سه‌شنبه 29 آوریل 14 | 17:54
یادداشتی بر موج تخریب علیه جریان فیلم‌سازی انقلابی

موج تخریب جریان فیلم‌سازی انقلابی برای چیست؟

هادی فیروزمندی

مدتی است موج تخریب علیه جریان فیلم‌سازی انقلابی نیز توسط برخی رسانه‌های مدعی روشنفکری و آزاداندیشی به راه افتاده است. این جریان تخریب تاکنون فیلم‌هایی نظیر «معراجی‌ها»، «چ» و… را در برگفته بود و اکنون با سوارشدن بر موج اکران فیلم‌هایی نظیر مستند «من روحانی هستم» و فیلم داستانی «لکه» قصد ادامه روند تخریب را دارد.


تریبون مستضعفین –هادی فیروزمندی( کارشناسی ارشد علوم ارتباطات اجتماعی)

مدتی است با روی کار آمدن دولت یازدهم و پررنگ شدن دغدغه فرهنگ چه از جانب رهبر انقلاب و چه نهادهای فرهنگی انقلابی، موج تخریب علیه جریان فیلم‌سازی انقلابی نیز توسط برخی رسانه‌های مدعی روشنفکری و آزاداندیشی به راه افتاده است. این جریان تخریب تاکنون فیلم‌هایی نظیر «معراجی‌ها»، «چ» و… را در برگفته بود و اکنون با سوارشدن بر موج اکران فیلم‌هایی نظیر مستند «من روحانی هستم» و فیلم داستانی «لکه» قصد ادامه روند تخریب را دارد.

اما حقیقت چیست؟ تخریب بی‌سابقه‌ی جریان فرهنگی انقلاب به چه منظور است؟ و نگرانی اصلی این جریان از چیست؟

بهتر است برای آغاز مروری بر سخنان مقام معظم رهبری در 15 اسفندماه 92 داشته باشیم. رهبری در این دیدار با اعضای مجلس خبرگان رهبری، ضمن تأکید بر اهمیت کار فرهنگی انقلابی می‌فرمایند:

واقعاً باید قدر جوانان مؤمن و انقلابی را همه بدانند، همه؛ این جوانان مؤمن و انقلابی‌اند که روز خطر سینه سپر می‌کنند، هشت سال جنگ تحمیلی می‌روند توی میدان؛ این‌ها هستند. افرادی که نسبت به این جوانها با چشم بدبینی نگاه می‌کنند یا مردم را بدبین می‌کنند، خدمت نمی‌کنند به کشور؛ به استقلال کشور، به پیشرفت کشور، به انقلاب اسلامی خدمت نمی‌کنند. این جوان‌ها را باید حفظ کرد، باید از این‌ها قدردانی کرد، امروز هم بحمدالله کم نیستند و زیادند. [نباید] با عناوین گوناگونی بخواهیم این جوان‌های مؤمن را طَرد کنیم و منزوی کنیم؛ که البته منزوی هم نمی‌شوند؛ آن جوانهای مؤمنِ پرانگیزه، با این حرفها منزوی نمی‌شوند اینها؛ لکن خب، ما باید قدر اینها را بدانیم.

حمایت رهبری از جوانان انقلابی فعال در عرصه فرهنگی در حالی صورت گرفت که همزمان با بی‌توجهی وزرات فرهنگ و ارشاد دولت یازدهم در این زمینه مواجه بودیم. شاید نمونه کوچک این افراد، جوان‌های فیلم‌سازی بودند که چندسالی بود در جشنواره عمار خود را یافته بودند و از دورترین نقاط کشور در برابر هجوم همه جانبه کشورهای بیگانه سینه سپر می‌کردند.

از سوی دیگر در روزهای اخیر جریان تخریب مذکور، در صفحات سیاسی روزنامه‌های زنجیره‌ای خود هجمه‌ای جدید بر یک مستند تاریخی با نام «من روحانی هستم» را با طرح موضوع «سی دی تخریبی علیه رئیس جمهور» آغاز کرد. فیلمی ساخته یک گروه جوان مستندساز که در آن فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی دکتر حسن روحانی در ۵ دهه گذشته با استناد تاریخی روایت شده است.

اما واضح بود جریانی که 4 ماه پس از رونمایی یک مستند این چنین بدون پشتوانه موج تخریب علیه آن را سرخط اخبار خود می‌کند، حتی نگران ترویج به تعبیر خود «سی دسی تخریبی» علیه رئیس جمهور محبوب‌شان نیز نیستند. آن‌ها تنها به این فکر می‌کنند: مخاطبان‌شان که فردا مقابل دکه‌های روزنامه‌فروشی‌ها می‌آیند، با چه تیتر جذاب دیگری مواجه شوند. آن‌ها بیش از هر چیز می‌خواهند خوانندگان را برای تیتر درشت فردا آماده می‌کنند.

به نظر می‌رسد نگرانی اصلی این جریان نه تخریب چهره رئیس جمهور، که نمایش چهره‌ای واقعی اما غیرمطلوب‌ از  نظرشان برای مخاطبان است؛ چهره‌ای انقلابی با سابقه‌ای درخشان …

جریان فیلم‌سازی انقلابی اما، موجی فرهنگی- رسانه‌ای است که مقابله امنیتی- قضایی را برنمی‌تابد. این جریان نه تنها روشنگری در عرصه سیاست بلکه در عرصه‌های بین‌المللی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را وظیفه خود دانسته و تولید محصولاتی نظیر فیلم داستانی «رو به قبله»، انیمیشن «پیام راشل کوری»، مستند «نبرد خاموش»، مستند «جای خالی» و… از جمله این دستاوردها است.

آنجا که چندی پیش شبکه دو تلویزیون اسرائیل بخشی از انیمیشن «پیام راشل کوری» را پخش می‌کند و از آن به سناریوی نظامی غافلگیرانه ایران نام می‌برد که به انتشار تحلیل‌های متعددی بر روی رسانه‌ها ‌می‌انجامد.

اما در این میان برخی بدین خیال که با تقلیل یک اثر فرهنگی در مدیوم مستند، فیلم داستانی یا انیمیشن به یک «سی دی تخریبی» می‌توانند از ارزش و منزلت آن بکاهند، به دنبال تشابه ذهنی آن با سی دی های بی‌محتوایی نظیر «نودِ سیاسی» و «ظهور» هستند.

لذا نیاز است بدانند، اگر «من روحانی هستم» یک سی دی تخریبی است؛ «عمار» جشنواره سی دی های تخریبی است! جشنواره‌ای که علیه ساختارهای کلیشه‌ای و مضامین دگراندیشانه‌ی سینمای موجود قیام کرده و استکبارستیزی در عرصه بین‌الملل و مقابله با دیکتاتوری و تحجر در داخل کشور را راهبرد خود قرار داده است.

هر چند رسانه‌های غوغاسالار در این مسیر از بد شنیدن و بد منعکس کردن اخبار به سود خود بهره می‌برند، اما تفاوت یک اثر فرهنگی با بیانیه سیاسی در همین است که اثر فرهنگی درست می‌نشیند جایی که محل قضاوت مخاطب است: او اگر فرصت دیدن یابد، حقیقت را می‌بیند و اگر فرصت بیان، حقیقت را می‌گوید.

فارغ از این حواشی، باید گفت این یک اطلاع است برای کسانی که هنوز نمی‌دانند یا نمی‌خواهند بدانند: میوه «عمار» بارور شده و این عماریون هستند که تصویرگر واقعیت‌ها در دهه چهارم انقلاب خواهند بود. ان‌شاالله …

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.