در پی اظهارات و اقداماتی که اخیرا از سوی مسولین در مورد مساله اجتماعی «کودک کار» عنوان شده است، فعالین مدنی این حوزه واکنش نشان داده و گفتهاند که این اظهارات به درستی پدیده «کودک کار» را نشان نمیدهد و حتی میتواند هشداری نگران کننده برای جامعه ما باشد، زیرا که این گونه دیدگاهها به افزایش این معضل اجتماعی کمک کرده و آسیبهای جبران ناپذیری را به دنبال خواهد داشت.
روز گذشته خبری مبنی بر برگزاری «همایش کودکان خیابانی» از سوی وزارت تعاون کار و رفاه اجتماعی منتشر شد.در عنوان این همایش ابهامی وجود دارد که کودک خیابانی به چه معنا است. این واژه میتواند به معنای کودکانی باشد که بیخانمان هستند و در خیابان زندگی میکنند و یا میتواند عبارت شبیه به زنان خیابانی به ذهن متبادر کند، در حالی که بیش از همه با توجه به اینکه سازمان بهزیستی با همکاری 8 سازمان متولی برگزاری این همایش است به نظر میآید منظور از این عبارت،کودک کار باشد که ترجیح داده شده به جای آن از عبارت کودکان خیابانی استفاده شود.
اگر این نتیجه گیری را بپذیریم، این سوال پیش میآید که آیا قرار است تنها کودکانی که در خیابان کار میکنند موضوع برگزاری این همایش باشند؟ در حالی که همواره از سوی فعالین مدنی این حوزه مطرح شده است که تنها درصدی از کودکان کار در خیابانها به دست فروشی مشغول هستند و جلوی چشم مردم قرار دارند و تعداد بیشتری از آنها در کارگاهها و کورهپزخانهها مشغول به کار هستند. بنابراین اگر این همایش قصد آسیبشناسی و پرداختن به این مسئله را دارد باید حدود خود را فراتر از کودکان کار خیابانی ببرد و تمامی کودکان کار را در بر بگیرد.
اما محدود کردن کودکان کار به کودکان دستفروش خیابانی تنها به این همایش محدود نمیشود چنانچه در چند هفته اخیر، محمد نفریه، معاون اجتماعی بهزیستی نیز در مصاحبه با ایلنا به همین مسئله تاکید کرده و گفته است که این کودکان به صورت باندی کار میکنند و یا از خانوادههایی با وضعیت مالی متوسط میآیند. وی افزوده است که بهزیستی توانسته است که همه آنها را شناسایی کند.
جالب آن است که بهزیستی با توجه به آنکه این کودکان در سطح شهر جابه جا میشوند و معمولاً مستاجر هستند و هرسال منزل مسکونی خود را عوض میکنند توانسته که آن ها را شناسایی کند اما صحبتی از شناسایی کارگاهها و کوره پزخانههایی که به صورت ثابت وجود دارند و کودکان در آنها مشغول به کار هستند، صحبتی نکرده است. کوره پز خانهها و کارگاههایی که یافتن آنها برای فعالین مدنی و همین طور خبرنگاران و عکاسان هیچگاه دشوار نبوده است.
فعالین مدنی حوزه کودکان کار در واکنش به صحبتهای معاون اجتماعی سازمان بهزیستی تاکید کردند که تجربه چندین سالهشان تاکنون آنها را با کودک کاری که از خانواده ایی در سطح متوسط باشد روبرو نکرده است.
علی بنی هاشم مدیر داخلی جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان که بیش از ۸ سال است که در این حوزه فعالیت میکنند در واکنش به اظهارات معاون بهزیستی گفت: «تاکنون ما با چنین مواردی که کودکان کار از خانوادههایی متوسط باشند و یا در داخل باند باشند.روبرو نشدهایم، این مسئله حتی منطقی به نظر نمیآید زیرا هیچ خانواده ایی با پول فال فروشی کودکش نمیتواند زندگی طبقه متوسط جامعه را داشته باشد و درآمدی که از این طریق به دست میآید قابل توجه نیست، مگر برای کسی که حتی درتامین نیازهای اولیهاش نیز مانده است.»
در پی این صحبتها در گفتوگو با فاطمیه آلیا عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی عنوان شد که چرا آماری به صورت رسمی در حوزه کودکان کار گرفته نمیشو د تا ابعاد حقیقی این مسئله اجتماعی برای همه مشخص شود.
وی در پاسخ گفت: «آمار رسمی گرفته نمیشود زیرا کودک کار به صورت رسمی و تایید شده در کشور وجود ندارد.»
به هر حال چه به صورت رسمی و تایید شده کودکی کار کند و چه به صورت غیر رسمی و تایید نشده کودکی کار کند، گزاره دوم این جملات مشابه یکدیگر خواهد بود و تبعات ایجاد شده از این مسئله اجتماعی نیز چه به صورت رسمی و چه به صورت غیر رسمی در جامعه وجود خواهد داشت.
تاکنون دهها NGO در حوزه کودکان کار مانند جمعیت امام علی (ع)؛ جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان، جمعیت حمایت از حقوق کودکان؛ خانه کودک شوش و… با تجربههای فراوان در این زمینه و درهایی باز برای مردم و مسولین روزانه با صدها تن از این کودکان سر و کار دارند.
بنابراین شاید نه برای حل این مسئله بلکه تنها برای برداشتن گام اول برای حل آن این توقع از مسئولین و جود داشته باشد که “کودک کار” را به صورت واقعی ببینند و مهمتر از آن اینکه این معضل اجتماعی را بپذیرند. کاری که اکنون مردم و نهادهای مدنی در ا نجام آن بسیار پیشرو تر از مسولین بوده اند.
Sorry. No data so far.