تریبون مستضعفین- تاریخ انقلاب اسلامی ایران مقطعی نه چندان دور از خود را به یاد دارد که برخی از افراد مدعی فهم و دانش که باصطلاح لقب متفکر و نظريهپرداز را هم یدک میکشیدند در مقالات و کتابهای خود و روزنامهها علیه دین و مبانی اسلام آنچنان افاداتی مینوشتند که بازگو کردن هرکدام از آنها دل هر مسلمانی را جریحه دار خواهد کرد.
مباحثی که مستقیم یا غیرمستقیم اعتقادات دینی مردم را نشانه گرفته بود و هدفی جز کمرنگ کردن و حذف دین از زندگی مردم را نداشت.
نویسندگان و گویندگان این مباحث که مورد حمایت رئیس دولت وقت نیز بودند آنچنان کمر به نابودی دین در جامعه بسته بودند که تمامی حوزههای دینی، از مبدا تا معاد، از قرآنشناسی تا امامشناسی را دربرگرفته بودند و با تمسخر، انکار و یا شبهه افکنی درصدد نیل به اهداف خود بودند.
انکار امام زمان (عج)، معصوم نبودن ائمه اطهار (علیهم السلام)، خشونت طلبی امام حسین (ع) و فرهنگ شهادت، انکار وحی، کلام خدا نبودن قرآن و … تنها گوشهای از افادات این افراد بود که در روزنامهها و کتابهای خود درصدد تبلیغ و ترویج آن در جامعه بودند.
یکی از مباحثی مهمی که هدف اغلب این باصطلاح روشنفکران بود ترویج دو مقولهی کلیدی «اسلام منهای روحانیت» و «اسلام منهای سیاست» بود.
نقش روحانیت در اسلام و نیز تأثیرات اسلام سیاسی همواره دو موضوعی بوده است که دشمنان و مغرضان داخلی و خارجی بحق به اهمیت آنها پی بردهاند؛ لذا در طول سالهای اخیر تمام همت و تلاش خود را برای حذف آن و ترویج جدایی سیاست و روحانیت از اسلام گماردهاند اما بحمدالله و بواسطهی بصیرت و حضور مردم در صحنههای مختلف تاکنون موفق به رسیدن به اهداف شوم خود نشدهاند. اما لازم است با برنامه ریزی و در مسیر یک نقشهی مدون و دقیق در مقابل طرحهای اینچنینی دشمنان بایستیم.
رهبر معظم انقلاب در اجتماع عظیم مردم قم با اشاره به این نقشهی دشمنان بر این نکته تأکید کردند که باید در مقابل هر آنچه را كه دشمن بر روى آن تكيه میكند توجه بیشتری داشته باشيم و بدانيم كه آنها را بايستى حفظ كنيم. ایشان فرمودند:
« سالهاى گذشته در برخى مطبوعات كشور، بعضى افراد مدعى فهم و دانش، عليه دين، عليه مبانى اسلامى افاداتى مينوشتند؛ اينها هم در مردم اثرى نكرد. اين را توجه داشته باشيد؛ دشمنان دو نكتهى اساسى را در باب دين دارند دنبال ميكنند؛ چون ديدهاند كه اين دو نقطه در زندگى مردم چقدر تأثيرگذار است: يكى مسئلهى اسلام منهاى روحانيت است؛ چون ديدهاند كه روحانيت در جامعهى ايرانى چه تأثير شگرفى را به وجود آورد و بر حركت مردم گذاشت. البته از قبل از انقلاب هم اين زمزمهها را ميكردند. حضور روحانيون در انقلاب و پيشروى آنها در انقلاب، موقتاً اين معنا را از صحنه خارج كرد؛ اما باز شروع كردند. يكى هم اسلام منهاى سياست است، جدائى دين از سياست است. اينها از جملهى چيزهائى است كه امروز دارند با اصرار فراوان در مطبوعات، در نوشتهجات، در وسائل اينترنتى ترويج ميكنند. مسئله براى آنها اهميت دارد. اين را توجه داشته باشيم؛ هر آنچه را كه دشمن بر روى آن تكيه ميكند و نقشهى راه دشمن و طرح كلى دشمن بر روى آنها متمركز است، او ميتواند براى ما هم يك طرح كلى و نقشهى راهى را در اختيار بگذارد. همان چيزى را كه آنها آماج حمله قرار ميدهند، ما بايد توجه داشته باشيم و بدانيم كه آنها را بايستى حفظ كنيم»
لذا تز اسلام منهای روحانیت و سیاست یک نقشهی شومی است که از سوی دشمنان برای برخورد و مقابله با تفکر اصیل اسلامی و شیعی طراحی شده است و میبایست با هشیاری و ارائهی یک نقشهی راه از افتادن در این دام مخالفان اسلام نیز رهایی پیدا کرد.
Sorry. No data so far.