به گزارش تریبون مستضعفین به مناسبت بزرگداشت شهادت سیدالشهدای انقلاب اسلامی آیتالله سیدمحمد حسینی بهشتی و ۷۲ تن از یاران انقلاب در هفتم تیرماه مجموعه آثار شهید بهشتی منتشر میگردد.
این آثار پیش از این توسط پایگاه بنیاد نشر آثار و اندیشههای شهید آیتالله دکتر محمد حسین حسینی بهشتی در فضای وب منتشر شده بود.
مبانی نظری قانون اساسی
اگر انقلاب اسلامي در ايران شگفتانگيزترين پديدة اجتماعي معاصر ناميده شود گزافه نيست: نهضتي مردمي كه، بدون تكيه بر قهر و خشونت، حكومتي ستمپيشه و برخوردار از پشتيباني و تأييد بسيار در عرصة سياسي جهان را كه در طي ساليان دراز از اعمال هر گونه خشونت و كشتار و شكنجه پروا نكرده بود، در طي مدتي كوتاه بدانگونه از سرير قدرت فرو آورد و به تلاشي كشاند كه تعجب و تحسين نظارهگران را برانگيخت. اما اين انقلاب شگفتيساز، در سالهاي نخستين پس از پيروزي نيز بهگونهاي تحسينانگيز به نهادينه كردن اهداف و آرمانهاي خود پرداخت: پس از مدتي كوتاه به همهپرسي دربارة شكل نظام جديد پرداخت، پس از آن به انتخاب خبرگان و صاحبنظران براي تشكيل مجلس خبرگان قانون اساسي و تدوين و تنظيم قانون اساسي مبادرت كرد و سرانجام، پيش از فرا رسيدن اولين سالگرد پيروزي، آن را به همهپرسي گذارد و بدينگونه زمينة شايستهاي براي استقرار نظام جديد مهيا ساخت. قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران به دلايل گوناگون از برجستگيهاي ويژه برخوردار است و مهمترين آنها اين كه تجسم آرمانها و ارزشهايي است كه مردم مسلمان ايران در پي تحقق آن بودهاند. از همين روي، چنانچه خواهد آمد، آيتالله شهيد دكتر بهشتي آن را بيانية انقلاب اسلامي مينامد. ديگر آن كه تدوين كنندگان اين قانون، گروهي از زبدگان و نخبگان و شماري شايان توجه از مبارزان و تلاشگراني بودند كه براي به ثمر نشستن اين نهضت رنجها كشيده و سختيها بر خود هموار ساخته و سالها دربارة نظام آرماني خود به مطالعه و مباحثه پرداخته بودند. نكتة جالب توجه ديگر اين است كه هر يك از فصول و اصول اين قانون، حاصل گفتگوها و تبادلنظرهايي است كه در ميان اين خبرگان صورت گرفته است و بازتاب آرأ و انديشههاي عالمان و روشنفكران ديني است كه هر كدام در زمينه يا زمينههايي صاحبنظر بودهاند. اينك، پس از گذشت بيش از دو دهه از آن تلاش ستايشانگيز، اهميت تبيين اين قانون و مباني نظري آن، به سبب قرائتهاي گوناگوني كه در طي اين سالها در عمل و نظر از آن شده است، بيش از پيش مطرح است و يكي از بهترين طرق انجام اين مهم، مراجعه به ديدگاههاي زبدگان و خبرگاني است كه دست به تدوين آن يازيدهاند. كتاب حاضر با همين انگيزه تهيه شده است و شامل نظرات تفصيلي و تفسيري آيتالله شهيد دكتر بهشتي دربارة قانون اساسي است كه خود نقشي بس مهم در تدوين آن داشته است. بخش نخست دربرگيرندة گفتار ارزنده و روشنگر ايشان با عنوان “نظام سياسي در قانون اساسي” است كه به تاريخ 9/9/58 در حسينية ارشاد تهران ايراد شده است. دومين بخش حاوي گفتاري از آن انديشمند فرزانه است كه با عنوان “پيرامون قانون اساسي” در تابستان 1358 در مشهد مقدس ايراد شده است. بخش سوم شامل گفتگوي مطبوعاتي ايشان دربارة قانون اساسي است كه در روزنامة جمهوري اسلامي به تاريخ پانزدهم تير ماه1358 منتشر شده است. دو پيوست نيز پايان بخش كتاب حاضر است: يكي خطبة دويست و هفتم نهجالبلاغة اميرمؤمنان علي (ع) است كه در آن به حقوق متقابل حكمران اسلامي و مردم پرداخته شده و بارها توسط آيتالله شهيد دكتر بهشتي در فصلهاي اصلي كتاب مورد استفاده قرار گرفته است؛ ديگر، متن كامل قانون اساسي جمهوري اسلامي مصوب1358 است كه به علت ارجاع فراوان به آن و به منظور تسهيل دسترسي خوانندگان آورده شده است.
حق و باطل از دیدگاه قران
تا آنجا كه تاريخ بشر به ياد دارد، انديشة انسان همواره با دو پرسش بزرگ روبهرو بوده است: يكي در چيستي جهان و ديگري در چگونه زيستن خود. اي بسا پاسخهايي را كه بدين دو پرسش داده شده است بتوان پايهها و مايههاي دلمشغوليِ او در طي هزاران سال از زندگياش دانست. انسانها براي پاسخگويي به اين پرسشها تكاپويي آغازيدهاند كه دستكم تا زماني كه همة حجابها از ديدگان دل و جان فرو نريزند پايدار خواهد بود، چرا كه انسان يك “شدن” است و اين تكاپو مبدأ و مقصد آن. فيلسوفان و عارفان، هر كدام با رهيافتي خاص، خود را وقف يافتن پاسخ به اين پرسشها نمودهاند تا جان ناآرامشان را آرام و شوق بي قرارشان را كام بخشند. و آنگاه كه قصة بلند انديشة بشر را كه در پيچ و خم زمان و فراز و نشيب مكان همچنان در حال گفته شدن است از زبان مكاتب مختلف به استماع مينشينيم، گويي همه را در تب و تاب پاسخگويي به اين پرسشها مييابيم. در عصر جديد نيز تلاش براي يافتن پاسخهايي در خور، و اين بار با ابزارهايي نوين و دگرگونه، ادامه يافت و انديشمندان، به منظور رهايي از ترديد و دستيابي به يقين، به انديشهورزي پرداخته، بحث كرده، قلم فرسودهاند. اينان به رهايي علم از ساية مابعدالطبيعه همت گماردند و در اين راه تا آنجا پيش رفتند كه خواستند تفكر فلسفي را نيز علمي كنند و به همان سان كه علوم تجربي را از چنگال غايتمداريِ ارسطويي نجات بخشيدند، تفكر فلسفي را نيز از هر گونه تعلق به آن برهانند. محصول اين تلاش جداانگاريِ مطلقِ “هست” و “بايد” شد كه از وجوه مميزة فلسفة اخلاق نوين است و تأثير آن در همة شاخ و برگهاي علم اخلاق مشهود بوده است. ارزيابي محصولات نهضت روشنگري و اينكه آيا راه به مقصد يافته يا خير، پرسشي است كه در عصر پساتجدد دستماية بحثها و جدلها شده، بشر امروز را بار ديگر در پهنة پرتلاطم شك و شكگرايي و گاه پوچانگاري و هيچانگاري افكنده است. كتاب “حق و باطل از ديدگاه قرآن” كوششي است براي يافتن آن خواستة ديرينه و انبوه پرسشها و چالشهايي كه برانگيخته است، و اين بار از زبان انديشمندي كه با ذهن كاوشگر خود، فلسفه و عرفان را به مدد خواسته و به غواصي در ژرفاي اقيانوس بيكران وحي به جستجوي دُرهاي تابناك بستر آن پرداخته است. رابطة “هست” و “بايد” در اينجا نيز از محورهاي كلام است كه تلاش شده با مراجعه به كلام وحي به گونهاي دلكش و جذاب پيوند داده شود كه به نظر ميرسد در نوع خود كمنظير باشد. حاصل اين پيوند راهي است كه فراروي انسان گشوده ميشود تا به دور از دلنگراني، سرگرداني در وادي حيرت را فرو گذارد و سامانداري و هدفمندي عالَم كبير، نشاط و تحرك و جهتگيريِ در خور او را در عالَم صغير به وجود آورد. به دنبال اينگونه فهمي است كه پيروزي حق بر باطل، كه ذكر آن در همة اديان الهي به ميان آمده است، معنايي بس فراخ و تجليي بس روشنگر مييابد؛ پيروزيي كه قطعيت آن در زمانهاي خاص تحقق خواهد يافت و با اينهمه در هر گامي كه براي احقاق حق و ابطال باطل برداشته ميشود نيز ظهور مييابد و در پرتو آن هر مصلحي خود را عضوي از سلسلة به هم پيوستة اصلاحگران مييابد و با يقين به كاميابي مسلكش ناكاميها را به جان ميخرد. اين كتاب شامل چهار گفتار است كه سه گفتار آن حاصل بحث و گفتگوهايي است كه آيةالله شهيد دكتر بهشتي در انجمن اسلامي پزشكان داشته، و ديگري بحثي است با عنوان “تسليم حق بودن” كه از ميان سلسله بحثهاي تفسير قرآن ايشان انتخاب شده است. روش بحث و منش گفتگوي آن عالم عامل نيز جاي بسي تأمل و تعمق دارد. حاضران در اين جلسات هيچ گاه خود را شنوندة صرف نميدانستند بلكه شركت فعال در اين جستجو را با ميل و رغبت پذيرا ميشدند و خود را در اين تلاش سهيم مييافتند. شهيد آيةالله1 بهشتي،3 بهشتي بحث خود را با جستار در مفاهيم رايج گفتاري آغاز ميكند و گام به گام جويندگان مشتاق حقيقت را همراهي ميكند تا به قرائتي دست يابند كه در تفسير آن مفاهيم موفقتر است. از تشكيل انجمن اسلامي پزشكان تا جلسات بحث و گفتگويي كه در اين كتاب آمده بيش از 19 سال ميگذشت. در طي اين سالها و به تدريج محفلي علمي و تشكيلاتي براي همكاري و ايجاد ارتباط بين افراد مسلمان جامعة پزشكي به وجود آمده بود و بعضي از جلسات آن بهطور مشترك با اعضاي انجمن اسلامي مهندسين كه آن نيز قدمتي ديرينه داشته تشكيل ميشد. از جمله سخنرانان اين جلسات ميتوان از چهرههاي بارز مبارزات آن زمان مرحوم آيةالله طالقاني، مرحوم مهندس بازرگان، استاد شهيد آيت الله مطهري و شهيد آيت الله بهشتي نام برد. نكتة جالب توجه اينكه در حالي كه صميميت و دوستي حاكم بر فضاي اين جلسات بوده، شنوندگان خود را در بحث و گفتگو با سخنرانان آزاد ميديدند و همين بر غناي مباحث مذكور افزوده است. در ميان سؤال كنندگان نام چهرههاي آشنا مانند شهيد دكتر فياض بخش و شهيد دكتر لواساني نيز ديده ميشود كه بر جذابيت بحثها ميافزايد. بحث “تسليم حق بودن” از ميان سلسله بحثهاي تفسير قرآن شهيد آيت الله دكتر بهشتي برگزيده شد كه بين سالهاي 1349 تا1354 و در شامگاه يكشنبة هر هفته در جمعي كه پوشش مبارزاتي “هيئت مكتب قرآن” را براي خود انتخاب كرده بود و به طور سيار در منزل افراد تشكيل ميشد ايراد شده است. در ميان گردانندگان و شركتكنندگان آن جمع، كه از اقشار مختلف بودند، نيز نام شهداي گرانقدري چون شهيد صادق اسلامي و شهيد علي درخشان به چشم ميخورد. دست تقدير، همة اين شهيدان والامقام را به گواهيِ مظلوميت و حقانيت حق و ناپايداري باطل در فاجعة اسفانگيز هفتم تيرماه سال شصت فرا خواند.
دریافت حق و باطل از دیدگاه قران
سرود یکتاپرستی
با وجود اينكه اقامة نماز به عنوان سنتي ديني در جوامع اسلامي قدمتي بس ديرينه دارد، براي بسياري از مسلمانان هنوز هم پرسشهاي بسياري دربارة اين فريضه وجود دارد كه يا بيپاسخ ماندهاند و يا پاسخ آنها به زباني بيان نشدهاند كه انديشههاي جستجوگر را اقناع كند. بهراستي چرا بايد نماز بخوانيم؟ «اين ايستادن و خم شدن، اين نشستن و به خاك افتادن و با هر يك كلماتي گفتن، چه معني دارد؟» درست است كه برپايي نماز، جامة عمل پوشاندن به فرمان الهي است، اما اگر از فلسفة آن آگاه نباشيم، جز اين نميتوان انتظار داشت كه از آن كالبدي بيروح و عادتي بيثمر بيش نماند ـ چنانكه براي بسياري از ما چنين است. كتاب “سرود يكتاپرستي” مجموعة چهار گفتار و يك نوشتار است از شهيد آيتالله دكتر بهشتي دربارة چيستي و فلسفة نماز و مسايل مربوط به آن: دربارة روح و نقش “سرود يكتاپرستي”. اولين گفتار كه عنوان “فلسفة نماز” بر آن گذارده شده، به تاريخ بيست و دوم رمضان 1386 هجري قمري، برابر با چهاردهم دي ماه1345 هجري شمسي در مركز اسلامي هامبورگ ايراد شده است. آيتالله شهيد دكتر بهشتي كه خود از سرچشمة فيضان نماز بهرهها برده بود، با مشاهدة كمتوجهي به اين عبادت انسانساز، كه بدرستي ستون دين ناميده شده و منبع حياتبخش و نيروزاي مستمر زندگي مسلمان مؤمن محسوب ميشود، به تجزيه و تحليل نقش نماز در زندگي فردي و اجتماعي مسلمانان ميپردازد و با استفاده از بديهيات فطري، تلاش مينمايد تا روح منور نماز را چنان بر شنوندگان بنماياند كه آن را به مثابه سرودي با آهنگ يكتاپرستي بنيوشند و بازتاب آن در جاي جاي زندگيشان آشكار باشد. رمز صلابت مشهور و مشهود در شخصيت آن شهيد فرزانه را بايد در چنين فهمي از نماز جست. آنان كه در پي يافتن راز راست قامتي وي در سراسر زندگي پرفراز و نشيب اجتماعي سي سالة او و مراحل دشوار نهضت اسلاميمان هستند، بايد به دركي چنين از نماز نايل شوند و ثمرة تعظيم در برابر خالق يكتا را در روابط اجتماعي لمس كنند و ايمان داشته باشند كه «مسلمان در برابر هيچكس تعظيم نميكند». ثمرة چنين دركي است كه به مسلمان جسارت ميدهد تا بگويد: «من شخصاً تاكنون در برابر هيچكس تعظيم نكرده و نخواهم كرد. مسلمانم و مسلمان در برابر كسي تعظيم نميكند» و «از هيچكس ستايشگري نميكند»؛ «نه مرعوب هيچ چيز هستم و نه مجذوب»؛ چه تنها خداوند است كه سزاوار ستايش است. از همين روي، اگر مسلمان روزانه در پنج نوبت اين تمرين را بكند و اين سرود توحيد و يكتاپرستي را بخواند اثري چنان ژرف در روح و جسم و جان او ميگذارد كه او را در مقابل سهمگينترين مصائب و مشكلات، مقاوم و استوار ميسازد. گفتار دوم، از سلسله مباحث تفسير قرآن ايشان برگزيده شده و به تفسير آيات 142 تا 152 سورة بقره كه به مناسبت تغيير قبلة مسلمين از مسجدالاقصي به مسجدالحرام نازل شده است اختصاص دارد. در اين گفتار، نخست به زمان و شأن نزول اين آيات پرداخته شده است. پس از آن به جنبة فقهي تعيين قبله و نقش عرف و محاسبات دقيق علمي عطف نظر شده است. محور سوم بحث بر حول نقش اجتماعي و سياسي تغيير قبله در مرحلهاي حساس از نهضت اسلام است كه در آن نياز به شفافيت صفبندي مسلمانان در مقابل غيرمسلمانان پديدار ميشود و در تغيير قبله نمود مييابد. چهارمين موضوع مورد بحث، نقش قبلة واحد در يكپارچگي و وحدت كلمه مسلمانان است؛ يعني «آن نوع جهان پيوستگي متمركز در محور اسلام و تسليم حكم و آيين خدا بودن كه شاخصترين صفت امت اسلامي است. مردمي كه ايدئولوژي واحد آنها را به هم پيوسته و اين ايدئولوژي بر زندگي آنان تسلط كامل دارد، تصوير كنندة جامعة جهاني اسلام هستند». و از اين رهيافت است كه شهيد آيتالله دكتر بهشتي به انتقاد از برخي شيوههاي رايج، اما نادرست، در مجالس بزرگداشت معصومين- عليهمالسلام- و بويژه حضرت فاطمة زهرا- سلاماللهعليها- ميپردازند و محتواي آنها را مغاير با هدف والاي پيامبر، امامان بزرگوار و گرامي دخت پيامبر ميخوانند. گفتار سوم، پاسخي است كه در زمان تصدي ايشان در مركز اسلامي هامبورگ به پرسشي دربارة زبان نماز داده شده است. شايان تذكر اين كه يكي از اموري كه ايشان بدان اهتمام ميورزيدند، ارتباط با علاقهمندان و جستجوگراني بوده است كه امكان حضور در مركز مذكور را نداشتهاند. اين ارتباط گاه با ارسال نامه و گاه با ارسال نوار صوتي حاوي پاسخهاي ايشان صورت ميگرفته است. تلاش ايشان در اين پاسخگويي بر آن بوده است كه با بياني روان و بهدور از اصطلاحات فني فقهي، علت وجوب قرائت نماز به زبان عربي توضيح داده شود. اينجا نيز رد پاي نقش وحدتبخش نماز بهمثابه سرود يكتاپرستي قابل مشاهده است. گفتار چهارم نيز از مباحث تفسير قرآن ايشان استخراج شده است كه به تفسير آية239 سورة بقره كه دربارة نماز وسطي است اختصاص دارد. ايشان در اين بحث به طرح ديدگاههاي متفاوتي كه توسط مفسرين و فقها در اين باب ارايه شده ميپردازند و راه حلي را عرضه ميكنند كه از طريق آن، جمع بين نظرات مختلف ممكن باشد. پايان بخش كتاب حاضر، نوشتاري از آيتالله شهيد دكتر بهشتي است كه همزمان با گفتار آغازين اين مجموعه نگاشته شده و بهصورت دومين نشريه مركز اسلامي هامبورگ منتشر گرديده است. اين نوشتار در سال1347 براي نخستين بار با عنوان “نماز چيست؟” در ايران به چاپ رسيد. شهيد آيتالله بهشتي در اين رساله، بار ديگر بر نقش حياتبخش نماز تأكيد نموده است: «نماز، سرود توحيد و يكتاپرستي و سرود فضيلت و پاكي است كه بايد فكر و روح ما را در برابر عوامل شركزا و آلوده كنندهاي كه در زندگي روزمره با آنها سر و كار داريم پاك و يكتاپرست نگهدارد.»
دکتر شریعتی جستجوگری در مسیر شدن
در تاريخ هر مرز و بوم، چهرههايي وجود دارند كه نام آنها در شمار برجستگان تاريخ ثبت شده است. بعضي از اين نامها در روايت تاريخ فرهنگ و انديشه جوامع بگونهاي مطرح هستند كه براستي فهم و درك هويت تاريخي و فرهنگي هر جامعه بدون آنها ممكن نيست. درست همين اهميت درخور توجه است كه شناخت اين چهرهها را امري لازم ميسازد. اما تاريخ سرزمين ما نشان داده است كه در شناخت انديشمندان و مصلحان اجتماعي، در بسياري از موارد، به افراط و تفريط در غلتيدهايم: يا در بزرگداشت آنان چنان قلم زده و سخن راندهايم كه راه را بر هر نقد و بررسي سازنده و پرثمر بستهايم و يا چونان در مذمت آنان كوشيدهايم كه ياد و گراميداشت خصائل پسنديدة آنان و آثار گرانقدرشان را فرو گذاشتهايم. در ميان اين چهرههاي مؤثر بايد از دكتر علي شريعتي نام برد كه بويژه در دهههاي چهل و پنجاه، حضور و نشر افكار و مباحث او در نهضت احياي اسلامي سرزمينمان نقشي بس مهم و انكارناپذير ايفا نموده است. نوشتارها و گفتارهاي وي در مشهد و پس از آن در حسينيه ارشاد سبب شد كه جوانان سرخورده از نحلههاي اخلاقي و مشربهاي فكري شرقي و غربي، فوج فوج به دامان اسلام، و اين بار با قرائتي گيرا و زنده و حياتبخش، باز گردند. اما صد افسوس كه در همان زمان نيز شاهد افراط و تفريط در ميان هواداران و مخالفان او بوديم و هزاران افسوس كه ستايشها و مذمتگوييها بيش از آنكه به انديشههايش معطوف باشد و به آثار منتشر شدهاش مستند، بر احساسات و شنيدهها استوار بود و بجاي گفتگوهاي راهگشا و راهنما، فضايي سخت آلوده به جدلها و جدالهايي بوجود آمد كه هيچ اثري از ادب ديرين اسلامي شنيدن گفتهها و پيروي از بهترينشان در آن به چشم نميخورد و عنصر تقوي در آن سخت كمرنگ و مايه بود چنانكه دل آن انديشمند جستجوگر را نيز سخت به درد آورد و گاه با انتقاد از استناد منتقدانش به “آقاي ميگويند” زبان به گلايه ميگشود. دستگيري، زندان، هجرت و مرگ نابهنگام او، هر چند در تسريع حركتهاي اجتماعي منتهي به انقلاب اسلامي شكوهمند مردم ايران در سال1357 نقشي انكارناپذير داشت، اما نهضت احياي انديشه اسلامي را از انديشمندي گرانقدر محروم ساخت. پس از پيروزي انقلاب اسلامي نيز گفتگو دربارة وي ادامه يافت و با كمال تأسف، ديگربار، افراط و تفريطها، نسل جوان تشنة حقيقت را از فهم و درك درست انديشههاي وي محروم ساخت. كتاب حاضر با هدف ارايه تصويري منصفانه و عالمانه از آن انديشمند فرزانه منتشر ميشود. آيتالله شهيد دكتر بهشتي، كه خود از مشاركتكنندگان جدي و ژرفنگر نهضت احياي انديشه اسلامي شمرده ميشد، از معدود افرادي بود كه خواستار شناخت واقعيتها و بهرهگيري از نقاط قوت آثار دكتر شريعتي بودند. وي كه در برنامهريزيهاي حسينيه ارشاد مورد مشورت قرار ميگرفت و خود نيز به ايراد گفتارهايي در آن كانون انديشه و فرهنگ مبادرت ميورزيد، همواره دربارة دكتر شريعتي و آثار او مورد سؤال قرار ميگرفت واز همين روي با مطالعة دقيق آثار و مجالست و گفتگوي صميمانه اما نقادانه با دكتر شريعتي، سعي در فهم و درك مواضع فكري وي نمود و آنگاه كه صداقت و تشنگي براي دريافت حقايق و تلاش بيشائبه براي نشر معارف اسلامي را در او لمس و درك نمود، بيباكانه و بدون واهمه از هجمة روشنفكران دينگريز از يك سوي و متحجران كجانديش از سوي ديگر، به روشنگري پرداخت و در اين راه چه لطمات و صدمات كه متحمل نشد، چنانچه در لابلاي سطور اين كتاب نيز از درد و رنجي كه در راه دفاع از حقيقت بر او رفته است اشارتها ميتوان يافت. اما آنچه بهموازات طرح ديدگاههاي آيتالله شهيد بهشتي دربارة دكتر شريعتي، ما را در انتشار آن مشوق شد شيوة بحث ايشان در بخشهاي مختلف اين كتاب (بويژه در بخش دوم آن) است. نخستين بخش كتاب به گفتاري از آيتالله شهيد دكتر بهشتي اختصاص دارد كه در تاريخ29/3/59 در دانشكده نفت آبادان ايراد شده است. در اين گفتار از خاستگاه اجتماعي دكتر شريعتي، اينكه وي خود را ساخته و پرداخته رنج ميدانست، ويژگيهاي شخصيت او، تشنگي او براي دانستن و جستجوگري، انديشة پويا و پرتحرك و خلاق او سخن رانده شده است. شاه بيت گفتار آيتالله بهشتي را شايد بتوان در اين عبارت يافت: “دكتر چنين كسي بود، آرائش، انديشههايش، برداشتهاي اسلامياش، برداشتهاي اجتماعي اش در حال دگرگوني و در مسير شدن بود چون انسان، موجودي است در حال شدن، نه فقط انسان، همة موجودات عالم طبيعت واقعيتهاي شدني هستند ولي انسان در ميان همة موجودات شدنش شگفتانگيزتر است.”(صفحه28 همين كتاب) بخش دوم كتاب به دو گفتار از ايشان اختصاص دارد كه در پاسخ به ايراداتي بوده است كه آيتالله مصباح در آن زمان بر آثار دكتر شريعتي و بويژه مسئله خاتميت وارد ساخته بودند كه لازم است دربارة آن توضيحاتي داده شود. مدرسة علميه منتظريه قم كه به نام باني خير آن مرحوم حقاني زنجاني مشهور شده است، بدنبال احساس نياز به تجديدنظر در برنامههاي معمول زمانه در مدارس علميه و با همت آيتالله شهيد دكتر بهشتي و گروهي از همفكران و ياران ايشان از جمله آيتالله شهيد قدوسي، آيتالله جنتي و آيتالله مصباح پا گرفت. با وجود آنكه اساتيدي كه براي همكاري بدانجا فرا خوانده شده بودند دربارة اصلاح نظام آموزشي خود از ديدگاههايي همسو برخوردار بودند، طبيعي است كه در زمينههاي ديگر، بويژه شيوههاي متناسب در مبارزه اجتماعي و سياسي عليه نظام ستمشاهي و برخورد باافكار و عقايد رايج در جامعة آنروز ايران، الزاماً بهيكسان نميانديشيدند و داراي سليقههاي مختلف بودند. با اين همه، شهيد آيتالله بهشتي كه سابقه دوستي و آشنايي با برخي از مدرسان و مربيان آن مدرسه براي او با قدمتي ديرينه و صميميتي خالصانه درآميخته بود، به همكاري مجدانه و دلسوزانه با آن جمع همت گماشت كه بررسي نتايج درخشان آن فرصتي ديگر ميطلبد. نكتة آموزنده در اين همكاري (و ديگر مجموعههايي كه آن شهيد فرزانه در آنها مشاركت داشت) اين بود كه ربع قرن فعاليت اجتماعي و سياسي، اهميت كار گروهي را چنان به ايشان نمايانده بود و خصلت تقريباً منحصر به فرد ايشان در كسب ويژگيهاي ضروري براي فعاليت دستهجمعي چنان در ايشان بارز بود كه وجود موانع كوچك و بزرگ راه را آسان ميساخت. اما آنچه دربارة بخش دوم كتاب بايد گفت اين است كه نمونهاي است قابل تأمل در شيوه برخورد با آرأ مخالف: در عين صراحت و صلابت، با احترام و حفظ حرمت اشخاص درآميخته؛ در عين بررسي و نقد و نظر علمي، پايبند و متوجه به موازين اخلاقي در عين ايجاز، همراه با وسواس و دقت در انتخاب واژهها و عبارات و متكي به استناد دقيق به منابع و مآخذ. همانطور كه از فحواي اين گفتار برميآيد، دو گفتار مذكور در پاسخ به ايراداتي بوده است كه آيتالله مصباح يزدي در جلسه پاياني درس نهايه در مدرسه منتظريه بر ديدگاه دكتر شريعتي در مورد مسئله خاتميت وارد ساخته بودند. طلاب مدرسه از آيتالله بهشتي در اين باره نظرخواهي ميكنند و ايشان پاسخ را موكول به مطالعة دقيق ايرادات طرح شده و مراجعه به كتابهاي دكتر شريعتي مينمايد و از آنجا كه طي تابستان به سفر معمول سالانه به مشهد مقدس مشرف ميشد، از آنان ميخواهد كه در منزل استيجاري كه در آن سكونت داشت گرد هم آيند تا ديدگاه خود را مطرح سازد. جالب توجه اينكه تأثير آن جلسه بحث و گفتگو تا زماني مديد در اذهان جستجوگر طلاب مدرسه برجاي ماند كه شرح آن را فرصتي ديگر نياز است. نكته ديگر اينكه با وجود صراحت در نقد نظرات آقاي مصباح، توصيه فراوان به حفظ حرمت ايشان به عنوان مدرسي دلسوز و تلاشگر شده است تا مبادا فضاي سالم براي گفتگو و مناظره علمي به عصبيت و هواي نفس آلوده گردد. و بالاخره، همچنانكه در طول كتاب نيز مشهود است، نكته سخت چشمگير، پايبندي به اصول و مواضع بنيادين در قبال مسئلة دكتر شريعتي در گفتارها و مصاحبههاي گوناگون، چه پيش و چه پس از پيروزي انقلاب اسلامي، و پرهيز از فرصتطلبيهايي است كه دامان بسياري از بزرگان اين نهضت را گرفته بود. در بخش سوم، چهار مصاحبه از آيت الله شهيد بهشتي درج شده است. «نقش شريعتي در جنبش دانشجويي خارج از كشور» بخشي از يك گفتگوست كه در پاسخ به اظهارات ابوالحسن بني صدر در آستانه انتخاب اولين رئيس جمهور ايران بيان گرديده. «شريعتي، درخششي در تاريخ انقلاب و اسلام» مصاحبهاي است كه به تاريخ24/3/1360 در روزنامة اطلاعات منتشر شده. مصاحبة سوم به عنوان «شريعتي همواره رو به اصالت اسلامي پيش ميرفت» به تاريخ 29/3/1360 انتشار يافت. چهارمين مصاحبه، با مجلة راه زينب، به تاريخ22/2/1360 و با عنوان «دكتر شريعتي از استعدادها و قريحههاي برجستة زمان ماست» صورت گرفته است كه در چاپهاي قبلي اين كتاب نيامده بود.
دریافت کتاب دکترشریعتی جستجوگری در مسیر شدن
شناخت از دیدگاه قران
اين كتاب مجموعه سيزده بحث است كه با عنوان «شناخت از ديدگاه قرآن» توسط آيتالله شهيد دكتر بهشتي در سالهاي1356 – 57 ارايه شده است. مكان اين بحثها منزل شخصي ايشان است. از هنگام بازگشت ايشان از آلمان، يعني تابستان سال1349 ، به علت مراجعات فراواني كه جهت ديدار و بحث و گفتگو با ايشان صورت ميگرفت و با توجه به نظمي كه ايشان در تنظيم وقت خود داشتند، تصميم بر اين گرفتند كه بعد از ظهر روزهاي چهارشنبه را به اين امر اختصاص دهند. از نتايج اين تصميم يكي اين بود كه برخي از افراد كه در اين ديدارها شركت داشتند درخواست طرح مباحث نظري ديني را مطرح ميكنند كه با استقبال ايشان مواجه ميشود. يكي از موضوعاتي كه قرار ميشود درباره آن مباحثه شود بحث «شناخت» است. براي خوانندگاني كه آن سالها را درك نكردهاند لازم به تذكر است كه اگر چه مباحث مربوط به حوزه معرفتشناسي طي عمر چند هزارساله تفكر فلسفي و كاوش علمي بشري همواره مطرح بوده و بخش مهمي از اشتغالات فكري او را تشكيل ميداده و بدين لحاظ مبحثي است هميشه زنده و حضور آن در عرصه مبادلات فكري هميشه لازم، اما طرح بحث شناخت توسط دكتر بهشتي در آن زمان حاكي از مطرح بودن آن در گستره قابل توجهي از مبارزان و فعالان نهضت در آن روزهاست. در آن سالها مبحث شناخت در جزوات و كتابهايي با همين عنوان از سوي انديشمندان و فعالان سياسي و اجتماعي پايبند به مرام ماركسي، و طيفي از انديشهورزان و مجاهدان مسلماني كه در كنار شركت فعال در مبارزات سياسي پنهان و آشكار و بويژه حركتهاي مسلحانه زيرزميني عليه رژيم ستمشاهي به تبيين ايدئولوژي تلاشهاي معمولاً سازماندهي شده خود ميپرداختند مطرح شده و پرسشهاي فراوان پديد آورده بود. طبيعي است كه بسياري از جوانان تحصيلكرده در دانشگاه و يا خارج از آن به دنبال پاسخهايي روشن و قانع كننده براي اين پرسشها از سوي كساني كه از نظر آنها به لحاظ شناخت عميق و عالمانه از دين شايستگي پاسخگويي داشتند بودند. از جمله اين دينشناسان دكتر بهشتي بود كه بويژه در ميان روشنفكران ديني و عالمان ديني روشنبين به عنوان شخصيتي مطرح بود كه با توجه به آشنايي مستقيم با افكار غرب از طريق منابع اصلي، شناختي عميق و نقدي عالمانه از آن دارد. ايشان نيز جهت پاسخ به اين درخواست، چنانچه در بيشتر آثار به جاي مانده از ايشان مشهود و معلوم است، رهيافتي قرآني برگزيده و بدين وسيله هم به طرح و تبيين پرسشهاي مسئلههاي موجود در اين زمينه و هم به احياي قرآن به عنوان كتابي كه به باور مسلمانان راهنماي بشر است، ميپردازند. با وجود امكان ارايه مبحث شناخت به زبان فني و فلسفي، دكتر بهشتي ترجيح ميدهد با توجه به سطح مخاطبين خود، كه اگر چه از تحصيلكردگان و دانشجويان پرمطالعه آن دورانند اما همگي به ميزان كافي با مقدمات فلسفه و اصطلاحات آن آشنا نبودند، با زباني قابل فهم براي همه مخاطبين سخن بگويد. همچنين موضع ايشان در قبال مبحث شناخت قابل توجه است. ايشان در عين حال كه از طرح اين مبحث استقبال ميكنند، به محدوديت كاربرد آن اشاره ميكنند و از شركت كنندگان در آن جلسات ميخواهند كه منزلتي واقعبينانه براي مبحث شناخت قائل باشند و بدين ترتيب از افراط در طرح اهميت و شأن بحث پرهيز كرده و آن را در جايگاهي كه شايسته آن است بنشانند. نكته ديگري كه در لابلاي صفحات اين كتاب مشاهده ميشود شيوه برخورد ايشان با مخاطبين است. در حالي كه در بسياري از موارد اختلاف ميزان معلومات دكتر بهشتي با سؤال كنندان بخوبي آشكار است، سعه صدر ايشان در پاسخگويي به اشكالات و ايرادات مطرح شده جذاب و دلنشين، و براي زمانه ما آموزنده است. اين خود نشان از رابطه دو سويهاي دارد كه در آن زمان ميان عالمان ديني روشنبين و روشنفكران ديني متعهد برقرار بوده است. با كمال تأسف، بحث شناخت به دليل تقارن با اوجگيري نهضت اسلامي و مسافرت ايشان به اروپا و آمريكا جهت ايجاد هماهنگيهاي لازم ميان ايرانيان مسلمان مبارز مقيم آن ديار و حركت رو به رشد مردم در ايران عليه نظام ظلم و ستم و بهرهكشي، ناتمام ماند و هيچ گاه امكان تكميل آن فراهم نشد، هرچند در سال1359 بحثهايي در اين موضوع، و اين بار عنوان «شناخت از ديدگاه فطرت»، در طي جلساتي محدود توسط ايشان در شاخه دانشجويي حزب جمهوري اسلامي مطرح شد كه مجموعه آن با همين عنوان از سوي بنياد نشر آثار وانديشههاي شهيد آيتالله دكتر بهشتي منتشر گرديده است.
دریافت کتاب شناخت از دیدگاه قران
بهداشت و تنظیم خانواده
یكي از مشكلات اجتماعي كه جامعة ايران، بويژه طي دو دهة گذشته، با آن دست به گريبان بوده، رشد نامتناسب و بيروية جمعيت است. افزايش چشمگير زاد و ولد از يك سو و محدوديت منابع مالي و امكانات رفاهي از ديگر سو، مشكلات بسياري را، هم در قلمرو عمومي، يعني برنامهريزيهاي توسعة اقتصادي و فرهنگي، و هم در حوزة خصوصي، يعني تنظيم امور خانوادههاي ايراني، پديد آورده است. از طرف ديگر، واقعيتها حاكي از اين است كه اكثريت قريب به اتفاق مردم ايران خواهان آن هستند كه امور اجتماعي خود را به گونهاي تنظيم كنند و سامان بخشند كه با قوانين اسلامي و موازين شرعي مغايرت نداشته باشد. آنان اين پايبندي را بخشي از هويت تاريخي و فرهنگي خود ميشمارند. با اين همه، به نظر ميرسد بهرغم رشد شايان توجه علم فقه در حوزههاي علميه، به منظور تبيين روزآمد موازين فقهي در زمينههايي از اين دست هنوز نيازمند تحقيق و تتبع بيشتر در فهم و درك زوايا و ظرايف صورت مسائل هستيم. كتاب بهداشت و تنظيم خانواده مجموعة چهار گفتار از آيت الله شهيد دكتر1 بهشتي،3 بهشتي است كه در بهار سال1351 در جلسات انجمن اسلامي پزشكان با عنوان «بهداشت و تنظيم خانواده از نظر اسلام» ايراد شده است. سابقة طرح بحث به اندكي پيش از آن جلسات بازميگردد. در اوايل دهة پنجاه سازمان بهداشت جهاني تصميم گرفت كنفرانسي را در رباط، پايتخت كشور مراكش، برگزار كند و ديدگاه انديشمندان مسلمان را در زمينة تنظيم خانواده به دست آورد. بدين منظور از صاحبنظران 22 كشور مسلمان دعوت كرد تا مقالاتي در اين زمينه ارائه دهند. در ميان دانشمندان شيعي از دكتر بهشتي نيز خواسته شد تا به يكي از موضوعات مورد بحث كنفرانس بپردازد. ايشان موضوع نازا كردن و سقط جنين را در فقه اسلامي و بويژه فقه شيعه انتخاب كرد و مورد بحث و بررسي قرار داد و صورت مكتوب آن را با عنوان: «حكم الاجهاض و التعقيم في الشريعة الاسلامية» ارسال كرد. ايشان معتقد بود كه بحث پيشگيري تا حد مطلوبي مورد توجه قرار گرفته و در ميان فقهاي اسلامي تحت عنوان عزل از آن بحث شده است، اما بحث نازا كردن و سقط جنين نيازمند بررسي جديتري است، لذا اين بحث را ادامه داد. پس از آن فرصتي فراهم شد تا ايشان بتواند در داخل ايران، در محفلي علمي، زاويههاي مختلف اين بحث را بكاود؛ در جمعي كه از زبدهترين محققان كشور با تخصصهاي مختلف در آن حضور داشتند. حاصل اين بحثها نوارهايي بود كه پياده شده و به صورت كتاب درآمده است. بيگمان بحث تنظيم خانواده متضمن تأكيد بر رعايت مصالح خانواده و پيشبيني مشكلات كثرت عائله از جنبههاي اقتصادي، تربيتي و اجتماعي است. دانش بهداشت و تنظيم خانواده براي توالد و تناسل، رعايت فاصله ميان زايمانها، و درمان كودك و مادر، نظمي را پيشنهاد ميكند و معتقد است براي هر خانواده رعايت تناسب معيشت با تعداد عائله ضروري است. آنچه در باب پيشگيري از نگاه فردي و خانوادگي مطرح است، فقط تنها كم شدن تعداد فرزندان نيست، بلكه برنامهريزي توأم با آيندهنگري براي رسيدگي به وضع اطفال و رعايت فاصله ميان تولد نوزادان است. نكتة ديگر، يادآوري اهميت مسئوليتهاي پدر و مادر و جامعه در برابر فرزندان است. بسياري، به گمان اينكه حكومتها در امر برنامهريزي و تغذيه و تأمين نيازهاي اقتصادي كوتاهي ميكنند و از امكانات بالقوة كشور و جهان استفاده نميكنند، رعايت اصول تنظيم خانواده را ضروري نميدانند. به همين دليل دكتر بهشتي در آغاز سخن به ضرورتهاي بهداشت و تنظيم خانواده ميپردازد و واقعيتهاي زندگي كنوني را توصيف، و تأكيد ميكند كساني كه در اين زمينه كار ميكنند عمدتاً تحت تأثير روحية انساني و عاطفة عمومي و متأثر از ناهنجاريها و نابسامانيهاي كشورهاي پرجمعيت به اين سمت و سو روي آوردهاند، و قدرتهاي جهاني نيز حتي اگر انگيزههاي ديگري داشته باشند، دست كم در كشورهاي خود اين توصيه را عمل كرده و داراي خانوادههاي كمفرزند هستند. مهمترين فراز بحث دكتر بهشتي، كه در عين حال طولانيترين قسمت را تشكيل ميدهد، بحث سقط جنين است؛ زيرا از نظر اكثر متفكران و انديشمندان مسلمان، و همچنين صاحبنظراني كه در اين بحث علمي حضور داشتهاند، تنظيم خانواده و روشهاي پيشگيري چون عزل و مانند آن بدون اشكال است، اما نسبت به سقط جنين بحث و ترديد وجود دارد. مهمترين نگراني در نظر اين گروه شائبه قتل نفس است. براي همين است كه دكتر بهشتي تلاش ميكند تا توضيح دهد طبق مباني فقهي، جنين پيش از چهار ماهگي موجود انساني نيست، لذا سقط جنين در چنين حالتي قتل نفس نيست. مهمترين دليل ايشان در اين زمينه رواياتي است كه در بخش ديات آمده و جنين را پيش از نفخة روح، انسان تلقي نميكند و دية كامل براي آن قائل نيست. ايشان خود را در اين ميدان تنها نميانگارد و به آرأ كساني چون محقق حلي در شرايع الاسلام و نجفي در جواهر الكلام استشهاد، و گاه استناد، ميكند. يكي از نكات جالب توجه و خواندني اين كتاب مباحث و نقدهايي است كه از سوي انديشمنداني همچون استاد شهيد آيت الله مرتضي مطهري و علامه فقيد آيت الله محمد تقي جعفري و شادروان دكتر كاظم سامي طرح ميشود، كه به نوبة خود بر ارزش كتاب حاضر ميافزايد. گرچه قالب بحثهاي موجود در اين كتاب به شكل سخنراني است، اما آن بحثها چنان با طراوت، در محيطي باز و با سعة صدر طرح شده كه جلسات را به ميزگردي گرم و گيرا تبديل كرده است. استاد مطهري با تنظيم خانواده و ضرورتهاي آن با دكتر بهشتي همراهي ميكند و قبول دارد كه پيش از انعقاد نطفه همه كار براي مانع شدن آن ميتوان انجام داد، اما اعتقاد دارد عمل سقط جنين خالي از اشكال نيست. سپس استاد جعفري به ميدان ميآيد. نكتة مهم ايشان در نقد سخنان دكتر بهشتي اين است كه از همان زاوية روايتي و فقهي به نقد نظرية حليت سقط جنين ميپردازد. استاد جعفري، برخلاف استاد مطهري، براي استنباط حكم حرمت به استشمام فقها (نه استحسان، كه دكتر بهشتي نسبت به آن اشكال دارد) استناد ميكند؛ يعني فضا و جو فقها را حول دو روايت مورد بررسي قرار ميدهد و ميخواهد استنباط كند كه اين عمل نه تنها كفاره و ديه دارد، بلكه حرمت هم دارد؛ آنگاه از تعبير «جنايت» در اسقاط جنين در كلمات فقها براي دليل حرمت سود ميجويد. دكتر بهشتي به اشكالات و شبهات پاسخ ميدهد و با متانت هميشگي اصول و مباني خود را يادآور ميشود. در آغاز تأكيد ميكند اين اشكالات به نظرية ايشان آسيبي نميرساند و سقط جنين پيش از ولوج روح، قتل انسان به حساب نميآيد و اگر ميان زن و مرد توافق حاصل شد حرمت ندارد. اما با اين همه يادآور ميشود كه مطالبش فتوا نيست و اين بحثها جنبة راهبرد عملي ندارد، و ميافزايد كه بايد روي اين مسأله بيش از اين مطالعه و بررسي كرد تا بتوانيم وضع خودمان را در برابر اين ادله مشخص كنيم، و از ياد نبريم كه گرايش به احتياط امري است و بحث علمي و تحقيق، مسألة ديگري است. به منظور تكميل ديدگاهها، در كنار سخنان دكتر بهشتي نقطه نظرات ديگر حاضران و سخنرانان در آن جلسات را نيز در اين كتاب آمده است، به گونهاي كه خوانندگان با مطالعة اين اثر با ديدگاههاي مختلفي در مورد كنترل جمعيت مواجه خواهند شد كه صاحبان آنها سعي داشتهاند هر يك را به انديشة ديني مستند يا منسوب سازند. همچنين، جهت استفادة بيشتر، مقالة ارسالي دكتر بهشتي به كنگرة «الاسلام و تنظيم الاسرة» كه به زبان عربي نگارش يافته و تقريباً همين محتوا را به زباني فني بيان كرده، به همراه ترجمة آن پيوست كتاب حاضر شده است. افزون بر موضوعات مطرح شده،– مانند ضرورت كنترل مواليد در جامعة اسلامي، استفاده از عوامل پيشگيري از نظر اسلام، مسأله تعقيم و نازا كردن طبي زن و مرد از نظر اسلام و سقط جنين در مراحل گوناگون رشد آن از نظر اسلام،– شيوة استدلال و استنباط فقهي دكتر بهشتي در برخورد با مسايل روز، جايگاه نظرات كارشناسي در آن، دقت نظر و موشكافي مطالب از سوي شركت كنندگان در بحث نيز در خور تأمل بسيار است. افزون بر اين، انتشار اين گونه مباحث ميتواند به لحاظ تاريخي نيز مفيد باشد، چرا كه نمايانگر بستر فكري نهضت مردم مسلمان اين مرز و بوم است كه به انقلاب شكوهمند سال1357 انجاميد، و نيز حاكي از بضاعت فرهنگي آن است.
دریافت کتاب بهداشت و تنظیم خانواده
بایدها و نبایدها
اين كتاب در برگيرندة سلسله مباحث آيتالله شهيد دكتر بهشتي است كه بين سالهاي1349 تا1355 در جلسات تفسير قرآني كه در شامگاه هر يكشنبه با عنوان كتاب «مكتب قرآن» تشكيل ميشده ايراد گرديده است. دكتر بهشتي در اين جلسات به تفسير و توضيح آيات102 تا110 سورة آل عمران و مبحث بسيار ارزنده و در عين حال به فراموشي سپرده شدة امر به معروف و نهي از منكر ميپرداخت. بي عدالتييي كه بهواسطه كجفهميها يا برداشتهاي سطحي از يك سو و اعمال و اجراي ناصحيح اين اصل در ميان مسلمين از دگر سوي بر اين تكليف مهم و انسان ساز روا گرديده بسي تأسفبار است. آنگاه كه نقش بنيادين اين اصل در شناخت خير و شر، پسنديده و ناپسند، بايد و نبايد در نظر گرفته شود، و آنگاه كه كاركرد اجتماعي آن در سالم سازي محيط اجتماعي و فراهم نمودن زمينه و شرايط مناسب براي اعمال انتخابگري انسانها فهم شود، پيامدهاي زيانبار اين غفلت و جهالت بيشتر و بيشتر آشكار ميگردد. بحت و گفتگو دربارة داوريهاي اخلاقي و ارزشي انسان در پاسخ به اينكه بايد چه انجام دهد و به چه كاري مبادرت نورزد، عمري به درازاي زندگاني بشر دارد. بخش مهمي از فلسفة اخلاق و حكمت عملي را در تاريخ انديشة بشر همين بحث به خود اختصاص داده است. دغدغه و دلنگراني هر انسان در تمامي لحظات زندگي خود اين است كه درست را از نادرست تميز دهد و بايد و نبايد زندگاني خويش را بشناسد و راه خويش را از ميان هزارراهههايي كه در برابر او دام و دامن گسترانده بيابد. اين از آن روست كه «انسان موجودي است كه بايد انتخابگر به دنيا بيايد، انتخابگر بزرگ شود، انتخابگر زندگي كند، انتخابگر به راه فساد برود، انتخابگر به راه اصلاح برود»(ص(177 و اين خود طرح كلي جامعه اسلامي و چهارچوب اعمال قدرت حكومت اسلامي را تعيين ميكند؛ چرا كه «تا لحظة مرگ هرگز نبايد زمينة انتخاب از دست انسان گرفته شود» و در نتيجه «نظام اجتماعي و اقتصادي اسلام را، نظام تربيتي اسلام را، نظام كيفر و مجازات و حقوق جزايي اسلام را، نظام مدني و حقوق مدني و اداري اسلام را، همه را بايد پس از توجه به اين اصل شناخت. هر جا انسان از انتخابگري بيفتد ديگر انسان نيست.»(ص(178 اما اسباب و عواملي هستند كه همواره اين انتخابگري را مورد تهديد قرار ميدهند: «انسان اسلام نه زير ضربات تازيانة تبليغات شهوتانگيز انتخابگرياش را از دست ميدهد… و نه زير ضربات كشنده فقر و ناداري و ضربات مهلك اقتصادي.»(ص(177 و اينجاست كه نقش سازنده و حياتي اصل فراموش شده (و يا آميخته با فهمي تنگنظرانه و محدود) امر به معروف و نهي از منكر روشن ميشود. واداشتن به پسنديده (بدون تحميل) و بازداشتن از ناپسند (به دور از تجسس و تفحص غير اخلاقي) ضامن بقاي سلامت جامعة اسلامي است. اين بيش و كم همان مفهومي است كه در فرهنگ امروز بشر، خصوصاً آنجا كه به مبارزه با مفاسد اجتماعي ناشي از روابط قدرت مربوط ميشود، با عنوان نقد اجتماعي شناخته شده است. دامنة امر به معروف و نهي از منكر به همة ساختارها و نهادهاي اجتماعي، فرهنگي، اقتصادي و سياسي جامعة اسلامي گسترده است، چنانكه لازمة برخورداري از حكومت حق و عدل مشروط است به رعايت كامل امر به معروف و نهي از منكر. هر نوع قدرتي را كه شما در جامعه فرض كنيد در معرض خطر انحراف از حق است. اين شما و اين جامعه هستيد كه بايد با توجه به اهميت و نقش بسيار مؤثر صاحبان قدرت و كساني كه بر منصبهاي گوناگون اجتماعي تكيه زدهاند در سعادت خود بكوشيد.» گسترة اين اصل، بهلحاظ عاملان اجراي آن، همة آحاد امت اسلامي هستند، چرا كه بنا به نص صريح كتاب و سنت، «فرد فرد شما بايد بدانيد راه رسيدن به سعادت و راه رسيدن به حكومت حق و عدل اين است كه شما از طريق امر به معروف و نهي از منكر به چنين هدفي برسيد.»(صص160-161 ) محور جالب توجه ديگر در مجموعه بحثهايي كه در اين كتاب آمده است مراتب شناخت معروف و منكر است. دكتر بهشتي براي اين شناخت مراحلي برشمرده است: علي الاصول خير و شر همهكسفهم و همهكسشناس است؛ هر چند كه گاه داراي پيچيدگيهايي است كه انديشهورزي بيشتر ميطلبد و در خور ورزيدگان عالم و فكر و انديشه است، و گاه در دايرة شناساييهايي از زاوية ديد امام صورت ميگيرد: همو كه چون مسئوليت رهبري جامعه را بهعهده دارد در محاسبة جنبههاي مثبت و منفي هر تصميم بايد از منظري عامتر، مصالح عامة مسلمين را نيز در نظر گيرد. چنانچه ملاحظه خواهد شد، مباحث اين كتاب مملو از برداشتهاي اصولي، همهسونگر و نظاممندي است كه درصدد پاسخيابي به پرسشهاي زمان ما از دين است. اين مجموعه شامل پانزده گفتار بوده كه با وجود تلاش فراوان، بنياد نشر آثار و انديشههاي شهيد دكتر بهشتي تا زمان انتشار كتاب موفق به يافتن نوارهاي پنج جلسة مفقود نشده است. به همين دليل برخي از جلسات ناقص ميباشند. در عين حال، از آنجا كه شيوة دكتر بهشتي بر اين روال بوده است كه معمولاً خلاصة مطالب جلسات پيشين را در ابتداي هر جلسه باز گويد ميتواند بهعنوان يك مجموعة كامل مورد استفاده قرار گيرد.
دریافت کتاب بایدها و نبایدها
آزادی، هرج و مرج، زورمداری
هر حركت اجتماعي كه به منظور اصلاح جامعه شكل گيرد دو هدف عمده را دنبال ميكند: نخست، رفع موانع و تخريب ساختارهاي نابهنجار؛ و دوم، ايجاد زيربناها و ساختارهاي جديد. آن تخريب و اين ايجاد بر مبناي ملاكها و معيارهايي صورت ميپذيرد كه بر اساس آنها حركت از وضع موجود به وضع مطلوب شكل ميگيرد. انقلاب اسلامي ايران نيز، كه پس از به بنبست كشاندن حركتهاي اصلاحطلبانه توسط پهلويها با هدف رفع موانع اصلاح و برپايي جامعهاي كه زمينهساز رشد و تعالي انسانها باشد صورت گرفت، دو هدف اساسي داشت: يكي محو پايههاي ظلم، ستم، بيعدالتي، اختناق و سركوب؛ و ديگري تصحيح و تشكيل نهادها و ساختارهاي جامعهاي متفاوت. از همين رو، پاسداري از آزاديهاي فردي و اجتماعي در برابر توسعهطلبي گروههاي فشار و سلطهطلبي حكومت، از جمله مهمترين دغدغههاي فكري و عملي رهبران و فعالان انقلاب بود. از ديگر سو، انقلاب اسلامي، مانند هر نهضت اصلاحطلبانة ديگر، با توطئهها و دسيسههاي داخلي و خارجي كه يا در جهت ويراني نظام نوپاي جمهوري اسلامي و يا در جهت كسب و بسط منافع گروهي يا فردي قدرتطلبان و سيطرهجويان صورت ميپذيرفت، مواجه بود. نخستين سالهاي تاريخ ايران پس از انقلاب پر است از مشكلات كوچك و بزرگي كه هر روز در گوشه و كنار اين سرزمين پهناور بروز ميكرد. در چنين شرايط فكري و اجتماعي بود كه طي سالهاي1357-60 بحث «آزادي، هرج و مرج و زورمداري» از عمدهترين مسايل روز شد. شايان توجه اينكه با توجه به كثرت سازمانها، احزاب و گروههاي سياسي بزرگ و كوچك در كشوري كه تازه از اختناق رسته و جامعهاي كه تازه طعم آزادي را چشيده بود، در بسياري از موارد ابراز عقايد سياسي را به مرز شايعهپراكني، تشويش اذهان و نشر اكاذيب ميكشانيد و جو سياسي را گاه به حدي آلوده و ملتهب و پرتشنج ميساخت كه امكان بازشناخت واقعيت از توهم، غوغاگري از انتقاد، و حق از باطل را از شهرونداني كه در نخستين تجربة زندگي آزادانه قرار داشتند، سلب ميكرد. چنين بود كه انجام جلسات مناظره كه در آن احزاب گوناگون رو در روي يكديگر و با صراحت و شفافيت به توضيح مواضع خود بپردازند ضرورت پيدا كرد. هنگامي كه «سازمان صدا و سيماي جمهوري اسلامي» تصميم گرفت در اين زمينه نقش بايستة خود را ايفا كند، آيتالله دكتر1 بهشتي،10 بهشتي كه هم از رهبران انقلاب و طراحان نظام و هم دبير كل حزب جمهوري اسلامي بود، با وجود مشغلههاي روزمرة فراوان، دعوت را پذيرا شد. سابقة شركت دكتر بهشتي در اينگونه جلسات اما، به سالها پيش از وقوع انقلاب اسلامي بازميگشت. دانشجويان ايراني دهة1340 ش كه در اروپا مشغول تحصيل بودند بخوبي به ياد ميآورند كه وي به تأثير و اهميت جلسات گفتگوي صادقانه و شفاف باوري ژرف داشت و در جلسات متعدد، چه با انديشمندان اديان و مكاتب فكري ديگر و چه با فعالان و رهبران گروههاي سياسي ايراني مقيم اروپا، شركت ميكرد. آنچه در تمامي اين مناظرهها و گفتگوها، و از جمله در جلسات مناظرهاي كه متن آنها را در اين كتاب خواهيد خواند، جلب توجه ميكند، انصاف و متانت در گفتگو، در عين صلابت و شفافيت در تبيين ديدگاهها و مواضع از سوي دكتر بهشتي است. همان گونه كه در ابتداي جلسة اول آمده است، گروههاي سياسي كه حيات خود را در گرو غوغاسالاري و جنجالآفريني ميديدند از شركت در اين مناظرهها سر باز زدند. فاجعة انفجار دفتر مركزي حزب جمهوري اسلامي كه تنها چند ماه پس از پخش اين مناظرهها رخ داد، روشنگر اين واقعيت است كه غوغاسالاران وجود فردي مانند دكتر بهشتي را كه با تكيه بر تواناييهاي شگرف خود در مديريت حركتهاي اجتماعي، انديشة نظاممند، ايمان ژرف به توانايي دين در ادارة جامعه و عشق به خدمت به مردم ستمديدة اين مرز و بوم، در جهت تحقق آرمانهاي بزرگ و آرزوهاي ديرينة آنان تلاش ميكرد، برنتافتند و پس از شكست امواج پياپي تهمت و افترا، حذف او را تنها راه نجات خود يافتند. همانطور كه در پيشگفتار كتاب آمده است، انگيزة بنياد نشر آثار و انديشههاي آيتالله شهيد دكتر بهشتي از انتشار متن گفتگوهاي اين جلسات مناظره، افزون بر آشنا ساختن نسل جديد جامعة ايران با افكار و انديشههاي دكتر بهشتي، پرتوافكني بر بخشهاي فراموش شدهاي از تاريخ نهضت مردم ايران بوده است. شايان ذكر است كه تعداد جلسات مذكور پنج جلسه بوده است، اما در اين كتاب فقط دو جلسه آمده است. اين بنياد پس از دو سال تلاش پيگير از طرق گوناگون جهت به دست آوردن نوارهاي جلسات باقيمانده از آرشيو سازمان صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران، همچنان ناكام ماند. لازم به يادآوري است دكتر بهشتي بنابر روية خود براي شركت در اين گونه جلسات، از قبل، رئوس مطالب بحث خود را مكتوب و در حين جلسه نيز سؤالات و يا انتقادات مطروحه دربارة بحث خود و همچنين انتقاداتش بر مباحث مقابل را نيز يادداشت مينمودند. تا در خلال همان جلسه و يا در جلسة بعد به آن موارد بپردازند. جالب آنكه ايشان براي پاسخگويي به مباحث مطرح شده در اين ميز گرد، بسياري اسناد و مدارك مختلف را جمع آوري و دسته بندي كرده بودند، تا ضمن ارائه بحث مورد نظر، اسناد گفتار خويش را نيز عرضه نمايند. آن يادداشتها در اختيار بنياد نشر است كه به عنوان نمونه چند گراور از آنها را به ضميمه همين كتاب براي ملاحظه آمده است.
دریافت کتاب آزادی، هرج و مرج، زورمداری
نقش آزادی در تربیت کودک
اين كتاب شامل يازده گفتار و نوشتار از آيت الله شهيد دكتر بهشتي دربارة مسايل گوناگون تربيتي است. سابقة ورود به اين قلمرو به اولين سالهاي تحصيل دكتر بهشتي در قم باز ميگردد. ايشان، كه هم به سبب توجهي كه به اهميت تربيت نسل جديد نشان ميداد و هم به دليل اكراه در استفاده از شهرية طلاب، با تكيه بر دانش خود در زمينة انگليسي تصميم به تدريس در دبيرستانهاي قم به عنوان دبير زبان انگليسي گرفت، پس از مدت كوتاهي براي مديريت دبيرستان تازه تأسيس شده “دين و دانش” به همكاري فراخوانده شد. وي طي اين سالها، نخستين برنامههاي آموزشي و تربيتي مبتني بر اصول علمي آموزش و پرورش نوجوانان مطابق با مباني تربيتي اسلام طراحي كرد و با دل و جان به فعاليت در اين زمينه پرداخت. حاصل آن تلاش برنامهريزي شده، تربيت نسلي خلاق، عالم، و پايبند به اصول اخلاقي بود. بعدها از ميان آن نسل نيروهاي زبدهاي برخاستند كه پيش و پس از انقلاب اسلامي، كمر به خدمت خلق بستند و در عرصههاي گوناگون خوش درخشيدند. دكتر بهشتي در پي ايجاد اين حركت نوين، و فعاليتهاي ديگر اجتماعي و سياسي، به دستور سازمان امنيت رژيم ستمشاهي از خدمت در آموزش و پرورش منفصل و به تهران تبعيد گرديد. اما با بازگشت ايشان از آلمان در سال1349 ، بار ديگر به دعوت همفكران خود، و به ويژه شهيد حجت الاسلام دكتر باهنر، حجت الاسلام دكتر گلزاده غفوري و حجت الاسلام دكتر سيد رضا برقعي جهت تنظيم و تأليف كتب تعليمات ديني به همكاري با سازمان تأليف كتابهاي درسي آموزش و پرورش پرداخت كه دستاورد آن همكاري، ساماندهي بنيادين آن كتابها، خصوصاً در دورة راهنمايي و دبيرستان بود كه نوجوانان تشنة معرفت را با سرچشمههاي ناب و زلال معارف ديني آشنا ميساخت. در همين دوران، با گروهي از مبارزان، در سازماندهي و توسعة فعاليتهاي “بنياد تعاون و رفاه” و “مدرسة رفاه” و همفكري با مدارس ديگري كه با هدف تربيت نيروهاي متخصص و متعهد شكل گرفته بودند پرداخت. از ديگر فعاليتهاي ايشان در اين زمينه ميتوان از تشكيل گروهي از متخصصان متعهد به منظور تهية فهرستي از كتابهاي متناسب براي كودكان و نوجوانان ياد كرد كه به گسترش كتابخواني، چه در مدارس و چه در ميان خانوادهها، كمك شايان توجهي نمود. گفتارها و نوشتارهاي اين كتاب را ميتوان در چند گروه قرار داد. نخست گفتارهايي است كه بيش از انقلاب اسلامي براي اوليأ و مربيان برخي مدارس ايراد گرديده. نوشتار “عادت” ترجمة مقالهاي با همين عنوان از ويليام جيمز، فيلسوف و روانشناس معروف امريكايي است كه در نشرية مكتب تشيع به چاپ رسيده است. برخي ديگر از گفتارها، از سلسلة مباحث تفسير قرآن ايشان، كه به موضوع اين كتاب مربوط بوده، انتخاب گرديده است. و سرانجام چند گفتار كه در همين زمينه و در سالهاي پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايراد شده است. افزون بر نكات جالب و سودمند دربارة تعليم و تربيت، آنچه در لابلاي سطور اين گفتارها و نوشتارها به چشم ميخورد، تأثير انسانشناسي دكتر بهشتي است كه مُلهم از انس و الفت ديرينه و كاوشهاي ژرف ايشان در كتاب و سنت است كه در آن آزادي و انتخابگري به عنوان ويژگيهاي برجسته انسان، نقشي بس مهم ايفا ميكند. سعي دكتر بهشتي بر اين بوده كه نشان دهد بهرهمندي از موهبت خداوندي آزادي نه تنها با دينداري و تربيت ديني در تضاد نميافتد، كه سرشت بنيادين روشهاي تربيتي متصف به اسلام و قرآن را تشكيل ميدهد.
دریافت کتاب نقش آزادی در تربیت کودک
خدا از دیدگاه قران
خدا از ديدگاه قرآن از معدود نوشتارهاي بر جاي مانده از آيتالله شهيد دكتر سيد محمد حسيني بهشتي است. عمر به نسبت كوتاه و مشغلة فراوان ناشي از برنامهريزي و سازماندهي حركتهاي اجتماعي و مشاركت فعال در به ثمر رسيدن انقلاب اسلامي و پيريزي اركان نظام جمهوري اسلامي، مانع از آن شد كه ايشان فرصت و فراغت لازم را جهت تنظيم يادداشتهاي فراواني كه حاصل سالها پژوهش و مطالعه جدی در معارف ديني بود بيابند و به همين دليل، بيشتر آثار آن انديشمند ژرفنگر به صورت گفتار و يادداشتهاي ابتدايي باقي مانده است. كتاب حاضر پاياننامة دكتري ايشان است كه به همين صورت در زمان حيات ايشان نيز منتشر شد. شهيد بهشتي در سال تحصيلي1329-30 مؤفق به اخذ درجة كارشناسي در رشتة فلسفة اسلامي (معقول) از دانشكدة الهيات و معارف اسلامي دانشگاه تهران- دانشكدة معقول و منقول وقت- شد. رسالة ايشان در اين مقطع، با عنوان “تحقيق دربارة بساطت يا تركب جسم”، به راهنمايي مرحوم استاد دكتر محمود شهابي تدوين شد و هيئت مميزه آن، علاوه بر مرحوم شهابي، مرحوم راشد و مرحوم الهي قمشهاي بودند. ايشان در سال1335 داوطلب ورود به دوره دكتري در همان رشته شد. گذراندن دروس اين دوره در سال1338 به پايان رسيد. انجام رساله دكتري با بحرانهاي سياسي و اجتماعي آن سالها و شركت فعال وي در نهضت مردم مسلمان ايران در آن مقطع تاريخي مقارن ميشود و ايشان عملاً از به پايان رساندن آن باز ميماند. در سال1343 ، همزمان با دستگيري گروهي از مبارزان همرزم، و نيز توصية مراجع تقليد و دوستان و همفكران، بنابر آن ميشود كه براي تصدي مديريت مركز اسلامي هامبورگ عازم آلمان شود، كه حضور پرثمر ايشان تا سال1349 ادامه مييابد. پس از بازگشت به ايران در سال1349 بار ديگر به پيگيري رسالة دكتري ميپردازد. ايشان از اين رساله، با عنوان “مسائل مابعدالطبيعه در قرآن”، به راهنمايي مرحوم دكتر شهابي، در جلسة دفاعيه مورخ11/1 /53، در حضور گروه داوران، متشكل از استاد شهيد آيتالله مطهري، استاد شهيد دكتر مفتح، دكتر مصلح و دكتر آريانپور، دفاع ميكند و رساله با درجة بسيار خوب پذيرفته ميشود. از آنجا كه رسالة مذكور داراي انسجام و قوام و ارزش پژوهشي بسيار بوده، با درخواست دوستان همفكر براي انتشار آماده ميشود. در اين مرحله است كه نام آن به “خدا از ديدگاه قرآن” تغيير مييابد و ويرايش ادبي آن توسط حجةالاسلام جواد اژهاي و زير نظر مستقيم دكتر بهشتي انجام ميشود و سرانجام توسط انتشارات بعثت منتشر ميگردد. چاپهاي دوم به بعد نيز توسط دفتر نشر فرهنگ اسلامي صورت گرفت كه با ويرايش جديد و افزودن فهرست اعلام در پايان آن توسط بنياد نشر آثار و انديشههاي شهيد آيت الله دكتر بهشتي منتشر گرديده است.
ولایت، رهبری، روحانیت
اين كتاب مجموعهاي از گفتارها و نوشتارهايي از شهيد آيت الله دكتر بهشتي است پيرامون موضوع ولايت، مسئله رهبري و نهاد روحانيت. با توجه به اينكه دكتر بهشتي خود در سلك روحانيت بوده و در مديريت فعاليتهاي اجتماعي مشاركتي فعال داشته و در شكلگيري نهضت انقلابي مردم ايران و نهادهاي بنيادين نظام جمهوري اسلامي نقشي مؤثر ايفا نموده، ديدگاهها و نقطه نظراتي كه طي اين گفتارها و نوشتارها مطرح ميشود از دو جهت داراي اهميتي بسيار است: نخست اينكه مصدر اين مباحث عالم ديني روشن بين زمانشناسي است كه از واقعيتهاي اجتماعي تحليلي عميق و دركي گسترده دارد و بر اين اساس تلاش ميكند تا پاسخ پرسشهاي مطرح در اين زمينهها را با مراجعه به منابع و ماخذ انديشه اسلامي استنباط و استخراج كند و ديگر اينكه راه را براي شناخت بهتر بخشي از ابعاد انديشة يكي از رهبران انقلاب اسلامي و بنيانگذاران جمهوري اسلامي هموار ميسازد. نكتة شايان توجه در مورد گفتارها و نوشتاري كه در اين كتاب آمده اين است كه بخشي از آنها در فضاي پيش از انقلاب اسلامي و غالبا در جمع افرادي مطرح شده است كه داراي دانش ديني مناسبي بودهاند و به نسبت گفتارهايي كه در سالهاي پس از انقلاب براي عموم مردم ايراد شده از بار نظري بيشتري برخوردار است. نوشتاري كه با عنوان “روحانيت در اسلام و در ميان مسلمين” در اين مجموعه آمده نخستين بار در سال1341 در مجموعهاي با نام بحثي دربارة مرجعيت روحانيت توسط شركت سهامي انتشار منتشر شده كه در كنار مقالاتي ديگر از مرحوم آيت الله حاج سيد ابوالفضل موسوي مجتهد زنجاني، مرحوم آيت الله شهيد استاد مرتضي مطهري، مرحوم مهندس مهدي بازرگان، مرحوم آيت الله سيد محمود طالقاني و آيت الله سيد مرتضي جزائري به چاپ رسيده است.
دریافت کتاب ولایت رهبری روحانیت
سه گونه اسلام
كتابى كه پيش روى شماست از دو بخش تشكيل شده است. بخش اول شامل گفتارى از شهيد آيتاللّه دكتر بهشتى با عنوان «سه گونه اسلام» است كه در سال 1357 ه.ش در اتريش و در جمع دانشجويان عضو اتحاديه انجمنهاى اسلامى دانشجويان در اروپا ايراد شده است. اين ديدار در خلال سفرى چندماهه در بهار و تابستان آن سال به اروپا و آمريكا و در پى ضرورت سامانبخشى به حركتهاى سياسى مبارزان مسلمان خارج از كشور و با توجه به ورود نهضت اسلامى مردم ايران به مرحلهاى جديد صورت گرفت. دكتر بهشتى در اين گفتار به تحليل جامعهشناختى نهضت اسلام، موضع آيات قرآن نسبت به گروههاى گرونده به آن، و پيامدها و دستاوردهاى اين بحث تاريخى براى كاربست در شرايط آن روز نهضت اسلامى ايران مىپردازد.
بخش دوم كتاب نيز شامل گفتارى از ايشان است كه در همين زمينه و در سال 1347، در زمان اقامت ايشان در آلمان به عنوان مسئول مركز اسلامى هامبورگ، در شهر هانوفر با عنوان «مراحل اساسى يك نهضت» ايراد شده است. در حالى كه در گفتار نخست به طور عمده بر گونهشناسى هويتى مسلمانان تاكيد شده است، گفتار دوم، اين گونهشناسى را به مراحل تاريخى نهضتهاى مسلكى متصل مىسازد و به تشريح مراحل پنجگانه آن مىپردازد.
هرچند تحليل تاريخى و محتوايى اين دو گفتار با توجه به زمينه زمانى ـ مكانى و نيز انديشه و شخصيت دكتر بهشتى به مثابه يكى از رهبران انقلاب اسلامى و معماران جمهورى اسلامى بحث مبسوطى است كه در اين مختصر نمىگنجد، اما توجه به دو نكته حايز اهميت است. نخست، شيوه نگاه وى به قرآن، سنت و برخى مسائل تاريخى صدر اسلام به عنوان منابع جهتدهنده به زيست مسلمانى در دنياى امروز كه دين را از متنى تاريخمند به متنى تاريخساز تبديل مىكند. نكته ديگر، نگرش منظومهاى به دين و معارف برخاسته از آن كه در تلاشى موفقيتآميز، دست به تأليف مؤلفههاى گوناگون زده، عرفان و عبادات را به صحنه عمل اجتماعى مىكشاند و ميان ايمان و زيسمت مصلحانه پيوندى استوار برقرار مىسازد. اميدواريم كتاب حاضر بتواند نسل جوان ما را با ريشههاى انقلاب اسلامى آشنا كرده و ابزار مناسب براى تحليل زمانه در اختيار آنها قرار دهد.
بانکداری، ربا و قوانين مالی اسلام
آیتالله شهید دکتر بهشتی از معدود عالمان دینی زمان خود برشمرده میشود که به اهمیت مشکلات، مسائل و ساختارهای اقتصادی در شکلگیری نهادهای اجتماعی پی برده و با
مطالعات ژرف در مباحث اقتصادی تلاش نموده است دیدگاهها و موضعگیریهای دین در این زمینه را با مراجعه به کتاب و سنت جویا شود. حاصل این کندوکاوها مباحث عمیق و همهجانبهای است که از ایشان بهصورت نوشتار و گفتار باقی مانده است.
اثری که پیشرو دارید بخشی از تتبعات فکری ایشان در این زمینه را دربر میگیرد و مجموعهای است در دو بخش: یک بخش نوشتاری با عنوان «بانکداری و قوانین مالی اسلام» و یازده گفتار تفسیری ایشان که به مسئله ربا پرداخته است.
بخش دوم شامل يازده جلسه از گفتارهاى تفسيرى ايشان است كه در اواخر سال 1352 و اوايل 1353 ه ش در جلسات «مكتب قرآن» در تفسير آيات 275 تا 281 سوره بقره ايراد گرديده و به مسأله «ربا» پرداخته است.
تذكر دو نكته در مورد بخش اخير لازم است. نخست اينكه بديهى است كه نرخها و دستمزدها و برخى مؤلفههاى ديگرى كه در برخى از مباحث مورد استفاده و استناد قرار گرفته مربوط به زمان ايراد اين گفتارهاست. دوم اينكه چهار جلسه پايانى بحث به پرسش و پاسخ پيرامون مباحث مطروحه اختصاص دارد كه بر خلاف جلسات اول تا هفتم، مجموعاً در يك بخش گنجانده شده است.
دریافت کتاب بانکداری، ربا و قوانين مالی اسلام
شناخت از دیدگاه فطرت
اين كتاب مجموعه درسهاي شهيد آيتالله دكتر بهشتي است كه در تابستان سال1359 با عنوان «شناخت» در كلاسهاي واحد دانشجويي حزب جمهوري اسلامي تدريس گرديده است. دربارة اين درسها لازم است به چند نكته توجه شود. نخست آنكه چالشي كه در آن سالها توسط انديشههاي ماركسيستي در اذهان مبارزان و فعالان پديد آمده بود و اين شاخة تفكر غربي را به عنوان تنها ايدئولوژي علمي معرفي ميكرد، دكتر بهشتي را بر آن داشت كه اولاً موضع تفكر اسلامي را در قبال آن روشن و منقح سازند و ثانياً، اعضاي حزب جمهوري را به سلاح منطق و معرفت در برابر گروههاي سياسي كه خطمشي آنها بر ايدئولوژي ماركسيستي يا شبه ماركسيستي تكيه زده بودند مجهز كنند تا توانايي برخوردي منطقي و مستدل داشته باشند. با توجه به كثرت نوشتارها و گفتارهاي موجود در آن زمان دربارة مسألة شناخت و شبهات فراواني كه پيامد نشر آنها بود، چنانچه در فصلهاي كتاب حاضر نيز مشهود است، دكتر بهشتي تلاش بر اين دارد كه به زباني ساده و قابل فهم براي افرادي كه احياناً داراي سابقة مطالعات فلسفي نيستند به طور فشرده و منظم به مبحث مذكور بپردازند. اما انگيزة ارائة اين مباحث صرفاً به برخوردي انفعالي در قبال وضعيتي كه پديد آورندة عمدة آن رواج انديشههاي ماديگرايانه و به ويژه ماركسيستي در دهة چهل و پنجاه بود محدود نميشود. دكتر بهشتي با عنوان اين مباحث درصدد تشريح ايدئولوژي انقلاب و حركت اسلامي در ايران نيز هست. رهيافت برگزيده در اين كتاب، شيوة بحث فلسفي به دور از پيچيدگيهايي است كه تنها اهل فن به آن آگاهي دارند. موضوع بحثهاي مطرح شده معطوف به يكي از گونههاي ارتباط انسان با محيط زندگياش، يعني رابطة آگاهي و شناخت است. اين رابطة آگاهانه، ميان انسان و خويشتن او نيز برقرار است كه آن را “خودآگاهي” ميناميم. اهميت طرح مبحث شناخت، حتي در زمانة ما كه ديگر نام و نشاني از انديشههاي مادي و ماركسيستي در جامعة ما نمانده، با توجه به انسانشناسي دكتر بهشتي روشنتر ميشود. از ديدگاه ايشان، وجه تمايز انسان از ديگر موجودات، آزادي اوست و اين آزادي در انتخابگري وي تبلور مييابد. از همين رو، شناخت و آگاهي انسان مقدمهاي لازم براي انتخاب آگاهانهاش ميباشد و بحث دربارة شناخت كه اساساً موضوعي است مربوط به حوزة معرفتشناسي، ضرورتي انكارناپذير مييابد.
دریافت کتاب شناخت از دیدگاه فطرت
شناخت اسلام
اين كتاب مجموعة مباحث كتابهاي تعليمات ديني است كه بين سالهاي 1349 تا 1357 توسط گروه كارشناسان كتب تعليمات ديني سازمان تأليف كتابهاي درسي وزارت آموزش و پرورش، شهيد حجتالاسلام دكتر محمدجواد باهنر، شهيد آيتالله دكتر سيد محمد حسينيبهشتي و حجتالاسلام دكتر علي گلزاده غفوري تأليف شده است و سپس زير نظر شهيد دكتر باهنر به صورتي كه ملاحظه ميكنيد تنظيم شد و به دليل استقبالي گسترده، بارها منتشر گرديد.
طي سدة گذشته در ميان مسلمانان گامهايي در جهت معرفي اسلام به عنوان مكتبي كه راهنماي عمل انسان در حوزهها و قلمروهاي گوناگون زندگي فردي و اجتماعي است برداشته شده، اما در ميان كتب منتشر شده در اين زمينه، كمتر اثري را ميتوان يافت كه در اراية يك تصوير كلي و همهجانبه و در عين حال مرتبط با ساحتهای مختلف زندگي بشر موفق بوده باشد. در اين رابطه، مجموعة مباحث كتاب حاضر اگرنه بينظير، كمنظير است. سير منطقي مباحث، انسجام دروني مطالب، رابطة مستحكم بين مباحث مطرح شده و زمينههاي گوناگون زندگي بشر، بيان شفاف، دقيق و رسا و توجه به ضروريات و مقتضيات زمان و مكان، از جمله ويژگيهاي قابل توجه اين اثر است.
محيط پيدايش اسلام
«محيط پيدايش اسلام»، سلسله گفتاري از شهيد آيتالله دكتر بهشتي است كه در آخرين شنبه هر ماه ميلادي در سالهاي 1345 ـ 1346(1966ـ1967) در مركز اسلامي هامبورگ در جمع عدهاي از دانشجويان و علاقهمندان به مطالعات اسلامي ايراد گرديده و آخرين جلسه آن در تاريخ 6 آبان 1346 (28 اكتبر 1967) بوده است. نخستين بخش اين گفتارها به روش تحقيق دربارة اديان اختصاص يافته و در بخشهاي بعدي با نگرشي پژوهشگرانه و همهجانبه، محيط پيدايش اسلام در شبهجزيرة عربستان و همسايگان آن يعني ايران، روم، مصر و حبشه مورد بررسي قرار گرفته است كه متأسفانه نوار گفتار مربوط به روم عليرغم تلاشي كه جهت يافتن آن صورت گرفت، بدست نيامد. با وجود اين، از آنجا كه مجموعة بحث و همچنين سبك و روش آن جالب و بديع بود، دريغمان آمد كه به خاطر اين نقيصه، از انتشار اصل اين سلسله گفتار خودداري كنيم، بهويژه آنكه شهید بهشتي در آغاز هر بحث، تلخيصي از آنچه در جلسات قبل گفته شده را تكرار نموده و از اين جهت رشتة كلام در طول بحث محفوظ مانده است.
دریافت کتاب محیط پیدایش اسلام
اتحاديه انجمنهای اسلامی دانشجويان در اروپا
یکی از زمینههای فعالیت اجتماعی شهید آیتالله دکتر بهشتی همکاری مستقیم یا غیرمستقیم با کارهای دستهجمعی بود که در جهت ایجاد یک جامعه نمونه اسلامی صورت می گرفت. یکی از این تلاشها همکاری با انجمنهای اسلامی دانشجویان ایرانی در اروپا در جهت گسترش انجمنها، ارتقای کمی و کیفی آنها و شکلگیری اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان در اروپا (گروه فارسیزبانان) بود.
نقش مهم دکتر بهشتی بهعنوان مدیر مرکز اسلامی هامبورگ طی سالهای 49-1344 و پس از بازگشت به ایران تا لحظه شهادت در برقراری پیوند اندیشه اسلامی با مبارزات دانشجویی خارج از کشور و پیشرفت و توسعه این تشکل دانشجویی فعال و موثر انکارناپذیر است. مجموعه حاضر در پنج بخش گوناگون به معرفی ابعاد حضور و تأثیر شهید دکتر بهشتی در این اتحادیه و نقل سخنرانیهای ایشان پرداخته است.
دریافت کتاب اتحاديه انجمنهای اسلامی دانشجويان در اروپا
پيامبری از نگاهی ديگر
كتابي كه پيش روي شما قرار دارد، گفتارهايي از شهيد آيتالله دكتر بهشتي در زمينة وحي، نبوت و خاتميت است. آيتالله دكتر بهشتي، امكان اثبات عقلي خاتميت را منتفي ميداند و به شبهات مطرح شده در اين زمينه پاسخ ميدهد. پاسخهايي كه در رابطه با فهم چرايي پايان يافتن سلسلة پيامبري در زمان پيامبر اكرم (ص) مطرح است به لحاظ اثبات نقلي است، هر چند براي فهم علت ميتوان به جامعهشناسي تاريخي روي آورد. در طي اين مباحث است كه دو نقش رسالت و امامت پيامبران مورد بررسي قرار ميگيرد كه در يكي پيام آگاهيبخش، و در ديگري پيشواي مجسم آن پيام بودن، تحقق مييابد. معناي راهنمايي و مفهوم پيشوايي، در خلال مباحث مختلف كتاب با دقت تعريف و تحديد ميگردد و از زائدهها و شائبههايي كه پيرامون آنها شكل گرفته، مبرا ميگردد.
دربخشی از کتاب می خوانیم:
خدا از پیغمبرها پیمان گرفت که من به شما کتاب و حکمت میدهم، شما با این سرمایه در میان خلق میروید، اما یادتان باشد که نمیروید دستگاه بستة متحجّرِ محدودِ قفسمانندِ مرید و مرادی درست کنید. میروید آدم روشن، آدمی دارای بینش وسیع، آدمی پیوسته به خدا بسازید، نه آدمی پیوسته به خودتان. کتاب و حکمتی که به شما میدهم، این سرمایة بزرگ برای این نیست که شما خودتان میان خلق خدا بت بشوید. پیغمبر هم نباید بت بشود؛ هیچ پیغمبری.
من مکرر و با صراحت خواستهام این روشنایی را برای دوستان همفکرمان، برادران و خواهرانی که میخواهند بینش صحیحی از اسلام و نظام اسلامی داشته باشند، ایجاد کنم که همة شما بیایید همکاری کنید تا رابطة بین عالم دینی و مردم از رابطة منحرفِ منحطِ ذلتآورِ مرید و مرادی خارج و تبدیل شود به رابطة عالم و متعلِّم… آنچه ما الان داریم چیز عجیبی است.
حضرت استاد در کلاس همچون بتی است که نمیشود گفت بالای چشمش ابروست. خیال نکنید این انحراف در جامعة ما فقط در رابطة بین مردم با عالمان دین به وجود آمده. استادهای دانشگاه به طاغوتها خیلی بیشتر شبیهاند تا به معلمها. عالمان دین هم به طاغوتها خیلی نزدیکترند تا به انسانهای نمونة روشنگر سازنده. چرا؟ چون مردم ما طاغوتپرور هستند. ما باید مردم را بیدار کنیم. مردم را از طاغوتپروری بر حذر بداریم. من گمان نمیکنم علاجی جز این داشته باشد. اگر فکر میکنید که ما بیاییم خودمان را نصحیت بکنیم بدون اینکه شما بخواهید ما را به راه راست بیاورید، این محال است. تا شما مردمی نشوید که مراقبِ به اصطلاح رهبران و راهنمایانتان باشید، تا شما در مورد مراقبت از گفتار و رفتار کسانی که بر کرسی هدایت و رهبری جامعه نشستهاند، احساس وظیفه نکنید، تا شما با چشم باز به همه چیز ننگرید و با انصاف به هر کار چشم ندوزید و با فکر باز هر کار و هر گفتار را ارزیابی نکنید، همین آش است و همین کاسه. تا خر هست، یک خرسوار را پایین بیاورید، دیگری سوارش میشود.
در جامعههای رشدیافته میان مردم و زمامداران سیاسیشان چگونه رابطهای است؟ رابطهای است که از زمامدار انتقاد میکند؛ زمامدار را محاکمه میکند. اما این رابطه در جامعههای رشدنیافته چیست؟ زمامدار، بتی است که او را میپرستند. نه حقّ بازخواست از او را دارند، نه حقّ محاکمه او را. حساب، حساب رشد یافتن و رشد داشتن است. اگر جامعهای رشد دارد، روابط این جامعه با همة کسانی که در آن زندگی میکنند، روابطی است انسانی بر اساس حقوق و حدود متقابل.
دریافت کتاب پيامبری از نگاهی ديگر
درسگفتارهای فلسفه دین
نقش خدا به عنوان مبدأ هستی و آفریدگار فعال لمایُرید؛ نقش پیامبران به عنوان رهبران و راهنمایان امت؛ نقش امام به عنوان زمامدار و مسئول امت و مدیر جامعه؛ نقشی است که باید به آزادی انسان لطمه وارد نیاورد. اگر این نقشها بخواهد به آزادی انسان لطمه وارد بیاورد برخلاف مشیت خدا عمل شده است.
دین به عنوان آیین بهتر زیستن، پاسخگوی نیازهای واقعی بشر بوده و به روشنی به تبیین فلسفه هستی میپردازد.
شناخت جهان بیرون (هستی) و جهان درون (انسان) موضوع فلسفه دین است و تکاپو در این جهت به چیستی فلسفه زندگی و هدف حیات پاسخ میدهد.
شهید آیتالله دکتر بهشتی به عنوان آموزگار سترگ دین همواره در راستای تعلیم حقیقت دین گام برداشته و در این راه خدمات شایانی را سامان داده است.
سلسله درسگفتارهای فلسفه دین تلاش ستودهای است از شهید بهشتی برای تشریح فلسفه دین و مصون داشتن آن از کجفهمیها برای معلمان دروس تعلیمات دینی تا آموزههای دین را با درک کامل تعلیم نمایند و فرصت آموزش تعلیمات دینی را به آموختن درس زندگی و تربیت نسل آینده تبدیل کنند.
نماز چیست؟
اين كتاب نوشتاري از شهيد آيتالله دكتر سيد محمد حسيني بهشتي است كه نخستين بار در سال1379 منتشر شد. اين اثر كه پس از آن بارها بهوسيلة ناشران گوناگون به چاپ رسيده بهدليل شيوايي قلم نگارندة آن و آراسته بودن آن به زبان فطرت، همواره با استقبال فراوان از سوي كساني كه به دنبال درك معنا، مفهوم، جايگاه و صورت و سيرت نماز بهعنوان زيباترين شعار يكتاپرستان هستند روبهرو بوده است.
شب قدر
اين كتاب از سه بخش متفاوت اما مرتبط تشكيل شده است.
1- گفتار نخست با عنوان “شب قدر” از مجموعه سخنرانيهاي دكتر بهشتي در مركز اسلامي هامبورگ (آلمان) استخراج شده است كه در سال1344 يعني اولين سال اقامت پنج سال و نيمة ايشان در آن ديار ايراد شده است. همانگونه كه از شيوة بحث پيداست، روي سخن با مخاطباني است كه با معلومات متفاوت كنار يكديگر قرار گرفته، در عين سليسي و رواني، بر استدلالها و شواهد عيني استوار است.
2- گفتار دوم با عنوان «روزهاي آخر زندگي حضرت علي(ع») از مجموعه گفتارهاي ايراد شده پس از بازگشت ايشان از آلمان برگزيده شده است. نگاه تاريخي به رويدادهاي آخرين سالهاي زندگاني امام علي(ع)، استناد به شواهد متقن و تصحيح باورهاي غلط رايج در اذهان عامه، كه شيوة هميشگي ايشان در گفتهها و نوشتهها بوده، اينجا نيز مشهود است.
3- سومين بخش اين اثر، متن خطبة متقين از كتاب شريف نهجالبلاغه است كه توسط دكتر بهشتي ترجمه و از ميان دستنوشتههاي ايشان انتخاب شده است.
موسیقی و تفریح در اسلام
تاب موسیقی و تفریح در اسلام حاوی دو گفتار از شهید آیتالله دکتر سیدمحمد حسینی بهشتی است. گفتار نخست درباره حرمت موسیقی است که در سالیان حضور ایشان در آلمان (1343-1349) بهعنوان امام مسجد و مرکز اسلامی هامبورگ و در پاسخ به پرسشی که از ایشان درابنباره شده ایراد گردیده است. ذکر خدمات آن شهید فرزانه در آن دیار فرصتی مبسوط میطلبد، اما نکته شایان توجه این است که یکی از برنامههایی ته توسط ایشان انجام میشد، پاسخ به پرسشهای مسلمانان مقیم اروپا، اعم از ایرانی و غیرایرانی، بهصورت مکاتبهای و یا ارسال نوار صوتی بوده است که این گفتار از این قسم آخر است که با امید به اینکه در شناخت دیدگاههای فقهی ایشان مؤثر افتد تقدیم شما میشویم.
گفتار دوم درباره تفریح از دیدگاه اسلام است که بین سالهای 1349 تا 1357 در اردوی تابستانی مدرسه رفاه ایراد شده است.
دریافت کتاب موسیقی و تفریح در اسلام
روش برداشت از قران
كتابي كه پيش روي شماست، متن مصاحبهاي است كه در فروردينماه 1356( ش) توسط شهيد حجتالاسلام علياكبراژهاي در اصفهان با شهيد آيتالله دكتر بهشتي تحت عنوانروش برداشت از قرآن به عمل آمده است.
اين مصاحبه درآغاز به صورت نوار در اختيار علاقهمندان قرار گرفت و پساز پيروزي انقلاب اسلامي، روزنامه جمهوري اسلامي اقدام بهچاپ آن كرد. پس از انجام اصلاحات توسط دكتر بهشتي، حزب جمهوري اسلامي آن را به صورت كتاب منتشر ساخت.
اينك با توجه به درخواستهاي مكرر براي چاپ مجدد اين گفتگو كه با گذشت زمان نايات شده است، اقدام به انتشار آن مي نمائيم.اميد آنكه به فهم ديدگاههاي ايشان در مباحث تفسير قرآن ياري رساند.
شناخت عرفانی
اين كتاب شامل گفتاري از شهيد آيتالله دكتر سيد محمد حسيني بهشتي است كه طي سلسله درس گفتارهاي مواضع تفضيلي حزب جمهوري اسلامي به تاريخ18/2/1360 در دفتر مركزي حزب ارائه شده اس
ت. مجموعة آن درس گفتارها بزودي توسط بنياد نشر آثار و انديشههاي شهيد آيتالله دكتر بهشتي منتشر خواهد شد اما با توجه به استقلال نسبي بحث مطرح شده و اهميت آن در جامعة امروز، اين مطلب كه در مورد يكي از راههاي شناخت ميباشد، تحت عنوان «شناخت عرفاني» بهطور جداگانه منتشر شده است.
کتاب بایدها و نباید ها لینک نداره
سلام
لطفا فایل کتب، مبارز پیروز و حزب جمهوری اسلامی؛ گفتار ها … را هم برای دانلود قرار دهید.
سلام،
اجرتون با خدا که برای زنده نگه داشتن اسلام، خالصانه تلاش میکنید.
سلام
ممنونم. اجرتون با خانم فاطمه زهرا (س)
بهره بردم
در شیراز کجا می توانیم کتابها را تهیه کنیم؟
خیلی عالی
بیست بیست
لینک کتاب بایدها و نباید ها کار نمی کنه
ایا از انتشارات اجازه دارید که فایل کتابها رو برا دانلود گذاشتین؟
آقا خیلی عالی بودش
فقط این کتاب بباید ها و نباید ها لینک نداره
میشه تصحیحش کنید
درود خدا بر مجاهد نستوه راه حق شهید مظلوم دکتر بهشتی .
بهشت را به بها دهند نه به بهانه.
متشکر عالی بود
آثار شهید بهشتی در کتاب فروشی های مهم استان یزد مثل نیکو روش وجود ندارد. ودانشجویان ارشد اندیشه امام نیاز مبرم به آثار ایشان دارند . بخصوص نظام امت وامامت و نیز مواضع ما ویا شناخت عرفانی ایشان . لطفا حهت استفاده ازکتاب های ایشان با کتاب فروشی نیکوروش تماس برقرار در استان یزد تماس بر قرار نمائید . تا ما بتوانیم به وظیفه خود عمل کنیم . ضمنآ خدا را شکر از اینکه بنیاد نشر آثار شهید بهشتی تاسیس شد . نظام تازه اول کارش است . وبدون ایده بهشتی خیلی از امور نمی شود . تفسیر کرد .
واقعا ما در امور اجتماعی ب اندیشه ی شهید بهشتی ب شدت نیازمندیم.
خدا خیرتون بده
چراکتاب شناخت اندیشه های اجتماعی درکتابخانه های خرم آباد وجود نداره