یکی از اجزای مهم اقتصاد هر کشور تجارت خارجی آن به معنای تبادلات کالا و خدمات با سایر کشورهاست. رابطهی تجاری مطلوب رابطهای است که وابستگی کشور در آن کمتر از وابستگی کشور مقابل باشد یا در شرایط حداقلی وابستگی دو کشور در شرایط تعادل باشد. در هر رابطهی تجاری حدی از وابستگی چه برای واردکننده و چه برای صادرکننده بهوجود میآید که میزان آن بستگی به نوع کالا یا خدمت موضوع تجارت و حجم آن دارد. تقریبا واضح است که بیشترین وابستگی با واردات کالاهای مصرفی اساسی ایجاد میشود. منظور از کالاهای مصرفی اساسی آن دسته از کالاهایی هستند که نیازهای اساسی مردم را برآورده میکنند یا نقشی بیبدیل در فعالیتهای روزانهی مردم بازی میکنند. در صورت عدم تأمین این کالاها، مردم در رفع نیازهای اساسی خود دچار مشکل میشوند یا فعالیتهای روزمرهی آنها با اختلال جدی مواجه میشود.
با توجه به تعاریف فوق الذکر میتوان غذا را مصداق کامل کالای اساسی دانست که در صورت عدم تأمین آن مشکلات زیادی گریبانگیر کشور خواهد شد. رهبر انقلاب هم بارها مساله تأمین امنیت غذایی را گوشزد کرده و فرموده اند: «ما براى گندم و برنج و روغن و لبنیات و خوراک دام و بقیه مصارف عمده و اصلى کشورمان نباید نیازمند دیگران باشیم. (۱۲/۱۰/۱۳۸۰)» همچنین ایشان در بند ۷ سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی نیز به اهمیت تأمین امنیت غذا اشاره کرده اند. البته اهمیت مساله امنیت غذایی با توجه به شرایط ویژه کشور بر کسی پوشیده نیست چراکه کشوری که برای تأمین غذای مردمش به بیگانگان وابسته باشد نمیتواند در مقابل فشار آنها مقاومت کند.
اهمیت غذاهای مختلف از منظر وابسته سازی با الگوی تغذیه و عادات غذایی کشورها متناسب است ولی با توجه به نیازهای بدن انسان به ریزمغذیها به نظر میرسد میتوان گروههای کالایی زیر را به عنوان غذاهای اساسی برای همه کشورهای جهان مدنظر قرار داد: (گروههای تعرفه ۱ تا ۵ و ۷تا ۱۲ و ۱۵ تا ۲۳ به عنوان غذا منظور شده اند)
در نمودارهای زیر ترکیب سه گروه غذای اساسی و غیر اساسی و سایر (غیر غذا) را در روند صادرات و واردات ایران مشاهده میشود (منبع:آمار سالیانه تجارت در سایت گمرک جمهوری اسلامی ایران):
نمودارهای فوق نشان دهنده آن است که عمده واردات غذای کشور را غذای اساسی (عمدتا غلات،روغن های نباتی و کنجاله سویا) تشکیل میدهد ، درحالی که صادرات غذای کشور عمدتاً غذای غیراساسی(عمدتاً میوه) است. درنتیجه کشور از ناحیه واردات غذا به شدت به کشورهای صادرکننده (که عمدتاً چندان همسو نیستند مانند امارات متحده عربی, سوئیس، هلند، انگلستان و…) وابسته شده است، حال آنکه در مساله صادرات نتوانسته است وابستگی چندانی برای کشورهای واردکننده ایجاد کند.
همانطور که در نمودارهای زیر آمده است، در سالهای اخیر نزدیک به ۲۵% از کل واردات کشور را واردات غذای اساسی تشکیل میدهد و این نسبت نشان دهنده شدت وابستگی کشور است. در ادامه این نسبت برای کشورهای مختلف جهان آورده شده است(منبع: www.trademap.org):
همانطور که در نمودارهای فوق نشان داده شده است، عمده قدرتهای جهان برای تأمین امنیت غذایی خود بصورت پایدار برنامهریزی کرده اند و در این مسیر موفق هم بوده اند. بزرگترین قدرت های اقتصادی جهان توجه ویژهای به کشاورزی داشته و هیچگاه از آن غافل نشده اند چراکه وابستگی در غذا را میتوان چشم اسفندیار اقتصادها دانست. فلذا تا زمانی که جمهوری اسلامی ایران به این مهم دست نیافته است،به یک اقتصاد مقاومتی نرسیده است. در این خصوص ضروری است وزارت جهادکشاورزی برنامه خود را برای خودکفایی در تولید غذاهای اساسی مورد نیاز کشور در چهارسال آینده ارائه کند.
Sorry. No data so far.