. از شکل مهدکودک میتوان پی برد که مهدکودکی در شمال شهر است. تقریبا در هر سکانس کودکان لباسهای خود را عوض میکنند و لباسهایی میپوشند که بسیار گرانقیمت به نظر میرسد. خانۀ دختر قهرمان فیلم، قصر است. قصری با پلههایی در وسط آن که به طبقۀ دوم میرود. تخت دختر منبتکاری شده است. میز شام شامل چند نوع غذا است. پدر و مادر در دو طرف میز نشستهاند. مستخدم غذا به هر کدامشان تعارف میکند. پدر خانواده پیانو میزند. این تصاویر آدم را یاد تجملات قرن هجدمی فرانسه و انگلیس میاندازد. در واقع تقلیدی خام از اینگونه فضاها در فیلم وجود دارد. پدر قصد سفر به خارج از کشور را دارد. عکس هتلی که رزرو کرده است نیز در فیلم نمایش داده میشود. مادران لباس-های نامتعارف و کفشهای پاشنه بلند میپوشند و ناخنهای مصنوعی بلند و آرایش زیاد دارند. نماهایی که از شهر گرفته میشود معمولا از بلندترین برجهای مسکونی تهران است. فیلم به تمام معنی تجمل را به عنوان ارزشی والا به کودک منتقل می-کند. کودک در این سنین بیشترین تاثیرات را از محیط میگیرد. این ارزشهای تجمل پرستی و پولدوستی که به صورت غیر مستقیم در فیلم به نمایش در میآید، در جان و روح کودک مینشیند و ارزشها، آرمانها و ایدهآلهای آیندۀ او را تشکیل میدهد.
سوالی که پیش میآید این است که ساخت فیلمی در ژانر کودک باید دارای چه پیامی باشد؟ مخاطب این پیام کیست؟ آیا ما فیلم کودک را میسازیم تا به والدین پیامی را برسانیم؟
عملیات مهد کودک فیلمی با مخاطب کودک است که تنها چیزی که مد نظر قرار نداده کودک است. پیام فیلم به والدین است و از آنها میخواهد که برای کودکان بیشتر وقت بگذارند. البته این خواسته را به شیوۀ بسیار غیرمعمولی از والدین طلب میکند. دیدن این فیلم توسط کودک فقط بی ادبی، خرابکاری، تجمل، دروغ، نارو و اعتراض را به کودکان میآموزد. فیلم نه تنها ارزشهای والایی را در کودک تقویت نمیکند بلکه او را تبدیل به کودکی مهاجم و معترض میکند.
Sorry. No data so far.