پنج‌شنبه 13 فوریه 14 | 09:37
سردبیر هفته‌نامه پنجره:

سردبیر پنجره: «رستاخیز» به شوخی شبیه بود

جناب فیلم ساز بین المللی! در ازای اصرار بر نمایش شمایل عباس ابن علی(ع) و فرزندان آل الله علی اکبر و قاسم و … چه سود تعریف شده ای در باور مردم نسبت به مقدسات حاصل شد؟شما صاحب فن و هنرمندید اگر همین زودی ها جوانکی هوس کرد داستانی از این حماسه بسازد و به تاسی جنابعالی و همقطارانتان این ذوات مقدس را ناشیانه تصویر کند تکلیف چیست؟


به گزارش تریبون مستضعفین، مرتضی فاطمی سردبیر هفته‌نامه پنجره و تهیه کننده سریال هوش سیاه، در صفحه شخصی خود در گوگل پلاس درباره فیلم «چ» ابراهیم حاتمی‌کیا و فیلم «رستاخیز» احمدرضا درویش نوشت:

هنگامی که تيتراژ پایانی فیلم “چ ” پخش می شد آنقدر حالم خوب بود که دوست نداشتم درباره ضعف های جزیی فیلم فکر کنم، کما اینکه امروز با گذشت زمان عمیقا معتقدم “چ ” نهایتا حرف اول چمران است.

اخیرا عده ای با اندیشه های خاص که گویا برای خود رسالتی تاریخی قایلند تا از همه چیز و همه کس ایدیولوژی زدایی کنند در تلاشند تا “چ ” را هم به نفع خود مصادره کنند.از قایلین به سینمای سکولار وسینمای تکنیک زده و فرم محور انتظار بیش از این هم نیست اما بعید بود که این جماعت به چشمانشان التماس کنند که خورشید را نبیند و به اثر حاتمی کیا برچسب عرفی بودن و غیر ایدیولوگ بودن بزنند. این داستان برای فیلمی که قهرمان داستانش حضرت امام خمینی (ره) است، امری لایتچسبک و مضحک است. مگر اینکه اینکه این جماعت بیایند و در یک کلام بدون لفافه از امام نیز ایدیولوژی زدایی کنند. هرگاه اثبات کردند که امام خمینی انسانی عرفی و عاری از ایدیولوژی است انگاره های روشنفکرانه اشان را درباره “چ” خواهیم پذیرفت.

می پذیریم که اشتباه دیده ایم و اشتباه فهمیده ایم که “چ “حاتمی کیا با che استیون سودربرگ فرق های ماهوی دارد و آن هم روح الهی جاری و ساری بر فیلم است.می پذیریم که به هنگام دیدن فیلم عینک های جوشکاری به چشم داشتیم و ملتفت نشدیم که قهرمان حاتمی کیا کیست.می پذیریم که گره کور غایله پاوه با عصای سحر کلام و دم مسیحایی حضرت امام( ولی فقیه زمان) باز که نشد هیچ بلکه کورتر شد. اصلا می پذیریم که “چ” وسترن اسلامی است و تنها تهور اصغر وصالی و مذاکره و تدبیر چمران گره گشای داستان بوده است.چرا راه دور می رویم اصلا شیرفهم میشویم که قهرمان حاتمی کیا مرحوم بازرگان بوده است و از این پس یک هفته در میان جلد نشریه پنجره را نیز به ایشان اختصاص می دهیم. امان از تعصب…

خورشید کلوزآپ ندارد

همه اینها بهانه بود تا به اصل مطلب برسم . درست است برای نوشتن یادداشتی درباره ایدیولوگ بودن یا نبودن فیلم “چ” متمرکز بودم وگفتنی ها نیز در این باره فراوان بود اما با مواجهه با فیلم “روز رستاخیز” ساخته احمد رضا درویش تمام اندیشه هایم به هم ریخت. متاسفانه فیلمی که درباره بزرگترین تراژدی عالم ساخته شد و منتظر اکران عمومی اش بودیم تبدیل به یک دغدغه و سوهان روح شد. فیلمی که عمیقا آرزو می کردم بتواند ذره ای تنها ذره ای از مصایب آل الله را هنرمندانه روایت کند بیشتر به یک شوخی و هجو شبیه بود.

قیام ابا عبدالله و به ویژه روز عاشورا از چنان محتوای دراماتیک و زیبایی برخوردار است که ملهم از هر گوشه آن می توان صدها اثر ادبی و سینمایی فاخر تولید کرد. شیعه با تصویرسازی این حماسه و در اندوه آن سال ها گریسته است.

همواره در روزهای پس از اکران این فیلم با خود تکرار کردم که نیت درویش از ساخت این فیلم تقویت و گسترش فرهنگ شیعی بوده است و قصد تحریف تاریخ و لطمه زدن به این واقعه تاریخی را نداشته و زحمت خود را کشیده است اما از کار در نیامده است. هنوز هم به این امر اعتقاد دارم اما لجاجت و تعصبات کور بر نهادینه سازی فرهنگ نمایش همه چیز و هیچ چیز پذیرفتنی نیست. وموید این نظریه است که برای ساخت و ادای حق مطلب قیام ابا عبدالله و حماسه های از این قبیل اراده و عزم بشری و آشنایی با تکنیک های فیلم سازی و فرم به تنهایی کافی نیست.

بگذریم که به راحتی می توان این اثر را از منظر فنون سینمایی نیز نقد کرد. فیلمنامه از گسست جدی رنج می برد و فصول آن با یکدیگر همبستگی ارگانیک و دیالکتیک ندارد. معلوم نیست جامعه مخاطب فیلم شیعیانند و یا برای همه ادیان و مذاهب ساخته شده است. معلوم نیست که اگر برای مخاطب خارجی ساخته شده کجای داستان شلخته و کدام جلوه بصری می تواند مخاطب را سه ساعت بر روی صندلی سینما بنشاند؟ و اگر برای مصرف داخلی است که دیگر حرفی باقی نمی ماند. تمام آنچه را شما به غلط و ناقص روایت کرده اید مخاطب از بهر است.

به خدا قسم خورشيد كلوزآپ ندارد آقاي درويش! آتشي كه از قتل حسين (ع) بر قلب مومنين افتاده است با رستاخيز شما شعله ور نشد. جناب درویش حال مردم خوش است خرابش نكنيد.

اصلا مراجع اعظام تقلید نیز حکم نکرده باشند؛ جناب فیلم ساز بین المللی! در ازای اصرار بر نمایش شمایل عباس ابن علی(ع) و فرزندان آل الله علی اکبر و قاسم و … چه سود تعریف شده ای در باور مردم نسبت به مقدسات حاصل شد؟شما صاحب فن و هنرمندید اگر همین زودی ها جوانکی هوس کرد داستانی از این حماسه بسازد و به تاسی جنابعالی و همقطارانتان این ذوات مقدس را ناشیانه تصویر کند تکلیف چیست؟

برخی فتح باب ها و اصرار بر فتح باب ها به ناکجا آباد ختم می شود. جناب درویش شما ذوالفنون با غضنفرها چه باید کرد؟

شنیده ایم که رستاخیزتان را اثری جهانی می پندارید که و توان حضور در محافل بزرگ سینمایی جهان را دارد؟ از کدام فیلم حرف می زنید؟ فیلمی که حتی محض رضای خدا یک سکانس جذاب و تاثیر گذار ندارد.فیلمی که صحنه های اکشن آن بیشتر به جنگ گلادیاتورها و راکی 5 شبیه است تا نبرد آل الله و یزیدیان.

شنیده ایم برای ساخت روز رستاخیز سال ها تحقیق و پژوهش داشته اید. بر روی چه موضوعی تحقیق می کرده اید؟ معلوم نیست چگونه تحقیقات شما را به سمت شذوذات روایی سوق داده است به گونه ای که گوشه چشم های دختری زیبا رو (شقایق فراهانی) ، حر (ع) و فرزندش را جذب کاروان ابی عبدالله می کند؟ یعنی تحقیقات چند ساله تان شما را قانع کرده است که حضرت علی اصغر علیه السلام به واسطه تیر حرمله لعنت الله علیه کشته نشده است؟! و یا جنابعالی به مقاتلی دسترسی دارید که در آن خون علی اصغر(ع) _ که توسط امام به آسمان پاشیده می شود_ بار دیگر به زمین باز می گردد و روی سم اسب می ریزد!؟ کدام روایت و مقتل مورد مطالعه شما شهادت حضرت علی اکبر علیه السلام را به این سان و با اندکی خراش پیشانی روایت کرده است؟ آیا قاسم ابن الحسن جناب درویش قریب سی سال از عمرش گذشته بود و هزاران آیای دیگر که تمام مخاطبین معمولی و منبر دیده برایشان ایجاد می شود. متاسفم که بگویم برخی از کارگردانان ما به مرض خود دیگر انگاری مبتلا شده اند. جزییاتش بماند…

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.