دوشنبه 23 ژوئن 14 | 11:17
بخشش لازم نیست اعدامش کنید

نقدی بر موج بخشش‌خواهی برای قاتلان

محمدصالح مفتاح

درباره قصاص فیلم‌های بسیاری تا کنون ساخته شده است که هرکدام به نوعی نقد حکم اعدام (قصاص) یا نقد اجرای این حکم را پی گرفته‌اند.


محمدصالح مفتاح- موج بخشش‌خواهی چندی است که گسترش یافته است. چند روز پیش هم جشن بخشش بریا تجلیل از فعالان این عرصه برگزار شد. گذری بر سایت‌های اینترنتی و شبکه‌های اجتماعی هم نشان از آن دارد که این موج در حال تبدیل شدن به یک جریان اجتماعی است. اما آیا بخشش یک قاعده کلی باید باشد؟

ghesas

انتقام‌جویی یا مکافات‌عمل؟

قصاص انتقام است؟ یا مجازات و مکافات عمل؟ در ادبیات حقوقی اسلام، مجازات بر چندگونه است و قصاص یکی از انواع آن است که در کنار حدود و دیات و تعزیرات مطرح است. اما با این تفاوت که مجنی‌علیه یا اولیای او حق دارند که ببخشند یا در ازای آن صلح کنند (به کمتر یا بیشتر از دیه)

برخی از نویسندگان، قصاص را مجازاتی می‌دانند که از دوران دادرسی خصوصی و انتقام‌جویی و از این رو اجرای حکم قصاص را در این چارچوب تفسیر می‌کنند.

حیات‌بخشیدن با مرگ!

ادبیات قرآنی درباره قصاص بسیار متفاوت از آن چیزی است که برخی ترویج می‌کنند. و به عکس آنکه در بخشش دنبال زندگی هستند، خداوند بیان می‌کند که در قصاص زندگی است! «وَلَکُمْ فِی الْقِصَاصِ حَیَاةٌ یَا أُولِی الْأَلْبَابِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ» و البته هدف از آن را تقوای می‌داند. (سوره بقره آیه ۱۷۹)

البته در آیه قبل (آیه ۱۷۸ سوره بقره) شرایط بخشش را توضیح داده است. اما در ابتدای همان آیه هم بر حکم قصاص تاکید می‌کند که آن را خداوند تشریع کرده است: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِصَاصُ فِی الْقَتْلَى»

ترس از حقوق بشر غربی!

شاید یکی از دلایلی که باعث شده است تا ادبیات بخشش‌خواهی افراطی، مخالفی نداشته باشد، این باشد که حکومت به علت اجرای این حکم در معرض فشار دولت‌های غربی و نهادهای به اصطلاح حقوق‌بشری بوده است و کاسته شدن از آمار اعدام -به هرشیوه‌ای که باشد- مطلوب تلقی شده است.

سینمای ضدقصاص

درباره قصاص فیلم‌های بسیاری تا کنون ساخته شده است که هرکدام به نوعی نقد حکم اعدام (قصاص) یا نقد اجرای این حکم را پی گرفته‌اند.

۱- هفده روز به اعدام / هوشنگ کاووسی / ۱۳۳۵ /  در این فیلم، فرد بی‌گناهی به اتهام قتل همسر منتظر اجرای حکم است.

۲- می‌خواهم زنده بمانم / ایرج قادری / ۱۳۷۳ / حکایت زنی است که بی‌گناه به اتهام قتل در حال اعدام است و در آخرین لحظات در حین اجرای حکم سند بی‌گناهی‌اش می‌رسد.

۳- مردی از جنس بلور / سعید سهیلی / ۱۳۷۷ / یک جانباز که به صورت اشتباهی به قتل متهم است، قبل از اثبات بی‌گناهی در زندان به شهادت می‌رسد.

۴- سام و نرگس / ایرج قادری / ۱۳۷۹ / متهم به قتل بی‌گناه است ولی کسی حرف او را باور نمی‌کند.

۵- شهر زیبا / اصغر فرهادی /  ۱۳۸۲ / درباره نوجوانی است که در شانزده سالگی مرتکب قتل شده است و حالا در آستانه ۱۸ سالگی منتظر اجرای حکم است.

۶- کیفر / حسن فتحی / ۱۳۸۸ / خانواده برزو برای تامین هزینه دیه برای جلوگیری از اعدام او تلاش می‌کنند اما موفق نمی‌شوند و…

۷- من مادر هستم / فریدون جیرانی / ۱۳۸۹ / در این فیلم باران کوثری متهم است که مردی را که قبلا به او تجاوز کرده (یا با رضایتش با او رابطه برقرار کرده است) را کشته است و حالا در آستانه اجرای حکم معلوم می‌شود از مقتول باردار است!

۸- انتهای خیابان هشتم / علیرضا امینی / ۱۳۸۹ / دختری برای تامین هزینه برای جلوگیری از اعدام برادرش می‌خواهد تن‌فروشی کند.

۹- سوت پایان / نیکی کریمی / ۱۳۸۹ / از داستانی واقعی وام گرفته شده که هنرمندان به دنبال متوقف کردن اجرای حکم قصاص فردی هستند که می‌دانند قاتل نیست.

۱۰- دهلیز / بهروز شعیبی / ۱۳۹۱ / روایت مرد معلمی است که پسری دارد که در آستانه اعدام برای اولین بار با او رودررو می‌شود. مرد پشیمان است و همسرش به دنبال گرفتن رضایت اولیای دم است. این فیلم را بهروز شعیبی در سال ۱۳۹۱ ساخته است.

۱۱- روز روشن / حسین شهابی / ۱۳۹۱ / به موضوع کتمان شهادت توجه دارد که فردی در معرض اعدام است.

۱۲- هیس! دخترها فریاد نمی‌زنند / پوران درخشنده / ۱۳۹۱ / عروس در شب ازدواجش، مردی را که قصد تجاوز به یک دختربچه را داشت می‌کشد و داستان از آنجا دارماتیک می‌شود که معلوم می‌شود خودش قربانی تجاوز در کودکی بوده است. حالا منتظر صدور  حکم قصاص هستند.

وجه مشترک فیلم‌های ساخته شده، مخالفت با اجرای حکم اعدام است. ابزار آنها نیز تمسک به چند نکته است:

۱– غیرقابل برگشت بودن اجرای حکم با استناد به احتمال خطای قاضی: با این استدلال که اگر قاضی در شناخت قاتل اشتباه کرد و حکم اجرا شد، دیگر راهی برای جبران آن نیست.

۲– حمله به مصداق قصاص با پرداختن به محق بودن قاتل یا درگیر کردن به علت قتل: قطعاً هر جرمی علتی دارد. مثلاً جرائم مالی ممکن است عقیب عدم بهره‌مندی مالی صورت بگیرد یا نیاز او یا … . اما آیا این امر باعث خواهد شد که مجازات مردود شود؟

۳– تنبه قاتل و پشیمانی او و تلاش برای جبران خطاهای گذشته: در همه جرائم احتمال تنبه قاتل وجود دارد، اما مگر همه دلیل تشریع حکم قصاص این بوده است که قاتل متنبه شود؟ یا اینکه بازدارندگی عام هم مدنظر بوده است که در جامعه کسی به فکر کشتن دیگری نیفتد؟

۴– وضعیت نزدیکان و خانواده قاتل در صورت اجرای حکم: قطعاً هر مجازاتی بر نزدیکان مجرم تاثیر می‌گذارد. مجازات حبس نیز چنین است و حتی مجازات‌های اجتماعی یا مالی نیز بر نزدیکان مجرم تاثیر می‌گذارد و این‌ها در ذات مجازات نهفته است.

فعالیت سیاسی زیر نام کمپین ضداعدام!

کمپین‌های متعدد در سال‌های اخیر در مخالفت با قصاص از سوی ضدانقلاب و مخالفان نظام طراحی شده است که گاه مصداقی و گاه عمومی به دنبال از بین بردن حکم قصاص یا اجرای آن هستند.

سال گذشته محمد نوری‌زاد و محمد ملکی کمپین «مخالفت با اعدام در ایران» را راه‌اندازی کردند. این کمپین با عنوان لگام ایجاد شده است که مخفف «لغو گام به گام اعدام» در شهرهای مختلف از جمله اسلو همایش و گردهمایی برگزار کرده است. (facebook.com/karzar.legam) این کمپین در فیس بوک بیش از ۱۰۰۰۰ عضو دارد.

در مورد اخیر کمپین جلوگیری از اعدام ریحانه جباری در فضای مجازی آغاز شد که مدعی هستند مردی را چند سال پیش کشته است که قصد تجاوز به او را داشته است و مدعی هستند مقتول از اعضای وزارت اطلاعات نیز بوده است! احمد شهید نیز درخوایت متوقف کردن این حکم را از دولت ایران کرده است. حدود ۳۰ نفر از هنرمندان از جمله کیانیان، مشایخی، بهاره رهنما و … از اعضای این کمپین هستند.

البته این نکته را از نظر دور ندانیم که همه‌ی فعالان ضدقصاص در این دسته جا ندارند و نگاه‌های انسانی هم بسیار است و بیشتر این افراد ضدانقلاب فرصت‌طلب هستند تا مردمی!

اگر بخشش همیشه خوب بود…

شاید ذکر این مورد بلاوجه نباشد که در تاریخ اسلام، تنها موردی که معصومین ولی دم در قصاص بوده‌اند، قصاص ابن‌مجلم به دلیل شهادت امیرالمومنین بود. که اولیاء دم او را نبخشیده و قصاص کردند. حتی اگر از این موضوع تاریخی نتوان استنباط کرد که اصل بر قصاص است، لااقل می‌توان فهمید که همیشه هم بخشش خوب نیست و به قول ضرب‌المثل فارسی:

ترحم بر پلنگ تیز دندان
ستمکاری بود بر گوسفندان

  1. زهره
    23 ژوئن 2014

    حرف حق را زدید. بسیار عالی.

  2. مینا
    24 ژوئن 2014

    عالی

  3. ن
    27 ژوئن 2014

    دوست دورادور من! جناب آقای مفتاح!
    از آن جایی که می‌دانم فارغ‌التحصیل حقوق هستید، تعجبم از صدور چنین موضعی از طرف شما بسیار بیش‌تر شد. چرا که شما قطعا از ادبیات قرآنیِ قصاص و تاکید چند باره بر ماجور بودن بخشش -در کنار تصریح به حق بودن قصاص و محق بودن اولیاء دم- در این معجزه پیامبر مطلع هستید.
    مشهور ترین فراز آن‌ها که اتفاقا عبارت «لکم فی القصاص حیاة» هم در آن قرار دارد این است:
    «یا أیها الذین آمنوا کتب علیکم القصاص فی القتلى الحر بالحر و العبد بالعبد و الأنثى بالأنثى فمن عفی له من أخیه شی ء فاتباع بالمعروف و أداء إلیه بإحسان ذلک تخفیف من ربکم و رحمة فمن اعتدى بعد ذلک فله عذاب ألیم، و لکم فی القصاص حیاة یا أولی الألباب لعلکم تتقون» (بقره/آیه 178-179)؛ «اى افرادى که ایمان آورده اید، حکم قصاص در مورد کشتگان بر شما نوشته شده است، آزاد در برابر آزاد و برده در برابر برده و زن در برابر زن، پس اگر کسى از ناحیه برادر دینى خود مورد عفو قرار گیرد و حکم قصاص او تبدیل به خون‌بها گردد، باید از راه پسندیده پیروى کند و در طرز پرداخت دیه، حال پرداخت کننده را در نظر بگیرد و قاتل نیز به نیکى دیه را به ولى مقتول بپردازد و در آن مسامحه نکند، این تخفیف و رحمتى است از ناحیه پروردگار شما و کسى که بعد از آن تجاوز کند عذاب دردناکى خواهد داشت و براى شما در قصاص، حیات و زندگى است اى صاحبان خرد، تا شما تقوى پیشه کنید».
    این اول و آخر عرض من است درباره‌ی یک موضع قرآنی و الهی درباره قصاص که اصل و قاعده است.
    و اما درباره ی وجه سیاسی ماجرا. اولا این که تاویل هر حرکت مدنی به سیاسی عادت ذهنی خطایی‌ست که گریبان‌گیر ما شده است. ثانیا وقتی ما حکم قرآن و عقل و رحمت را وا می‌نهیم، اگر کسی آمد و عَلَم آن را برداشت و در این مسیر تلاش کرد، قطعا اوست که از عواید آن -من جمله نتایج خواسته و ناخواسته‌ی سیاسی آن- بهره می‌برد. این که چون این دیگ برای ما نمی‌جوشد برای هیچ کس دیگر هم نجوشد منطقی و اخلاقی نیست. ما هم دیگ خودمان را بار بگذاریم و به سهم و بهره‌ی خود برسیم و چشم هم به بهره‌ی دیگران نداشته باشیم. (و طبعا دفاع از عفو و تلاش برای آن توسط کسانی که خود معتقد که این حکم قرآنی‌اند و آن را با افتخار بیان می‌کنند، نتایج بی‌نهایت مثبتی دارد که می‌توان حدسشان زد.)
    و دریافت این دقیقه برای امروز حزب‌الله بی‌نهایت حیاتی‌ست: بیایید کار کنیم، ایجابی، و این‌قدر در کار تشدید محدودیت‌ها برای جبران کم‌کاری‌های خود نباشیم. حکومت برای ما باید به معنای تلاش کمرشکن باشد، نه ابزار دوپینگ و تقلب.

    • ناشناس
      28 ژوئن 2014

      عفو خوب است اما به شرطی به دلیل فشار و تهدید دار و دسته رفقای قاتل بر اولیای دم مقتول نباشد.
      ضمنا بخشش قاتلی که اتفاقا و در اثر خشم و جنون آنی مرتکب قتل شده است شاید خوب باشد اما کسی که کارش شرارت بوده است و حالا قتل هم رتکب شده چرا باید بخشیده شود؟

    • ن
      28 ژوئن 2014

      قطعا اگر ارعاب در کار باشد صحیح و پسندیده نیست. اما فشار اجتماعی -از نوع شدیدش- نه تنها مفید که لازم و واجب است، چرا که جانِ یک انسان در میان است. افقِ هر جریان بخشش‌خواهی‌ای هم باید پدیدآمدن و تثبیت چنین فرهنگی باید یاشد.
      درباره‌ی لزوم مجازات افرادی که اصرار به مسیری به شدت خطا و ناروا داشته و در این مسیر کارش به ارتکاب قتل هم انجامیده(از جمله مثال شما: فرد شرور) و هم‌چنین حفظ بازدارندگی برای جرمی مثل قتل، لازم است که مجازات اعدام از این حالت صفر و یک(یا قصاص یا آزادی-گیرم پس از یک حبس محدود) خارج شود. این که جنبه‌ی عمومی جرم این همه محدود در نظر گرفته شود و همه‌ی بار اجتماعی و هنجاری ماجرا -مثل لزوم مجازات فردی که مرتکب بزرگ‌ترین جرم یعنی قتل نفس شده (چنان است كه گویی همه انسانها را كشته است/مائده:32) و لزوم حفظ جامعه از شر فردی که ممکن است دوباره مرتکب چنین جرمی شود(مثل مثال شما) – بر دوش اولیا دم باشد نه منطقی‌ست، نه اخلاقی‌ست، نه لزومی دارد و از طاقت و صلاحیت اولیاء دم هم خارج است.
      آن چه باید انجام شد، دو کار است. یکی -همان‌طور که عرض شد- عمل به توصیه و فرهنگ قرآن درباره‌ی عفو – توصیه‌ای که مشروط نشده است و در آن قاتلان دسته‌بندی نشده‌اند و به شکل عام است- و دیگری افزایش شدید مجازات عمومی جرم. همان‌گونه که در بسیاری از کشورها بالاترین مجازات و بیش‌ترین سال‌های جبس برای قتل در نظر گرفته شده و بعضا شامل حبس ابد هم می‌شود. در این صورت قاتل با بخشش اولیاء دم، تازه در معرض مجازاتی بسیار سنگین و طاقت‌فرسا قرار می‌گیرد.
      اگر این دو مورد انجام شود هم حکم خدا جاری شده(قصاص)، هم توصیه‌ی الهی روی زمین گذاشته نشده(بخشش)، هم قاتل مجازات شده و هم از جامعه دفاع شده(حفظ جامعه از شر کسی که ممکن است دوباره مرتکب چنین جرمی شود و بازدارندگی).
      از جهت دیگر، وقتی خودمان فرهنگ قرآن را رها می‌کنیم و از راه حل‌های عقلایی و اخلاقی سر باز می‌زنیم، آن وقت گیرِ حضرات حقوق بشری می‌افتیم تا این گونه در معرض فشارهای بی‌پایان و روزافزون قرار بگیریم و از طرف دیگر پیش برخی وجدان‌ها هم محکوم به قساوت و مشی غیرانسانی می‌شویم و در مجموع خود و آیین خدا را بی‌جهت در جهان در معرض تعرض قرار می‌دهیم.

    • ک
      26 جولای 2014

      شما بهتراست که اول به فکر پیاده کردن دستورات الهی باشید بعد به فکر وجدانهای غربی و حقوق بشری باشید.
      اهم ومهم شما در چیست؟؟؟

  4. ساحل
    23 جولای 2014

    بسيار عالي
    چرا بايد كسي كه براساس برنامه كسي رو ميكشه بخشيد؟!

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.