هفته سلامت با شعار ملی «یک عمر سلامت با خود مراقبتی» از امروز آغاز ميشود. این هفته در شرایطی در حال آغاز است که نظام سلامت کشور سخت ترین روزهای عمر خود را ميگذراند.
پس از یک دوره 8 ساله بی تدبیری و بی توجهی به وضعیت بهداشت و درمان کشور و خم شدن کمر مردم زیر بار هزینههای درمان، کار به جایی رسیده که حالا روزی نیست که خبری از مسئولان وزارت بهداشت روی خروجی خبرگزاریها قرار نگیرد مبنی بر اینکه در تلاش هستند تا سهم مردم از پرداخت هزینههای درمان را کاهش دهند.
وزیر بهداشت خود را مسئول ميداند. او در مرداد ماه 1392 سکاندار وزارتخانهای شد که مشکلات ریز و درشتش، تن هر قدرت پسند و مسند نشینی را ميلرزاند و شاید هرکس دیگر به جای او بود عطای وزارت را به لقای این همه نابهسامانی ميبخشید و خود را پیر بی تدبیری دولتی نمیکرد که شخص اول آن با هر گونه کمکی به نظامت سلامت مخالف بود و عقیده داشت: «حوزه سلامت چاه ویلی است که هر چه پول بریزی پر نمیشود»
با این حال او در شرایطی که کمتر از نیمی از درصد اعتبارات وزارتخانهاش در سال 92 محقق شد و اعتبارات بودجه 93 هم نامشخص است گفته که پرداختی جیب مردم برای هزینههای درمان را تا حدود 10 درصد کاهش ميدهد.
سهم انصراف مردم از دریافت یارانه و قول دولت مبنی بر اختصاص آن به نظام سلامت نیز راه امید دیگری برای وزارت بهداشت بود که با ثبتنام 70 میلیونی مردم برای دریافت مجدد یارانه، مشخص شد که حساب کردن روی آن از ابتدا اشتباه بوده. مردمی که 70 تا 90 درصد هزینههای درمان را از جیب خود ميپردازند، از سهمشان از دریافت یارانه انصراف نخواهند داد.
آنها حدود یک سال است که به بهبود نظام سلامت کشور هر چند اندک امید دارند، با این حال همه چیز برای آنها هنوز روال خود را دارد. مردم این روزها از بیماری و درد، چه بزرگ و چه کوچک وحشت دارند، آن هم در حالی که آمار هر بیماری که فکرش را بکنیم، از سرطان و فشار خون و دیابت گرفته تا ایدز و ام اس و تالاسمی و بیماریهای قلبی و عروقی و بیماریهای روانی و غیره در حال افزایش است.
آینده ای که برای وضعیت نظام سلامت در کشور متصور شده اند، آینده ای در حال ترمیم و رو به بهبود است، با این حال مردم غم این روزهای خود را دارند. روزهایی که این قدر کند و تلخ ميگذرد که امید به آینده هم از تلخی آن نمی کاهد. روزهایی که برای آنها در ترس از ابتلا به بیماری و وحشت از دست دادن اندک سرمایه ای که دارند خلاصه شده. برای آنها حالا خط فقر، مرزی به باریکی مو است که جان ميکنند تعادل خود را بر لبه آن نگه دارند.
انواع سرطان، در کشور ميتازد
«فوت سالانه 30هزار نفر در ایران بر اثر سرطان… 5 برابر شدن آمار ابتلا به سرطان خون در یک دهه گذشته… هر 66 دقیقه مرگ یک ایرانی به دلیل سرطان معده و غیره» اینها اخباری است که نمی توان آنها را شوخی قلمداد کرد.«سونامی سرطان»، راهی تا جامعه ایران ندارد. آنقدر از آن شنیده ایم که دیگر نه تازگی دارد و نه دچار ترس ميشویم. با این حال تکراری شدن آن برای ما چیزی از اهمیت و نگران کننده بودن آن نخواهد کاست.
براساس آخرین جمعبندی وزارت بهداشت، از میزان شیوع سرطان در کشور، درحال حاضر ۴۱هزار و ۱۶۹ مرد و ۳۲هزار و ۸۹۸ زن به این بیماری مبتلا هستند. آمارها نشان میدهد میزان شیوع سرطان در میان جمعیت مردان ۱۳۲ نفر از هر ۱۰۰هزار نفر و در میان جمعیت زنان نیز ۱۲۳ نفر از هر ۱۰۰هزار نفر است. با این همه نتایج بررسیها نشان میدهد، پستان، معده، روده بزرگ، مثانه و مری به ترتیب شایعترین سرطانها در میان هر ۲ جنس است.
این آمارها را روز گذشته دبیر علمی کنگره ملی کنترل سرطان اعلام میکند و میگوید: «سرطان پستان با شیوع ۲۳درصدی در میان زنان و سرطان پوست با شیوع ۱۴درصدی در میان مردان همچنان رتبههای اول ابتلا به این بیماری را در هر ۲ جنس به خود اختصاص داده است.» آمارها نشان میدهد ۵۰درصد سرطانها شامل پستان، دستگاه گوارشی و دستگاه تناسلی میشود.
براساس اعلام دکتر علی مطلق، آخرین آمارهای وزارت بهداشت که مربوط به سال ۸۸ است، حکایت از این دارد که پس از پستان، سرطان پوست با ۱۰ درصد، روده بزرگ با ۵.۸ درصد، معده با ۱.۶درصد و مری با ۴.۴درصد به ترتیب بیشترین و کمترین انواع سرطانها در میان زنان است. در مقابل نیز در مردان پس از پوست، سرطان معده با ۹.۱۱ درصد، پروستات ۴.۹ درصد، مثانه با ۱.۹درصد و روده بزرگ با ۳.۸درصد به ترتیب بیشترین و کمترین انواع سرطان در میان آنها قرار میگیرد.
ایران، بالاترین آمار مرگ قلبی در جهان
آمارها نشان داده که بیش از 40 درصد مرگ و میرها در کشور ناشی از بیماریهای قلبی و عروقی و بیش از 19 درصد مربوط به سکتههای قلبی است. چنانچه رئیس انجمن قلب و عروق ایران، ایران را دارای بالاترین آمار مرگ قلبی در جهان نامیده است. براساس آمار وزارت بهداشت، روزانه0 300 نفر در کشور بر اثر عوارض قلبی فوت ميکنند و در طول یک سال از هر 800 مورد مرگ روزانه در کشور، حدود 360 مورد آنها بر اثر بیماریهای قلبیوعروقی است. امکان بروز بیماریهای قلبی وعروقی پس از سن 40 سالگی در مردان 49 درصد و در زنان 39 درصد است.
در شرایطی که بیماری قلبیوعروقی مهم ترین عامل مرگ و میر در کشور به شمار ميرود، شیوه زندگی و نوع تغذیه مردم ریسک بروز این بیماری را به حداکثر رسانده. افزایش آمار سکتههای قلبی در سنین پایین، منحنی سکته قلبی در کشور را تغییر داده است. مسئول کمیته تحقیقات انجمن جراحان قلب در این خصوص گفته سن سکته قلبی در ایران در حالی در مردان ۵۵ و در زنان ایرانی۶۵ سال شده که این سن، 8 تا 10 سال از جوامع دیگر پایینتر است و پیشبینی میشود تا ده سال آینده آمار سکتههای قلبی به اوج خود برسد. بیماریهای قلبی و عروقی در کشور در کنار بیماری سرطان و تصادفات از علل اولیه مرگ ایرانیان است.
دیابتی ها، 300 هزار نفر در سال
10 درصد جامعه ایرانی را مبتلایان به دیابت تشکیل داده اند، هم چنین 300 هزار نفر در سال به جمع این آمار اضافه ميشوند. پزشکان پیش بینی کرده اند که اگر با این سرعت به سوی ابتلا به این بیماری بتازیم، تا 20 سال آینده این رقم دست کم دو برابر خواهد شد و ظرف 15 سال آینده نیز چیزی در حدود 40 درصد هزینههای درمان به دیابت اختصاص خواهند یافت.
متخصصان غدد و متابولیسم گفته اند که نوع دوم این بیماری تنها در بزرگسالان و نوع یک آن علاوه بر بزرگسالان در کودکان نیز مشاهده میشود. شاخصههای متفاوتی در بروز بیماری دیابت نقش دارد اما علت اصلی دیابت نوع یک کمبود انسولین و دیابت نوع دو چاقی بیش از حد است. کمبود مطلق انسولین و حتی مقاومت در برابر انسولین موجب تشدید این بیماری میشود. هم چنین عوامل محیطی از جمله آلودگی هوا و تنشهای استرسزا و تحرک نداشتن و فعالیت نکردن نیز باعث استمرار این بیماری در بدن میشود. دیابت مختص زنان نیست و در هر دو جنس مشاهده شده اما در زنان فراوانی بیشتری دارد.
افزایش 60 درصدی اختلالهای روانی طی 9 سال
بالا رفتن 60 درصد آمار بيماريهاي رواني در جامعه ايراني طي 9 سال، خبری بود که سال گذشته جامعه ایران را شوکه کرد. هرچند با یک نگاه به دور و اطراف شاید ميشد حدس زد که تعداد زیادی از دوست و آشنایان هستند که دست کم بخشی از علائم افسردگی را ميتوان در آنها مشاهده کرد، اما آماری که توسط کارشناسان در این حوزه اعلام شد، در ذهن نمی گنجید. اینکه 35 تا 40 درصد جامعه ایران در این سالها درگیر اختلالهای روانی شده باشند.
احمد نور بالا، عضو هيات علمي دانشگاه علوم پزشكي تهران زمستان سال گذشته به طور رسمی اعلام کرد که با استناد به تحقيقات انجام شده طي سالهاي 78 و 87 ميزان شيوع اختلالهاي رواني در ميان ايرانيان در فاصله ۹ سال ۶۰ درصد افزايش پيدا كرده و به بيش از 35 درصد رسيده است. هرچند که به عقیده کارشناسان این روند از سویی نشان دهنده آشنايي بيشتر افراد جامعه با اين اختلالها و مراجعه بيشتر به مراكز درماني است، اما از سوي ديگر بازتابي از افزايش تنشها و نابرابريهاي اجتماعي است که بیش از همه نسل جديد را در معرض اختلالات رواني قرار داده است.
تهران، 14000 پرونده ام اس دارد
50 تا 70 هزار نفر مبتلا به ام اس در کل کشور، آماری است که به صورت تقریبی، با توجه به عدم وجود سیستم دقیق ثبت، و بدون احتساب آمار تقریبی افراد مبتلا که از بیماری خود بی خبر هستند اعلام شده. مدیرانجمناماس ایران گفته آمار این بیماری نسبت به ۷ الی ۸سال گذشته دو برابر شده و این بیماری در استان تهران شیوع چشمگیری دارد به طوریکه در استان تهران ۱۴۰۰۰ پرونده و در کل کشور ۱۹۰۰۰ پرونده برای بیماران ابتلا بهام اس داریم. شیب ابتلا به بیماریام. اس در کشور صعودی است و میزان ابتلا به آن در میان خانمها ۲/۵ برابر بیشتر از آقایان است. برای این بیماری که بیماری جوانان نام گرفته شده و متوسط گروه سنی 15 تا 35 سال را درگیر کرده، هنوز هیچ دلیل قطعی و واضحی مشخص نشده، با این حال در سالهای اخیر خانوادههای ایرانی نام ام اس را زیاد شنیدهاند و از این پس نیز زیاد خواهند شنید چرا که طبق اعلام کارشناسان، سیر صعودی این بیماری به گونه ای خواهد بود که تا 10 سال آینده هر خانواده ایرانی در میان نزدیکان خود حداقل یک بیمار مبتلا به ام اس خواهد داشت.
ترجیح مرگ بر درمان
نوشتن از وضعیت بیماریها در ایران به طور حتم بیش از اینها ميتواند ادامه داشته باشد، اما همین مرور کوتاه بر وضعیت برخی از این بیماریها و سیر صعودی آنها در ایران، مشتی است نمونه خروار که نشان ميدهد ایران امروز، نیازمند چاره جویی اساسی در نظام سلامت است. در کنار اینها اگر هزینههای درمان هر یک از بیماریها را پی بگیریم، به ارقام میلیونی خواهیم رسید. ارقامی که بسیاری از سیل بیماران را واميدارد مرگ را بر درمان رجحان دهند.
Sorry. No data so far.